روز یکشنبه هوای پاریس میتینگی بود. لیبرال ها، سوسیالیست ها ، کمونیست ها و چپ های افراطی در برابر یکدیگر صف آرایی کرده بودند. رقابت اصلی جایی بود که دو رقیب سخنور و حاضر جواب در برابر یکدیگر قرار گرفته بودند. در فاصله چند کیلومتری میدان کنکورد که طرفداران نیکلا سارکوزی رئیس جمهور فعلی فرانسه را در خود جای داده بود پارک «شاتو دو ونسن» بود ؛جایی که سوسیالیست ها پیروزی فرانسوا اولاند رقیب اصلی سارکوزی را فریاد می زدند. یکشنبه را می توان «دوئل میتینگ ها» نامید؛ دوئلی که خالی از کری هم نبود . هم تیم تبلیغاتی سارکوزی و هم تیم تبلیغاتی اولاند اطمینان داده بودند بیشتر از صد هزار نفر را در میدان های تعیین شده جمع خواهند کرد.
از دست دادن میتینگ انتخاباتی سوسیالیست ها در پاریس که هر 5 سال یک بار برگزار می شود برای من که مدت حضورم در فرانسه چند سال بیشتر طول نخواهد کشید چندان جالب نبود. به رغم تمام مشکلات با تعدادی از دوستان راهی میتینگ انتخاباتی حزب سوسیالیست فرانسه شدیم. انتخابات در فرانسه شور خیابانی چندانی ندارد . جنگ انتخاباتی به رسانه ها کشیده شده است. جایی که کاندیداها بدون واهمه علیه یکدیگر اتهام پراکنی می کنند، هم دیگر راتمسخر می کنند و علیه یکدیگر آزادانه به افشاگری می پردازند. اما طبیعی است که میتینگ سوسیالیست ها در پاریس پر شور باشد. زیرا نظرسنجی های مختلف از احتمال پیروزی فرانسوا اولاند در دور دوم انتخابات خبر می دهند. نظرسنجی هایی که نشان می دهند سارکوزی با اختلاف قابل توجهی بازی را از هم اکنون به «فرانسوا اولاند» باخته است.
از خوشامدگویی سوسیالیست ها تا موسیقی های شاد
زمانی که از متروی «شاتو دو ونسن» پیاده شدیم با استقبال انتظامات حزب سوسیالیست مواجه شدیم. آقایان و خانم های بعضا جوانی که با لباس هاس سرخ رنگ به افرادی که راهی میدان «شاتو دو ونسن» بودند خوشامد می گفتند. هواداران حزب سوسیالیست آرام آرام در قالب گروه های چند نفره به سمت میدان حرکت می کردند. بعضا در میان این هواداران جوانانی هم مشاهده می شدند که پرچم های کوچکی را در دست داشتند که در آن نام «فرانسوا اولاند 2012» حک شده بود. پرچم هایی هم مشاهده می شد که شعار کاندیدای سوسیالیست بر آن نقش بسته شده بود: «تغییر همین حالا».
آرام آرام به سمت میدان حرکت می کردیم. به گمانم فاصله تا میدان هزار متر بود. ناخودآگاه خاطرات انتخابات در ایران به خصوص انتخابات 1388 در ذهنم زنده می شد و با مقایسه های آزاردهنده میان ایران و فرانسه غمگین می شدم. با خود فکر می کردم آیا روزی هم می رسد هر جریانی کاندیدای دلخواه خود را در انتخابات ریاست جمهوری معرفی کند و آزادانه و در چارچوب قانون برای وزن کشی و کسب جایگاه ریاست جمهوری یا مجلس تلاش کند؟سئوالات بی پاسخی که شاید اجتناب ناپذیر هم باشند. در انبوه این سئوالات بودم ک به همراه دوستان به میدان میتینگ رسیدم. درست ساعت یک بعد از ظهر بود. صدای موسیقی از دور شنیده می شد. حزب سوسیالیست برنامه متنوعی را تدارک ندیده بود: موسیقی و سخنرانی. اما خواننده ها و گروه موسیقی که در این میتینگ از همان دقایق نخستین حضور داشتند با اجرای ترانه های شاد علیه سرمای پاریس اقدام می کردند. هر چه ساعت به سمت 3 نزدیک می شد بر تعداد جمعیت افزوده می شد. جمعی از هواداران حزب سوسیالیست با پرچم های سفید و بعضا قرمزی که در دست داشتند از همان دقایق نخستین روبروی تریبون را پر کرده بودند. در بعضی مواقع با آهنگ های که توسط گروه های حرفه ای موسیقی اجرا می شدند همراهی می کردند و گاهی سکوت و گاهی نیز در مدح اولاند شعار می دادند.
از ساندیس و پذیرایی خبری نبود
در این تجمع نه از ساندیس خبری بود و نه پذیرایی معنایی داشت. در گوشه میدان می توانستی با پرداخت نزدیک به 4 یورو ساندویچی ساده بخوری . دستشویی های صحرایی برای رفاه حال افراد سازماندهی شده بودند. نکته ای که توجهم را جلب کرد سادگی تبلیغات بود. از پوسترهای بزرگ خبری نبود. پلاکاردهای بزرگ هم در حد یک یا دو تا مشاهده می شدند و از همان ابتدا تا آغاز یک پوستر یا یک تراکت که بر زمین افتاده باشد مشاهده نکردم. جمعیت خیلی آرام بود. تنها حرکات موزون حاضرین جلب توجه می کرد که با صدای موسیقی به رقص می پرداختند. از چند تن از حاضرین در مورد شانس فرانسوا اولاند پرسیدم . جوان فرانسوی که مشخص بود تازه به دنیای سیاست گام نهاده است و اتیکت فرانسوا اولاند بر لباسش او را از هواداران با هیجان کاندیدای سوسیالیست نشان می داد با اطمینان گفت:« امسال نام فرانسوا اولاند را به عنوان رئیس جمهور فرانسه خواهید شنید.»
به یک پیرزن فرانسوی گفتم رقیبان شما اعتبار نظرسنجی هایتان را زیر سئوال بوده اند و به آرامی پاسخ داد:« اعتبار نظرسنجی ها روز بعد از انتخابات به همه منکران ثابت می شود.» طرفدراران سارکوزی که خود را در نظرسنجی ها شسکت خورده می یایند معتقدند این نظر سنجی ها معتبر نیستند و جمعیت خاموش فرانسه روز انتخابات سارکوزی را انتخاب خواهد کرد. در میان مشاهداتم تلاش کردم ساختار سنی و طبقه ای جمعیت شرکت کننده را بررسی کنم. هر چند اقدام سختی بود. ابتدا تصور کردم تعداد سیاهان در این میتینگ چندان بالا نیست. به نظر می رسد سیاهپوست های فرانسوی در دور نخست ترجیح داده اند از کاندیدای جبهه چپ یعنی ملانشن حمایت کنند و به احتمال فراوان در دور دوم به یاری اولاند خواهند شتافت. تعداد چهره های جوان نیز قابل توجه بود. هر چند که به نظر میانسال ها چربش داشتند. هر چه به ساعت سه نزدیک می شدیم بر تعداد جمعیت افزوده می شد. بین برگزاری موسیقی دو خانم جوان با چهره هایی بشاش با ادبیاتی خودمانی برای حاضرین صحبت می کردند. آنها از مواهب پیروزی سوالیست ها سخن گفتند: افزایش کمک هزینه های اجتماعی، استقلال سندیکاها ، رسیدگی به آموزش و پرورش و… این دو مجری نوبت به نوبت میکروفن را در دست می گرفتند. از هنرمندانی تشکر کردند که به حمایت از فرانسوا اولاند پرداخته اند. هر گاه نام هنرمند معروفی در حوزه سینما ، تئاتر ، موسیقی، ادبیات نام برده می شد اسکوبرد حاضر در میدان چهره او را به تصویر می کشید. هر چه بیشتر زمان می گذشت بر تعداد حاضرین بیشتر افزوده می شد. کم کم میدان پر شد. مجری این برنامه مدعی شد اکنون بیشتر از صد هزار نفر هستیم. هر چند که باور صدهزار نفر برای ما سخت بود اما به هر حال جمعیت قابل توجه بود. این میتنیگ برای سوسیالیست ها حیاتی بود. آنها باید قدرت خود را به رخ حریف می کشیدند. حریفی که در میدان کونکورد توانسته بود جمعیت قابل توجهی را گرد هم آورد.
نوعی آرامش در چهره های طرفداران حزب سوسیالیست موج می زد. وقتی که جمعیت تقریبا جمع شد نوبت به سخنرانی دلانویی شهردار سوسیالیست پاریس رسید. تفکیک قدرت ایجاب کرده در فرانسه همزیستی مسالمت آمیز سیاسی بارها رخ دهد. رئیس جمهور راست و شهردار سوسیالیست باشد. در برخی مقاطع رئیس جمهور راست بوده است و نخست وزیر سوسیالیست. آخرین مورد به لیونل ژوسپن بر می گردد. نخست وزیر دور نخست ریاست جمهوری شیراک که بعد از شکست سختی که در سال 2002 در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه از شیراک و لوپن خورده بود سیاست را به نوعی کنار گذشته بود اما روز یکشنبه او هم در حمایت از کاندیدای حزب سوسیالیست در میدان حاضر شده بود.
شهردار پاریس، پیش سخنران اولاند
دلانویی که اظهارات او در حمایت از جنبش سبز ایران نیز قبلا مورد توجه سایت های سبز قرار گرفته بود همان کسی است که نام محمود درویش شاعر فقید و پر آوزاه فلسطین را به یکی از خیابان های شهر پاریس اختصاص داده بود و پیشنهاد اعطای شهروند افتخاری را به جعفر پناهی کارگردان سبز ایرانی داده بود. او در سخنان خود با هیجان خاصی به راست فرانسه حمله کرد و راست فرانسه را به دروغ ،فریب و افراط گرایی متهم کرد. او با قاطعیت و هیجان سخن می گفت تا حاضران را برای شنیدن سخنران اصلی یعنی فرانسوا اولاند آماده کند.
قبل از آغاز سخنرانی اولاند، کلیپی زیبا از وی پخش شد که شعارهایش را از طریق لحظاتی کوتاه از سخنرانی اش به تصویر می کشید. با صدای خود اولاند در این کلیپ دوران جوانی اش نمایش داده شد و آرزوهایش برای فرانسه شایسته بیان شد. جالب اینجا بود در این کلیپ بر هویت تاریخی فرانسه از انقلاب فرانسه تا کنون تاکید شده بود. از انقلاب فرانسه ،پیروزی فرانسوی ها در جنگ جهانی ، استقرار دولت ژاک شیراک و فرانسوا میتران و تا سال های نه چندان دور در این کلیپ نمایش داده شد. این کلیپ حاضران در میدان را به سر وجد آورد وجمعیت یک صدا شعارمی دادند :« فرانسوا پرزیدان» که به معنی فرانسوای رئیس جمهور بود.
بعد از این این کلیپ بود که مجری در انبوه تشویق حضار از کاندیدای سوسیالیست برای انجام سخنرانی اش دعوت کرد. اولاندبا سرعت در حالی که دست های خود را به نشانه همبستگی با حضار بالا برده بود پشت تریبون قرار گرفت و به احساسات هوادارانش پاسخ داد.
تفرقه ، بیگانه هراسی و دروغ بس است
او در سخنرانی اش سارکوزی را بارها نواخت. هر بار که رقیبش را مورد تمسخر قرار می داد صدای خنده حاضرین بلند می شد. اولاند در سخنانش بارها بر هویت چپ خود تاکید کرد. او خود را کاندیدای چپ ها معرفی کرد تا از سویی تبلیغات این روزهای «ملانشن» را که خود را نماینده واقعی چپ می داند خنثی کند.اولاند از تاریخ فرانسه به نیکی یاد کرد و بر عظمت فرهنگ فرانسوی تاکید کرد. او تاریخ مبارزاتی فرانسه را به هویت فرانسوی گره زد تا مدعی شود هویت فرانسوی بر پایه های برادری،برابری و آزادی عجین شده است. اولاند از راست فرانسه شدیدا انتقاد کرد و این در حالی که اعتقاد داشت فرانسه در زمانی استثنایی و تاریخی قرار دارد و از انتخابی سرنوشت ساز گفت. کاندیدای حزب سوسیالیست در سخنرانی اش تلاش می کرد طرفدران خود را از لحاظ روحی شارژ کند و از سویی دیگر راست فرانسه را با شدیدترین عبارات مورد حمله قرار داد. او از دو دستگی در فرانسه که محصول سیاست های چند سال اخیر سارکوزی است شدیدا ابراز انزجار کرد. از بیگانه هراسی و خارجی ستیزی که در سال های اخیر رواج یافته نیز انتقاد کرد و به نوعی چپ هراسی نیز اشاره کرد. او خواستار تنظیم روابط بازار شد و نسبت به خفه شدن و نابودی سندیکاهای مستقل هشدار داد. صدای اولاند که به دلیل سخنرانی های متعدد گرفته بود با تشویق های حاضران در میدان قطع می شد. آنها با شعار «فرانسوا پرزیدان» به کاندیدای خود روحیه می دادند. به خصوص زمانی که اعلام کرد مشکلات اقتصادی در فرانسه و جمعیت 8 میلیونی زیر خط فقر محصول بحران اقتصادی نیست بلکه نتیجه سیاست های مخرب راست فرانسه است.
از دموکراسی در ایران و سوریه دفاع می کنیم
اولاند در بخشی از سخنانش در مورد سیاست خارجی فرانسه نیز سخن گفت. او مدعی شد انتخابات فرانسه برای بسیاری از کشورهای جهان اهمیت دارد. او فرانسه را موتور محرکه اروپا می داند و به نوعی، فرانسه باثبات و قدرتمند را ضامن اروپای قدرتمند اعلام کرد. او اشاره کرد از اروپا گرفته تا آفریقا و آسیا چشم به انتخابات فرانسه بسته اند. وی سپس به وضعیت وخیم در خاورمیانه اشاره کرد و تاکید کرد وضعیت در ایران ، سوریه و فلسطین وخیم و بر تعهد دولت احتمالی اش در دفاع از دموکراسی و آزادی تاکید کرد. زمانی که کاندیدای حزب سوسیالیست وعده داد نیروهای فرانسوی را از افعانستان بیرون خواهد کشید جمعیت یک صدا کاندیدایشان را تشویق کردند.
اولانددر پایان سخنانش ضمن اینکه از پیروزی خود در انتخابات ابراز اطمینان کرد از طرفدارانش خواست در روزهای باقیمانده به صورت فعال در میدان حضور داشته باشند. نکته جالب دیگر تایپ شدن سخنان اولاند در مونتیور حاضر در میدان بود. بلافاصله بعد از سخنان او می توانستیم سخنان او را بر صفحه مونیتور بخوانیم.
بازگشت آرام و خاطرات تلخ من
بعد از سخنرانی اولاند طرفداران حزب سوسیالیست آرام آرام محوطه را ترک می کردند. در حالی که آرام آرام با یکدیگر صحبت می کردند. بعضی از افراد شعار «تغییر همین حالا» را زیر لب زمزمه می کردند. جمعیت بدون هیچ ازدحامی با آرامش به سمت ایستگاه مترو حرکت کرد. آنها آرام و با تومانینه در انتظار پیروزی نشسته اند. در میان طرفداران اولاند مشخص بود تعداد مهاجران نیز کم نیستند. او به طرح رفراندوم برای تعیین تکلیف خارجی هایی که مدرک اقامت ندارند حمله کرد.
در آخرین لحظات از جوانی فرانسوی پرسیدم به نظر شما اولاند پیروز انتخابات خواهد بود ؟با لبخند پاسخ داد :«شک نکن.» از یکی دیگر پرسیدم «100 هزار نفر واقعی است؟» او پاسخ داد: تقریبا. هر چند به گمانم جمعیت بین 50 تا 70 هزار نفر بود.
جمعیت به سمت مترو با آرامش حرکت می کردند. نه در محوطه و نه در مسیر هیچ آشغالی را روی زمین ندیدم.
هنگام بازگشت مفهوم انتخابات آزاد و آزادی احزاب ، امید به آینده ، جا به جایی قدرت ،همزیستی سیاسی و… در ذهنم مرور می شد. مروری که در نهایت به ایران ختم می شد. با خود می گفتم آیا روزی می آید در ایران برای انتخاب یک رئیس جمهور شهید ندهیم یا زندانی نداشته باشیم.؟ در انبوه این افکار بودم که خاطرات انتخابات 88 و هواداری از کروبی و موسوی و وقایع پس از آن در ذهنم نقش می بست. خاطراتی که تجربه شیرین حضور در یک میتینگ انتخاباتی جذاب را تلخ می کرد.