به بهانه هجمه سنگین رسانه ای به علی یونسی

ایران هراسی فقط برای محافظه کاران تندرو مشروع است!

حجم وسیع اظهاراتی از این دست که به نوعی دخالت نظامی ها  و چهره های غیرمسئول در امر سیاست خارجی کشور نیز محسوب می شود تا کنون نه تنها  از سوی رسانه های اصولگرا مورد نقد قرار نگرفته بلکه به شکل مثبتی نیز بازتاب داده شده اند. به ویژه نظامیان که عموما سررشته ای نیز در امور دیپلماتیک ندارند در سال های اخیر تلاش کرده اند بر اظهار نظرهای مداخله جویانه خود در امر سیاست خارجی بیفزایند که این اظهارنظرها تا حدود فراوانی منافع ملی ایرانیان را مورد تهدید قرار داده است. اما اینکه این روزها به رغم تعدد این اظهارنظرها، توپخانه رسانه ای محافظه کاران تندرو بدون  توجه به سابقه برخی از مواضع، حملاتش را متوجه یونسی کرده است ریشه در مسئله دیگری دارد. مسئله ای که در مصاحبه  قبلی یونسی مورد تاکید قرار گرفته بود:” تندروها در محکمه ها و دادگاه ها نفوذ کرده اند”

علی یونسی مشاور رئیس جمهور در امور اقلیت ها که یکی از معدود چهره های دولت است که آشکارا نسبت به  نقض حقوق بشر در محاکم و دادگاه ها را هشدار داده است به خاطر سخنان چند روز پیش خود در مورد عراق زیر هجمه سنگین محافظه کاران تندرو  قرار گرفته به گونه ای که علاوه بر فشار سنگین رسانه ای خبرگزاری های وابسته به این طیف و مصاحبه ها و اظهار نظرهای متعدد چهره های تندروی محافظه کار، 109 نماینده مجلس نیز در نامه ای به حسن روحانی از او خواسته اند یونسی را از سمت خود به دلیل آنچه که آنها “ایران هراسی” نامیده اند عزل کند.

این هشدارها که به صورت زنجیره ای در دو دو روز اخیر در رسانه های محافظه کار منتشر شده اند نشان می دهد معاون اصلاح طلب رئیس جمهور که زمان دولت خاتمی وزیر اطلاعات وی بود  تا چه میزان زیر بار سنگین حملات محافظه کاران قرار گرفته است. یونسی در دفعات قبلی چندین بار نسبت به  نقض حقوق اقلیت ها و لزوم رعایت حقوق بشر هشدار داده بود اما در یکی از مصاحبه های معروف نسبت به نفوذ تندروهای وابسته در مراکز قدرت از جمله در دادگاه ها و محکمه ها اعلام خطر کرده بود. مشاور رئیس جمهور در امور اقلیت ها در این مصاحبه چالش برانگیز با اشاره به ضدیت اسرائیل با منافع ملی ایران به برخی از ماجراها از جمله قتل زهرا کاظمی در سال 82 توسط قاضی مرتضوی اشاره کرده بود و هشدار داده بود اینگونه حوادث منافع ملی ایران را تحت تاثیر قرار داده و خطرنفوذ تندروها در دادگاه ها و محکمه ها را مهلک توصیف کرده بود. سابقه یونسی در اظهارنظرهایی از این دست به این مصاحبه محدود نمی شود. او یکی از صریح ترین چهر ه های دولت درحوزه حقوق بشر است که بارها از نقض حقوق اقلیت ها و عدم رعایت حقوق شهروندی گلایه کرده است. اما تلخی ماجرا جایی است  که سخنان اخیر او در مورد عراق و این اظهار نظر مبنی بر اینکه بغداد پایتخت فرهنگی ایران است فارغ از هر نقدی که به آن وارد باشد  به طرز عجیبی به دستاویز رسانه های وابسته به اصولگرایان تندرو علیه او تبدیل شده، به گونه ای که این رسانه ها این سخنان را “مخل امنیت ملی و تهدید کننده برای منافع ملی” دانسته اند و خواستار عزل فوری یونسی شده اند. نگاهی به اظهار نظرهای چهره های نظامی و امنیتی و سیاسی وابسته به جریان محافظه کار تندرونشان می دهد حجم حملات علیه یونسی بیشتر از اینکه از دغدغه ملی بر گرفته باشد ناشی از یک بازی برای تسویه حساب سیاسی است.

بررسی این اظهارنظرها، نشان می دهد تا چه میزان  انتفاد به یونسی بیشتر از اینکه برخاسته از دغدغه ملی و میهنی باشد در راستای سیاست حذف چهره های اصلاح طلب دولت است. بررسی سابقه این اظهار نظرها پرده از یکی دیگر از نقشه های محافظه کاران تندرو علیه یکی دیگر  از چهره های اصلاح طلب دولت بر می دارد.

سردار سلیمانی و صدور انقلاب در سراسر منطقه

در تاریخ 22 بهمن سال جاری قاسم سلیمانی در سخنانی تاکید کرده بود:” امروز نشانه‌های صدور انقلاب اسلامی در سرتاسر منطقه قابل مشاهده است.” فرمانده سپاه قدس که این روزها نامش به خاطر نقش وی در شکست داعش در تکریت بیشتر از پیش در رسانه ها مطرح شده در کرمان گفته بود:”  امروز نشانه‌های صدور انقلاب را در سرتاسر منطقه از بحرین و عراق گرفته تا سوریه و یمن و شمال آفریقا مشاهده می‌کنیم.”

سپاه صدهزار نفری و الحاق سوریه به عنوان استان سی و پنجم!

دایره این اظهار نظرها به سردار سلیمانی محدود نمی شود. حسن رحیم‌پور ازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در سخنان پیش از خطبه‌های نمازجمعه تهران در نهم اسفند ماه در  تهران گفته بود : “انقلاب باید در سه جبهه سریع وارد عمل شود. تمدن‌سازی بدون اقتصاد مقاومتی امکان‌پذیر نیست. امروز باید سه سپاه صدهزار نفری در جهت تمدن‌سازی اسلامی در داخل و خارج کشور آماده کنیم.”این چهره محافظه کار تندرو در سخنان خود تاکید کرده بود:”  باید یک سپاه 10 هزار نفری اسلامی جهت خدمت به مستضعفان جهان با کمک دولت‌های اسلامی در 5 قاره تشکیل شوند تا فرهنگ انقلاب اسلامی را در حوزه اقتصاد و همچنین همه حوزه‌ها در کشورهای فقیر سازماندهی کند.”

اظهار نظرهایی از این دست به سال های قبل هم بر می گردد زمانی که طائب رئیس قرارگاه عمار  در بهمن ماه 1391 گفته بود:” سوریه استان سی و پنجم و یک استان استراتژیک برای ماست.”

وی حتی حفظ سوریه را مهم تر از خوزستان دانسته بود و تاکید کرده بود : “اگر دشمن به ما هجوم کند و بخواهد سوریه یا خوزستان را بگیرد اولویت با این است که ما سوریه را نگه داریم. چون اگر سوریه را نگه داریم می‌توانیم خوزستان را هم پس بگیریم اما اگر سوریه را از دست بدهیم تهران را هم نمی‌توانیم نگه داریم.”

این اظهارات به قدری بازتاب شدیدی  داشت که صدای کیهان هم در آمد. روزنامه کیهان در یادداشتی به اظهارات نادرست طائب درباره اولويت سوريه يا خوزستان اشاره کرده  و آورده بود:”این اظهارت نادرست  مورد سوء استفاده رسانه هاي فتنه گر و ضدانقلابي قرار گرفت كه در عمل خائن به كشورند اما اين بار طرفدار تماميت ارضي شده اند.”
کیهان با اشاره به بازتاب های این خبر تاکید کرده بود:” به دنبال انتشار اين خبر طيف رسانه هاي فعال در شبكه عنكبوت موجي از تبليغات فريبكارانه را به راه انداختند و مدعي نگراني براي تماميت ارضي كشور شدند. هر چند حجت الاسلام مهدي طائب در مصاحبه با خبرگزاري فارس مي گويد رسانه ها مقدمه و زيربناي تحليلم درباره سوريه را تقطيع و تحريف كردند، اما توضيح نداده كه دقيقاً تحريف انجام گرفته چه بوده و منظور وي چه بوده است؟”

حسین شریعتمداری: از الحاق آذربایجان تا پیوستن بحرین به ایران

اما موضوع جالب تر اینجاست کیهان که به طائب انتقاد تندی در مورد این موضوع کرده بود پیش از این به خاطر اظهارنظرهای عجیب و ضد منافع ملی مدیرمسئولش حسین شریعتمداری، بارها مورد انتقاد قرار گرفته بود. حسین شریعتمداری در اردیبهشت 91 خواستار الحاق بحرین به ایران شده بود.  وی در گفت و گو با فارس تاکید کرده بود:” اين حق براي ايران وجود دارد كه خواستار بازگشت بحرين ، به عنوان يك استان جدا شده به ميهن اسلامي باشد.”مدیر مسئول کیهان که از این اظهار نظرهای جنجال برانگیز در کارنامه خود کم ندارد یک سال بعد در فروردین 1392 خواستار الحاق آذربایجان به ایران شد و نوشت:” شواهد موجود و رصدهاي پيوسته كمترين ترديدي باقي نمي گذارند كه مردم جمهوري آذربايجان، خود را عضو جدا شده اي از ايران اسلامي تلقي مي كنند و تلاش فراوان و برنامه ريزي گسترده صهيونيست ها كه بعد از فروپاشي شوروي در جمهوري آذربايجان نفوذ قابل توجهي يافته اند، تاكنون نه فقط موفق به تغيير اين ديدگاه در مردم شريف جمهوري آذربايجان نشده است بلكه دشمني و جنايات وحشيانه صهيونيست ها عليه ملت هاي مسلمان، اشتياق مردم جمهوري آذربايجان را به پيوند با ايران اسلامي شتاب بيشتري داده است. “

مدیرمسئول کیهان تا کنون چندین بار خواستار بستن تنگه هرمز شده است. آخرین مورد هم  سرمقاله اخیر کیهان است که در آن شریعتمداری ضمن ادعای اینکه توافق هسته ای محال است به دولت پیشنهادهایی از جمله ادامه مذاکرات در سطح  معاونان و مدیران به جای وزرا را می هد و ادامه می دهد:” هم اکنون کارخانه عظیم «رنو» و «پژو سیتروئن» فرانسه به برکت روابط اقتصادی پرحجم با ایران نفس می‌کشد و قطع این رابطه می‌تواند فرانسه را با بحران اقتصادی بزرگی روبرو کند و یا در حقوق بین‌الملل فصلی با عنوان حق مقابله به‌مثل -RETALIATION- آمده است. این فصل به کشوری که حق قانونی آن از سوی یک یا چند کشور دیگر نقض گردیده اجازه مقابل به مثل داده است. جمهوری اسلامی ایران می‌تواند در واکنش به قطعنامه اتحادیه اروپا که تعهدآور بین‌المللی نیست، از این حق استفاده کند و تنگه هرمز را به روی نفتکش‌های حامل نفت برای کشورهای اروپایی تحریم کننده ایران ببندد. “

ترکیه و عربستان در انتظار سرنوشت سوریه باشند!

لیست اظهاراتی از این دست آنقدر زیاد هستند که نمونه های دیگری نیز می توان به عنوان سند آورد. به عنوان مثال سرلشکر فیروز آبادی رئیس ستاد نیروهای مسلح کشور در اظهار نظری تند زمان دولت احمدی نژاد هنگامی که بحران سوریه اوج گرفته بود در گفت و گو با سپاه نیوز گفته بود:”آل سعود، قطر و ترکیه مسئول خون‌هایی هستند که در خاک سوریه ریخته می‌شود. ترکیه و سایر کشورهای همسایه “در سوریه به اهداف شیطان بزرگ امریکا کمک می‌کنند.»

او صرفا به انتقاد هم بسنده نکرده  بود و این کشورها را به  ناآرامی  تهدید کرده بود : «اگر این کشورها این مبنا را قبول کرده‌اند، باید بدانند که بعد از سوریه نوبت ترکیه و بقیه کشورها خواهد بود.»

همین اظهارات بود که با واکنش تند ترک ها مواجه  شد. به گونه ای که وزارت خارجه ترکیه در بیانیه ای   اعلام کرده بود:” ما اتهامات بی‌اساس و تهدیدهای بی‌نهایت خصمانه‌ی مقامات ایرانی از قبیل حسن فیروزآبادی علیه کشورمان را به شدت محکوم می‌کنیم.»

انصارالله یمن مانند حزب الله لبنان است!

در مورد یمن نیز اظهار نظرها از این دست فراوان هستند. در 27 بهمن سال جاری یکی از اعضای شورای مرکزی مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم در مورد تحولات یمن می گوید:”  جنبش انصارالله به دلیل اینکه علاقه و ارادت خاصی به اهل بیت علیهم السلام دارند و حلقه وصل آنها با روح شیعه‌گری با رویکرد ایران است، به موفقیت دست یافتند.”

سردار سلامی جانشین فرمانده کل سپاه هم در اظهاراتی مشابه می گوید:” تا چند سال گذشته شاهد این بودیم که فقط نیروی حزب‌الله در لبنان وجود داشت که در مقابل زورگویی‌های غربی قد علم می‌کرد؛ ولی امروزه یک نیروی عظیمی در سوریه و عراق شکل گرفته است و همچنین نیروی انصارالله همانند حزب‌الله لبنان در یمن شکل گرفته است که این نشان می‌دهد ظرفیت‌های انقلاب اسلامی در حال بازپس‌گرفتن سرزمین‌های اسلامی از قدرت‌های غربی هستند.”

حجم وسیع اظهاراتی از این دست که به نوعی دخالت نظامی ها  و چهره های غیرمسئول در امر سیاست خارجی کشور نیز محسوب می شود تا کنون نه تنها  از سوی رسانه های اصولگرا مورد نقد قرار نگرفته بلکه به شکل مثبتی نیز بازتاب داده شده اند. به ویژه نظامیان که عموما سررشته ای نیز در امور دیپلماتیک ندارند در سال های اخیر تلاش کرده اند بر اظهار نظرهای مداخله جویانه خود در امر سیاست خارجی بیفزایند که این اظهارنظرها تا حدود فراوانی منافع ملی ایرانیان را مورد تهدید قرار داده است. اما اینکه این روزها به رغم تعدد این اظهارنظرها، توپخانه رسانه ای محافظه کاران تندرو بدون  توجه به سابقه برخی از مواضع حملاتش را متوجه یونسی کرده است ریشه در مسئله دیگری دارد. مسئله ای که در مصاحبه  قبلی یونسی مورد تاکید قرار گرفته بود:” تندروها در محکمه ها و دادگاه ها نفوذ کرده اند”

 

مطالب مرتبط

چرا روسیه و چین رفیق روزهای سخت ایران نمی‌شوند؟

مقامات چینی آگاهند ایران، مانند کره شمالی، کشوری منزوی است و تحت هر شرایطی به چین نیاز دارد حتی اگر گاهی روابط آن‌ها دچار فراز و نشیب شود

تعدیل نیرو از کمترین نتایج جنگ 12 روزه ایران و اسرائیل

تعدیل پس از جنگ، نه‌تنها تصمیمی اقتصادی نیست که یک مساله اجتماعی و سیاسی است. بار روانی آن، در شرایطی که جامعه هنوز از شوک جنگ بیرون نیامده، بسیار سنگین است

آیا بمباران ایران را از دستیابی به سلاح اتمی باز داشت؟

ممکن است ایران از رویدادهای ۱۰ روز گذشته چنین نتیجه بگیرد که گزینه عاقلانه‌تر برای آینده، پیروی از مسیر کره شمالی است. کشوری که به‌جای نزدیک شدن به آستانه، آن را پشت سر گذاشت و نخستین آزمایش هسته‌ای‌اش را در سال ۲۰۰۶ و در زمانی که جورج بوش رئیس‌جمهوری آمریکا بود انجام داد

مطالب پربازدید

مقاله