مذاکرات هسته ای و افول افراطیون

تیر ماه، بهار دیپلماسی دولت روحانی می شود؟

مذاکرات هسته ای ایران و غرب  در شریط کم نظیری قرار گرفته است. بعید است جمهوری اسلامی بخواهد یک بار دیگر شلاق تحریم های فلج کننده را تحمل کند و از طرفی دولت اوباما بعد از پرداخت این همه هزینه بخواهد بازی را به تندروها واگذار کند. فراموش نکنیم این اوباما بود که در برابر افراط گرایی نتانیاهو مقاومت کرد و  تسلیم تندروی جمهوریخواهان رقیبش نشد و تحریم های جدید را به وتو تهدید کرد. از طرفی دولت روحانی هم مذاکره با غرب و دستیابی به توافق را کلید حل بخشی از بحران های اقتصادی می داند، جایی که سیاست خارجی و معیشت مردم با هم رابطه تنگاتنگی پیدا کرده اند و دولت روحانی برای بقایش مجبور است چرخ سانتریفیوژها را کُند کند تا چرخ اقتصاد مملکت بچرخد.

 مذاکرت هسته ای همچنان در مسیر مناسبی حرکت می کند حتی اگر کوثری نماینده تندروی مجلس از کاهش اختیارات تیم مذاکره کننده خبر دهد.موضع گیری های اخیر اصولگرایان بعد از برگزاری همایش ما دلواپسیم به خوبی شکاف میان اصولگرایان تندرو و میانه رو را نشان داده است، جایی که لاریجانی، قالیباف، ولایتی و رضایی به صورت صریح از مذاکره کنندگان دفاع کردند و تاکید کردند این مذاکرات تحت نظارت رهبر جمهوری اسلامی است و نیازی به دلواپسی  نیست. هر چند تحرکات افراطیون در روزهای اخیر علیه توافق احتمالی هسته ای تشدید شده اما ناتوانی آنها  در جذب بدنه میانه رو اصولگرایان نشان می دهد آنها در این بازی هسته ای تنها می توانند به سماجت تندروها درآن سوی پرونده یعنی طرف غربی  دلخوش باشند. آنها در حالی که همه شرایط از توافق احتمالی تا اواخر ماه ژوئن یعنی نزدیک یه یک ماه دیگر خبر می دهند تنها  به عدم اراده غربی ها دلخوش هستند، هر چند که اصرار اوباما  برای رسیدن به توافق با ایران این پیش بینی ها را نیز با مشکل مواجه کرده است. اوباما نیز تلاش می کند  وعده انتخاباتی تبلیغاتی ریاست جمهوری اش را در رقابت با مک کین عملی کند. او تاکید کرد   امکان مذاکره با ایران وجود دارد و  اگر چه با سیاست خارجی بلبشوی احمدی نژاد، امکان این مذاکره  محقق نشد اما با روی کار آمدن روحانی فضا  فراهم شد. در این سوی میدان، لاریجانی از حمایت کامل نظام از تیم مذاکره کننده خبر داده است و ولایتی با نقد تیم قبلی مذاکره کننده از تیم فعلی حمایت کرده است. رهبر جمهوری اسلامی با  حمایت از  برنامه موشکی سپاه این پیام را داد که جمهوری اسلامی قرار نیست در برابر همه امتیازات غرب کوتاه بیاید اما همزامان بار دیگر از مذاکرات حمایت کرد.

همین حمایت تیپی مانند آقای خامنه ای که اصولا بنای سیاست خارجی مورد نظرش بر اساس بدبینی با غرب است برای دولت روحانی پشتوانه مناسبی محسوب می شود. حداقل تا زمانی که رهبر جمهوری اسلامی به صورت علنی با مذاکرات مخالفت نکند طیف وسیعی از اصولگرایان با تیم هسته ای دولت روحانی همراهی خواهند کرد. این نکته را باید در نظر گرفت که  سیاست خارجی مورد نظر آقای خامنه ای اصولا بر اساس تقابل با غرب طراحی شده است. اگر چه برنامه هسته ای بیش از 12 سال هست به صحنه رویارویی دو سیاست خارجی هژمونی طلب ایران و غرب در منطقه خاورمیانه تبدیل شده اما این  به این معنی نیست که این پرونده قرار است تا ابد به عنوان صحنه تقابل ایران و غرب باقی بماند، زیرا این تقابل می تواند در زمینه های دیگر هم دنبال شود.  آقای خامنه ای در سخنانی پذیرفتن مذاکره را حربه خود برای شکستن جبهه غرب توصیف کرده بود ، وقتی از این حربه استفاده می شود می توان امیدوار بود از حربه توافق نیز استفاده شود.

توافق آبرومندانه دو طرف

جمهوری اسلامی می تواند به حداقل غنی سازی در سطح 5 درصد تن دهد، بازرسی های آژانس را گسترده کند و زمینه را برای بازدید از سایت های حساس فراهم کند. در عین حال از زیر بار تحریم های کمر شکن شانه خالی کند، اقتصادش را بازیابی کند و از خطر حمله نظامی مصون بماند. دستگاه تبلیغانی نظام می تواند غنی سازی 5 درصد در خاک ایران را پیروزی هسته ای معرفی کند و در افکار عمومی داخلی چنین باوری  را بپروراند که ایران توانسته بعد از 12 سال کشمکش  به حق خود برسد. آمریکا نیز می تواند توافق اخیر را به عنوان آمیزه ای از دیپلماسی و تحریم جا بیاندازد و به  سیاست دولت خود مبنی بر عدم راه اندازی جنگ های بیهوده مباهات کند.

واقعیت هم این است راه حل های صفر و صدی جواب نمی دهد، عاقبت این راه حل ها جولان دادن به افرطیونی است که از اسرائیل تا واشنگتن تا تهران برای برخورد نظامی دندان تیز کرده اند.نه اوباما علاقه ای به جولان افراطیون دارد و نه دولت روحانی ، اصولا برآمدن روحانی در انتخابات92 برای کنار زدن افراطیون و دمیدن در سیاستی دیگر بود. ماندن اوباما در عرصه قدرت نیز نتیجه خستگی افکار عمومی امریکا از جنگ بود.

نقش لابی ها در ساختارها

اکنون بیشتر از هر زمان دیگری، زمینه برای توافق فراهم است. آمریکا علاقه ای به ادامه تشنج در خاورمیانه ندارد، سیاست خارجی جمهوری اسلامی هر چند در دستان رهبر است اما دستگاه دیپلماسی دولت و چهره های معتدلی مانند ولایتی در جهت گیری آقای خامنه ای موثر هستند. در ساختارها نقش لابی ها پر رنگ است. اینکه کنار دست آقای خامنه ای احمدی نژاد باشد یا جلیلی با اینکه کنار او خاتمی باشد یا روحانی تاثیر مهمی در تعیین سیاست ها دارد.  دولت روحانی نیز علاقه ای به جهت گیری  امنیتی و نظامی در دیپلماسی کشور ندارد. تاکید چند روزه روحانی بر ضرورت مذاکره و نقد آنها  که قرار بود در برابر ابرقدت ها بایستند اما جیب ملت را زدند گویای همین نکته است که دولت روحانی نیز برای پیشبرد توافق با غرب جدی است.

جدیت روحانی و اوباما و شرایط ویژه جمهور ی اسلامی و حمایت آقای خامنه ای از  مذاکره ،امیدواری ها برای توافق را افزایش داده است. در این میان سر و صدای پایداری ها برای بر هم زدن توافق و اظهارات گاه و بی گاه برخی از نظامیان نیز  چندان از وزن سنگینی برخودار نیستند همچنانکه در آن سوی میدان اسرائیل نیز از  توان هدایت جبهه مخالفان با برنامه هسته ای ایران باز ایستاده است. اگر سیاست خارجی تحریک آمیز احمدی نژاد برای نتانیاهو فرصت مناسبی را برای پیشبرد این جبهه فراهم کرد سیاست خارجی زیرکانه روحانی و لبخندهای او کار را برای نخست وزیر تندرو سخت کرده است. به خصوص اینکه نخست وزیر تندور به خاطر نقش مهمش در شکست مذاکرات صلح با فلسطینی ها  زیر فشار  است. علاوه بر اینکه جان کری نسبت به آپارتاید رژیم اسرائیل هشدار داد شیمون پرز نیز نتانیاهو را مسئول شکست مذاکرات معرفی کرده است.

مذاکرات هسته ای ایران و غرب  در شریط کم نظیری قرار گرفته است. بعید است جمهوری اسلامی بخواهد یک بار دیگر شلاق تحریم های فلج کننده را تحمل کند و از طرفی دولت اوباما بعد از پرداخت این همه هزینه بخواهد بازی را به تندروها واگذار کند. فراموش نکنیم این اوباما بود که در برابر افراط گرایی نتانیاهو مقاومت کرد و  تسلیم تندروی جمهوریخواهان رقیبش نشد و تحریم های جدید را به وتو تهدید کرد. از طرفی دولت روحانی هم مذاکره با غرب و دستیابی به توافق را کلید حل بخشی از بحران های اقتصادی می داند، جایی که سیاست خارجی و معیشت مردم با هم رابطه تنگاتنگی پیدا کرده اند و دولت روحانی برای بقایش مجبور است چرخ سانتریفیوژها را کُند کند تا چرخ اقتصاد مملکت بچرخد. به همین خاطر روحانی اگر چه در میدان سیاست داخلی عقب نشینی می کند اما منتقدان سیاست خارجی اش را با سخت ترین عبارات نظیر بی سواد می نوازد تا از جدیت دولتش در ادامه مسیر دیپلماسی اش  خبر دهد. 

همچنانکه ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی گفته مذاکرات قرار است در سه نوبت برگزار شوند و  آخرین دور، ماه تیر ماه است. می توان گفت تا تیر ماه امسال باید منتظر توافق بزرگ بود. توافقی که می تواند در معادلات داخلی ایران  و منطقه تاثیرگذار باشد. این توافق به تقویت سیاست خارجی دولت روحانی منجر خواهد شد و دست این دولت را برای تداوم سیاست خارجی  تعامل با غرب و تنش زدایی در منطقه   باز خواهد گذاشت، دعوت رسمی وزیر خارجه عربستان از ظریف برای سفر به ریاض و اعلام آمادگی  این کشور  برای گفت و گو با ایران درست در راستای همین سیاست است. تیرماه هر چند که تابستان است اما می تواند بهار دیپلماسی ایران باشد.

مطالب مرتبط

از سربازان تا کودکان و غیرنظامی ها

کاربران شبکه‌های اجتماعی از کشته شدن سه سرباز به نام‌های «امیرعلی فضلی»، ۱۹ ساله، «امیرمحمد رحمتی»، ۲۲ ساله و یک سرباز دیگر به نام «علیرضا محمودی»، اهل خمین در حمله اسراییل به ورودی زندان اوین خبر داده‌اند

«گنجشک درنده» چگونه نظام مالی ایران را مختل کرد؟

هکرها در عملیات علیه «نوبیتکس» کلیدهای کیف‌پول‌های رمزارزی این صرافی را که در اختیار افراد کلیدی در شرکت بود، به‌دست آورند. به گفته آقای راد، این کلیدها در اختیار کارکنان معتمد بوده است

دریای خزر در حال کوچک شدن است

فعالان محیط زیست قزاقستان می‌گویند حتی با چشم غیرمسلح هم می‌توان دید که دریای خزر در حال کوچک شدن است. مطالعات می‌گویند تا پایان این سده ممکن است ۳۴ درصد از مساحت دریای خزر از دست برود.

مطالب پربازدید

مقاله