پدر بهنام ابراهیم زاده در گفت و گو با سایت ملی - مذهبی :

به خاطر شکنجه؛ قفسه سینه، پای چپ و گوشش آسیب دیده است.

پدر بهنام ابراهیم زاده در گفتگو با سایت ملی‑ مذهبی از شکنجه های جسمی و روحی فرزندش در دوران بازجویی خبر داد.

بهنام ابراهیم زاده، فعال کارگری و فعال حقوق کودکان که هم اکنون در بند 350 در حال گذراندن حکم ناعادلانه خود است، طی دوران بازجویی مورد شکنجه جسمی و روحی قرار گرفته است.

بر طبق گزارش های رسیده به سایت ملی‑مذهبی، این فعال کارگری در طی دوران حبس در سلول انفرادی زیر ضرب و شتم و فشارهای روحی و روانی تحت بازجویی های سخت قرار داشته است. بدنبال ضرب و شتم قفسه سینه و پای چپ و گوش سمت چپ او به شدت آسیب دید اما این آسیب های جسمی تنها گوشه ای از شکنجه ها بود. بازجویان از همان لحظه اول به وی می گفتند که نظام ترک بر داشته و آسیب دیده و تو بزودی اعدام خواهی شد …

بازجویان در طول بازجوی ها مادر و خواهر و نوامیس را با بدترین وجه ممکن مورد فحش و ناسزا والفاظ بد و رکیک قرار می دادند و یا وی را تهدید به آزار جنسی می کردند. بهنام ابراهیم زاده در تمام طول باز داشت در سلولهای انفرادی همواره چه در لحظه بازجویی و چه هنگامی که به سلولش منتقل می کردند ، توسط افراد دیگری غیر از باز جو و شکنجه گر مورد ضرب و شتم قرار می گرفت به گونه ای که مجبورش می کردند که لباس از تن در آورد و لخت شود {…}.

فشار ها و تهدید ها پس از 80 روز انفرادی و محرومیت از تلفن و ملاقات و در مجموع چهار ماه ماندن در بند 209 و بی خبری مطلق و عدم دسترسی به تلفن و تماس با خانواده منجر به طرح این پرسش در رسانه ها شده بود که آیا بهنام ابراهیم زاده زنده است.

بهنام ابراهیم زاده به علت وخامت حال جسمانی بعد از 15 روز اعتصاب غذا در اعتراض به وضعیت موجود از بند 209 به بند 350 انتقال یافت. اما فشارها و تهدیدهای بازجوها همچنان ادامه داشت تا سر انجام بهنام زیر نظر باز جویان برای اعتراف علیه خود و مصاحبه با رسانه حکومتی آماده و فرستاده شد، در مصاحبه، بازجویان تاکید داشتند که فقط گفته های دیکته شده آنان را جلو دوربین بگوید. اما بهنام از این نوع مصاحبه خود داری کرد و زیر بار خواست بازجویان نرفت.

رحمان ابراهیم زاده، پدر بهنام با تایید شکنجه های فرزندش به سایت ملی‑ مذهبی می گوید: “بهنام دو بار دستگیر شد که مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود و آن زمان بخاطر این شکنجه ها قفسه سینه و پای چپ و گوشش به شدت آسیب دید. در انفرادی از او می خواستند اعتراف کند بهنام هم می گفت چگونه به کار نکرده اعتراف کنم؟! آن زمان خیلی شکنجه اش کردند. ما خیلی اعتراض کردیم، بهنام اعتراض کرد، وکیل ما اعتراض کرد اما هیچ پاسخی نگرفتیم . اصلا توجهی نمی کنند. چه کنیم زورمان نمی رسد و دستمان به جایی بند نیست. اما الان نسبت به آن زمان وضعیتش بهتر است و به همین شرایط هم راضی هستیم یعنی چاره ای نداریم.”

این فعال حقوق کارگران سر انجام بعد از 6 ماه بلا تکلیفی در تاریخ 22 آذر 1389 روانه دادگاه انقلاب شعبه 15 به سر پرستی قاضی صلواتی شد. اما با وجود بر خورداری از وکیل، نه بهنام و نه وکیل وی اجازه دفاع نداشتند. بهنام در یک دادگاه غیرعلنی و چند دقیقه ای و فرمایشی با اتهامات واهی و ساختگی هواداری از مجاهدین خلق محارب شناخته شد و به 20 سال حبس و 10 سال تبعید و محروم از هر گونه فعالیت محکوم شد. پس از آن پرونده او با اتهامات مطرح شده به دادگاه تجدید نظر و پس از آن به دیوان عالی کشور ارجاع داده شد که هر دو ارگان حکم صادره را “غیر” عادلانه خواندند. اما پرونده باردیگر به شعبۀ 28 دادگاه انقلاب برای محاکمه ارجاع داده شد و این حکم به پنج سال کاهش یافت.

در آبان ماه سال گذشته حکم پنج سال زندان بهنام ابراهیم‌زاده، فعال حقوق کودک و کارگری، در شعبهٔ ۳۶ دادگاه تجدید نظر دادگاه انقلاب تهران تایید شد. این حکم در حالی مورد تایید قرار گرفته است که پیش از این حکم بیست سال زندان این فعال کارگری به دلیل اشتباه از سوی شعبه صادر کننده این رای به شعبه ای دیگر ارسال شده بود و انتظار می رفت با توجه به نبود ادله محکم برای محکوم کردن وی این رای شکسته شود.

پدر بهنام با ناعادلانه خواندن حکم فرزندش تصریح می کند: ” قبلا او را به اتهام تبلیغ علیه نظام به بیست سال زندان محکوم کرده بودند که بعد مشخص شد که اشتباه کرده اند. اما دوباره در شعبه ای دیگر بیست سال به پنج سال کاهش داده شد و در دادگاه تجدید نظر این حکم غیر عادلانه مورد تایید قرار گرفت. وقتی رای دادگاه تجدید نظر را به بهنام گفتم با صبوری گفت مسئله ای نیست این حکم را می کشم و تحمل می کنم. چاره ای هم جز تحمل نداریم زیرا ما به حکم اولیه اعتراض کردیم اما جوابی به ما ندادند و توجهی نکردند. من متحیرم از این حکم زیرا بهنام که کاری نکرده او فقط از کودکان و کارگران دفاع کرده است. خدا شاهد و ناظر است که به او ظلم کردند، به ما ظلم کردند…”

 پدر و مادر بهنام باید مسیر طولانی دوازده ساعته را از اشنویه آذربایجان تا تهران فقط برای بیست و پنج دقیقه ملاقات کابینی طی کنند که این موضوع مشکلاتی را برای آنها فراهم کرده است.

همسر این فعال کارگری در بند نیز با ابراز ناراحتی از محدودیت ها می گوید: ” همسرم سردرد و گوش درد دارد علتش هم بخاطر همان فشارهایی است که به او آوردند. خیلی پیگیری کردیم که به مرخصی بیاید و دکتر برود اما اصلا جواب نمی دهند و موافقت نمی کنند…”

 رحمان ابراهیم زاده با ابراز تاسف از چنین شرایطی خاطرنشان می کند: ” واقعا تاسف آور است که جمهوری اسلامی با فعالین کارگری چنین برخوردهایی می کنند. خدا شاهد است هیچوقت از یادم نمی رود که بهنام چقدر برای کارگران و کودکان خیابانی رنج می کشید و همیشه از وضعیت دشوار آنها، از گرسنگی و فقر آنها ناراحت بود. من از همه آزادی خواهان می خواهم پشت این جوانان بایستند تا هر چه زودتر شاهد آزادی بهنام و زندانیان سیاسی دیگر باشیم.”

اما علی رغم تمامی این فشارها و برخوردهای غیرقانونی بهنام ابراهیم زاده لحظه ای از آنچه به آن باور داشت تردید نکرد و استوار و مقاوم در برابر این سختی ها ایستاده است. گواه آن  نامه ای است که بهنام به پدر خود از داخل زندان نوشته است: “پدر عزیز و مهربانم در بند بودن را موهبتی می دانم برای رسیدن به روزهای خوش آزادی، زیرا به من آموخته ای که نباید در برابر ظلم و ظالم سرخم فرود آورم. من از سال ها بودن در کنارت آموخته ام که باید شاگرد خوب زمانه باشم و از معلم تاریخ بیاموزم که بعضی فرصت ها یگانه و تکرار ناپذیرند و برای قبولی در این آزمون سخت باید با جسارت گزینه مقاومت را برگزید و رتبه افتخار را به دست آورد. هنوز روزهای سخت حبس انفرادی در 209، محروم بودن از ملاقات و تلفن، دادگاه و حکم 20 ساله آن روزهای دهشتناک و غمناک را در یاد دارم و از خاطره و ذهنم بیرون نرفته است. چه کسی می داند چه بر من گذشت! پدر عزیز، ما نخستین خانواده ای نیستیم که دچار این وضع شده ایم. افرادی که چنین مشقت هایی را تحمل می کنند، قوی تر می شوند. من به شما اطمینان می دهم که آرمان و هدف ما به قدر کافی قوی است و از وفاداری دوستانمان و مردم برخورداریم و فقط عشق و اخلاص و حمایت شما، دوستان، رفقا و مردم خواهد بود که مرا در تحولات آینده یاری خواهد کرد. تاریخ نشان داده که وقتی وجدان مردمی بیدار شده باشد، مجازات نمی تواند آن ها را از راهشان باز دارد. این در مورد من و دیگر هم طبقه ای ها و رفقایم که قبلاً با آنها کار کرده ام صدق می کند.”

گفتنی است، بهنام ابراهیم زاده بار اول دربهار 1388 روز جهانی کارگر در پارک لاله تهران بازداشت و پس از مدتی آزاد شد. اما این آزادی چند ماهی بیشتر طول نکشید و پس از سیزده ماه مجددا در 22 خرداد 1389 در تهران همراه با ضرب و شتم به بند 209 منتقل شد. وی چهار ماه در سلولهای انفرادی بند 209 مورد شکنجه جسمی و روحی قرار داشت.

سایت ملی – مذهبی محلی برای بیان دیدگاه های گوناگون است.

مطالب مرتبط

تعدیل نیرو از کمترین نتایج جنگ 12 روزه ایران و اسرائیل

تعدیل پس از جنگ، نه‌تنها تصمیمی اقتصادی نیست که یک مساله اجتماعی و سیاسی است. بار روانی آن، در شرایطی که جامعه هنوز از شوک جنگ بیرون نیامده، بسیار سنگین است

آیا بمباران ایران را از دستیابی به سلاح اتمی باز داشت؟

ممکن است ایران از رویدادهای ۱۰ روز گذشته چنین نتیجه بگیرد که گزینه عاقلانه‌تر برای آینده، پیروی از مسیر کره شمالی است. کشوری که به‌جای نزدیک شدن به آستانه، آن را پشت سر گذاشت و نخستین آزمایش هسته‌ای‌اش را در سال ۲۰۰۶ و در زمانی که جورج بوش رئیس‌جمهوری آمریکا بود انجام داد

از سربازان تا کودکان و غیرنظامی ها

کاربران شبکه‌های اجتماعی از کشته شدن سه سرباز به نام‌های «امیرعلی فضلی»، ۱۹ ساله، «امیرمحمد رحمتی»، ۲۲ ساله و یک سرباز دیگر به نام «علیرضا محمودی»، اهل خمین در حمله اسراییل به ورودی زندان اوین خبر داده‌اند

مطالب پربازدید

مقاله