.
حکومت جمهوری اسلامی دو سالی است که همه تلاش خود را به کارگرفته تا “اینترنت ملی” را جایگزین “اینترنت جهانی” کند. اگرچه هر از گاهی که یکی از مقامهای رسمی حکومت در این باره صحبت میکند، واکنشها به گفتههای او آغاز میشود و در نهایت مسئول مربوطه نیز تلاش میکند که گفتههای خود را تعدیل کند و وعده دهد که ایران به دنبال قطع ارتباط اینترنتی با دنیا نیست.
اما سانسور شدید فضای مجازی در ایران و تحت فشار قرار دادن محمد سلیمانی در زندان برای همکاری در پروژه راه اندازی اینترنت ملی نشان دهنده عزم جزم حکومت جمهوری اسلامی، در راه اندازی شبکهای است که بتواند به صورت کامل آن را رصد و کنترل کند.
در همین راستا در روزهای پایانی سال گذشته، رهبر جمهوری اسلامی ایران، “شورای عالی فضای مجازی” را تشکیل داد و از اعضای شورا خواست تا هر چه سریعتر “مرکز ملی فضای مجازی” را تشکیل دهند. او یکی از وظایف این شورا را “صیانت از آسیبهای شبکه جهانی اینترنت” دانسته است.
این شورا که در راستای سیاستهای کلی نظام در امور “امنیت فضای تولید و تبادل اطلاعات و ارتباطات” تشکیل شده است؛ پس از این سیاست گذار اصلی فضای مجازی در ایران به شمار خواهد آمد و وظیفه دارد که در مقابل تهدیدهای مجازی و اینترنتی علیه کشور، “توان دفاعی و بازدارندگی و مقابله سایبری ایران” را افزایش دهد.
تا به اینجا تشکیل شورای عالی فضای مجازی که قرار است از “اسرار ملی کشور حفاظت کند و فرصتهای توسعه بیشتری را در اختیار مسوولان قرار دهد”، ایرادی ندارد.
اما گفتههای اعضای این شورا و بازخوانی دیدگاههای آقای خامنهای در باره فضای مجازی، هدف اصلی این پروژه که مسئولان حکومتی سعی در انکار آن دارند را بیش از پیش نمایان خواهد کرد.
شورای عالی سانسور
حمید شهریاری رئیس مرکز تحقیقات کامپیوتری اسلامی که عضو شورای عالی مجازی هم به شمار میآید، در گفتوگو با پایگاه اینترنتی رهبر جمهوری اسلامی ایران، مدعی شده است که “رهبر جمهوری اسلامی از سال ۱۳۶۸ و با تاسیس مرکز تحقیقات کامپیوتری اسلامی، حساسیت خود به فضای مجازی را نشان داده است”. به گفته او؛ “تهدیدهای امنیتی و اجتماعی و فرهنگی؛ از جنگ سایبری گرفته تا حملات رد خدمات و تولید اطلاعات مستهجن و خلاف اخلاق، بخشی از اهمیتی است که موجب تأسیس این شورای مهم شده است.”
شهریاری گفته است:” اهمیت این فضا برای جمهوری اسلامی به اندازه اهمیت انقلاب اسلامی است و استمرار و تکامل انقلاب اسلامی منوط به توجه خاص و جدی و سرمایه گذاری در این حوزه است.”
گفتههای مجید علیزاده، عضو هیئت علمی مرکز مطالعات فضای سایبری بخش بیشتری از هدف اصلی تشکیل این شورا را مشخص میکند. او در گفتوگو با پایگاه اینترنتی برهان گفته است: “در عرصه فرهنگ، (در حوزه قدرت نرم) تا پیش از این چیزی وجود داشت به نام ماهواره ؛ مکانیسم ارتباطی ماهواره یک طرفه بود و به نوعی مجموعهای از القائات را در بر داشت که ممکن بود مخاطب پس از مدتی به ارزیابی نسبتا درستی در خصوص میزان صداقت محتوای ارائه شده برسد و با این وصف سناریوی دستاندرکاران با شکست مواجه میشد.
در مقایسه با ماهواره که مخاطب کاملا منفعل و متأثر است، در اینترنت و فضای مجازی این گونه نیست. در این فضا، بستر برای مخاطب پراکنده و باز است و فرد در هرجایی که بخواهد میتواند حضور یابد و دقیقا این نکته از اهمیت بالایی برخوردار است. چرا که او در این فضا نقشی فعال ایفا کرده و به نوعی سایر تکنولوژیها، سو و جهتگیری خاصی ندارند. صنعت خودروسازی یا صنعت تلفن همراه نمیتواند سیاسی بشود. اما وقتی سراغ اینترنت و وب میروید ذاتا سمت و سو میگیرد. چرا که یک تئوری پشت سر شکلگیری آن وجود دارد و حیات و بقای آن منوط به استفاده انسان از آن است.”
علیزاده در ادامه نیت اصلی تشکیل این شورا را مشخص و واضح بیان کرده است: “ما باید کاری کنیم که این افراد نسبت به محتوایی که تولید میکنند خودآگاهی پیدا کنند، مثل همان کاری که در مورد روزنامهها، نشریات، کتب، مجلات و… انجام میدهیم. قواعدی وجود دارد که افراد ملزم به رعایت آنها هستند و در صورتی که این قواعد را بپذیرند، میتوانند در این بازار فرصت محور شروع به فعالیت کنند.”
حلقه تکمیلی گفتههای علیزاده را میتوان در سخنان معاون فرهنگی سپاه دید. حمید مقدم فر که پیش از این مدیرعامل خبرگزاری فارس بود، در گفتوگو با جهان نیوز با اشاره به تغیر در فضای جنگ علیه کشور گفته است: “امروز ابزار جنگ، تانک، توپ، موشک و این گونه وسائل نیست ؛ امروز ابزار دشمن برای جنگ با جمهوری اسلامی ایران، در فضای سایبر و اینترنت و ماهواره است. دشمن از این طریق میتواند با صرف کمترین هزینه و بدون محدودیتهایی که در جنگهای سخت وجود دارد با انقلاب اسلامی دشمنی بورزد و بجنگد.
عقل و منطق ایجاب میکند ما هم برای این شرایط خودمان را هم از نظر دفاعی و هم از نظر تهاجمی مهیا و آماده بکنیم ؛ یعنی اینکه در برابر فضاسازی و حملات آنان که میخواهند برای تغییر رفتار عمومی اقداماتی انجام دهند آماده باشیم ، بتوانیم مقاومت کنیم و سناریوها و برنامهها و اهداف آنان را مانع شویم.”
مقدم فر افزوده است: “کشور ما از این ناحیه آسیبهایی هم داشته است؛ یعنی اینکه دشمن سعی کرده از طریق اینترنت آسیبهایی را به کشور ما وارد کند.”
او وقایع پس از انتخابات سال ۸۸ و شبکههای اجتماعی فیس بوک و توئیتر را از مصداقهای جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی دانسته که ضرورت تشکیل شورای عالی مجازی را دو چندان کرده است.
گفتههای این سه عضو در کنار یکدیگر به خوبی نشان میدهد که هدف از تشکیل شورای عالی مجازی ، نه کمک به توسعه فضای مجازی و اینترنت در ایران بلکه “برنامهای هدفمند برای کنترل بر فضای مجازی و سانسور سازمان یافته اینترنت” در ایران است.
الگوی کمونیستی آقای خامنهای
رهبر جمهوری اسلامی ایران از زمانی که در مقام رهبری قرار گرفته است، رابطه خوبی با رسانهها نداشته است. او تا به حال رو در روی خبرنگاران ننشسته تا به پرسشهای شان پاسخ بگوید. او تنها سخن گفته و فرمان صادر کرده است. از نگاه آقای خامنهای، “تلویزیون یک حزب” است: “ما حزبى به نام تلویزیون و رادیو داریم که در هر خانه اى هم شعبه اى دارد. سعى کنید خوراک فکرى سیاسى مردم را در هر هفته، بلکه در هر روز، به همین منظور و با همین توجه که عده اى را مىخواهید از لحاظ سیاسى تجهیز و توجیه کنید، بدهید یا برسانید.”
او اخبار را به دو دسته خوب و بد تقسیم میکند و معتقد است که “هر خبری گفتنی نیست”: “بعضى از خبرها، اصلاً مضر است. حادثهیى را در جایى درست مىکنند و میلیونها و میلیاردها دلار خرج مىکنند، تا آن را به گوش ما برسانند. آنگاه ما بیاییم، همین حادثه را از طریق رسانههاى گروهى خودمان، به گوش مردم مان برسانیم! آیا این عاقلانه است؟! آن چیزى که دشمن درست کرده و میلیاردها دلار خرجش مىکند، تا به گوش ما برساند، ما حتّى جلویش را هم مىگیریم و اگر بخواهد برساند، ما پارازیت هم پخش مىکنیم که پخش نشود؛ ولى چه داعى اى داریم که ما آن خبرها را بدهیم؟ پس ببینید، هر خبرى گفتنى نیست.”
این نگاه رهبر جمهوری اسلامی سال به سال تشدید شده است. به گونهای که او از فعالیت رسانهها به عنوان “ناتو ی فرهنگی” یاد کرده و در دیدار با روحانیان کرمان در سال ۸۳ گفته است: “امروز شما ببینید وسایل تبلیغ در دنیا چقدر متنوع شده؛ این طرف دنیا یک نفر جوان پاى یک دستگاه کوچک مىنشیند و افکار، تصورات، تخیلات، پیشنهادهاى فکرى و پیشنهادهاى عملى را از سوى هر کسى – بلکه هر ناکسى – از آن طرف دنیا دریافت مىکند. امروز اینترنت و ماهواره و وسایل ارتباطى بسیار متنوع وجود دارد و حرف ، آسان به همه جاى دنیا مىرسد. امروز ما در یک میدان جنگ و کارزار حقیقى فکرى قرار داریم. این کارزار فکرى بههیچوجه به زیان ما نیست ؛ به سود ماست. اگر وارد این میدان بشویم و آنچه را که نیاز ماست – از مهمات تفکر اسلامى و انبارهاى معارف الهى و اسلامى – بیرون بکشیم و صرف کنیم، قطعا برد با ماست؛ لیکن مسأله این است که ما باید این کار را بکنیم. “
آقای خامنهای ده سال قبل نیز وضعیت اینترنت کشور را اسفبار دانسته و گفته است: “اینترنت یک چاقوی دو دم و خطرناک… اینترنت الان مثل یک جریان افسار گسیخته است… این مثل آن است که کسی یک سگ وحشی را بیاورد، بگویند قلادهاش کو؟ بگویند سفارش کردهایم آهنگر قلاده را بسازد.”
حال به نظر میرسد او سرانجام تصمیم گرفته است که همچون رهبران حزب کمونیست چین اینترنت را محدود و ملی کند. برای اینکه الگوی مورد نظر آقای خامنهای در کنترل اینترنت نمایانتر شود، به پرسش و پاسخ او در جمع دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی توجه کنید:
سوال: توضیح دهید که چرا چینِ کمونیست، اینترنت را به شدّت سانسور مى کند؛ ولى در ایرانِ اسلامى این کار انجام نمى شود؟
پاسخ: در همه جاى دنیا – مخصوص چین نیست – وقتى جهاز عظیم و فراگیر اینترنت وارد مى شود، معمولا فیلترهایى هم وجود دارد که هر کشور به فراخور تمایلات و تفکرات و مصالحى که دارد، آنها را کار مى گذارد؛ این یک امر طبیعى است. در اینجا هم در آغاز کار مقدارى بى توجهى شد، لیکن بعد اقداماتى کردند و باید بکنند؛ این درست است. البته که باید فیلترهاى مناسب و لازم را بگذارند.
بودجه کلان برای کنترل اینترنت
بر اساس لایحه پیشنهادی بودجه سال ۹۱ کشور، بودجه وزارت ارتباطات و سازمان تنظیم مقرارات رادیویی کشور به ترتیب از رشد ۳۳۳ و ۸۴۳ درصدی برخوردار بوده است.
کارشناسان افزایش بودجه این دو نهاد را نشانهای از عزم دولت برای پاکسازی اینترنت در ایران میدانند. اما نکته جالب توجه اینجاست که دولت مبلغ پنج میلیارد تومان نیز از بودجه بخش فرهنگی کشور را به جنگ نرم اختصاص داده است که بیانگر رشد ۶۷. ۶۶ درصدی اعتبار این ردیف نسبت به سال گذشته است. همچنین مرکز تحقیقات کامپیوتری اسلامی نیز ۹ میلیارد تومان از بودجه اشخاص کمک بگیر حقیقی و حقوقی را به خود اختصاص داده است که بیانگر افزایش ۲۰۰ درصدی اعتبار این مرکز است.
اعتبار شورای عالی اطلاع رسانی کشور نیز در مقایسه با سال گذشته ۶۱. ۳۱ درصد افزایش یافته است. همچنین بودجه شورای عالی انقلاب فرهنگی از رشد ۲۰۸ درصدی برخوردار بوده و به ۴۶ میلیارد تومان رسیده است.
دولت همچنین در بخش کمک بگیران حقیقی و حقوقی اعتبار ۵۰۰ میلیونی را برای موسسه نرم افزاری صادق الائمه در نظر گرفته است. علاوه بر این هفت میلیارد تومان نیز اعتبار برای بنیاد ملی بازیهای رایانهای در نظر گرفته که به نسبت سال گذشته افزایش ۷۵ درصدی این بخش را نشان میدهد.
موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان نیز ۱۵ میلیارد تومان از اعتبار بخش کمک بگیران حقیقی و حقوقی را به خود اختصاص داده که بیانگر رشد ۱۵۰ درصدی اعتبار آن است. دولت پنج میلیارد تومان نیز اعتبار برای کمک به امور تبلیغی و اطلاع رسانی اختصاص داده که محل هزینه کرد آن مشخص نیست. موسسه علم و فناوری امام جواد هم امسال برای نخستین بار از ردیف اعتبار ۵۰۰ میلیون تومانی برخوردار شده است.
البته باید این نکته را در نظر داشت که شورای عالی فضای مجازی پس از ارائه لایحه بودجه به مجلس تشکیل شد و دولت ردیف اعتباری مشخصی برای آن پیش بینی نکرده است. اما احتمال این میرود که نمایندگان مجلس در بررسی لایحه بودجه ردیف اعتباری ویژهای را برای این نهاد تازه تاسیس شده در نظر بگیرند. اعتباری که سانسور اینترنت در ایران را قدرتمندتر به پیش خواهد برد و الگوی مورد نظر رهبر جمهوری اسلامی را عملیاتی خواهد کرد.
سایت ملی – مذهبی محلی برای بیان دیدگاههای گوناگون است