مصطفی قهرمانی

و آنجا که «کارگزاران خدا» در خواب نیستند!

از انگاره‌ها و باورهای جمعی به‌عنوان خمیرمایه اصلی هویت و همیت ملت‌‌ها و عامل همبستگی و پایداری درونی آنها در طول تاریخ نام برده می‌شود. ارزش و اهمیت این برساخته‌ها و سازه‌های نظری در جوامع متکثر و تشکیل‌شده از گروه‌های قومی و زبانی و مذهبی گوناگون همانند ایران به لحاظ حفظ وحدت و مقابله با جریانات واگرایانه به‌مراتب مهم‌تر و ریشه‌ای‌تر تعریف و تبیین می‌گردد.

حافظۀ مشترک جهان ما از ایرانیان به عنوان ملتی دیرپا و یکی از کانون‌های فرهنگ‌سازی و دین‌پروری پیش و پس از اسلام نام می‌برد. حفظ و پاسداری از این هویت مشترک و مستقل ایرانیان در طول حیات چندهزارساله‌اشان، این توان‌مندی منحصر به فرد نیاکان ما و راز بقای آنان در این پهنه سخت و دشوار جغرافیایی بوده است که یقیناَ بدون انگاره‌ها و سازه‌های مشترک اعتقادی و دینی ممکن و میسر نبوده است.

بیهوده نبوده که ایرانیان به عنوان یکی از نخستین ملت‌های ابداع‌کننده دیوان‌سالاری، داشتن فرّه و فروغ ایزدی (مشروعیت الهی) را از نشانه‌های مشروعیت و مقبولیت یک شهریار خوب می‌دانستند که با بدی، غرور و ظلم و بی‌عدالتی از دست می‌رود. این باورهای ایرانیان باعث آن گشتند که همواره حکم‌رانی در ایران در ‌فضایی روحانی و معنوی تعریف و جاری بگردد.

شاید یکی از مهم‌ترین یافته‌های معرفتی و پدیدار‌شناختی جامعه ما دغدغه کم‌رنگ شدن و از دست رفتن معنویت و روحانیت سیاست در ایران و غیردینی و بعضاَ در مقاطعی ضددینی شدن سپهر عمومی در ایران پس از انقلاب اسلامی می‌باشد.

– در جامعه‌ای که برای سلامت روح و روانش در طول قرن‌ها به حضور روحانیت و معنویت انگاره‌ها و ارزش‌های برخاسته از ایمان پاک و زلال دینی عادت داشته است. جامعه‌ای که با انقلابش برخاسته بود با انگاره‌هایی همچون «بازگشت به خویشتن» با «امحای ازخودبیگانگی فرهنگی»و ظلم و جور و بی‌عدالتی ناشی از یک خوانش غلط و آمرانه از تجدد مبارزه کند.

– در جامعه‌ای که در آن پس از انقلاب دخالت فزایندۀ «نهاد دین» و متولیان آن یعنی روحانیت در «نهاد دولت» جایگزین همزیستی دیرپای دین و دولت گردیده است

– در جامعه‌ای که برای سلامت روح و روان خود در طول قرن‌ها به حضور روحانیت و معنویت انگاره‌ها و ارزش‌های برخاسته از ایمان پاک و زلال دینی عادت داشته است، به سخره گرفته شدن و تبعید دین و باورهای مأنوس مؤمنان از صحنه اجتماع یقیناَ نمی‌تواند بدون پیامد و عوارض ماندگار و غیرقابل ترمیم باشد

این‌چنین جامعه‌ای با شتاب هرچه تمامتر،-بیش از آنچه که به صلاح حفظ همیت و هویت آن باشد- در جهت از دست دادن فزاینده ارزش‌های فرهنگی و تاریخی دیرپای خود می‌باشد. این حرکت پرشتاب و به غایت نگران‌کننده به مثابه سقوط آزاد است به قعر نیستی!

این تجربۀ چهل ساله و باید بگوییم ناموفق دخالت بی‌حدوحصر روحانیت در حکومت در ایران پس از انقلاب مؤیدی قوی بر این مدعی می‌باشد که سامان‌دهی سیاسی-اجتماعی جوامع پیچیده عصر و زمانه ما قطعاَ بدون یافته‌ها و انگاره‌های مدرنیته همچون آزادی، حقوق‌بشر، دمکراسی، پلورالیسم و سکولاریسم به معنای جدایی و استقلال «نهاد دین» از دولت و نهادهای اداری-تشکیلاتی آن ممکن و میسر نمی‌باشد.

بر روحانیت است از خواب در خنکای باد خوش ظفرمندی‌ کاذبش بیدار شود و به نقش و وظیفۀ اصلی و دیرین خود که همانا پاسداری از ایمان عمومی مردم است بازگردد.

بر اندیشمندان و دین‌باوران راستین است که به یک رابطه دیالتیکی «اکمال متقابل» و یک گفتمان بارور و خلاق میان باورهای کلامی دین و انگاره‌های انسان‌محور علوم معرفتی مدرن بازگردند و هرکدام بدون ادعای «داشتن تمامی حقیقت در نزد خود» سهم‌اشان را در باورسازی این مفاهمه بزرگ اجتماعی ادا نمایند. تاریخ گواهی می‌دهد، اروپای غربی تنها آن هنگام توانست خود را از زیر یوغ انقیاد هزارساله کلیسای مسیحی رها سازد که کلیسا و نهاد دین گفتمان آزادانه و برابر با دانش‌های معرفتی و عرفی(سکولار) شده بشری را پذیرفت.

سامان‌دهی این گفتمان و رقابت آزاد ایده‌ها و انگاره‌ها تنها در یک جامعه آزاد و دمکراتیک امکان‌پذیر است، جامعه‌ای که در آن حق حیات و کرامت انسانی برای همه، فارغ از قیدوبندهای نژادی، قومی، طبقاتی و سیاسی-اقتصادی و عقیدتی مورد ارج و احترام است و از طرف حکومت‌گران و شهروندان به عنوان یک اصل و پیش‌فرض غیرقابل واگذاری پذیرفته شده است.

مطالب مرتبط

انجمن‌ها با ابراز تأسف و محکو‌م‌کردن تجاوزگران،

زنده‌باد به خودمان! رفتاری که این روزهای بعد از حملات به تهران و شهرهای دیگرمان داشتیم، واقعا بهتر و منطقی‌تر از آنی بود که انتظار داشتیم. رفتاری خردمندانه و مدنی و... . رفتاری صمیمی همراه با مهر و صبوری. زنان و مردان از کوچک و بزرگ، در گرو‌ه‌های مجازی درخشیدند و روحیه پرستاری و محبت خود را در مقابل بلای جنگ و تخریب و خون‌ریزی به همه سرایت دادند.

ثبيت و افزايش اين سرمايه ايجاد شده در گروی تغيير رفتار عمومي حاكميت است

اكنون ما در اين مقطع نيازمند افزايش سريع و جدي قدرت ملي خود هستيم كه بسيار فراتر از بحث جنگ‌افزار و توان نظامي است. مجموعه حاكميت بايد با درايت و تدبيري سريع، رويكردي متفاوت نسبت به جامعه را در پيش بگيرد و از اين مسير امتياز تقويت قدرت ملي را براي مقاطع و مخاطرات احتمالي دريافت كند. خلاصه اينكه ما در اين جنگ هم به واسطه فعاليت‌هاي گسترده خيانتكارانه زنگ خطر ادامه رويكرد عمومي فعلي را شنيديم و هم با رفتار متين عامه مردم پيام ضرورت اعتماد و اطمينان به اين جامعه را دريافت کردیم.

شرایط خطیر، نیازمند تصمیم‌های بزرگ است

شرایط خطیر، نیازمند تصمیم‌های بزرگ است و تصمیم‌های بزرگ نیز نیازمند تغییر پارادایم‌ها و نگرش‌ها. با اعلام آتش‌بس و خاتمه موقت د‌رگیری‌ها، لازم است حرکت در مسیر تغییر نگرش و گفتمان، چه در داخل و در نسبت با افراد و جریان‌های وطن‌دوست و چه در خارج و در نسبت با کشورها و نهادهای بین‌المللی معقول و صلح‌طلب آغاز شود.

مطالب پربازدید

مقاله