گزارش اختصاصی سایت ملی مذهبی

جنجال خبرگزاری فارس و یک نماینده مجلس بر سر پوشش زنان ورزشکار ایرانی

این لباس ها عرف است ، نگاه شما دگم است

چرا نمایندگان این مجلس دهها بحران و مشکل جامعه را نمی بینند؟

لباس بانوان ورزشکار کشور بار دیگر حاشیه‌ساز شد. بار اول این لباس زنان کاروان المپیک بود که مورد تایید مسولان و انتقاد مردم قرار گرفت و حالا اینبار نوبت به لباس زنان تیم ملی فوتبال رسیده است که مورد تایید مردم و انتقاد یکی از نمایندگان مجلس قرار بگیرد. انتقاداتی که البته با واکنش منفی مردم مواجه شد.
انتشار تصاویر زنان فوتبالیست کشور که راهی مسابقات مقدماتی قهرمانی آسیا شده و لباس مورد تایید فدراسیون را بر تن دارند بر رئیس کمیته تربیت بدنی کمیسیون فرهنگی مجلس گران آمده است.

در روزهای گذشته احمد راستینه، نماینده شهرکرد، در گفت و گویی انتقادی درباره لباس تیم ملی فوتبال بانوان گفت: «متأسفانه آنچه اتفاق افتاده نه قابل توجیه است و نه قابل چشم‌پوشی. وزارت ورزش مسئولیت دارد که این موضوع را پیگیری کند و فدراسیون هم به خاطر چنین قصوری باید پاسخگو باشد.»
او عنوان کرده بود: «فرهنگ عفاف و حجاب، اصالت ایرانی و اسلامی ماست. به فرزندان این سرزمین افتخار می‌کنیم که در فرهنگ ملی و دینی‌شان بحث حجاب و عفاف برایشان اهمیت زیادی دارد، اما آنچه دیده می‌شود برخی مدیران و مسئولین با تسامح و برنامه‌ریزی به دنبال تغییر نگاه و باور جوانان هستند.»

انتقاد تند راستینه در حالی بیان شد که لباس زنان تیم ملی کاملا پوشیده بوده و تنها تا حدودی خوش‌طرح‌تر از لباس‌هایی است که معمولا زنان ملی‌پوش ما ناچار به برتن کردن آن بوده‌اند، طرحی که البته در مقایسه با لباس زنان ملی‌پوش در سایر نقاط دنیا اتفاقا حرف زیادی برای گفتن ندارد.
و سوال مهم تر این که اگر این نوع سبک، خلاف نظر جامعه بوده است چرا در این مدت بسیاری از مردم لب به تحسین گشودند و گفتند که بالاخره فدراسیون فوتبال هم یک کار قشنگ کرد؟

در لغت‌نامه دهخدا و فرهنگ معین کلمه « نامتعارف» نامتداول و غیر مرسوم معنا شده است. حالا بهتر است یک بار دیگر به لباس رسمی تیم فوتبال زنان در جریان سفر به ازبکستان نگاه کنیم. آیا این لباس نامتعارف است؟ ما آن را در جامعه نمی‌بینم؟ اولین بار است که زنان ایرانی را در چنین شمایلی می‌بینیم؟

پاسخ به تمام این سوال‌ها «خیر» است. پس چرا یک خبرگزاری خاص و نماینده‌ای در مجلس اصرار دارند که پوشش رسمی فوتبالیست‌های زن ایرانی غیر مرسوم است؟

بیایید اظهار نظر آنها را با هم مرور کنیم.خبرگزاری فارس لباس اعضای این تیم را «مردانه» و «تلفیق کج‌سلیقگی و بی‌توجهی به عرف جامعه» نامیده است. این خبرگزاری از فدراسیون فوتبال خواسته نهادهای مربوط این مسئله را مورد بررسی قرار دهند.

 

راستینه، اما در بخش دیگری از سخنان خود مشخص می‌کند که دقیقا منظور او از لباس مناسب چیست. او می‌گوید: «بانوان ورزشکار ما افتخارآفرین هستند و همیشه خوش درخشیده‌اند؛ مانند بانویی که با چادر روی سکو ایستاد و فرهنگ ما را به نمایش گذاشت. باید این نوع کار‌ها سرلوحه اقدامات مسئولان ما باشد.»

در واقع او سلیقه شخصی خود و بخشی از جامعه را ملاک و مبنای لباس مناسب زنان در تیم ملی قرار داده و نشان می‌دهد که نه نماینده همه مردم ایران بلکه نماینده تنها بخشی از جامعه ایرانی است.

*عرف جامعه را نمی شناسید!

فارس به نکته بسیاری خوبی اشاره کرده است؛ «عرف جامعه»! اگر این دوستان به عرف اعتقاد دارند، چرا معترض هستند؟ عرف جامعه ما امروز همین است. قاعده این است که عُرف هیچگاه نامتعارف نمنی‌شود! سری به کوچه و خیابان‌های شهرهای مختلف کشور بزنید و سبک لباس پوشیدن دختران را ببیند. قطعا لباس اعضای تیم ملی فوتبال زنان بسیار پوشیده‌تر از کف جامعه است.

اگر این نوع سبک خلاف نظر جامعه بوده است، چرا در این مدت بسیاری از مردم لب به تحسین گشودند و گفتند که بالاخره فدراسیون فوتبال هم یک کار قشنگ کرد؟ برخی از آنها پرسیدند وقتی می‌شود انتخاب درست کرد، چرا آن لباس‌های نازیبا را برای اعضای کاروان المپیک ایران انتخاب کردید؟

لباس‌های رسمی تیم ملی فوتبال ایران نامتعارف نبود. نامتعارف رفتار شماست که با جامعه فاصله دارد. بله، اگر این اتفاق دهه 60 یا اوایل دهه 70 افتاده بود، حرف شما درست بود. اما الان کافی است کمی از دفترهای خود بیرون بیایید و چند قدمی در خیابان راه بروید تا به معنای متعارف و نامتعارف برسید.

*مانتویی که رسم نبود و رسم شد

فدراسیون فوتبال لباسی کاملا مناسب با عرف جامعه انتخاب کرده است. دختران فوتبالیست لباسی را پوشیده‌اند که ما مثل آن را در مترو، اتوبوس، دانشگاه و خیابان تن بانوان این سرزمین می‌بینیم.مانتو که امروز پوشش اصلی زنان ایرانی است تا قبل سال 1350 در ایران رایج نبوده و  شاید اگر کسانی که 200 سال پیش به رحمت الهی رفته باشند،  اکنون سر از خاک برآورند از زنان مانتو پوش تعجب کنند و آن را نامتعارف بدانند.

وقت آن رسیده است که کمی عینک بدبینی را از چشم خود برداریم و واقعیت‌های جامعه را آنگونه که هست ببینیم نه آنطور که دیگران دوست دارند.

او که گویا با واقعیات جامعه امروز ایران بیگانه است سعی می‌کند در سخنانش برخی از مسئولان را متهم به تغییر باور‌ها در جوانان کند این در حالیست که تغییر در باور‌ها و نگرش جامعه و جوانان همزمان با به نوجوانی رسیدن نسل دهه ۶۰ رخ داد و این تغییرات در متولدین دهه‌های ۷۰ و بعد از آن عمیق و عمیق‌تر شد، دقیقا همین تغییرات است که مسئولان را برآن داشت که فکری به حال طراحی لباس زنان ورزشکار کنند. چه آنکه در همین سال جاری لباس طراحی شده برای زنان در مسابقات المپیک به لحاظ طراحی و دوخت و رنگ به شدت مورد تمسخر مردم کشور قرار گرفت و حاشیه‌ساز شد، در واقع تفاوت در طراحی این دو نوع لباس که یکی مورد وفاق مردم قرار گرفت و دیگری مورد انتقاد به خوبی نشان می‌دهد که سلیقه و ارزش‌های مردم با سلیقه و ارزش‌های برخی از مسئولان کشور فرسنگ‌ها فاصله دارد و مسئولان مربوطه هشیارانه نسبت به تغییرات و بهینه‌سازی طراحی لباس ورزشکاران اقدام کنند.

*نقش کمرنگ مجلس در پیگیری مشکلات اساسی و بحران های جامعه

در این میان اما جالب است که وقتی مردان به راحتی زنان ورزشکار کشور را به دلایل شخصی و لج و لجبازی‌های مضحک درست در بزنگاه خروج همسران‌شان از کشور برای حضور در عرصه‌های بین‌المللی، ممنوع الخروج می‌کنند و تمام زحمات و امید زنان را تبدیل به تلی از خاکستر می‌کنند، سکوت تنها پاسخ بسیاری از مسئولینی است که در ارزیابی لباس زنان ورزشکار متخصص شده‌اند.
تیر ماه سال جاری بود که سارا پورعظیما دختر ۱۲ ساله ایرانی از سوی پدر ممنوع‌الخروج شد و نتوانست در مسابقات جهانی سوارکاری نونهالان شرکت کند. بهمن ماه سال گذشته نیز سمیرا زرگری، سرمربی تیم اسکی آلپاین زنان به دلیل ممنوع‌الخروج شدن از سوی همسرش نتوانست به ایتالیا برود. با این حال راستینه به عنوان رئیس کمیته تربیت بدنی کمیسیون فرهنگی مجلس موضع مشخصی نگرفت و نسبت به حمایت از حضور زنان ورزشکار ممنوع‌الخروج شده در کارزار‌های جهانی احساس مسئولیت نکرد.

*شکافی که هر روز عمیق تر می شود

با این حال، اما این شکاف عمیق میان برخی از جریان‌های فکری و عموم مردمی که خواستار زندگی در شرایط نرمال هستند تنها مربوط به حوزه ورزش نیست. نگاهی به آنچه در ایران و در حوزه زنان می‌گذرد شاهدی بر این مدعاست.
همسر آزاری رتبه اول خشونت‌های خانگی در کشور را به خود اختصاص داده است. روزی نیست که در کشور زن‌کشی و قتل‌های اصطلاحا ناموسی رخ ندهد. زنان در برخی استان‌ها به دلیل فشار‌های اجتماعی و خانوادگی حاکم بر خود دست به خودکشی‌های خشونت‌بار مانند خودسوزی می‌زنند خودکشی‌هایی که نحوه انجامشان نشان از اعتراض نهفته در پس آن دارد.

روسپیگری به دلیل فقر یکی از معضلات مبتلابه جامعه است معضلی که البته این روز‌ها مردان و کودکان را هم به سیاهچاله بی‌انتهای خود کشانده است. دختربچه‌ها قربانی کودک‌همسری و بعدتر کودک‌بیوه‌گی شده و از مصائب آن رنج می‌کشند، از سوی دیگر متخصصان نسبت به زنانه شدن فقر هشدار می‌دهند، تعداد زنان سرپرست خانوار بی‌درآمد یا به شدت کم درآمد هم کم نیست.

*حق و حقوقی که زنان ندارند و تعیین تکلیفی که مدام برای پوشش آنان می شود

زنان در جامعه بعضا شرایط خوبی ندارند و حق و حقوق انسانی آن‌ها نادیده انگاشته می‌شود. قوانین در حوزه زنان و خانواده به شدت نیازمند تغییر و اصلاح است که موضوع مجوز خروج از کشور زن توسط همسر تنها یکی از آن هاست. با این حال مجلس یازدهم که افرادی همچون راستینه از دل آن برخاسته‌اند به جای رسیدگی به وضعیت زنان در کشور و رد لوایحی که شرایط زنان و به تبع آن جامعه را بهبود بخشد تنها در حوزه لباس زنان اظهار نظر می‌کنند و در مسیر مثله کردن حقوق آن‌ها بر مهریه گام برمی‌دارند.

*نمایندگان مجلس مشکلات جامعه را نمی بینند

اما مشکلات جامعه که نیاز به رسیدگی و توجه تمام مسئولان از جمله بهارستان‌نشینان دارد به معضلات زنان ختم نمی‌شود. نرخ بالای تورم و هزینه‌های کمرشکن زندگی کار را به جایی رسانده است که سبد خانوار در میان اقشار متوسط به پایین جامعه روز به روز کوچکتر شده و هر روز چند قلم از ملزومات زندگی، مانند خوراکی‌ها و حتی مواد بهداشتی شهروندان به دلیل درآمد‌های کم و قیمت‌های باورنکردنی و گران حذف می‌شود.

برآورد‌ها نشان می‌دهد که به طور متوسط در دوره زمانی سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۸ حدود ۳۳ درصد از جمعیت کشور زیر خط فقر چند بعدی قرار گرفته‌اند و خط فقر از ۹۵۰ هزار تومان در سال ۱۳۹۰ به ۱۰ میلیون تومان در سال ۱۳۹۹ رسیده است. قطعاً، عدد ۱۰ میلیون تومان در سال ۱۴۰۰ نیز افرایش یافته و می‌تواند به مرز ۱۱ میلیون تومان نیز رسیده باشد.

اجاره بهای مسکن به قدری بالارفته است که مستاجران گرفتار برزخ سرپناه شده و نمی‌دانند که آیا با به پایان رسیدن موعد قرارداد خانه توانایی آن را دارند که سرپناهی مناسب برای خود بیابند یا باید آواره خیابان‌ها شوند یا در بهترین حالت به مناطق ناامن در خارج از شهر‌ها مراجعه کرده و در مناطق حاشیه‌ای و آسیب‌خیز شهر محل زندگی خود سکونت کنند.
عدم اشتغال در جامعه بسیاری از جوانان و حتی افراد گذشته از روزگار جوانی را خانه‌نشین کرده است، برخی هم که خوش‌شانس‌تر بوده‌اند وارد مشاغل کاذب مانند دستفروشی شده‌اند که باز هم درآمد چندانی برایشان به دنبال ندارد.
بسیاری از سالمندان به دلیل همین تنگنا‌های اقتصادی همچنان مشغول به کار بوده و معمولا هم در مشاغلی مشغول فعالیت هستند که برای سلامت روحی و جسمی‌شان نامناسب است. جمعیت ۲۵ تا ۳۰ درصدی سالمندانی که زیر خط فقر زندگی می‌کنند واقعیت تلخ جامعه ماست. اخبار هر روزه خودکشی شهروندان که عمدتا به دلایل مالی یا روحی انجام می‌شود نیز قابل توجه است.
از افزایش میل به خودکشی در میان کادردرمان کشور تا خودکشی معلمان، کارگران، زنان و حتی نوجوانان زنگ خطر را برای جامعه ما به صدا درآورده است. مهاجرت متخصصان و فرار آن‌ها از مشکلات اقتصادی و سخت گیری‌های فراوان نسبت به زندگی اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی آنان به مرحله خطرناکی رسیده است.

*آقای نماینده درد بسیار است ، مسکن بیاب

درد‌ها کم نیستند، اما تاکنونی راه درمانی برای هیچکدام‌شان پیدا نشده است. به عنوان مثال فقدان مدیریت مناسب کرونا و عدم واکسیناسیون به موقع باعث شد تعداد زیادی از خانواده‌ها داغدار شوند، در همین راستا تعدادی از وکلا و فعالان مدنی بر آن شدند تا نسبت به مسئولان مربوطه طرح شکایت کنند، اما همین یک تصمیم باعث بازداشت آنان شد. در این بین، اما مجلس نقشی به شدت منفعلانه داشته و هیچ‌یک از آسیب‌های وارد بر جامعه باعث نشد که مجلسی‌ها مواضعی سختگیرانه و جدی نسبت به شرایط وحشتناک زندگی مردم داشته باشند.

دردآور آنکه تاکنون رگ تعصب و خشم هیچ نماینده یا نهادی برای کودکانی که در دوران رشد خود از مواد غذایی مناسب برخوردار نیستند و تعدادشان هم کم نیست باد نکرده است. کسی برای نسل جوان خانه‌نشین و غمباد گرفته از بیکاری ابراز نگرانی نکرده و مسئولان اقتصادی کشور را وادار به پاسخگویی و تلاش در مسیر حل مشکلات نکرده است.

از بین رفتن محیط‌زیست کشورمان، این میراث مهم برای نسل آینده و نقش پررنگ شرکت‌های چینی در خشک کردن تالاب‌های ایران برای ارزان تمام کردن استخراج نفت دل هیچ‌یک از نمایندگان مجلس از ج را آنچنان هم به درد نیاورده است. حال آنکه لباس مطابق باعرف زنان ورزشکار، وجدان و قلب این افراد را با سرعتی عجیب به درد آورد.
به نظر می‌رسد زمان آن رسیده باشد که یکبار برای همیشه برخی از افراد همواره دلواپس و نگران مشخص کنند که آیا دلواپسی آنان تنها در حوزه لباس و انتخاب پوشش از سوی زنان است یا به مشکلات زندگی مردم در همه ابعاد آن واکنش نشان داده و به جد و عمل پیگیر حل آن هستند.
چون در تصاویر منتشر شده از این زنان جوان مهم‌ترین و جالب توجه‌ترین نکته خنده‌های زیبای آنان است که دیده می شود. کت‌های بلند و لباس‌های پوشیده زیر آن، با شلوار‌هایی کاملا معمولی و عرفی که این ورزشکاران به تن کرده‌اند با هیچ یک از معیار‌های حاکمیتی در تضاد نیست که اگر بود هرگز مورد تایید مسئولان مربوطه قرار نمی‌گرفت.

مطالب مرتبط

«گنجشک درنده» چگونه نظام مالی ایران را مختل کرد؟

هکرها در عملیات علیه «نوبیتکس» کلیدهای کیف‌پول‌های رمزارزی این صرافی را که در اختیار افراد کلیدی در شرکت بود، به‌دست آورند. به گفته آقای راد، این کلیدها در اختیار کارکنان معتمد بوده است

دریای خزر در حال کوچک شدن است

فعالان محیط زیست قزاقستان می‌گویند حتی با چشم غیرمسلح هم می‌توان دید که دریای خزر در حال کوچک شدن است. مطالعات می‌گویند تا پایان این سده ممکن است ۳۴ درصد از مساحت دریای خزر از دست برود.

به بهانه هشتادمین سالگرد تأسیس سازمان ملل

۸۰ سال پیش در چنین روزی سازمان ملل با امضای منشور ملل متحد تأسیس شد. در مقر این سازمان در نیویورک، این مناسبت در نشست ویژه مجمع عمومی جشن گرفته می‌شود. با این حال، بسیاری سازمان ملل را گرفتار بحرانی ارزشی می‌بینند

مطالب پربازدید

مقاله