گزارش نشست اعضای شورای مرکزی سازمان معلمان ایران با مدیر کل آموزش و پرورش تهران

به تشکل های معلمان اعتماد کنید

اعضای شورای مرکزی سازمان معلمان ایران با آقای اسفندیار چهار بند ، مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران دیدار و گفت و گو کردند .

در ابتدای این جلسه ، علیرضا هاشمی ، دبیر کل سازمان معلمان ایران ضمن خیر مقدم به آقای چهاربند ، اظهار امیدواری کرد این تعامل استمرار داشته باشد . او گفت : « سازمان معلمان ایران در حدود 15 سال است که فعالیت می کند و پس از خرداد 1376 فعالیت خود را شروع کرده است . در ابتدا ، بیشتر اعضای شورای مرکزی سازمان در اداره کل آموزش و پرورش تهران مسئولیت داشتند و مسائل مختلف آموزش و پرورش را رصد می کردند . در تداوم مسیر به تجمعی در مرکز تربیت معلم شهید باهنررسید . با فشاری که به مسئولان وارد شد ، آن ها مسئولیت خود در این تشکل را به گروه بعد سپردند . کارها ادامه پیدا کرد تا این که به بحث لایحه مدیریت خدمات کشوری در سال 85 رسید که دولت قصد بازپس گیری آن را داشت و با معلمان برخورد شد . اما سازمان معلمان مسیر خود را ادامه داد …

بعد از مسائل سال 88 وضعیت سیاسی تر شد و حتی به صورت خانگی نمی توانستیم همدیگر را ببینیم . آن موقع حتی مهمانی در خانه من را که دوستان آمده بودند مصداق ” اجتماع و تبانی ” گرفتند .

مسیر ادامه پیدا کرد تا به انتخابات 24 خرداد رسید . انتظاراتی که شکل گرفته بود ، به جامعه امید داد و در انتخابات از گروه هایی بودیم که از آقای روحانی حمایت کردیم و موقع انتخاب وزیر هم یکی از گزینه های ما ، آقای دکتر فانی بود .

خوشبختانه پس از انتخابات ، با توجه به فضای خوش بینی در جامعه ، سعی کردیم که به وظایف خودمان عمل کنیم هم در بعد دینی که یکی از وظایف ما ” امر به معروف و نهی از منکر ” است و هم به رسالت اجتماعی مان که آگاهی بخشی جامعه است .

فعالیت هایی که ما شروع کردیم در حال گسترش است و حوزه فعالیت ما عمدتا و فعلا در تهران است و به تبع آن با اداره کل آموزش و پرورش تهران نیز طرف هستیم .

دراین چند ماه که آقای فانی آمد ، مسائل را با ایشان مطرح کردیم و پیگیری می کنیم . قبلا ما را ” تهدید ” قلمداد می کردند و طرف مخاطب ما موقع طرح مسائل کسانی بودند که نگاهشان امنیتی است و آن ها همیشه مسائل را به یک جایی وصل می کردند ، اما انتظار ما در دولت جدید این است که وضعیت تغییر پیدا کرده و تعاملات بیشتر شود .

اخیرا تفاهم نامه ای نوشته شد . ما هم با مطالعه آن و نیز تعامل با یکدیگر ، خواهان لغو آن شدیم . حضرتعالی با پیامی که ارسال کردید بنده را را به آیین نامه اجرایی این تفاهم نامه ارجاع دادید . »

سپس آقای کاکازاده گفت : « انقلاب که شد ساکن اهواز بودم . رئیس منطقه ای در خوزستان شدم . اندیشه هایی خوبی داشتیم . در انجمن اسلامی فعالیت می کردم . امور تربیتی استان هم بر عهده من بود . چون نتوانستم از عهده وضع موجود بر آیم ، استعفا کردم . به نظر می رسد که در تربیت دینی به خطا رفته ایم . اگر گمان کنیم که به فرض روحانیت وارد آموزش و پرورش شود ، پروسه تربیت مطمئن تر طی می شود ، به خطا رفته ایم …

به عنوان یک پدر و مربی جامعه و علیرغم این همه آموزش دینی ، بیشتر از خوبی ها گفتیم اما به آن ها نشان شان ندادیم ؛ چون نسل جدید از رفتار ما می آموزند . »

در ادامه ، آقای سید محمد مرد گفت : « 23 سال سابقه کار دارم و از خراسان شروع کردم . در حال حاضر ، دانشجوی دکترای مدیریت آموزشی هستم .سر کلاس دانشگاه به اساتید می گوییم که این چیزها به درد آموزش و پرورش نمی خورد اما وقتی وارد آموزش و پرورش می شویم ، تاسف می خورم که چرا آن آموزه ها در مدرسه دیده نمی شود ؟

یکی از کارکردهای آموزش و پرورش انتقال فرهنگ است . کارکنان آموزش و پرورش انگشت شمارند که این جسارت را داشته باشند تا علیه ساز و کار موجود اقامه دعوی کنند …

اساتید دانشگاه از آموزش و پرورش ناامید هستند و به فرض پژوهشگاه آموزش و پرورش قابل مقایسه با قبل نیست .

چیزی که در حوزه تصمیم گیری شما مشهود است ” تحول در نظام تصمیم گیری ” است . خیلی از معلمان قائل به عدم تمرکز نیستند . اگر مدارس قدرت مندی داشته باشیم ، اگر مدیران مناطق قدرت مندی داشته باشیم ؛ بسیاری از این رفت و آمدها کاهش می یابد .

خیلی از دوستان ناامیدند و آموزش و پرورش را رها کردند … بایدبگردید و افراد توان مند را پیدا کنید و به کار بگیرید .

در مورد معلمان تهران باید پذیرفت که آن ها با سایر نقاط کشور متفاوتند . خیلی از معلمان شهرستانی ، مشکلات معلمان تهرانی را ندارند . در شهرستان ها ، معلمان جزء طبقه متوسط هستند اما در تهران جزء طبقه فقیر به شمار می آیند و وضعیت خوبی ندارند !

باید فکری به حال معلمان تهرانی نمایید و مسائل آن ها را پیگیری کنید . مثلا ظرفیت های زیادی در شهرداری ها وجود دارد که می توانید از آن ها کمک بگیرید . »

پس از ایشان آقای متقیان گفت : « دبیر فلسفه و منطق بودم . مربی پرورشی بودم . در تاسیس سازمان دانش آموزی با آقای مرتضی طاهری ، همکار بودیم .

ما در حوزه ” مهارت ها ” مشکلات جدی داریم . من خودم در آمریکا زندگی کرده ام . چند تا نمونه کوچک از مهارت ها می گویم . در امریکا ، نقاشی و طراحی جزء برنامه های اصلی است . من یک آمریکایی تحصیل کرده را ندیدم که نتواند طراحی کند . همه می توانند طراحی کنند .

اما ما این جا چنین آموزشی نداریم ! این جا خیلی از افراد متخصص نمی توانند طراحی کنند .

مساله دیگر استقلال است . در آمریکا افراد می توانند خودشان را اداره کنند . مساله بعد ” جسارت ” آن هاست که بخشی به موقعیت آن ها بر می گردد . آن ها به خرد سالان اعتقاد دارند .خردسالان و نوجوانان در جامعه آمریکا ، از احترام فوق العاده ای برخوردارند .

مشکل ما در این جا ، فوق برنامه است . آن ها این چیزها داخل برنامه شان است . در آن جا حجم درس ها پایین است . چیزی که باید در مدرسه باشد ، ما برای خارج از مدرسه طراحی کردیم .

سوال من این است که شما چقدر آمادگی دارید برای واگذاری بخشی از مسئولیت تان ؟ آموزش و پرورش چیزی نیست که بتواند دولت آن را اداره کند . در همه جای دنیا ، مردم آموزش و پرورش را اداره می کنند . در مدرسه ، پدر ها و مادرها هستند که مدرسه را اداره می کنند .

مشکل ما برنامه است . مشکل دیدگاه است . مشکل طراحی است . در آمریکا من دیده ام که مدرسه با پول اولیا اداره می شود ؛ اما در ایران ، حتی از ورود اولیا به محیط آموزش جلوگیری می شود .

در آن جا ، دیوار میان خانه ومدرسه برداشته شده است . این دیوار در این جا نیز باید برداشته شود . آیا مدیریت جدید می تواند این مسئولیت را واگذار کند ؟ دولت قبل تمرکز را شدید کرد ؛ آیا سیاست ها بر می گردد ؟ »

خانم طاهره نقی ئی گفت : « من در اوایل جنگ ، امداد گر بودم . رشته و گرایش من ریاضی است . از بدو انتخاب معلمی ، به این شغل علاقه مند بودم . در حالی که بالاترین راندمان آموزشی را داشتم ، مرا ممنوع التدریس کردند .

من اعتقاد دارم که آدم ها خمیر نیستند . تا این لحظه ، خوردم را خمیر احساس نمی کردم . همیشه احساس می کردم یک عدلت 50 – 50 بین ماست . در کلاس هایم ، احساس ” مثبت بودن ” داشتم .

به همه جاها نامه نوشتم . متاسفانه ، پاسخی نشنیدم . مدیر نباید با معلمان برخورد ظاهری داشته باشد . آدم هایی باید ریاست کنند که اهل مطالعه باشند و دل بزرگی داشته باشند … »

خانم اصغری در ادامه گفت : « آموزگار منطقه 2 تهران هستم . فوق لیسانس تاریخ دارم .به دلایلی منتقل شدم . سال ها ، از شمال غربی تهران به جنوب شرقی تهران می رفتم . اول با خوش بینی زیاد فکر می کردم باید مفید باشم . مرا موقع انتقال به منطقه به مقطع ابتدایی فرستادند . سال چهارم ابتدایی تدریس می کنم . هیچ علاقه ای به آن ندارم . باید کمی در مورد مشکلات مقطع ابتدایی بگویم . مدیران مقطع ابتدایی فقط بر اساس بخشنامه عمل می کنند . به اسم مدارس هوشمند پول می گیرند ولی کاری نمی کنند .

دختر بچه ها به لحاظ فیزیکی ، فضای آموزشی مناسبی ندارند . در منطقه 2 تهران ، در برخی کلاس ها شپش هست ! جای خالی در مدرسه وجود ندارد ! کلاس ششم که اضافه شده است ، آزمایشگاه تعطیل شده است … »

آقای اسماعیل زاده در ادامه گفت : « 27 سال سابقه کار دارم . معاون یکی از دبیرستان ها هستم . برای آمدن دولت تدبیر و امید خیلی رحمت کشیده شد . به سازمان معلمان ایران اعتقاد دارم . همیشه خودم را معلم احساس می کردم . چند کتاب برای کودکان نوشته ام . معلمان انتظار دارند آن 8 سال گذشته تکرار نشود … انتظار معلمان این است که مدیر کل پنجره ها را باز کند .

باید به دولت تدبیر و امید کمک کنیم . باید کمک کنیم مجلسی بیاید که به این دولت کمک کند . هر مشکلی را که احساس می کنم از جانب مدیر است . مدیر خوب کنار می رود اما مدیری که تبعیض قائل می شود سر جای خودش می ماند !

انتخاب شما در تعیین مدیران روی قضاوت معلمان نسبت به آقای فانی و عملکردش تاثیر دارد . باید بر کار مدیران نظارت وجود داشته باشد . سازمان معلمان ایران می تواند به عنوان بازویی موثر و در کمال صداقت به شما و دولت تدبیر و امید کمک کند . این سازمان می تواند بازوی خوبی برای خدمت به نظام باشد . »

آقای کاظم حمیدی در ادامه گفت : « در این موقعیت خاص ، مسئولیت گرفتن سخت است . در مهر ماه 1358 استخدام شدم و با آقای دکتر فانی ، مدیریت مدارس کردستان را داشتیم . امید منوط به تدبیر و برنامه ریزی است . اگر تدبیر نباشد ، آن امید هم از دست می رود .

در بخش پرورشی ، متاسفانه نیروهایی وارد شده اند که حتی با مبانی تفکر امام ( ره ) مخالفند . این ها بعضل به اختلافات شیعه و سنی دامن می زنند و باید در این بخش نظارت شود . ما در مدارس مشاور نداریم . مربی تربیتی نداریم … البته باید آموزش و پرورش استقلال داشته باشد . باید در این قسمت نظارت کافی وجود داشته باشد .

علی پورسلیمان گفت : « مدیر سایت سخن معلم هستم و 25 سال سابقه کار دارم . دو مساله مطرح است : اول این که انتصاباتی که در مناطق صورت می گیرد معیارهایش برای ما مشخص نیست و دوم فضای امنیتی در مناطق و مدارس است.

فضای امنیتی ، خلاقیت و نوآوری را از بین می برد و نیروهای زبده و نخبه را منزوی و یا فراری می دهد . معیار برای فعالیت باید قانون باشد و نه سلیقه !این فضا محصول دولت گذشته است و شایسته نیست که در دولت تدبیر و امید چنین چیزی استمرار داشته باشد .

به نظر می رسد برای اعتماد سازی بین شما و تشکل ها و معلمان و برداشتن دیوار بی اعتمادی ، مدیریت ” تغییرات ” در مناطق و سازمان تحت مدیریت شما لازم و ضروری باشد و سازمان معلمان ایران قطعا از این تحولات استقبال می کند و ما منتظر تصمیمات شما هستیم .

سازمان معلمان ایران در راستای برنامه های دولت تدبیر و امید و سخنان آقای روحانی از شما و آقای فانی حمایت می کند ، البته مواضع انتقادی هم داریم . آیا در مورد تفاهم نامه ای که با حوزه امضا کردید ، فکر نمی کنید که کمی شتاب زده عمل کرده اید در حالی که خیلی از برنامه ها و کارها از دولت قبل روی زمین مانده است ؟! »

آقای منوچهر خدایی گفت : « سازمان معلمان ایران به عنوان یک نهاد صنفی و سیاسی ، تحولات جامعه را رصد می کند . آقای دکتر روحانی تنها شخصی بود که برنامه هایش متفاوت از بقیه بود . مردم با انتخاب ایشان به دنبال ” تغییر ” بوده و هستند . در حوزه رویکرد ، افراد و برنامه ها باید تغییراتی صورت گیرد . نسیم تحولات به مناطق پایین نرسیده است .

بخشی از نارضایتی این است که تعدادی از این مدیران با دولت همراهی نمی کنند . باید در این زمینه تعدیل صورت گیرد ، اگر می خواهیم که در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس در آینده مشکل نداشته باشیم . ایده مدیران انتخابی می تواند مشکل گشا باشد . نکته آخر ، حق التدریس معلمان است که از اردیبهشت و خرداد پارسال آن را دریافت نکرده اند . »

cheharbandآقای اسفندیار چهار بند ، مدیر کل آموزش و پرورش تهران گفت : « تکریم معلمان مهم است . نفوذ کلام معلمان مهم است . نباید بگذاریم که کرامت و عزت نفس معلم خدشه دار شود . تند تند مصاحبه کردن و وعده دادن به عزت نفس معلمان کمکی نمی کند .

باید کاری کنیم که معلمان دیده شوند . در مدرسه هم باید دیده شوند . شورای معلمان ، رکن مهم مدرسه است . معلم ، خط اول مقدم مدرسه است . معلم باید دخالت مستقیم داشته باشد . نماینده معلمان در شواری مدرسه ، انجمن اولیا و مربیان و… نقش دارد . وظیفه من این است که پایش کنم به این جایگاه قانونی ، خدشه وارد نشود .

مشکل ما در طول سال های گذشته این است که تکالیف زیادی به معلم تحمیل کردیم . یک قسمت این است که معلم ، حقوق خود را مطالبه کند . ما باید به دنبال این باشیم که در منشور حقوق شهروندی ، حقوق دانش آموز و معلم چه می شود . افراد باید تکالیف خودشان را انجام دهند و حقوق شان را هم مطالبه کنند .

ما نمی گوییم تبعیض نیست ، اما وقتی مطلع شدیم باید آن را حل کنیم . افراد باید به قانون مداری اعتقاد داشته باشند . اگر بتوانیم فضایی ایجاد کنیم که افراد به حقوق شان آگاه باشند ، به عدالتی می رسیم که برای احقاق حقوق مهم است . موضوع بعد ، برنامه محوری در شهر تهران است . تا قبل از آذر 90 ، هر کسی وارد آموزش و پرورش می شد ، تجارب و برداشت خودش را به هر نسبتی که می دید آن ها را تبدیل به بخشنامه می کرد . از سال 90 به بعد که سند تحول بنیادین تدوین شده است ، وضعیت متفاوت شده است . دولت یازدهم خود را موظف به اجرای آن کرده است . وقتی ما صحبت از برنامه محوری می کنیم به سند تحول بنیادین برمی گردد. منطق برنامه ریزی و مدیریت معقول نمی پذیرد که من این قاعده را بر هم بزنم .

این شرط لازم است ولی کافی نیست. در دولت دهم از جایی شروع کردند که نباید شروع می کردند و از ساختار شروع کردند. پرهزینه ترین و کم بازده ترین روش را انتخاب کردند. تحول محتوایی از بین رفت. فضایی که امروز در تهران داریم حاصل سرمایه گذاری حداقل 80 سال گذشته است . دائما می گویند این را سند تحول گفته است امالازمه اجرای سند، تدبیر است . چه کسی گفته است باید از ساختار شروع شود ، مگر فصل های دیگری ندارد؟

مناسب سازی فضا با امکانات وجود ندارد. دولت باید در این 4 سال این تطبیق را انجام دهد . برگشت به عقب امکان پذیر نیست. اگر بخواهیم ادامه بدهیم باید بهسازی کنیم . باید از همه بخواهیم که بیایند. از همه ظرفیت ها باید استفاده شود. هر کس باید نظر بدهد.

شرط اول برنامه محوری این است که سند بالا دستی را پوشش دهد و دوم این که در آن تدبیر باشد . بحث بعد در مدیریت شهری تهران، موضوع مشارکت است . نه این که به دنبال مدارس غیر انتفاعی و توسعه آن باشیم . الان 50 هزار صندلی خالی در غیرانتفاعی داریم.

تشکل هایی که اساس نامه دارند و قانونی هستند ، زیر چتر نظام هستند . هم ظرفیت برنامه ریزی و سیاست گذاری برای اجرا در تشکل های معلمان هست. اطلاعات این تشکل در قالب جمع بیشتر قابل استفاده است تا تک تک افراد و حتی درست کردن کارکردها.تشکل هایی از معلمان هستند که در حوزه حرفه ای خودمان اثرگذار باشد. یکی از کارهای مهم تشکل ها ، نقد کردن این برنامه هاست.

یک جنبه ، معلمان هستند. همه معلمان باید دیده شوند و به صحنه بیایند. این به ساز و کار احتیاج دارد . کسی که مجری است باید در برنامه نظر دهد،. معلم باید در تدوین فعالیت ها نقش داشته باشد.

–مساله بعد ، استقرار نظام مدیریت آموزشگاهی است. هر کس از هر واحدی ، چیزی می خواهد تهیه کند ومی خواهد به مدرسه برود باید پیوست مالی و پیوست منابع انسانی ضمیمه آن باشد. هر فعالیتی نیاز به پول و زمان و منابع دارد. کمیته مستند سازی باید خط نگهدار باشد . قبلا چه چیزی فرستاده اید و آیا ظرفیت خالی اکنون وجود دارد؟

مدیران خیلی از بخش نامه ها را بایگانی می کنند و گزارش های صوری می دهند. اگر فعالیت هم انجام شود چقدر اثر بخش بوده است ؟ عملکرد فرهنگی مدارس با توجه به اقتضائات فرهنگی پیرامون مدارس و در خانواده ها و رسانه ها ، اثربخشی خود را تا حدود زیادی از دست داده اند. طرحی در دست داریم . معلمان در منطقه نمایندگان آن ها مشخص می شود و به تفکیک هر مقطع ، یک نماینده وجود خواهد داشت . هر مقطع 3 نفر از 19 منطقه ؛ این ها ابلاغ مشاور از مدیر کل تهران ، می گیرند .

سازو کاری داشته باشیم که معلم دیده شود . قرار نیست 165 هزار نفر معلم را ببینیم. باید مکانی درست کنیم که ارتباط نظام مند از مدرسه ، منطقه و اداره کل داشته باشیم معلمان هم خواسته های خود را به این ها انتقال دهند.

آیین نامه اجرایی مدارس ، همه اختیارات را به مدرسه داده است من به دنبال آن هستم که این ظرفیت را اجرایی کنم. اول باید اعتماد کنیم و دوم باید آموزش دهیم . مدارس نیاز به هیچ قانون اضافه ای ندارند. در عوض ، ستاد باید به جای تدوین نظارت کند . جایگاه اصلی من در تهران نظارتی است. مدیر نماینده وزیر است. باید مدیری تربیت کنیم که این ویژگی های را دارا باشد و این برنامه ها و رویکردها را عملیاتی کند.

اما در مورد طرح مدرسه امین باید بگویم :

آموزش و پرورش به حوزه علمیه اعلام می کند برای این تعداد مدارس روحانی اعزام کند. اولا باید مدرسه متقاضی باشد. اسم این طرح روحانی مدرسه است. 256 روحانی داریم که معلم هستند. در طول 30 سال گذشته امام جماعت ما روحانی بوده است. آن روحانی از مسجد می آمد. این کاری که الان تحت روحانی مدرسه انجام می شود این همان روحانی است که حوزه علمیه آن را تایید می کند. معاون پرورشی آموزش و پرورش این روحانی را تایید می کند. این روحانی عضو هیچ رکن مدرسه نیست و رای ندارد .

در پایان ، مدیر کل آموزش و پرورش تهران ، فضای جلسه را مثبت ارزیابی کرده و اظهار امیدواری کرد تا این جلسات استمرار داشته باشد .

مطالب مرتبط

«گنجشک درنده» چگونه نظام مالی ایران را مختل کرد؟

هکرها در عملیات علیه «نوبیتکس» کلیدهای کیف‌پول‌های رمزارزی این صرافی را که در اختیار افراد کلیدی در شرکت بود، به‌دست آورند. به گفته آقای راد، این کلیدها در اختیار کارکنان معتمد بوده است

دریای خزر در حال کوچک شدن است

فعالان محیط زیست قزاقستان می‌گویند حتی با چشم غیرمسلح هم می‌توان دید که دریای خزر در حال کوچک شدن است. مطالعات می‌گویند تا پایان این سده ممکن است ۳۴ درصد از مساحت دریای خزر از دست برود.

به بهانه هشتادمین سالگرد تأسیس سازمان ملل

۸۰ سال پیش در چنین روزی سازمان ملل با امضای منشور ملل متحد تأسیس شد. در مقر این سازمان در نیویورک، این مناسبت در نشست ویژه مجمع عمومی جشن گرفته می‌شود. با این حال، بسیاری سازمان ملل را گرفتار بحرانی ارزشی می‌بینند

مطالب پربازدید

مقاله