کارگر قرارداد موقت و پیمانکاری که همیشه در نگرانی بیکارشدن است، نمیتواند اجرای طرح طبقهبندی را به عنوان یک مطالبه با قدرت پیگیری کند؛ نگاهی به کارگاههای فعال کشور نشان میدهد هرجا کارگران قدرتمندتر هستند و عرف کارگاه، زیاد دستخوش دستکاری و تغییر تنزلی نشده، هرجا کارگران تشکل دارند و میتوانند بدون ترس و واهمه، سر میز مذاکره با کارفرما بنشینند، طبقهبندی بهتر اجرا شده و نتایج مطلوبتری هم داشته است.
بازنشستگانی که هر ساله افزایش حقوقشان برابر با افزایش مزد کارگران و براساس حداقل مزد کارگریِ مصوب شورایعالی کار تعیین میشود، پای عیدی سالیانه که میرسد، یکباره از «کارگر» بدل به «کارمند» میشوند و به اندازه بازنشستگان دولت و کارمندان عیدی میگیرند!
زندگی مردمِ زیر خطِ فقر قرار نیست با ۱۲۰ هزار تومان یارانه جدید، بهبودی هرچند حداقلی پیدا کند اما گرانی چندبارهی کالاهای اساسی، زندگی همین مردم را زمین زده است؛ علاوه براین، در همین بازهی ده ساله، از زمان شروع گفتمانِ «یارانه»، صدها تولیدکننده، درها را تخته کردند و سرمایه را در بازار خرید و فروش ارز و دلار و خودرو انداختند و هزاران کشاورز نیز به خاطر گرانی تراکتور و بذر و تجهیزات، زمینها را به نصف قیمت فروختند و در حاشیهی شهرها، آلونکنشین شدند.