علیرضا رجایی و ابوالفضل قدیانی:

…که آهی جهانی به هم برکند

ابوالفضل قدیانی_علیرضا رجایی

چهل‌ویک‌ سال پیش رهبری انقلاب ۵۷ در چنین ماهی به بهشت‌زهرا رفت‌و ازمصیبتِ‌ زنها و‌ مردهای
جوان ازدست‌داده گفت و از این‌که شانه‌های وی نمی‌تواند سنگینی این‌ مصیبت را تاب‌ آورد.او گفت:”سرنوشت هر ملّتی به دست خودش است”‌و این‌که رژیم سلطنتی”خلاف عقل و برخلاف حقوق‌بشر است”.
آن عهدها امّا بسیار زود شکسته‌شد و نظامِ سیاسیِ پس از انقلاب نیز هرگز”جز سرِ جور و ستم نداشت”.حکومتی که وعده‌ی”عقل”و”حقوق‌بشر”می‌داد و‌چنین می‌نمود که می‌خواهد دیگر هیچ خانواده‌ای در اندوه از دست دادن جوانان معترض نباشد و داغ اندوه آنها بر هیچ شانه‌ای سنگینی نکند،هیچ‌گاه به آن وعده‌ها پایبندی نشان نداد و اکنون نیز به آسانی دستور تیر می‌دهد.آنها حتّی مانع از برگزاری مراسم یادبود شهیدانی می‌شوند که لااقل در سال ۵۷ انجام بدون دشواری آن میّسر بود.این سخنِ امروزِ مردم است که می‌گویند:”این چه اقتدار پوشالی‌ای است که از هراس یک‌مجلسِ عزاداری،سه روز است که خیابانها را پادگان و سه نسل از یک خانواده را بازداشت کرده‌‌اند”.آنها می‌گویند:”پشت هرنامی ، دریایی از خشم و اندوه پنهان است”.چهل روز گذشته‌است و هنوز از اعلام رسمی تعداد شهدا،مجروحان و بازداشت‌شدگان سربازمی‌زنند و هر آماری را که از هر کجا منتشر می‌شود محکوم می‌کنند که این جنگ روانی”دشمن”است.مردم امّا به طعنه می‌پرسند:”در عجبیم چگونه آمار تفکیکیِ ۴۰ میلیون رای را در سال ۸۸ یک شبه دراوردند امّا آمار تفکیکی شهدای آبان‌ماه هنوز در ابهام مانده‌است”.
پرکردن خیابانها از نیروی سرکوب و بدل ساختن آن به پادگان هیچ نشانه‌ای از پیروزی یک حکومت مقتدر در خود ندارد.در ۱۳ آبانِ همان سال ۸۸ بود که‌میرحسین گفت:”آن‌چه در خیابانها دیدم یک لشگرکشی عظیم برعلیه مردم بود.من تا امروز چنین صحنه‌ای از این‌همه نیرو را ندیده بودم.اگر آن روز یک نفر هم به خیابان نمی‌آمد باز نشان از پیروزی مردم داشت.این یعنی خوفی هست از عظمتی که وجود دارد”.چنین سخنانی امروز نیز برای ما آشناست.چهل روز از آبان ماه خونین می‌گذرد و هنوز بازداشتها به قوّت خود باقی است،اینترنت اختلال دارد،نرگس محمدی که در زندان و در اعتراض به سرکوبها متحصن شده‌بود با ضرب و شتم به زندان زنجان تبعید می‌شود اما خوف و وحشت از عظمت مردم هم‌چنان ادامه دارد.
چهل‌و یک سال پیش وقتی در بهشت‌زهرا گفته‌شد”سرنوشت هر ملّتی به دست خویش است”،این نیز گفته شد که مجلسِ موسسانِ”هشتاد سال پیش”نمی‌تواندسرنوشت نسلهای بعدی و”ملّتی را که بعدها وجود پیدا می‌کند”،تعیین کند.گفته شد”مگر پدرهای ما ولی ما هستند”.اگر آن سخنان هم‌چنان اعتبار دارد و تنها برای یک مقطع محدود زمانی و تا بهمن ۵۷ نبود_که بود_چرا امروز به جوانانی که ممکن است بر آن مدار حرکت کنند و سخن گویند،با گلوله و زندان پاسخ می‌‌دهند؟چرا جواب مردم گرسنه و به جان آمده از فقر و‌گرسنگی سرکوب است؟دریغا که صاحبان تخت و منبر و پادگان و تفنگ و گلوله نشنیده‌اند سخن قران‌کریم را گفت:”یومَ یَقوم‌ُالاَشهاد،یومَ لاینفع‌ُالظالمینَ معذِرتُهم و لهم‌ُاللّعنه و لهمُ سوءَالدّار”.
ما به خانواده شهدای آبان و همه کسانی که طی این سالهای پراسیب،عزیزان خویش را از دست داده‌اند تسلیت می‌گوییم.آنها غریبانه در سوگ از دست‌شدگان‌مظلوم نشسته‌اند.حرامیان هم در این روزها”قطعه‌ی ۲۶ آرامگاه را بسته‌اند!اکنون امّا پویا بختیاری و همه‌ی آن صدها نفر،به دور هم نشسته‌اند و دارند به محاصره قبرها می‌خندند”*.
__________________
*از توییت محمدجواد اکبرین

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله