سفر روحانی و بیان یک واقعیت

چه کسانی سیستان و بلوچستان را پر از فقر و تبعیض می خواهند؟

روحانی بهتر است برای رفع تبعیض در سیستان و بلوچستان تکلیف خود را با این نگاه مشخص کند. واقعیت این است در جمهوری اسلامی گرایشی وجود دارد که چندان به توسعه در استان هایی مانند سیستان اعتقادی ندارد. این گرایش که منافع ملی را حول محور تفسیر گروه کوچک خود از منافع نظام طرح کرده به جامعه متنوع با قومیت ها و مذاهب آزاد وبالنده زیر پرچم ایران واحد و توسعه یافته باور ندارد و با اقدامات خود عامل اصلی رشد شکاف های مرکزو پیرامون در کشور شده است.

ایران کشور تنوع است،هم موسیقی اش تنوع دارد هم قوم هایش، هم در زبان و هم در فرهنگ . فرهنگ های  محلی ، فرهنگ ملی ایران را غنی می کنند. آب و هوای ایران نیز تنوع  دارد. مذاهب و ادیانش نیز متنوع هستند. در هر منطقه ای از ایران رقصی خاص حاکم است، موسیقی ویژه ظهور و بروز دارد. به عنوان نمونه تلاش محافظه کاران در طول سال های شصت و هفتاد برای خاموش کردن صدای موسیقی محلی در ایران نتیجه نداد ،بخشنامه های دولتی هم نتوانستند ایرانی ها را از آداب و رسوم سنتی شان جدا کنند. رئیس جمهور روحانی باید به این نکته توجه کند توسعه ایران مرهون به رسمیت شناختن این تنوع و تکثر است. این تکثر و تنوع با ایرانیت به وحدت می رسد و ایرانیت بدون توجه به این تنوع و تکثر فاقد ارزش خاصی است. ایران زمانی به توسعه می رسد که  از ظرفیت های این تنوع به بهترین شیوه ممکن استفاده شود.

اگر می خواهیم به وحدت حول محور ایران برسیم نمی توان حقوق دیگران به هر بهانه ای زیر پا گذاشت.اکنون رئیس جمهور عزم سفر به استان سیستان و بلوچستان کرده  زمان یادآوری وعده های انتخاباتی  حسن روحانی است ، زمانی که او در بیانیه اقوام و مذاهبش بر این تنوع و تکثر صحه گذاشت و تاکید کرد:” کشور عزیز ما، ایران، بوستانی عطرآگین از اقلیم‌ها ،زبان‌ها، ادیان و مذاهب گوناگون است. ” روحانی وعده داده بود برای رفع تبعیض   اصول ٣، ١٢، ١٥، ١٩، ٢٢ را اجرا کند، از نیروهای شایسته محلی در پست‌های مدیریتی مناطق مختلف کشور استفاده کند. طبق اصل 15 قانون اساسی تدریس  زبان های مادری را عملی کند و  با تامین آزادی های مذاهب از دخالت در امور دینی آنها اجتناب کند.  به  خصوص  نگاه امنیتی نسبت به اقوام و فرهنگ‌های ایرانی را تغییر  وساختار و روش‌های سیاسی-امنیتی را به نظام مدیریت علمی و کارآمد تبدیل کند.

سیستان و بلوچستان آینه تمام نمای تبعیض در ایران

حالا روحانی با گذشت ده ماه از دوره ریاستش استانداری آشنا به سیستان و بلوچستان را گماشته است اما در زمینه استفاده از نیروهای محلی شایسته توفیقی نداشته است. هر چند که در سطوح مدیریتی میانه از برخی از این نیروها استفاده شده است.  این گونه اقدامات دوای درد استان های اقلیت نشین نیست ، فشار امنیتی سال های ریاست احمدی نژاد حس تبعیض را در این استان ها به خصوص سیستان بالا برد. آن هم در استانی که شاخص های توسعه در آن بسیار پایین تر از سایر استان هاست و بالا پایین کردن درصد بیکاری از 50 درصد به 12 درصد هم دردی را دوا نمی کند.  همین شاخص های پایین  بود که نوبخت سخنگوی دولت را در سفر دی ماه 92 به سیستان مجبور کرد که به وجود این تفاوت معنادار میان سیستان و بلوچستان با سایر استان ها اذعان کند. بر اساس این تفاوت معنا دار است که امام جمعه زهک استان سیستان اعلام کرد  بیش از 90 درصد مردم زیر خط فقر زندگی می کنند. او خبر داد که بیش از 50 درصد سیستانی ها تحت پوشش کمیته امداد و سایر نهادهای حمایتی هستند. او  برمهاجرت مردم این استان بر اثر گسترش  فقر و خشکسالی تاکید کرد و خواستار استفاده از نخبگان مردمی  شد.

روحانی به استانی سفر می کند که ریزگردها و غبار به 80 برابر حد مجاز رسیده است، بالاترین سطح سو تغذیه در ایران و کمترین سطح امید از آن این استان است. نرخ بیکاری در این استان به اندازه ای بالاست که  علی اوسط هاشمی استاندار سیستان و بلوچستان در اسفند ماه 92 به آمارسازی در مورد بیکاری در این استان اعتراض و تاکید کرد با وجود تورم 48 درصدی در این استان چگونه می توان آمار 12 درصدی بیکاری را پذیرفت؟ این در حاالی بود که اوسط هاشمی بیکاری در این استان را غیر قابل باور دانست و  نماینده زاهدان هم معتقد است بیکاری در این کشور به بالای 50 درصد هم می رسد . برای فهم فقر در سیستان کافی است بدانیم در شهرستان سراوان هیچ پارک و فضایی که کودکان بتوانند در آنجا بازی کنند وجود ندارد.

در مورد فقر در سیستان و بلوچستان بیشتر هم می توان نوشت . از کمبود بیمارستان ها در این استان تا خشکسالی که دامداری را در این استان نابود کرده است. اما  آنچه که مشحص است در ایران تبعیض به وفور یافت می شود . خوزستان هم با وجود منابع سرشار همچنان محتاج آب پاک است. لرستان و ایلام در بیکاری رو به افزایش به سر می برند. در کردستان هم تبعیض حاکم است اما به نظر می رسد سیستان و بلوچستان آینه تمام نمای تبعیض در ایران باشد.  جایی که در بسیاری از شاخص های توسعه نایافتگی این استان از سایر استان ها پیشی می گیرد.

مقابله سرسختانه  با نگاه راست افراطی چاره راه است

اما رئیس جمهور روحانی هم احتمالا از این آمار وحشتناک به خوبی اطلاع دارد. او از نگاه امنیتی به سیستان و بلوچستان آگاه است و به همین دلیل در قبل از انتخابات وعده شکستن این نگاه امنیتی و تبدل آن به مدیریت کار آمد علمی را داده است. او به خوبی از تبعیض علیه اهل تسنن در سیستان آگاه است. نمونه هایی از این تبعیض را در همین رویداد مربوط به آزادی سربازان اسیر می توان دید. در حالی که مولوی عبدالحمید فروتنانه و بزرگوارانه  در آزادی سربازان اسیر نقش مهمی را ایفا کرد چهر ه های راست افراطی بحث ارتباط مبهم عبدالحمید با جیش العدل را مطرح کرده اند. هر چند در پیام خود روحانی و وزیر کشور اشاره ای به نقش علمای اهل سنت نشد اما اظهارات چهره های راست افراطی حکایت از نگاه توطئه محور آنها به شخصیت های ملی اهل تسنن دارد. روحانی بهتر است برای رفع تبعیض در سیستان و بلوچستان تکلیف خود را با این نگاه مشخص کند. واقعیت این است در جمهوری اسلامی گرایشی وجود دارد که چندان به توسعه در استان هایی مانند سیستان اعتقادی ندارد. این گرایش که منافع ملی را حول محور تفسیر گروه کوچک خود از منافع نظام طرح کرده به جامعه متنوع با قومیت ها و مذاهب آزاد وبالنده زیر پرچم ایران واحد و توسعه یافته باور ندارد و با اقدامات خود عامل اصلی رشد شکاف های مرکزو پیرامون در کشور شده است.

این نگاه ویژه راست افراطی است که تلاش می کند میانه روها در سسیستان و بلوچستان را با اتخاذ فشارهای امنیتی در تنگنا قرار دهد و از هر امکانی که مقداری  آزادی و توسعه در این استان به وجود آورد جلوگیری کند. این نگاه که از قدمت خاصی هم در تاریخ جمهوری اسلامی برخوردار است در مقاطع زمانی صاحبان  متفاوتی داشته است و برخی از قائلان به این نگاه در طول زمان متحول شده اند. اما همچنان جایگاه خود را در ساختار قدرت دارد.

رئیس جمهور روحانی باید به صورت صریح در برابر این نگاه بایستد. لازمه ایستادگی در برابر این نگاه مقابله با فقر لجام گسیخته در سیستان از طریق رونق کشاورزی و صنعت، رسیدگی به چالش های محیط زیستی مانند خشک شدن دریاچه هامون و برخورد با توسعه گرد و غبار ، ایجاد زیر ساخت های لازم برای آموزش شهروندان، اعتماد به علمای اهل نست زاهدان به ویژه مولوی عبدالحمید که وفاداری او به ایران بارها اثبات شده و در یک کلام جلب اعتماد مردم سیستان برای از بین بردن احساس تبعیض در این استان است.

راست افراطی و فضای دوقطبی

واقعیت این است نگاه بخشی از راست افراطی ایران در سیستان و بلوچستان ایجاد فضای دو قطبی است که در آن میانه رو ها در حاشیه قرار بگیرند و نبرد مابین تندروها  باشد. برخی شاید از ظهور گروه های تندرویی مانند جیش العدل خوشحال شوند اما از تقویت میانه روهایی مانند عبدالحمید دل نگران شوند. این نگاه اصولا تنوع در ایران را نمی پذیرد و  ایران واحد و یک دست طبق تعریف خودش می خواهد. این نگاه نه تنها در سیاست که در فرهنگ و اجتماع نیز با جامعه رنگارنگ ایران مقابله دارد و  بر همین اساس  به محدود کردن آزادی های مدنی گرایش دارد.

برای به حاشیه راندن این نگاه رئیس جمهور بهتر است از بیان خواست ها به مرحله اقدام برسد. استفاده از برخی مدیران در سطح میانی هر چند محدود بوده اما بازتاب مثبتی داشته این روند باید ادامه داشته باشد. آزادی های علمای اهل سنت محترم شمرده شود و توهین کنندگان به خلفای مورد احترام اهل سنت مجازات شوند چون با این اقدام خود وحدت ملی ایرانی ها را با اشاعه نفرت خدشه دار می کنند. برای فقر سیستان فکر اساسی شود و شاخص های توسعه در استان افزایش یابند.

این خواسته ها تنها در صورتی می توانند عملی شوند که دولت در برابر گرایشی که سیستان و بلوچستان را توسعه نایافته و زیر چرخ تبعیض می خواهد مقاومت کند. رئیس جمهور مهم تر از همه می تواند بستر ساز مشارکت جامعه مدنی ایران در توسعه استان سیستان باشد. تبعیض در سیستان در طول  دهه ها ی طولانی انباشته شده و رفع آن به بسیج  همه نیروهای ملی نیاز دارد. با مشارکت جامعه مدنی سیستان می تواند چرخشی عمده بیابد و از اینکه آینه تمام نمای تبعیض در ایران باشد به نمونه ای از همکاری و همبستگی ملی تبدیل شود جایی که ایرانی ها می توانند برای رفع مشکلاتشان از طریق نهادها و سازمان های غیر دولتی  دخالت کنند. نمونه عملی این اقدام هم طرح هدی صابر در توسعه مهارت های پایه در سیستان بود که با حمایت بانک جهانی و وزارت مسکن زیر نظر شهیدصابر انجام شد که در نهایت به توانمند سازی ده ها جوان سیستانی و ورود آنها به بازار کار منجر شد.

روحانی می تواند در برابر نگاه افراطیونی که از توسعه سیستان و بلوچستان در هراسند بایستد و حتی کار را به نهادهای غیر دولتی بسپرد تا زمینه آموزش و اشتغال در سیستان فراهم شود در غیر این صورت تبعیض بر چهره این استان باقی می ماند و سو استفاده کنندگان از این وضعیت افراطیونی در هر دو قطب دعوا هستند که به ایران واحد،آزاد و قدرتمند اعتقادی ندارند.

 

مطالب مرتبط

از سربازان تا کودکان و غیرنظامی ها

کاربران شبکه‌های اجتماعی از کشته شدن سه سرباز به نام‌های «امیرعلی فضلی»، ۱۹ ساله، «امیرمحمد رحمتی»، ۲۲ ساله و یک سرباز دیگر به نام «علیرضا محمودی»، اهل خمین در حمله اسراییل به ورودی زندان اوین خبر داده‌اند

«گنجشک درنده» چگونه نظام مالی ایران را مختل کرد؟

هکرها در عملیات علیه «نوبیتکس» کلیدهای کیف‌پول‌های رمزارزی این صرافی را که در اختیار افراد کلیدی در شرکت بود، به‌دست آورند. به گفته آقای راد، این کلیدها در اختیار کارکنان معتمد بوده است

دریای خزر در حال کوچک شدن است

فعالان محیط زیست قزاقستان می‌گویند حتی با چشم غیرمسلح هم می‌توان دید که دریای خزر در حال کوچک شدن است. مطالعات می‌گویند تا پایان این سده ممکن است ۳۴ درصد از مساحت دریای خزر از دست برود.

مطالب پربازدید

مقاله