زمان کتابخوانی ایرانیان، یک آمار و چندین متولی و ارقام رنگارنگ!
یکی از شاخص های توسعه که در ایران ، مورد جستجو قرار می گیرد، سرانه مطالعه و کتابخوانی است. آماری که به سبب نامشخص بودنِ سازوکارِ محاسبه آن، در ایران تعریف دقیقی ندارد. برای بررسی دقیق وضعیت کتابخوانی در ایران، ابتدا به طرح این سؤال بپردازیم منطوراز کتابخوانی چیست؟ خواندن کتاب، به هر شکل را میتوان کتابخوانی دانست، اما در این جا منظوراز کتابخوانی، مطالعه کتب درسی و مذهبی نیست. درواقع منظور از کتابخوانی، مطالعات آزاد و خواندن کتابهایی است که سهم بسزایی در بالا بردن سطح آگاهی و فرهنگ جامعه دارند. بهتر است بحث کتابخوانی و سوادآموزی را از هم تفکیک کنیم.
در ایران اما هیچوقت آمار دقیق و رسمی از سوی «مرکز آمار ایران» در مورد میزان کتابخوانی و یا نرخ مطالعه منتشرنشده است. در سالهای اخیر اعداد ارقام متفاوتی از سوی نهادهای زی ربط مثل «اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی»، «شورای عالی انقلاب» و «کتابخانهی ملی» در خصوص میزان مطالعه در ایران اراده شده است.
آمارهای ضدونقیضی که در آنها سرانه مطالعهی هر ایرانی بین 2 الی 70 دقیقه در روز متغیر است. این آمارهای ضدونقیض، اعتبار صحت و درستی این محاسبات را زیر سؤال میبرد. آمارهایی که نشان میدهد در خوشبینانهترین حالت که نزدیک به محال است، سرانه مطالعهی هر ایرانی 70 دقیقه است، و در بدبینانهترین حالت سرانه مطالعه را باید 2 دقیقه در نظر گرفت.
هرچند در رتبه بندی سرانه مطالعه کتاب از «مرکز بین المللی مطالعات»، ایران در رتبه هفدهم و بعد از بلغارستان قرار گرفته است. در این سرانه، مطالعه ایرانیان ۱٢دقیقه در شبانه روز عنوان شده است.
در رتبه بندی سرانه مطالعه نشریات، ایران در جایگاه دوازدهم و بعد از ایتالیا قرار دارد و سرانه مطالعه نشریات برای ایران ۱٣ دقیقه در شبانه روز اعلام شده است.
اما آماری که از سوی مسئولان و نهادهای مربوط به حوزه مطالعه و کتاب اعلام شده، گاه با رتبه بندی جهان هم تراز و گاه مسیر دیگری را دنبال می کند.
*در مسیر آمار مطالعه
طبق آمار منتشرشده توسط «شورای عالی انقلاب» در اردیبهشتماه سال 1398، تنها 58 درصد مردم ایران مطالعه غیر درسی دارند. در این آمار میزان مطالعه بهطور میانگین 7 ساعت و 41 دقیقه در ماه گزارش شده که 3 ساعت و 7 دقیقه آن صرف خواندن قرآن و ادعیه میشود. این آمار نشان میدهد که میانگین مطالعه در بین ایرانیان، روزی 15 دقیقه است که نیمی از آن صرف مطالعهی قرآن و ادعیه میشود.
اما در سال 1397، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی آماری را منتشر کرده بود که میزان مطالعه هر ایرانی 12.5 دقیقه در روز است.
حدود دو سال قبل از این آمار یعنی در سال 1395، اخباری در بعضی از خبرگذاریهای داخلی منتشر شد که با ابراز نگرانی سرانه مطالعه در ایران را 2 دقیقه در روز اعلام کردند. اما انتشار این خبر با واکنش های شدیدی مواجه شد. تا آن جا که مدیر وقت کتابخانهی ملی به آن واکنش نشان داد و پس از مدتی نیز، کتابخانهی ملی به صورت مستقل آمار رسمی سرانه مطالعه در ایران را منتشر کرد.
آمار ارائه شده توسط کتابخانه ملی در آن سال به این شرح بود که« سرانه مطالعه کشور،75دقیقه و 34ثانیه در هرروز است که 15دقیقه و 17ثانیه به کتاب،21دقیقه و31ثانیه برای قرآن و ادعیه،32دقیقه و36ثانیه روزنامه وپنج دقیقه و 42 ثانیه به نشریهخوانی اختصاص پیداکرده است. »
آمار سال 1399 چقدر افزایش یافت؟
هم زمان با گسترش ویروس کرونا در کشور اما بسیاری تصور می کردند که آمار کتاب خوانی همراه با افزایش دوران قرنطینه تغییرات جدی خواهد کرد. اما در نهایت به نظر می رسد تغییر بیشتر نه در سرانه کتابخوانی که در نهایت برد در دوران قرنطینه کرونا با افزایش آمار بازی های اینترنتی و افزایش دقایقی بود که ایرانیان صرف دیدن فیلم و سریال و حتی بالا رفتن اشتراک در شرکت های پخش اینترنتی فیلم بوده است و در نهایت ارقامی که اعلام شد هم چنان با تناقض بسیار از 30 ثانیه افزایش سرانه تا 3 دقیقه تغییر یافت.
اما در بهمن سال 1398 بود که سید عباس صالحی در نشستی در شهر یزد اما باز آماری دیگر نیز ارائه کرده بود. او در این نشست گفته بود که «مطابق این پژوهش، نیمی از جامعه ایرانی کتابخوان هستند و هفتهای که به طور متوسط ۳.۷ ساعت کتاب میخوانند. همچنین مطابق همین پژوهش، جامعه جوان ۱۵ تا ۲۵ ساله ما نیز به طور متوسط هفتهای ۳.۹ ساعت مطالعه دارند و ۷۰ درصد این بازه جمعیتی، کتاب میخوانند. در عین حال، همین پژوهش به ما میگوید که تنها یکپنجم از جمعیتهای حاضر در پایگاههای اقتصادی پایین جامعه اهل مطالعه هستند. اگر ما به دنبال توسعه فرهنگی هستیم، باید قبول کنیم این گذاره که تنها نیمی از ایرانیان کتاب میخوانند، مطلوب نیست و باید ارتقا پیدا کند. این موضوع هم برنامهریزی میطلبد و هم حرکت در مسیر چشمانداز.»
*مطالعه کتاب در گوشه رینگ
اما یکی دیگر از اظهار نظرهای جنجالی ، باز نیز اظهارات سیدعباس صالحی، وزیر ارشاد در سال 98 بود که میانگین مطالعه ایرانیان در روز را ۱۳ دقیقه عنوان کرد. او همچنین بیان داشته بود که این آمار در حالی است که طبق آمار ایرانیان روزانه ۷۲ دقیقه از تلویزیون ،و ۱۶۹ دقیقه (یعنی نزدیک به سه ساعت) از اینترنت استفاده میکنند.
درواقع میانگین سرانه استفاده از اینترنت ایرانیها ۱۳ برابر بیشتر از سرانه مطالعه است. شاید برای درک بهتر وضعیت کتاب و کتابخوانی در کشور باید به آمار نشر و تیراژ کتاب ها توجه کرد. آماری تکان دهنده که جزییات آن نشان از حذف روزافزون کتاب از سبد خانواده ها دارد.
در سال ۹۵ بیش از ۸۸ هزار کتاب چاپ اولی منتشر شد که ۱۲ درصد آن مربوط به کتب درسی، ۱۴ درصد حوزه کودک و ۷۴ درصد آن نیز در گروه کتب عمومی قرار میگرفت و در مجموع شمارگان متوسط کتاب در سال ۹۵ قریب به ۱۶۵۰ نسخه بود و این در حالی است که در سالهای نه چندان دور تیراژ متوسط کتاب سالانه به ۱۰ هزار نسخه می رسید.
قیمت کتاب در سال ۹۵ رحدود ۱۳ هزار تومان برای هر نسخه بود و میانگین قیمت کتابهای عمومی حدود ۱۴ هزار تومان و میانگین کتابهای درسی ۱۷ هزار تومان است و کتابهای کودک نیز با میانگین قیمت ۵ هزار و ۵۰۰ تومانی به فروش رسیده اند.
این ارقام در حالی است که تیراژ کتاب در سال 99 به 500 و 1000 نسخه رسیده است و میانگین قیمت گاه تا 3 برابر و بیشتر افزایش یافت. در همین سال 99 نیز کتاب هایی بوده اند که به چاپ های سوم و چهارم و حتی چاپ دو رقمی رسیده اند اما باید توجه داشت در سرزمینی با 85 میلیون نفر جمعیت ، تعداد این کتاب ها حتی به انگشتان دو دست نمی رسد. برای نمونه یک کتاب که مدعی رسیدن به چاپ 25 است ، یعنی در واقع تنها 25 هزار نسخه از آن منتشر شده و این در حالی است که در بسیاری از کشورها کتاب در همان چاپ نخست از تیراژ 20 هزار نسخه عبور می کند نه در چاپ 25 آن.
* شیب ادامه دار نزولی شمارگان چاپ کتاب
طبق اطلاعات به دست آمده از خانه کتاب نمودار شمارگان کتابهای منتشرشده، شیب نزولی سالهای اخیرش را همچنان حفظ کرده است. مرور آمارهای نشر در سال گذشته و مقایسه آن با سالهای اوج کتابخوانی در ایران، نشاندهنده فاصلهای بسیار زیاد و شکافی عمیق است. از ابتدای انقلاب تاکنون نزدیک به یک میلیون عنوان کتاب از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز انتشار گرفته و به چاپ رسیده است. نتایج تحقیقات و آمارها بیانگر این مطلب است که شمارگان کتاب از دولت پنجم تا دولت دهم با کاهش روبهرو بوده است. براساس همین آمارها میتوان گفت که بیشترین متوسط شمارگان کتاب مربوط به سالهای نخست انقلاب اسلامی است که در آن هر کتاب بهطور میانگین با شمارگان بیش از ۱۱ هزارتایی وارد بازار میشد اما تیراژ کتابها پس از این دوره به سرعت رو به کاهش گذاشت و به علت وقوع جنگ تحمیلی استقبال از بازار کتاب نیز افت محسوسی پیدا کرد.
در دولتهای پنجم تا هشتم نمودار تیراژ کتاب با فراز و نشیبهای مقطعی همچنان به صورت نزولی ادامه داشت تا اینکه در دولت نهم به ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، روند نزولی این نمودار یکسره شد و بدون تجربه هیچ افزایشی، تیراژ کتابها سقوط کرد. به هر حال با توجه به تیراژ بالای کتاب در سالهای دهه ۶۰ و ۷۰، میانگین شمارگان کتابها در همه سالهای بعد از انقلاب بیش از پنج هزار و ۵۰۰ است. این در حالی است که میانگین تیراژ در ۱۰ سال اخیر کمتر از ۲ هزار برآورد میشود.
به نظر می رسد این ارقام و تیراژها به خوبی نشان می دهد که در بطن جامعه چه اتفاقی در حال رخ دادن است.
تنگناهای اقتصادی گریبان گیر اولین عامل اصلی برای حذف کتاب از سبر خرید خانواده هستند و در مرحله بعد مساله فراگیری شبکه های مجازی و اینترنت عامل دیگری است که از رونق کتابخوانی در میان اقشار جامعه کاسته است.
هرچند اکنون در ایران هر نهاد با توجه به استانداردهای خود اعداد مختلف را بهعنوان سرانه مطالعه اعلام می کنند اما با نگاهی به روند آمار و متولیان و البته وضعیت چاپ و نشر بهتر می توان به آن چه در جامعه ایرانی رخ می دهد پرداخت. پیشتر از این نیز البته دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز نتایج گزارشی با عنوان «رصد فرهنگ رفتاری خانواده ایرانی در سال ۱۳۹۶» را منتشر کرد که حاصل پژوهش آماری در مناطق شهری و روستایی ایران در میان افراد ۱۵ ساله و بیشتر بوده است. بر اساس این گزارش، تنها ۵۸ درصد مردم ایران مطالعه غیردرسی دارند. میزان مطالعه این بخش از جامعه بهطور میانگین ۷ ساعت و ۴۱ دقیقه در ماه است که ۳ ساعت و ۷ دقیقه آن صرف خواندن قرآن و ادعیه میشود.
طبق تعاریف، سرانه مطالعه به میزان مطالعه مردم در طول یک سال معین گفته میشود و معمولا بهصورت میانگین و در یک شبانهروز برای هر نفر اعلام میشود. اما شورای عالی انقلاب فرهنگی در گزارش خود این آمار را بهصورت ماهانه و صرفا بر مبنای درصدی از جمعیت که مطالعه غیردرسی دارند استخراج و منتشر کرد.بهطور دقیقتر و به فرض صحت آمار و ارقام موجود در این گزارش، سرانه مطالعه غیردرسی (بدون احتساب خواندن قرآن و ادعیه) در میان حدود ۶۰ میلیون نفر که جمعیت بالای ۱۵ سال ایران را تشکیل میدهند، حدود ۵ دقیقه در شبانهروز در سال ۱۳۹۶است. اگر این رقم درست باشد، در مقایسه با آمار رسمی سال ۸۱ نشان میدهد که سرانه مطالعه به نسبت ۱۵سال قبل دو دقیقه در شبانهروز نیز کمتر شده است!
برای درک ادعای نامشخص بودن آمار و ارقام سرانه مطالعه می توان به سخنان «علیاکبر اشعری»، رییس کتابخانه ملی در دوران احمدینژاد اشاره کردکه سرانه مطالعه ایرانیان را «دو دقیقه» اعلام کرده بود. اما همان زمان «محمد سالاری» مدیرکل «دفتر برنامهریزی و مطالعات فرهنگی و کتابخوانی» گفته بود آمار ۲دقیقه ، یک سیاه نمایی بزرگ است و آمار واقعی ۱۲۰ دقیقه در روز است!همین ساز و کار و اعدام و ارقام نامشخص و برخورد چندگانه با استاندارهای جهانیِ سنجش شاخصِ مهمی چون سرانه مطالعه ، خود کافی است تا نشان دهنده جایگاه لرزان مطالعه و کتاب در کشورمان باشد!
*آمار کتابخوانی در استان ها چه می گوید؟
اما در آمار ارائه شده از سوی مرکز آمار ایران که آخرین آن مربوط به ابتدای سال 1398 است، میزان مطالعه هر استان به تفکیک بیان شده است، که با مقایسهای میتوان فهمید که مردم کدام استان بیشتر اهل مطالعه هستند.
طبق آمار ارائه شده، استان قم با آمار مطالعه ۲۰ ساعت و هفت دقیقه بیشترین میزان را به خود اختصاص داده است که از این میزان، هشت ساعت و ۲۱ دقیقه به مطالعه قرآن و ادعیه و ۱۱ ساعت و ۴۶ دقیقه به مطالعه سایر کتابهای غیردرسی اختصاص دارد.
پس از قم، استان خراسان رضوی با میزان مطالعه ۱۰ ساعت و ۳۳ دقیقه که به تفکیک عبارت است از چهار ساعت و ۴۷ دقیقه مطالعه قرآن و ادعیه، پنج ساعت و ۴۶ دقیقه مطالعه کتابهای غیردرسی و یزد با سرانه مطالعه ۱۰ ساعت و ۱۹ دقیقه (پنج ساعت و شش دقیقه قرآن و ادعیه و پنج ساعت و ۱۳ دقیقه) در رتبههای دوم و سوم قرار دارند.
در استان تهران میزان مطالعه کتابهای غیردرسی بر اساس آماری که مرکز آمار ایران ارایه کرده است، هشت ساعت و ۱۸ دقیقه است که از میزان، دو ساعت و ۲۲ دقیقه آن به قرآن و ادعیه و پنج ساعت و ۵۶ دقیقه به سایر کتابهای غیردرسی اختصاص دارد.
طبق آمار اعلام شده، استان های ایلام و سیستان و بلوچستان کمترین میزان مطالعه را به خود اختصاص دادهاند. در استان ایلام مجموع مطالعه کتابهای غیردرسی دو ساعت و ۴۸ دقیقه (یک ساعت و ۱۸ دقیقه قرآن و ادعیه و یک ساعت و ۳۰ دقیقه کتاب های غیردرسی) است. در سیستانوبلوچستان هم مجموع مطالعه کتابهای غیردرسی سه ساعت و ۳۹ دقیقه است، (دو ساعت و ۳۷ دقیقه قرآن و ادعیه و ۵۲ دقیقه سایر کتابهای غیردرسی) است.