وقوع چند رویداد مجزا که اگرچه به شکل اتفاقی در یک بازه زمانی کوتاه رخ داده اند؛ اما همزمانی آنها چشم اندازی از شرایط ناگوار کنونی کشور را به نمایش میگذارد و هر یک پردهای از کلیت فاجعه را به رخ میکشد.
۴ آذرماه ۱۳۹۴: گریه رهبری بر گسترش آسیب های اجتماعی
علی مطهری نماینده مردم تهران به وضعیت نابهنجار آسیبهای اجتماعی اشاره کرد و گفت: گزارش عمیق و وسیع منتشر شد و خدمت مقام معظم رهبری نیز رسید. گزارشی در خصوص افزایش نرخ طلاق، اعتیاد و حاشیهنشینی شهرها و مواردی از این دست که مأیوس کننده نیز بود. شنیدم رهبری خودشان ۶ ساعت وقت گذاشتهاند و گزارش را شنیدند و در آخر گفتند که خودشان مسئولند و در برخی حوزهها نیز اشک ریخته و گریه کردهاند. این نشان میدهد این مسأله مهمی است و حاکی از نفوذ فرهنگی میباشد.
۵ آذرماه ۱۳۹۴: رفع ممنوعیت خروج از کشور دادستان پیشین تهران و متهم به قتل و فساد اقتصادی
سعید مرتضوی به مقصد عتبات عالیات کشور را ترک کرد. دادستان پیشین تهران متهم به مباشرت در قتل زهرا کاظمی، روحالامینی، جوادیفر و کامرانی است. مرتضوی همچنین در چندین پرونده، متهم به فساد اقتصادی است.از پرونده فروش سؤالات کنکور گرفته تا پرونده سنگین بابک زنجانی، او همچنین اتهامات دیگری نیز در مدت کوتاه مدیریتش بر سازمان تأمین اجتماعی در پرونده خود دارد. این پرونده های متعدد قضائي به گفته سیدحسین دهدشتی، نماینده آبادان سبب ممنوعیت خروج او از کشور شدهاست اما علیرغم همه این موارد وی توانسته است که از کشور خارج شود.
این در حالی است که غلامحسین محسنی اژهای سخنگوی قوه قضائیه چند روز پیش گفته بود “این که سعید مرتضوی رها شده حرف صحیحی نیست، چرا که پروندههایی که وی دارد در حال پیگیری است و حتی برخی از آنها منجر به حکم شده است.”
پرسش اینجاست چگونه سعید مرتضوی با این همه اتهام به راحتی از کشور خارج می شود اما بسیاری از فعالان سیاسی و مدنی حق خروج از کشور و دیدار با فرزندان خود ندارند؟
۷ آذرماه: حمله دو فرد شرور تحت حمایت سیستم امنیتی به سعید مدنی و سعید رضوی
دو زندانی شرور هنگام هواخوری با چاقو به دکتر سعید مدنی و دکتر سعید رضوی فقیه در زندان رجائي شهر حمله کرده و آنها را زخمی کردند. در تصویرهای منتشر شده از صورت زخمی این دو استاد دانشگاه کاملاً آشکار است که این کار بسیار حرفهای انجام شده است و اصطلاحاً بر صورت و گردن آنها خط انداختهاند. مشخص است که اینکار به قصد انتقام جوئی و تهدید این دو و به صورت برنامهریزی شده صورت گرفته است. به نظر میرسد که این اقدام کاملاً هدایت شده و هدف دار صورت گرفته است.
منصوره اتفاق همسر سعید مدنی شرح ماوقع را اینگونه روایت کرده است: “خود آقای مدنی به من گفتند که فقط با چاقو صورتشان را خراش دادند و نمی خواستند ما ناراحت شویم، اما ضرب و شتم بخصوص آقای مدنی بسیار شدیدتر از یک ضرب و شتم ساده بوده است. آقای مدنی و رضوی فقیه در هوا خوری بودند که یکدفعه بی هیچ بهانه ای به آنها حمله می کنند البته این گونه حملات بی سابقه نیست و قبلا هم مواردی بوده که خود عزیزان از مسئولین خواسته بودند که این دو زندانی شرور را به بند دیگری منتقل کنند اما مسئولین زندان توجه و اقدامی صورت ندادند. با توجه به اینکه بخصوص آقای مدنی و رضوی فقیه روحیه آرامی دارند و اهل درگیری و دهن به دهن شدن با این افراد نیستند، این احتمال می رود که این افراد شرور برای اینکار تحریک شده اند.”
خانم اتفاق در خصوص پیگیری خود توضیح می دهد: “بعد از ضرب و شتم این پنج زندانی متاسفانه هیچ اقدام خاصی از سوی مسئولین صورت نگرفته است. این در حالی است که طبق قوانین زندان فردی که در زندان مرتکب خلاف می شود باید تنبیه شود. اما هیچگونه اقدام قانونی و مجازاتی در مورد این دو زندانی شرور که مرتکب اینکار خلاف شده اند و چاقو زده اند صورت نگرفته است و با کمال تاسف دوباره به بند برگردانده شده اند.”
کیوان صمیمی فعال سیاسی ملی – مذهبی که پیشتر در همین بند مدتها زندانی بودهاست هدفدار بودن این حمله را تأیید کرده و در این مورد میگوید:
“ما بارها و بارها در این چند سالی که من انجا بودم راجع به چهار پنج نفر خاص از جمله این دو نفر صحبت کردیم درخواست دادیم بعضی وقت ها اکثریت جمع و بعضی وقت ها کسانی قدم جلو می گذاشتند به مسوولان توجه دادند که جنس این چند نفر با جنس بقیه زندانیان سیاسی و عقیدتی فرق دارد. بارها و بارها درخواست کردیم که اینها را که اتهام سیاسی و عقیدتی ندارند یعنی پرونده سیاسی و عقیدتی ندارند را از بند ما جدا کنند. اما توجهی نشد. دستوراتی که از بالا می آید اجازه نداده این افراد را از بند ببرند. ببرند. حتی یکی دو بار یکی از مدیران زندان رجایی شهر خیلی صریح گفت که من هم خیلی تلاش کردم که این چند نفر را از بند شما ببرم چون می خواهم این بند آرام باشد و این برای مدیریت خود من هم خوب است اما اجازه ندادند و گفتند نباید اینکار را بکنی.”
۸ آذر ۹۴ :نامه آیت الله خامنهای به جوانان غربی- ظلم خاصیت برگشتپذیری دارد
آیت الله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی با ارسال دومین نامه خود به جوانان غربی از سیاستهای غرب در منطقه خاورمیانه و جهان اسلام انتقاد کرد. در این نامه ایشان به مواردی اشاره میکند که اگر سرلوحه کار مسئولین نظام جمهوری اسلامی قرار گیرد مسلماً تأثیر بسزایی در اصلاح وضعیت جامعه خواهد داشت. آیتالله خامنهای در بخشی از نامه خود ضمن دفاع از مردم سالاری پویا از برخورد کشورهای غربی با “پیشروترین و روشنترین اندیشههای برخاسته از مردمسالاریهای پویا در منطقه” انتقاد میکند و میگوید: امروز کمتر کسی از نقش ایالات متّحدهی آمریکا در ایجاد یا تقویت و تسلیح القاعده، طالبان و دنبالههای شوم آنان بیاطّلاع است. در کنار این پشتیبانی مستقیم، حامیان آشکار و شناختهشدهی تروریسم تکفیری، علیرغم داشتن عقبماندهترین نظامهای سیاسی، همواره در ردیف متّحدان غرب جای گرفتهاند، و این در حالی است که پیشروترین و روشنترین اندیشههای برخاسته از مردمسالاریهای پویا در منطقه، بیرحمانه مورد سرکوب قرار گرفته است. برخورد دوگانهی غرب با جنبش بیداری در جهان اسلام، نمونهی گویایی از تضاد در سیاستهای غربی است.” به نظر میرسد که نماد مردمسالاری پویا در این سخنان آیت الله خامنهای ایران است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با نقد خشونت داعش به ارزش و حرمت جان انسانها در اسلام اشاره میکند و میگوید: چگونه ممکن است از یکی از اخلاقیترین و انسانیترین مکاتب دینی جهان که در متن بنیادینِ خود، گرفتن جان یک انسان را به مثابهی کشتن همهی بشریّت میداند، زبالهای مثل داعش بیرون بیاید؟
وی در بخش دیگری از سخنان خود از ظلم و اجحاف در کشورهای غربی نسبت به مسلمانان انتقاد میکند و میگوید: طبق اخبار رسیده، در برخی از کشورهای اروپایی مقرّراتی وضع شده است که شهروندان را به جاسوسی علیه مسلمانان وا میدارد؛ این رفتارها ظالمانه است و همه میدانیم که ظلم، خواهناخواه خاصیّت برگشتپذیری دارد…
چهار رویداد و چند پرسش
اینک اگر سخنان بالاترین مقام جمهوری اسلامی را در نخستین و آخرین روز این رویدادها در کنار دو رویداد دیگر قرار دهیم میتوان بر مبنای آن گریزی به شرایط اسف بار کشور زد و این پرسشها را مطرح کرد: که چرا در کشوری که بالاترین مقام آن بر اسف باری شرایط ناشی از بحرانهای اجتماعی کشور میگرید؛ برجسته ترین پژوهشگر این حوزه نه تنها بیش از چهار سال است که بدون حتی یک روز مرخصی زندانی است؛ بلکه در زندان به تحریک مقامات امنیتی توسط اشرار با چاقو هدف قرار میگیرد؟ و چگونه میتوان انتظار داشت که بحرانهای اجتماعی کشور در چنین شرایطی بهبود پیدا کند؟
همچنین اشاره ایشان به ارزش جان انسانها بسیار مهم است و ای کاش پیش از دولتهای غربی کشورهای اسلامی و بویژه دستگاه قضائي جمهوری اسلامی به این حرمت جان انسانها توجه میکرد و اجازه نمیداد به آسانی، ایران مدعی اسلام تا صدر کشورهای ستاننده جان انسانها بالا رود و رکورد دار شود.
همانگونه که ایشان میگوید ظلم خاصیت برگشتپذیری دارد و متأسفانه قدرتمندان تصور میکنند با اعمال فشار و ایجاد رعب و وحشت میتوان جامعه را خاموش کرد. نوع رفتار مقامات سیاسی و امنیتی در سالهای اخیر با اقلیتهای مختلف در کشور و بویژه اهل سنت به هیچ روی با قواعدی که ایشان در نامه خود مطرح میکند همخوانی ندارد. چگونه ممکن است میلیونها شهروند ایرانی مسلمان اهل سنت مسجدی برای عبادت در تهران نداشته باشند؛ به پستهای بالا و میانی مدیریتی دسترسی نداشته باشند و برخی از جونان آنها بدون بهرهمندی از دادگاه عادلانه و علیرغم پا در میانی بزرگان اهل سنت به چوبه دار سپرده شوند؟
در جامعهای که رهبرش چنین سخن میگوید چگونه میتوان پذیرفت که دو کاندیدای ریاست جمهوری که پیشتر در این کشور رئیس مجلس و نخست وزیر بودهاند؛ ۵ سال بدون محاکمه در حصر خانگی به سر ببرند و چندین زندانی سیاسی دیگر بدون بهرهمندی از دادرسی عادلانه سالها پشت میلههای زندان به سر ببرند؟
یا چگونه یک مادر از دو کودک بیپناهش جدا شده و بیگناه روانه زندان گردد؟
سؤالات از این دست بسیار است و این گزارش را با این سخن آیت الله خامنهای به پایان میبریم اگرچه همانند ایشان امیدی به گرمای امنیت و آرامش و سایه اطمینان و اعتماد نداریم اما امیدواریم به توجه مقامات قضائي، امنیتی و سیاسی به سخنان ایشان قدری از مرارتهای فعلی کشور و مردم کاسته شود:”من از شما جوانان میخواهم که بر مبنای یک شناخت درست و با ژرفبینی و استفاده از تجربههای ناگوار، بنیانهای یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پیریزی کنید. در این صورت، در آیندهای نهچندان دور خواهید دید بنایی که بر چنین شالودهای استوار کردهاید، سایهی اطمینان و اعتماد را بر سر معمارانش میگستراند، گرمای امنیّت و آرامش را به آنان هدیه میدهد، و فروغ امید به آیندهای روشن را بر صفحهی گیتی میتاباند.”