مقدمه :
پس از بیان روش حفظ دستاوردها در سوره سبا، بازگشت به مبانی دستاوردها(نعمات ) جهت یاد آوری و حفظ آنها در سوره فاطر و فرآیند دستیابی به احضار در سوره یس ، حال به مبانی و روشهای فردی – جمعی دستیابی به خلوص و پاکسازی جهت تکرار شوندگی و بازگشت همیشه جاودان به آن در مراتب عالی تر این فرآیند در سه سوره بعدی بشرح زیر می پردازد :
سوره صافات : مبانی پاکسازی
سوره ص: روش پاکسازی جسم ، فکر و روان
سوره زمر : پاکسازی همیشگی و تکرار شونده
در سه سوره فوق به طور عام تاکید روی وحدانیت و یگانگی ، ذکر ، عبد ، عابد و اخلاص شده است . در ابعاد تاریخی ذکر هر یک از نام پیامبران گویای وجوهی از ابعاد پاکسازی است و ماهیت تکذیب در سه سوره نیز تفاوت دارد . عمده کردن نقش انسان در فرآیند پاکسازی و اتصال بدون واسطه به یگانگی جهت عدم وابستگی و سلطه بسیار مهم است .
سوره صافات : مبانی پاکسازی
حق بودن جهان هستی
جهان هستی به صورت دائمی در حال توسعه و تکثیر در راستای یگانگی و توحید است و این نظام حق است . زایش ، ریزش و رویش نعمتها و دستاوردها در اثر تعامل بین پدیده ها و انسانها با تنوع و تفاوت ولی هماهنگ یک واقعیت انکار ناپذیر است .
در شروع سوره پس از سه سوگند به واحد و یگانه بودن جهان هستی خبر می دهد و سپس با ذکر فرآیند های طبیعی و انسانی به یاد آوری و تفکر به این فرآیند می پردازد و به حق بودن این فرآیند تاکید می کند .(1)
در مقابل فرآیند توسعه و حق بودن آنها فرایند تکذیب قرار دارد که به صورت تمسخر در رفتار نمایان شده است .(2) و آنرا سحر وجادو و شعر می نامند (3) . درآن زمان جهت نفی تفکرات جدید ، روشن و نو از فرهنگ سحر به عنوان تهمت یا طرد این تفکر در سطح مردم استفاده می کردند و در دورانهای مختلف تاریخی نحوه تهمتها متناسب شرایط زیست – محیطی تغییر کرده است .
فرآیند تکذیب در برابر حق بودن نظام یگانه توسعه و تکثیر با ریشه استکبار (4) و فرهنگ رفتاری تمسخر و شاعر مجنون قلمداد کردن رسولان در فرازهای چهار گانه با آیه ” الا عبادالله المخلصین” آمده شده است .
گفتمان توحید – شرک در این سوره حول محور ” واحد و یگانه ” بودن جهان هستی است و جریان توحیدی که آنرا حق می داند تلاش جهت تطابق فعال اراده گرایانه با آن را دارد که در این سوره به آن ” مخلصین ” می گوید و جریان شرک به نفی آن و مبادرت به تکذیب و نفی آن می کند .
جوهره این فرایند در یکی از آیات این سوره (5) به صورت فشرده آورده شده است و مجموعه جهان هستی و فرآیند شدن آن تبین شده است ( کتاب ) و انسان اراده گرا با درک و تطابق با آن در مسیر یگانگی با جهان هستی( صراط المستیقم ) حرکت می کند .
مبانی پاکسازی
در این سوره تاکید زیادی روی اخلاص و پاکسازی دارد . تفکر ، درک ، باور و تسلیم به یگانگی و حرکت تطابقی با آن با قلب پاک محور این پاکسازی است .تفکر صرف نمی تواند مبنای خلوص باشد بلکه جهت دریافت عمیق تر باید قلب و روان نیز پاک باشد . تفکر و روان پاک دو مبنای دریافت هستند . جهت طرح این موضوع قرآن به دورانهای تاریخی چندین پیامبر مراجعه و هر قسمت را با آیه ” اناکذلک نجزی المحسنین ” بیان می کند و می گوید آنها ” من عباد نا المومنین ” هستند ولی همه موارد به جزء ابراهیم (ع) بسیار کوتاه و خلاصه است و داستان ابراهیم نیز خلاصه و محوری و مرحله اول و آخر دوران ابتلاء او را آورده است و قصد داشته قسمت قرب و نزدیکی و اتصال عاشقانه را به عنوان مبنای فکری – روانی اخلاص و پاکسازی که محور سوره است را عمده نماید .
ابراهیم در ابتدا به مبارزه با بت در قالب پرستش می پردازد . انسان در اثر تعامل با پدیده و ایجاد رابطه به دستاوردهایی ( نعمت ) می رسد و به آنها علاقه می ورزد که امری طبیعی است ولی وابستگی به آنها باعث کاهش دریافت و پاکسازی می شود .
پرستش فقط مخصوص بت ها نیست بلکه هر گونه وابستگی که متناسب شرایط است بت می باشد . وابستگی به امکانات و زندگی از مرسوم ترین و ابستگی هاست و سوره بقره ( گاو) اوج وابستگی را در سنبل گاو که محوری ترین نیاز مردم زمانه است را واکاوی می کند .
ابراهیم از بدو جوانی مشی خود را مبارزه با ” بت پرستی ” نه ” بت ” قرار داد . اوج پرستش در تجمیع قدرت و ثروت است که توسط دولتها ، گروها و افراد حاصل میشود و چون تداوم آن مشکل است نیاز به مذهب جهت حفظ و تداوم آن است و مجموعه قدرت ، ثروت و مذهب سه عامل پرستش و وابستگی عظیم خواهد شد . در زمان ابراهیم ایجاد و نظام پرستش جهت توجیه شرایط حاکم و تقدس بخشی به آن جهت همراهی توده مردم رواج داشت و لذا مشی او مبارزه با شرک و دعوت به یگانگی بود . به موازت مبارزه با پرستش ابراهیم دارای چالش فکری جهت دریافت وضعیت انسان وجهان هستی بود و در تعامل اجتماعی مبارزه با پرستش ووابستگی و دریافت توحید و یگانگی مراحل دراز از استدلال تا عشق و اتصال را طی می کند و کار گاه آموزشی حج را بوجود می آورد که متاسفانه این کارگاه سنبلیک به صورت فیزیکی و در یکماه از سال عمده می شود و از حالت تراپی و دائمی خارج شده و مسخ شده است . در حج ” عبادت ” محور است که عبارتست از تلاش ، سعی و کوشش فرد در تمام ابعاد ذهنی ، روانی ، جسمی ، فکری و عملی جهت اتصال تا مجموعه شا کله اش به یک تمرین عادت یافته و مبنای ادامه مستمر در زندگی او شود . این عبادت در اجتماع به صورت منظم صورت می گیرد و لذا حج را می توان در سه واژه ” اتصال، انتظام و اجتماع ” خلاصه کرد .” اتصال ” از جنبه درونی به یگانگی جهان هستی ، ” اجتماع ” به معنای محو فردیت و دیدن سایرین با همه تفاوتها و تنوعات و حتی دیدن حیوانات و زیست محیط اطراف و ” انتظام ” به عنوان قالب و شکل عبادت متناسب جغرافیایی زیست محیط در هر دوره می باشد و لذا حج متناسب به یک مکان و یک زمان از سال نیست و همیشگی و جاودان است . زیبایی حج در ریزش وابستگی ها و همزیستی صلح آمیز زنان و مردان در کنار هم با همه تفاوتها و امکانات در قالب یکپارچه سفید بدون برتری جویی می باشد که از قله رفیع عرفه به خود آگاهی می رسد و در رود خانه مشعر و منی وابستگی ها را از خود می رهاند و به طواف عاشقانه جمعی دایره وار حول یگانگی می پردازد .
این مسیر یک ابراهیم عاشق می سازد که در این سوره قرآن مبنای آنرا داشتن ” قلب سلیم ” (6) می داند . قلب پاک زمینه دریافت بهتر خالص سازی است . در اثر روند رشد یابنده از مرحله استدلالی به مرحله اتصال عاشقانه قرآن با زبان اسطوره به تمثیل فرآیند قرب و اتصال با استفاده از شرایط زیست محیطی زمانه که پدیده ” قربانی ” است می پردازد که قالب زبان اسطوره قابل تعمیم و بازسازی به قالبهای متفاوت در شرایط مختلف است (7). گفتمان ابراهیم – اسماعیل (8) که توسط ابراهیم با قلب سلیم و اسماعیل با صفت حلیم (9) در قالب ” قربانی” جهت فهم مردم زمانه بیان میشود حاکی از درک و اتصال دو طرف و تمرین حذف وابستگی مهم ابراهیم از فرزند است و قرآن آنرا یک امتحان بزرگ می داند (10) کشتن وابستگی عمیق به فرزند را ذبحی عظیم تشبیه می کند . (11)
مواضع
در برابر تبین نظام جهان هستی ، حق بودن آنها و روش دریافت آن جریان تکذیب قرار دارد و این نیز یک فرآیند دائمی و همیشگی است و تعامل آیندو باعث شوندگی و نوشدگی ، تغییر انسان و رشد خواهد شد .
ریشه تکذیب استکبار است (12) که با اتهام سحر (13) و شاعر مجنون خواندن پیامبر (14) آغاز می شود و به تمسخر (15) همراه میشود .
در نتیجه گیری فرازها و انتهایی سوره به حالات این دو جریان می پردازد که جریان توحید به سر خوشی و لذت و جریان تکذیب به رنج و سختی و دردسر می رسد .
سوره ص: روش پاکسازی جسم ، فکر و روان
در این سوره مجدد به ذکر و یاد آوری مبانی و روش خالص سازی می پردازد و منظور از یاد آوری فرایند ” اواب ” درک نواقص و خطا ها و در عمل ( توبه ) ، ارزیابی و اصلاح فوری آن است که برای همه انسانها می باشد .
در شروع سوره مجدداً یگانگی و وحدانیت جهت نظام جهان هستی و حق بودن آن می نماید (16)و در مقابل این یاد آوری به جریان تکذیب توسعه جهان هستی و حق بودن آن می کند و علت آنرا استکبار می داند (17) و در سلسله آیاتی(18)ریشه ساختاری آنرا نحوه خلقت بشر
می داند که دارای ابعاد ذهن – روان و وجوه دنی – عالی است و در تعامل بین ساختار گرائی – اراده گرائی قرار دارد .
ماحصل دستاوردهای گروهی که به توسعه آهنگ جهان هستی و حق بودن آن اذهان دارد و دائماً آنرا یاد آوری می کند و گروهی که به تکذیب آن می پردازد را در سلسله آیاتی به حالات سر خوشی و لذت حاصل از عمل و یا حالات عذاب تشبیه می کند (19) و چون جریانات به صورت شبکه ای عمل می کنند این حالات سر خوشی و عذاب به صورت هم افزایی توسعه پیدا می کند (20)
روش خالص سازی
در این سوره مجموعه روش پاکسازی را بصورت جامع در ابعاد جسم ، فکر و روان بیان می کند .
در ابتدا به مثالهای تاریخی در مورد داود ، سلیمان و ایوب می پردازد (21) که با جملات ” و اذکر عبدنا ….” و ” انه اواب ” همراه است و خطاب ” عبد ” به آنها به منظور تلاش و سعی همیشگی همه انسانها ی مصلح جهت پاکسازی است و فرقی بین پیامبران و سایر انسانها نیست . بعلاوه در فرآیند پاکسازی به امکان خطا پذیری پیامبران می پردازد که یک ضرورت جهت حاکمیت اراده گرائی و رشد است ( 22).
دریافت انسانها که دائماً به صورت بازنمایی در ذهن در می آید و در ذهن با تجزیه ، تحلیل ، تعمیم ، قیاس ، استنباط و ترکیب به صورت بازتاب رخداد ها متجلی می گردد و تعبیر و تاویل و تفسیر شکل می گیرد همواره با نقص ، خطا و امکان اصلاح همراه است و این فرآیند مختص همه انسانها است . بکار گیری واژه” فتناه ” برای داود و سلیمان و واژه ” البلوا ” برای ابراهیم گویای این امر است
در یاد آوری روش پاکسازی فکر – روان به فرآیند توبه در قالب ” اواب ” که به معنای دائماً توبه کردن و رجوع کردن با اراده و اختیار و ارزیابی و اصلاح است می پردازد . این فرآیند به صورت یک مدل پاکسازی و خالص سازی در برداشتی از سوره سبا آمده است (23).
در اینجا یک عامل دیگر جهت پاکسازی طرح می شود که به صورت یک مجموعه در این سوره کنار هم آمده است . ذکر مسئله داود یا سلیمان و یا ایوب به صورت مجزا یا دو به دو در سوره های دیگر در ابعاد مختلف تاریخی آمده است پس یاد آوری آن به صورت یک مدل پاکسازی در یک مجموعه در این سوره حاکی از ارتباط پاکسازی بین جسم ، فکر و روان است (24) .
پاکسازی جسم اثر در فکر و روان دارد و گیرندگی و دریافت را بهتر و عمیق تر می کند . فکر و روان خالص در بدن ناخالص نمی تواند به فهم رشد یابنده تر نائل آید فکر سالم در بدن سالم و بدن سالم در فکر سالم است .
اگر چه این مجموعه پاکسازی با هم و توامان باید صورت گیرد ولی بنظر می رسد که پاکسازی جسم مرحله اولیه تری دارد ولی در قرآن پس از پاکسازی فکر و روان در داستان داود و سلیمان سپس به داستان ایوب پرداخته است .
بعلاوه خطاهای داود و سلیمان در دوران توسعه کشور داری به همراه فرآیند ” اواب ” بوده است و سریعاً درک و اصلاح می کردند . شرایط توسعه امکان بروز اختلافات در جامعه را بروز می داده است و لذا نیاز به داوری و حکم بوده است که داود را دچار خطا می کند . حکمت و فصل الخطاب (25) ضرورت علم و داوری را می رساند . سلیمان نیز در اوج قدرت به غرور نفس دچار می شود (26) و هر دو سریعاً با ” انابه ” و ” اواب ” به اصلاح می پردازند . ولی ایوب د رتعامل قوم خود مایوس می شود و آنها را ترک می کند و به یک دوره پاکسازی می پردازد تا به قوم برگردد (27) .
پاکسازی جسمانی ایوب با حرکت سریع ( ارکض ) ، شستشو (مغتسل) و آشامیدن آب سرد ( بارد و شراب ) و استفاده از گیاهان (اضغاث) بیان شده است و این پاکسازی باید دائمی باشد و اراده سست نگردد ( و لا تحنث) مجموعه این حرکات آشامیدن و استفاده از گیاهان در دورانهای مختلف زیست محیطی حالات متفاوتی دارد که انسان باید آنرا فهم و اجرا نماید و محدود به یک شرایط و دوران نباشد .
در سوره بقره در مجموعه آیاتی (28) که به ضرورت روزه (صیام ) می پردازد و علت آنرا ” لعکم تشکرون ، یرشدون و یتقون ” می داند که جنبه فکری – روانی دارد . در آیات ما قبل آن به پدیده خوراک طیبه می پردازد و موارد مضر را متناسب آن زمان ذکر می کند .(29)
سوره زمر : پاکسازی همیشگی و تکرار شونده
توسعه با قوت و حکت حق
در دو سوره قبلی تاکید روی حق بودن جهان هستی داشت و در این سوره سه نکته اساسی در اینمورد را با سبک دیگری بیان می کند .
اول اینکه این حق بودن با قوت و حکمت توسعه می یابد – که با واژه تنزیل که تدریج را می رساند بیان می کند (30).
دوم اینکه خالص سازی باید در راستای فوق صورت گیرد (31) .
و سوم اینکه این اتصال باید بدون واسطه باشد و صرفاً جهت قرب و نزدیکی به نظام هستی باشد . (32)
نقش انسان
در این سه سوره اساساً محور انسان است و سعی و تلاشها ، ارزیابی ها و اصلاحات همگی توسط انسان صورت می گیرد (33)
در این سوره واژه” علم” به تعدد بکار رفته است (34) که نوعی اصالت دادن به انسان است .
نقش اساسی انسان با واژه ” اولوالباب ” آمده است (35) که ویژگیهای علم و تقوی را توامان دارد . انسان برای دریافت عمیق نیاز به علم و تقوی با هم را دارد وگرنه منجر به خالص سازی نمی شود . واژه های ” مخلصین له الدین ” و ” مومنین ، محسنین و متقین ” نیز در همین است آمده اند .
تکرار شوندگی و همیشگی بودن خالص سازی
همان طور که در امور طبیعی زایش ، ریزش و رویش مستمر وجود دارد و تکثیر و توسعه یک امر همیشگی و جاودان است در امور انسانی نیز این فرآیند به صورت دائمی و تکرار شونده ادامه دارد ولی نقش انسان و اراده گرائی در آن محور است .در این سوره امنیت بسزاو روشنی برای این تکرار شوندگی قائل است و ساختار و ماهیت انسان بنحوی است که طی راه شدن ، و شوندگی محور است .
در فراز اول سوره که اشاره به توسعه و حق بودن آن در جهان هستی داشت با مثال طبیعی و انسانی این فرآیند را مدل بندی کرد .در مورد انسانها تاکید دارد که این توسعه به وسیله اصل زوجیت شتاب
میگیرد و به صورت نوشوندگیهای دائمی و تکراری متجلی می شود (36) . در یکی از آیات محوری این سوره (37) این همیشگی و تکرار شوندگی امور و خالص سازی را بخوبی ترسیم می کند .
واژه ” حدیث” به معنای امور تازه و نو است و ” کتاب ” در اینجا امور جهان هستی و قوانین آن است که به صورت ” متشابه ” و ” مثانی ” نازل میشود . جهان حالتهای مستمر بوده که در تعامل با سایر پدیده ها و حالتها شوندگی و نوشوندگی را شکل می دهد و این فرآیند دارای ثبات است و از این نظر ” محکم هستند ” . در ضمن این جهان در حال توسعه ، تنوع ، تفضیل و سازمان یافتگی مستمر است و این حالات را به صورت مجموعه ” کتاب ” می گوید . توسعه جهان دارای ماهیت تکرار شوندگی است و همیشه در حال انجام شدن است و تغیر و شوندگی جزء ذات آن است و این را ” متشابه ” می گوید . این ” محکم و متشابه ” را قرآن برای کلیت ویژگی خود بیان کرده است که کلیت آن هم محکم و هم متشابه است (38) و از طرف دیگر بعضی آیات قرآن محکم و بعضی دیگر متشابه هستند (39)
واژه “مثانی ” از ریشه ” ثنی ” به آنچه دوباره یا بارها برگشت می کند اطلاق می شود و به عبارت دیگر به معنی ” تکرار شوندگی ” می باشد .
لذا ” کتاب متشابها مثانی ” بیان حالات مختلف توسعه جهان به صورت نو شونده و تکرار شونده می باشد که همیشه یک مطلب تازه ایجاد می کند ( حدیث) و افرادیکه شرح صدر دارند آنها را بهتر دریافت می کنند و ضمن درک و دریافت حالت خشوع پیدا می کنند (40)
لذا فرآیند خالص سازی نیز دارای حالات نو شوندگی و تکرار شوندگی دارد و این امر همیشگی است .
خلوص و پاکسازی در امور زندگی
مجموعه آیاتی در این سوره تاکید روی انجام امور به نحوه حسنه و احسن دارد (41) زیرا در تعامل با خود و سایرین باعث رشد و نو شوندگی می شود . اساساً اعمال حسنه باعث پاک شدن سیئات می شود در قرآن آیات زیادی آمده است که تاکید دارد برای از بین رفتن بدیها باید آنها را با خوبیها پاک کرد (42) . همانطور که چرک با مواد تمیز کننده پاک می شود اعمال بد نیز با اعمال خوب پاک می شود . آیه ” ان الحسنات یذهبین السئیات ذلک ذکری للذاکرین ” گویای روشن این روش است (43). در این راه هیچوقت نباید نا امید شد زیرا مجموعه اعمال انسان ماحصل میزان فهم و جغرافیای زیست محیطی ممکنات او می باشد و اگر همواره با ارزیابی و اصلاح همراه باشد بی شک به پاکسازی و خلوص می انجامد (44).
زیر بنای این پاکسازی علم و شرح صدر است و نباید قلب سخت داشت (45) تا با کمک علم دریافت و فهم بیشترو عمیق تری صورت گیرد . کسانیکه این فرآیند را تکذیب می کنند دارای حالات استکباری هستند (46) .
هدایت
قران هدف خود را هدایت قرار داده است که با انواع کلمات آنرا بیان کرده است . هدایت راهنمایی امور و پدیده ها به سوی نوشوندگی است که به صورت عام در مورد پدیده ها و به صورت خاص در مورد انسانها با کسب توانایی و صلاحیت جهت دریافت های بیشتر و عمیق تر و طی مراحل عروج است صورت می گیرد .
ویژگیهای هدایت
در این سوره ویژگیهای زیر را برای هدایت طرح کرده است “
1-اتصال جهان هستی و خالص شدن از طریق واسطه صورت نمی گیرد و لذا هدایت محقق نمی شود (47).
2-هدایت با آزادی فکر و پذیرش دیگری به صورت استماع اقوال مختلف و تبعیت از بهترین آنها می باشد (48) .
3-هدایت بدون اکراه و اجبار است (50)
4-تقوی موجب هدایت می شود (51)
در برابر هدایت به بررسی ضلالت پرداخته است (52).
ایجاد امید واری
ماهیت ساختاری انسان به گونه ای است که برای شدن و شوندگی باید با اراده فکر و عمل کند و هر حرکتی در شرایط زیست محیطی ممکنات خود ارزیابی می شود و همواره امکان خطا و نقص به صورت جزئی یا عمده وجود دارد .
در آیه 32 تا 35 می گوید بدترین اعمال محسنین قابل پاک شدن است زیرا فرد محسن با خود و دیگران صادق است و جهت گیری توحیدی دارد لذا توانایی درک خطا و اصلاح را دارد .
در مورد انسان آنچه مهم است در مسیر بودن با حفظ جهت اتصال است که قطعاً منجر به شوندگی می شود می باشد . طی راه یک تراپی است نه صرف اینکه به هر طریقی به هدف رسید (53).
خلاصه فشرده
پس به صورت محوری و خلاصه سوره صافات به
-توسعه حالات در جهان
-حق بودن آن
-جهت گیری و تطابق با توسعه (صراط المستقیم )
و سوره ص به
-پاکسازی جسم ، فکر و روان
و سوره زمر به
– -توبه ، تسلیم
-تکرار شوندگی همیشگی پاکسازی
می پردازد که با محور انسان به حفظ دستاوردهای انسانی – تاریخی اشاره دارد .
پاورقی
1-آیه 31 سوره صافات
2-آیات 13 و 15 سوره صافات
3-آیه 15 و 36 سوره صافات
4-آیه 35 سوره صافات
5-آیه 117و 118سوره صافات
6-آیه 84 سوره صافات
7-به برداشتی سوره عنکبوت از نویسنده در سایت ملی مذهبی قسمت اندیشه ، مقاله از” ساختارگرائی تا اراده گرائی ” قسمت زبان اسطوره مراجعه شود .
8آیات 100تا 110 سوره صافات
9-آیه 101 سوره صافات . حلیم به معنای تعمق رفتاری با تفکر مناسب و واکنش همه جانبه است .
10-آیه 106 سوره صافات
11-آیه 107سوره صافات
12-آیه 15 سوره صافات
13-آیه 35 سوره صافات
14-آیه 36 سوره صافات
15-آیه 12 و 14 سوره صافات
16-آیه 5،65،84 سوره ص
17-آیه 74سوره ص
18-آیات 71 تا 77 سوره ص
19-آیات 4،9 تا 61 سوره ص
20-آیات 54 و 61 (ان هذا لرزقنا ما له من نفاد هذا فزده عذابا …) سوره ص
21-آیات 17 تا 44 سوره ص
22-ضرورت قرائت کاملتر از عصمت وجود دارد .
23-به فرآیند ” توبه ، اواب ، انابه و منیت در سوره سبا، مقاله نویسنده ، سایت ملی – مذهبی ، مقاله برداشتی از سوره های سبا ، فاطر و یس مراجعه شود .
24-به کتاب ” پاکسازی جسم ، فکر و روان ” ، حسن پویا ، چا پ شریف ، 1392مراجعه شود
25-آیه 20 سوره ص
26-آیات 31 تا 33 سوره ص
27-آیات 41 تا 44 سوره ص
28-آیات 182 تا 186 و آیات 172 تا 173 سوره بقره .
29-به پدیده “حرام و حلال ” از نویسنده در برداشتی از سوره انعام و مائده و منبع 24 رجوع شود .
30-آیات 1، 2و 41 سوره زمر
31-آیه 3 سوره زمر
32-آیه 3و 43 سوره زمر
33-آیات 10،41،50،70 سوره زمر
34-آیات 7، 9،26،29،39،49،70 سوره زمر
35-آیات 9،21 سوره زمر
36-آیه 6 سوره زمر
37-آیه 23 سوره زمر
38-کتاب احکمت ثم فصلت و آیه 23 سوره زمر
39-این قسمت در ذیل آیه 7 سوره آل عمران خواهد آمد
40-آیه 22 و 23 سوره زمر
41-آیات 10،18،34،55 سوره زمر
42-ایه 114 هود همچنین به منبع 24 مراجعه شود .
43-آیه 53 سوره زمر
44-آیه 22 سوره زمر
45-آیه 59 سوره زمر
46-آیه 3 سوره زمر
47-آیه 17 سوره زمر
48-آیه 41 سوره زمر
49-آیه 57 سوره زمر
50-ایات 3، 17، 18، 23،36،37،57، وره زمر
51-در حالت عام اگر فرد در مسیر شدن و جهت اتصال نباشد خطاهای بزرگ باعث پاکسازی نمیشود (آیه 37 سوره شعری)
یات 9،21 سوره زمر
آیات 9آ