آنها گفتند اگر برندارید ما بر می داریم. من گفتم مهم نیست، بردارید اما این عکس در تمام دنیا پخش شده و بر فرض که از اینجا عکس را بردارید جاهای دیگر را چکار می کنید.
سه سال از حوادث پس از انتخابات سال 88 گذشت. جمعی از خانواده های شهدای جنبش سبز سومین سالگرد عزیزان خود را با حضور در بهشت زهرا و همچنین برگزاری مراسمی جداگانه در منزل یکی از خانواده ها گرامی داشتند. امسال نیز همچون سالهای گذشته روز 25 خرداد با فضای به شدت امنیتی و حضور محسوس نیروهای امنیتی و لباس شخصی در بهشت زهرا همراه بود و از خانواده های شهدا و مراسم آنان فیلم و عکس گرفته می شد. اما حضور آنان تنها به عکس و فیلم محدود نشد و چند تن از نیروهای امنیتی از خانواده داغدار شهید علی حسن پورخواستند عکسی را که نحوه به شهادت رسیدن او را نشان می دهد ، از سر مزار بر دارند . این امر موجب درگیری لفظی میان همسر این شهید با نیروهای امنیتی شد.
لادن مصطفایی، همسر شهید علی حسن پور در این زمینه به سایت ملی‑مذهبی می گوید: “روز پنج شنبه که بر سر مزار علی رفتیم و عکس تیرخورده او بالای سنگ قبرش بود نیروهای امنیتی آمدند و گفتند عکس علی را بردارید. من هم گفتم این عکس را بر نمی دارم، شما همسرم را کشتید و حالا می گویید عکسش را بر دارید. بعد هم تهدید کردند که اگر بر ندارید شما را می بریم و گفتند این عکس را قاب کنید در منزل خودتان بزنید. چند بار رفتند و آمدند و از بستگان خواستند این عکس را بردارند و من نگذاشتم. آنها گفتند اگر برندارید ما بر می داریم. من گفتم مهم نیست، بردارید اما این عکس در تمام دنیا پخش شده و بر فرض که از اینجا عکس را بردارید جاهای دیگر را چکار می کنید. بالاخره یکی از بزرگان فامیل را صدا زدند و او عکس را برداشت و تا ساعت نه شب بر سر مزار ماندیم و فردا روز جمعه هم در منزل مراسمی برگزار کردیم که عده ای از خانواده شهدا و مادران عزادار و دانشجویان و خانواده های زندانیان سیاسی آمدند و خوشبختانه مشکلی پیش نیامد. اگرچه قبل از آن آمدند و پرسیده بودند که مراسم برگزار می کنید؟ و من گفته بودم هم روز پنج شنبه و هم روز جمعه مراسم داریم. بعد گفتند ما مراقب شما هستیم که من هم گفتم ما نیازی به مراقبت شما نداریم. همسرم را کشتید و جنازه اش را 105 روز بعد تحویل ما دادید و حالا مراقب ما هستید؟! من نمی دانم برگزاری مراسم چه آزاری برای شما دارد؟ این قدر وحشت دارند که به من می گفتند آرام صحبت کن. من هم گفتم شما که مثل من جگر سوخته نیستید و اگر به جای من بودید هوار می کشیدید.”
علی حسن پور یکی از شهدای روز 25 خرداد ماه در حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 است که درمیدان آزادی مورد اصابت گلوله قرار گرفت و تصویر پیکر خونین و سر گلوله خورده اش از اولین تصاویری شهدایی بود که منتشر شد. این در حالی است که 105 روز بعد، جسد وی را به خانواده اش تحویل دادند.
او می افزاید: ” ما می خواهیم مراسم سالگرد برای عزیزان کشته شده مان برگزار کنیم اما متاسفانه مدام می خواهند یک فضای رعب و وحشتی برپا کنند تا کسی نتواند حرکتی کند. اما من سکوت نخواهم کرد و تا زمانی که بتوانم صحبت خواهم کرد. روز اول هم به آنها گفتم همسر من زنده نخواهد شد اما جواب خونی که به ناحق ریختید را باید بدهید. چرا کشتید؟ چوب خدا صدا ندارد و من مطمئن هستم اعمالی که انجام داده اند، روزی جوابش را پس خواهند داد. امیدوارم زنده باشم و آن روز را ببینم که قاتل و ظالم به سزای اعمال خود خواهد رسید.”
همسر این شهید با اشاره به بی نتیجه ماندن پیگیری هایش ادامه می دهد: “بعد از سه سال دوندگی در دادسراهای تهران، همان جوابی را گرفتیم که روز اول به ما داده بودند. در دادسرای جنایی، قاضی به ما اعلام کرده بود که همسرتان از نظر ما بی گناه است و بیایید درخواست دیه دهید. همانطور که اطلاع دارید به علت مستنداتی که در پرونده وجود داشت یک نظامی علی را کشته است، پرونده به دادسرای نظامی ارجاع داده شد. بعد از استعلام از پایگاه 117 عاشورا و خواستن افرادی که 25 خرداد در آنجا حضور داشتند نهایتا به ما اعلام کردند که پنج تن از قضات دادگاه نظامی امضا کردند که علی بی گناه بوده و قتل غیرعمد بوده است و برای گرفتن دیه مراجعه کنید. من هم پاسخ دادم که من دیه نمی خواهم بخاطر اینکه بتوانم صحبت کنم و بگوییم که چه بر سر ما آمد. آخرین جوابی هم که به ما دادند این بود که در غیر این صورت پرونده بسته می شود. آخر، دیه برای من ، همسر و برای بچه هایم ، پدر و برای خانواده اش ، فرزند می شود؟! فقط می خواهم بدانم چرا؟ کسی که به سر همسر من شلیک کرده به کارش واقف بوده که کسی را می کشد و آنوقت به همین سادگی بیایید دیه بگیرید!”