کرونا در ترکیب بحران های فردی و اقتصادی جامعه جهانی را به لبه پرتگاه نزدیک کرده است
«84 مورد خودکشی فقط در یک روز در تهران» ، خبری کوتاه که در آخرین روزهای فروردین زنگ خطری جدی را به صدا در آورد. خبر حکایت از این داشت که از روز پنجشنبه ۲۶ فرودین تا روز جمعه ۲۷ فرودین ۸۴ مورد اقدام به خودکشی در نقاط مختلف شهر تهران ثبت شده است و از بین افرادی که اقدام به خودکشی کردهاند نیز یک نفر در همان محل جان باخته است و ۱۲ نفر پس از انتقال به بیمارستان درگذشتند.
این خبر که حکایت از آمار یک روز خودکشی در تهران داشت ، یکی از جدی ترین زنگ خطرهای نادیده در دوران کرونا و احتمالا پسا کرونا را به صدا در آورد. در حالی که بارها پیش از این نیز نسبت به اوج گیری افسردگی و احتمال افزایش خودکشی در دوران کرونا و در جهان هشدار داده شده بود، به نظر می رسد اما حالا زنگ خطری جدی تر در ایران به صدا در آمده است. زنگ خطری که البته سال قبل نیز با افزایش ناگهانی خودکشی در میان کودکان و نوجوانان به صدا در آمده بود اما چندان توجه مسولان امر را به خود جلب نکرد. اما حالا دیو سیاه خودکشی از اندرون غار بیرون آمده و رخ به رخ و مستقیم مقابل مسولان این حوزه نشسته است و آنان را به مصاف خود می خواند.
این شرایط در حالی است که جامعه ایران با وضعیت شیوع گسترده تر کرونا ، عدم پیشگیری به موقع و تهیه واکسن در زمان طلایی ، در کنار بحران های روز افزون اقتصادی و خیل بیکاران حالا بیشتر از همیشه در وضعیت نابه سامان روانی برای شهروندان قرار گرفته است.
*خطر بیخ گوش کادر درمان
این شرایط در حالی است که به گزارش سازمان جهانی کار، از زمان شیوع کرونا تا به امروز، کارکنان بخش بهداشت و درمان در خط مبارزه با این ویروس مرگبار قرار گرفتهاند. آنها کار طاقتفرسا، افزایش ساعات کاری و ناکافی بودن زمان استراحت را تجربه کردهاند و خطر ابتلا به این بیماری هر لحظه آنها را تهدید میکند. اگرچه آنها تلاش میکنند که کار خود را به درستی انجام دهند اما با آزار و خشونتهای کلامی و بدنامسازی از سوی خانوادههای قربانیان روبرو میشوند. تمام این مولفهها بر سلامت جسمانی و روانی کارکنان بخش بهداشت تاثیر میگذارد. بر اساس آمار و اطلاعات منتشر شده از سوی کشورهای جهان، کارکنان بخش درمان حدود ۱۰ درصد از کل مبتلایان به ویروس کرونا در سراسر جهان را تشکیل میدهند. بسیاری از شاغلان بخش درمان، جان خود را در راه مبارزه با کووید ۱۹ از دست داهاند.
شاغلان بخش درمان همواره در معرض آزارهای کلامی و تعرض قرار دارند اما یافتههای نهاد بینالمللی کار، افزایش چشمگیر این موارد در طول شیوع کرونا را نشان میدهد. آزارهای کلامی بیشتر برای بدنام کردن پرستاران و متهمکردن آنها به کمکاری و طفره رفتن در انجام امور محوله استفاده میشود. افزایش چشمگیری توهینهای کلامی و تعرضها، نگرانکننده است و سلامت روحی و روانی آنها را تحت تاثیر قرار میدهد.
افزایش بیماری روحی کادر درمان، یکی دیگر از نشانههای این ویروس منحوس است. شاغلان بخش درمان اضطراب، استرس، بیخوابی شبانه (غیرارادی)، اختلال اضطراب پیشرفته را تجربه کردهاند. گزارشها نشان میدهد، خودکشی، انتخاب نهایی برخی از آنها برای خروج از بحران فعلی است. مشکلات و معضلاتی که سلامت روحی و روانی کارکنان را تهدید میکند، منجر به کاهش بهرهوری، خروج بیرویه از این مشاغل و غیبتهای غیر موجه شود.
* رشد خودکشی در آمارهای جهانی
در این میان این نکته قابل توجه است که اگر در آغاز شیوع و همه گیری ویروس کرونا در سال 2020 در سرتاسر جهان، دورکاری ها شروع شد و زندگی مردم وارد مرحله ای جدید شد، اما توان روحی شهروندان پس از گذشت بیش از یک سال دیگر با سال گذشته چندان قابل مقایسه نیست.
بسیاری از شهروندان کشورهای مختلف در سراسر جهان در حالی یک سال پیش قرنطینه را با تصور یک دوره موقت آغاز کردند و تصاویر ورزش در خانه و نان پختن و سرگرمی های در خانه هایشان را به اشتراک می گذاشتند ، حالا دیگر حتی تصوری از پایان این دوران ندارند.
بسیاری از دولت ها در کشورهای مختلف هنوز به آمار تزریق واکسن کرونا به 10 درصد مردم خود نرسیده اند و هر چه این زمان شیوع طولانی تر شد، همان افرادی که با شوق در خانه بودند، کم کم روحیه خود را از دست دادند و ناامیدی و افسردگی همراه با مردم شدند.
* بیداد بحران ها در ایران
در این میان وضعیت در کشورهای چون ایران بسیار نیز بدتر است. سیل بیکارانی که با هر موج کرونا به جامعه افزوده می شود ، به همراه بحران های اقتصادی فراگیر در حقیقت مصائب کرونا را برای شهروندان دو چندان می کند. نگرانی از رسیدن یا نرسیدن واکسن ، نگرانی از وضعیت اقوام و دوستان ، قطع ارتباطات برای بسیاری از شهروندان ، همین طور به ابعاد فراگیر بحران می افزاید.
در جهان نیز وضعیت چندان رو به روال نیست. کشورهای آسیای شرقی که از نظر فرهنگی بیشتر در بیرون فعالیت می کردند بیشتر دچار ناامیدی و خطر سلامت روان شدند. آن طور که اکونومیست گزارش داده است، تا تاریخ 10 دسامبر سال ۲۰۱۹ میلادی (۱۹ آذر ۱۳۹۸)، تنها 564 نفر از کشور کره جنوبی بر اثر کووید-19 درگذشتند. اما تقریبا دو برابر این تعداد افراد با خودکشی جان خود را از دست دادند. این در حالی بود که 50 درصد دیگری که اقدام به اینکار کرده بودند توسط نیروهای اورژانس نجات یافتند.
براساس همین گزارش، بین سال های 2018 و 2019 آمار زنان در س دهه 20 که به دلیل خودکشی جان خود را از دست داده اند یک چهارم (۲۵درصد) افزایش یافته است، اما آمار مردانی در این دهه سنی که خودکشی می کنند کم و بیش ثابت مانده است. داده های سه ماهه اول سال 2020 حاکی از آن است که میزان خودکشی در زنان جوان همچنان روندی افزایشی دارد.
* خطر بیخ گوش کشوری با آمار بالای خودکشی پیشا کرونا
حال در حالی شرایط ویژه اضطراری دوران کرونا را تجربه می کنیم که پیش از این بر اساس آمارهای پزشکی قانونی در سال ۱۳۹۹ اعلام شده بود که به طور میانگین روزانه ۱۵ نفر در ایران جان خود را بر اثر خودکشی از دست دادهاند.
در حقیقت آماری که مدت ها بود شیب ملایم صعودی به خود گرفته بود حالا بیشتر از قبل تشدید شده است.
آمار تکان دهنده خودکشی ها در شهر تهران در فاصله 26 تا 27 اسفند اما در حالی منتشر شد و توجه ها به خود را برانگیخته که استان تهران در آخرین آمار ارائه شده در صدر آمار خودکشی کشور نبوده است.
بنا به آخرین آمار ارائه شده ، استانهای کهگیلویه و بویر احمد، ایلام و کرمانشاه بیشترین آمار خودکشی را و استان های خراسان رضوی، جنوی و سیستان و بلوچستان کمترین میزان خودکشی را دارا هستند و با این شرایط به نظر می آید آمار در استان های با آمار بالاتر حتی بدتر از قبل نیز شده است.
* کدام آمار را باید باور کرد؟
این آمارها در حالی منتشر می شود که رئیس مرکز سلامت روانی و اجتماعی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفته است که: «میزان خودکشی در ایران بعد از شیوع کرونا افزایش جدی نداشته است و تغییرات آن به حدی اندک است که قابل چشم پوشی است.»
حاجبی هم چنین درباره افزایش اختلالات روانی بعد از شیوع کرونا نیز گفته است که:«با توجه به تجارب دنیا و ایران به خصوص در همه گیری کووید۱۹ مشاهده می کنیم که ایران نیزمثل سایر کشورها درگیر با این مساله و اختلالات روانی آن دیگر شده است البته قبلا هم تجربه سارس، مرس و ابولا و تبعات روانی پس از آن را هم داشتیم زیرا معمولا مبتلایان به این بیماری ها با مشکلات سلامت روان هم رو به رو می شوند.»
وی هم چنین گفت که: «شایع ترین اختلالات روانی پس از کرونا در ایران نیز مثل همه دنیا اضطراب و افسردگی است که به دنبال درگیری با عفونت کرونا یا از دست دادن نزدیکان رخ می دهد اما ارزیابی آماری از افزایش میزان اضطراب و افسردگی بعد از کرونا نداریم و اساسا انجام چنین کاری امکانپذیر نیست زیرا برای ارزیابی این موضوع باید به در خانه های مردم مراجعه کنیم تا بتوانیم وضعیت خانواده ها را ارزیابی و با گذشته مقایسه کنیم که با توجه به خطر انتشار کرونا چنین اقدامی در شرایط اپیدمی مقدور نیست و بررسی این مساله با روش های مرسوم ارزیابی امکانپذیر نیست و در هیچ جای دنیا نیز چنین اقدامی را انجام نمی دهند.»
با همه این توضیحات اما به نظر می رسد که هم چنان شایع ترین اختلالات روانی پس از کرونا اضطراب و افسردگی است و البته اختلال استرس پس از حادثه نیز در این میان نباید نادیده گرفته شود که به دنبال همه گیری کووید۱۹ افزایش یافته است.
رئیس مرکز سلامت روانی و اجتماعی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی هم چنین در ادامه توضیحاتش گفته بود که :«خدمات سلامت روان بعد از کرونا برای گروه های هدف در کشور افزایش یافته است. مهم ترین گروه هدف جمعیت عمومی است اما به طور خاص برای خانواده و بازماندگان فوت شدگان کرونا و نیز بهبودیافتگان این بیماری برنامه های بیشتری انجام شده است. از ۲۰ اسفند سال ۹۸، خدمات مشاوره سلامت روان نیز به خدمات سامانه ۴۰۳۰ اضافه شد و تاکنون به ۷۰۰ هزار تماس تلفنی مرتبط با سلامت روان با متوسط سه دقیقه صحبت و بیش از دو میلیون دقیقه مکالمه پاسخ داده شده است.»
با همه این توضیحات و افزایش آمارها به نظر می رسد باید به همه شهروندان تذکر داده شود که ابدا نباید هیچ اخطار یا نشانه خودکشی را در میان اقوام ، نزدیکان یا دوستانشان نادیده بگیرند. هر نشانه ، یا صحبتی از این که ممکن است فرد به این مساله فکر کند باید بیشتر از هر زمان دیگری جدی گرفته شود و به صورت یک اخطار حقیقی با آن برخورد شود.
آمار تکان دهنده ای که حالا از هر گوشه جهان منتشر می شود نشان می دهد که شهروندان جامعه جهانی حالا دیگر بیش از همیشه در خطر از هم گسیختگی روانی قرار بگیرد.