پیشگفتار
در سوره های حجر تا زمر به محورهای زیر پرداخته شد(1):
1-به سوی ساختارگرائی
بررسی نظام متقن جهان در ابعاد مختلف در سوره های حجر ، نحل ، اسراء، کهف، مریم وطه
2-انتقال از ساختارگرائی به اراده گرائی
در سوره های انبیاء ، حج ، مومنون ، نور و فرقان
3- به سوی اراده گرائی
بررسی انسان اراده گرا که دارای قدرت تمیز دهندگی به کمک نظام متقن و تجارب بشری است در سوره های شعراء، نمل و قصص
4-به سوی اراده گرائی تاریخی
بررسی مبانی و حتمیت اراده گرائی تاریخی و روش رهایی از شرک و رسیدن به توحید در سوره های عنکبوت ، روم ، لقمان و سجده
5-روشهای یادآوری و حفظ دستآوردهای انسانی
به فرآیند تکذیب – یاد آوری ، بازگشت به مبانی دستآوردها جهت حفظ آنها و روش دستیابی به احضار در سوره های سباء، فاطر و یس
6-مبانی و روشهای خالص سازی
بررسی مبانی و روشهای دستیابی به خلوص و پاکسازی جهت تکرار شوندگی و بازگشت همیشه جاودان به آن در مراتب عالی تر در سوره های صافات،ص و زمر
به طور چکیده تعامل ساختارگرائی و اراده گرائی در فرآیند تجربه انسانی منجر به تجلی و شکوفایی اراده گرائی شده و در روندتاریخی نقش اراده به حتمیت می رسد و به دستآوردهای انسانی می انجامد که باید با درس گیری از آنها برنامه و روش برای حفظ این دستآوردها داشت . جریان انسان اراده گرای اصلاحی نیاز دائمی به پاکسازی ، خلوص ، تکرار شوندگی این فرآیند و بازگشت همیشه جاودان(2) به آن را دارد .
ولی گفتمان اصلاحی در تعامل با گفتمان انحرافی طرح و متجلی
می شود لذا گفتمان طیف ” توحید-شرک ” به طور همه جانبه در فرد – جمع به صورت مستمر در ادوار مختلف متناسب ممکنات شرایط زیست– محیط در جریان است و تسلط هر گفتمان به شکل گیری مجموعه ای از عوامل حرکتهای اجتماعی دارد .
روند گفتمان اصلاحی – انحرافی می تواند به مجادله برسد که در سوره های حوامیم ( مومن ، فصلت ، شوری ، زخرف، دخان،جاثیه و احقاف) بررسی خواهد شد و یا در اثر درس گیری و ترویج سامانه دانائی بشری به گفتمان اصلاحی در مراتب عالی تر در ساختار های مدنی و نهادهای اجتماعی تجلی گردد .
مقدمه
همانطور که در مقاله ” دیرینه و تبار شناسی سوره های حوامیم ” (3) آمد سوره های حوامیم دارای مشترکاتی هستند ولی این مشترکات در دوران و شرایط مختلف به نحوه های مختلف متجلی می شوند . حالت مجادله در فضاهای گفتمانی متفاوتی بروز پیدا می کند و نحوه برخورد با آن نیز متناسب شرایط است .
بحث تنزیل ، تدریج ، استمرار ، تلاوت، تفضیل،تفریق، وحی و شوراو حدیث در قالب فعل مضارع در سوره های حوامیم (4) حاکی از بکار گیری روش تبار شناسی در بررسی موضوع محوری طرح شده دارد .
لذا آوردن واژه ” کتاب” با محوریت ” حکمت ” و ” رحمت ” در این سوره ها حاکی از قرآن به مفهوم خواندنی ، تاریخی شدن و دستآوردهای تجربی در اثر توسعه در پرتو نظام متقن دارد . در این سوره ها طیف گفتمان متناسب نوع مجادله به گروهها با اسامی متفاوتی بیان می شود و به ویژگیهای فردی و اجتماعی آنها می پردازد. و روش برخورد در مجادله ها را بیان می کند و به عنوان درس آموزی به پیامبر (شرایط روز) پرورش می دهد تا نقش اصلاحی خود راانجام دهد .
مبانی مجادله
تنزیل کتاب (5) ، تفضیل آیات (6) ، کذلک یوحی الیک(7)، کتاب مبین، قرآن واضح جهت تعقل(8) ، تفریق از مجموعه حکیم(9) تنزیل کتاب و توسعه آن (10) به همراه واژه های ” حکمت” ، ” رحمت ” و رحمت خاص ” رحیم ” حاکی از فرآیند زایش ، رویش و ریزش نعمتهای جهان هستی در اثر تعاملات پدیده ها و انسانها در شرایط زیست– محیط ممکنات است (11).
این یک حالت ضروری، استمراری و حق است (12) ( نظام متقن ) و انسانها به میزان ” تعامل ” ساختار – اراده ” در شکل گیری آن نقش دارند و گفتمانهای متفاوتی می سازند .
پس توسعه جهان هستی و تعامل انسانها با آن اجتناب ناپذیر است و افراد قرائت های مختلفی از این تعاملها دارند و نظامها ی گفتمانهای متفاوتی را می آفریند که همگی ضرورت دارند که یا در جهت و سازگاری با نظام متقن یا گفتمان اصلاحی ، توحیدی و حق و یا در جهت گفتمان انحرافی ، شرک و باطل است . گفتمان توحید – شرک در سراسر قرآن و تاریخ انسان یک ضرورت است و هیچکدام به تنهایی تولید نمی شوند .
نحوه تعامل این گفتمانها در دورانهای مختلف تاریخی بستگی به سامانه دانایی و میزان پاکی و خلوص انسانها دارد(13) و از نظرتاریخ اندیشه روندی از خشونت به اصلاح را به طور کلی در همه ابعاد طی کرده است . نحوه گفتمان ، مسئله رهبری فردی یا جمعی ، میزان مشارکت مردم در قدرت ، میزان توسعه ساختارهای مدنی ، میزان رشد حقوق شهروندی ، نحوه رفتار با مجرمین و روشهای محاکمه ، تنبیه ، مراقبه و اصلاح ، نحوه تعامل، با زنان و امورجنسیتی و بسیاری از امور اجتماعی دیگرگویای ضرورت بروز و توسعه گفتمانهای مختلف است .
این گفتمانهااز حالت دستوری به مشورتی ، خشونتی به اصلاحی،فردی به نهادی،کاریزمایی به خرد جمعی، انحصاری به جمعی، تک گفتمانهای به تنوع گفتمانی، تشابهات به تنوعات، جامعه تک صدایی به چند صدایی و بسیاری دیگر میل کرده است و این یک حق و ضرورت است و دائما در جریان است . نحوه درک و تعامل با مجادله و روش برخورد با آن بسیار مهم است و در این سوره به مبانی آن در قالب گفتمانهای متفاوت با مثالهای تاریخی از دوران موسی می پردازد . بررسی موضوع سوره هابه کتاب بدون در نظر گیری توسعه، بررسی واژه ها به صورت دیرینه شناسی، عدم در نظر گیری شرایط و دورانهای مختلف پس از نزول ، بررسی تعامل حق – باطل یا مومن – کافر بدون در نظر گیری روند تاریخی ، نحوه شکل گیری مجادله و روش برخورد با آن و بدون روش تبار شناسانه به تقلیل و محدود کردن متن (قرآن)به یک شرایط خاص و برداشت از همان شرایط خاص منجر خواهد شد که باعث درس آموزی و پرورش انسانها نخواهد شد . لذا بررسی تبار شناسانه ” مجادله ” در این سوره ها بسیار حائز اهمیت است . تغییر نام مومن و کافر ، شرایط متفاوت مثالهااز دوران پیامبران،توصیه های متفاوت به پیامبر به عنوان شرایط روز و طرح ویژگیهای متفاوت برای مومن و کافر در سوره های متفاوت حوامیم گویای این امر است .
همچنین باید در برداشت از متن بسیار فراتر از دستور زبان و ادبیات رفت و وارد فضاهای زبان شناسی، گفتمان و ساختار های روایتی شد تا روش تبار شناسی به خوبی محقق گردد .
واژه های مجادله
در این سوره از واژه های متفاوتی برای طرح و تعامل گفتمان مومن – کافر ( اصلاحی- انحرافی، توحیدی- شرک ) بشرح زیر استفاده کرده است :
1-مجادله(14)
این مجادلات در سطوح و موضوعات مختلفی صورت گرفته است . مجادله در آیات و نشانه های قابل بررسی و مشاهده (15) ، مجادله در تجارب و دستآوردهای بشری(16) ، مجادله در آیات و نشانه ها بدون دلیل (17) و مجادله در آیات و نشانه هاو انحراف از آنهاگویای این واقعیت است .
2-لمقت (18)
واژه ” مقت” به معنای خشم که ترکیبی از کفر و کبر است می باشد . در گفتمان اصلاحی- انحرافی وقتی آیات و نشانه هاعرضه می شود کافر یا درک نمی کند و یا بنا به دلایلی نمی خواهد درک کند و لذا خشم خود را بروز می دهد و به مجادله می پردازدو در این فرآیند دلیل و برهان ندارد . در صورتیکه گفتمان دیگر دلیل دارد (19) و تعامل گفتمانها به صورت تعامل دلیلها است که نشانه نقش اراده انسانها در دریافت مسائل و ضرورتها می باشد .
به غیر از واژه های گویای مجادله ، گفتمانهای متفاوتی نیز در سوره مطرح می شود که فضای مجادله و روش برخورد را بیان می کند .
نام سوره :
در دو آیه واژه ” مومن ” آمده است (20)
1-مومن به عنوان ویژگی
در یک آیه واژه ” مومن ” جهت بیان ویژگی مومنان آمده است (21)و در آیات دیگر نیز این ویژگیها را بسط داده است .
در سوره دو طیف گفتمانی که مجادله می کنند را ” مومن – کافر می نامد و ویژگیهای آنها را بیان می کند زیراهر گفتمان نیاز به ” دیگری ” دارد و تولید آن به تنهایی و در تنهایی صورت نمی گیرد .
2-مومن به عنوان یک فرد
در آیه دیگری (22)واژه ” مومن ” به عنوان یک فرد آمده است . در فضاو شرایط گفتمانی موسی با فرعون شرایط حادی بوجود می آید که فرعون گفتمان اصلاحی را بر نمی تابد و احساس خطر از آینده می کند و لذا پیشنهاد حذف و قتل موسی را می دهد (23) از طرف دیگر موسی بعلت سابقه قتل یک قبطی در جوانی در یک جدال به نفع بنی اسرائیل شرکت داشته است و لذا فضا برای ارائه گفتمان برای موسی فراهم نبوده و یا لازم نبوده است . در این شرایط یک مومن به عنوان منجی فضا را می شکافد و گفتمان اصلاحی را بدست می گیرد .
قرآن از اینکه فرد مومن چه کسی بوده و بعد از گفتمان با فرعون و قوم بنی اسرائیل چه سر نوشتی پیدا کرده است حرفی به میان نیاورده است . لذا می توان گفت که این نقش را باید برای همه مومنان در نظر داشت و اگر رهبری جریان اصلاحی امکان تعامل نداشت وظیفه سایر مصلحین است که وارد دیالوگ شده و خطر کنند و اینکه چه سرنوشتی پیدا کنند نباید هراسید .
لذا نام سوره بیانگر نقشی است که در گفتمان مجادله برای فرد ” مومن” با ویژگیهایی که قایل شده است تا اراده گرایی تاریخی تداوم پیدا کند . نکته مهم دیگر این است که نام سوره به گروه مقابل داده نشده است زیرا سوره قصد دارد مبانی مجادله و روش برخورداصلاحی را به مومنان آموزش دهد . در حقیقت سوره مومن نقش و بازیگری هر فرد جریان اصلاحی را در گفتمانها جلوه می دهد که این نقش در روال تاریخی می تواند از رهبری فرد به رهبری جمعی و یا خرد جمعی در نهادهای مدنی به صورت مشارکتی تبلور پیدا کند .
نکته جالب دیگر این است که نام سوره ” مجادله ” گذاره نشده است و در قرآن سوره دیگری به این نام وجود دارد(24). در آن سوره فضای گفتمانی شیکه ای از مسایل خانوادگی نجواگری کسانیکه نزدیک به رهبر بوده و از پدیده نجوا دنبال سوء استفاده از قدرت هستند بررسی می شود که افراد داخل گفتمان اصلاحی و افراد خارج از گفتمان اصلاحی به نحوه های متفاوتی از این پدیده استفاده می کنند و راه حلهای متفاوتی برای ان ارائه می شود .
ولی در سوره فعلی برگزیدن نام ” مومن ” بسیار با تبار شناسی مجادله و روش تعامل با آن در ارتباط است و عدم در نظر گیری این فضاها تقلیل و تنزل دربرداشت قرآن است
ویژگیهای مومن
مومنی که باید گفتمان اصلاحی را به پیش ببرد قطعاً رسالت مهمی دارد و باید دارای ویژگیهای مهمی باشد و لذا واژه مومن و مشتقات آن 17 بار در این سوره آمده است (25).
به غیر از ویژگیهای عام مومن باید دارای ویژگیهای خاصی نیز باشد که بتواند در فرآیند گفتمانها مبانی مجادله را فهم و روش تعامل و برخورد با آن را طراحی کند .
در آیات اولیه سوره ویژگیهای مهم مومن را بیان می کند :
1-غافرالذنب و قابل التوب (26)
” ذنب” به معنای دنباله و دم است و عموماً به معنای خطاهای دنباله دار است که کنایه از استمرار دارد . پس همه افراد در فرآیند پاکسازی باید خطاهای مستمر خود را درک کنند و اصلاح نمایند وگرنه دچار انحراف و عواقب آن خواهند شد( شدید العقاب)
2-عدم مجادله در آیات (27)
مومن در آیات و نشانه های جهان هستی مجادله نمی کند . یعنی آنها را فهم و درک می کند و خود را با آن هماهنگ می سازد(حکمت)
3-عدم فریب ظواهر سلطه(28)
جریان سلطه با کارگیری امکانات مختلف در ابعاد معرفت ، قدرت و ثروت به کنترل همه امور مردم می پردازد و این امر نباید مومنان را فریب دهد .
4-درک ضرورت و حق بودن نظام متقن(29)
مومن فرآیند توسعه جهان هستی را درک و با آن هماهنگ است و آنرا حق می داند .
5-مکانیزم دریافت رحمت (30)
مومن با فرآیند بازنگری مستمر(توبه) ، تلاش به پاکسازی ( استغفار) و هماهنگی با جهان هستی ( اتبعواسبیلک)
به فهم و پاکسازی دائمی می پردازد و توانایی دریافت رحمت را دائماً توسعه می دهد .
نعمت ها و رحمت های جهان هستی دائماً در حال زایش ، رویش و ریزش هستند (رزق) و کسانیکه ظرفیت خود را همیشه ارتقاء می دهند (منیب) امکان دریافت بیشتری دارند (31)
6-عمل و رفتار انسان
ملاک مومن بودن عمل اصلاحی است و دریافتها و اکتسابات به صورت تصاعدی افزایش می یابد (32) لذا کسب رزق طیب از برکات است (32) و ضرورت دارد هماهنگ با جهان هستی ( حمد) بوده و در ان جهت حرکت نماید ( تسلیم ) .
7- خواستن
انسان جهت رشد و توسعه باید دارای خواست باشد و خواستن در اثر فهم حاصل می شود . این خواست باید برای رشد خود و هماهنگ با جهان هستی باشد که قرآن آنرا دعا می خواند(34) و برای این دعا باید تلاش نماید (عبادت 35).
ویژگیهای کافر
1-کفر
کافران در برابر عرضه گفتمان توحید بدون دلیل به انکاری می پردازند که می تواند در اثر عدم درک باشد و یا دارای منافعی باشند که به خطر می افتد . (36)
2-کبر و استکبار
یکی از عوامل اصلی کفر ، کبر است ” خود بینی ” مانع از دیدن ” دیگری ” می شود . کبر باعث می شود افراد و ویژگیهای سایرین را نبیند و تمجید نکند(37) .
3- تکذیب بینات
عدم درک و فهم کبر مقدمه تکذیب بینه هاست و تلقی تکذیب در رفتار به استهزاء می انجامد.(38).
4-ضلالت
در مقابل تسلیم مومن ، کافر مسیر انحراف را می پیماید(39)
5-ظلم و عذاب
در فرآیند تکذیب و وارد شدن به گفتمان انحرافی کافر از دریافت ضرورتها و مسیر حق جدا می شود و هماهنگ و تسلیم جهان هستی نمی شود و لذا شروع به صدمه زدن به انسانها و پدیده ها می کند که تجاوز به حقوق آنهاست (40) و این نتیجه اکتسابات خود است که قرآن با واژه حاد ” مقت” آنرا آورده است (41)
سامانه دانایی
برای اینکه مومن با میژگیهای خاص خود گفتمان مجادله را با روش اصلاحی پیش ببرد نیاز به ابزار شناخت دارد که در اینجا به مواردی ار آن می پردازد :
1-علم و عقل
برای بررسی آیه ها و نشانه ها و بینات نیاز به علم و درک ارتباط بین آنها ، بازنمایی آنها در ذهن و بازتاب آنها در اجتماع نیاز به فرآیندی است که به آن عقل می گو یند (42) .
2- دلیل
در تعامل گفتمانهای مجادله ای نیاز به دلیل و برهان است (43)
3- دید باز و بصیرت
برای دریافت امور ، بازنگری، اصلاح دائمی و درک تغییر نیاز به دید باز ( عمی)و بیش درک فرآیندها ( بصیرت ) و عمل به آنها می باشد (44)
4- اکتسابات
ملاک اینکه دریافتها ملکه رفتاری انسان شود یک فرآیند شدن و تراپی را باید طی کرد ( اکتساب) و این کار با محوریت انسان صورت می گیرد و در این سوره بسیار عمده شده است و رهبری آن به دست ” مومن ” سپرده شده است . (45)
گفتمانهای مجادله و روش یرخورد
فضاهای گفتمانی ابزارهای خوبی جهت شناخت مبانی بروز مجادله و روشهای برخورد با آن است . در سوره مومن موارد زیر طرح شده است :
1-گفتمان توحید – شرک
پس از بیان ویژگیهای مومن ، تبین توسعه رحمت و روش پاکسازی مومن جهت کسب آن در آیات 1 تا 7 سوره اشاره به تکذیب و مجادله جریان کافر به صورت تاریخی میکند (46) و در آیات 8 تا 21 وارد گفتمان توحید – شرک می شود . این گفتمان به صورت یک طیف در جوامع و افراد وجود دارد و در روال پاکسازی انسانها همواره رهایی از شرک های مختلف وجود داشته که یک فرآیند دائمی با بازگشت همیشه جاویدان برای اصلاح و ورود به مراتب عالی تر می باشد . در این فرآیند مشاهده و درک پدیده ها و گفتمانها (رزق) و کسب آنها نیاز به فردی ” منیب” دارد(47) و در این فرآیند انسان محور است (48) و این یک سنت همیشگی است (49)
2- گفتمان موسی و فرعون
در آیات 23 تا 27 اشاره کوتاهی به گفتمان موسی و فرعون می کند و جزئیات گفتمان را بیان نمی کند زیرا هدف طرح زمینه هایی است که به مجادله می انجامد .
موسی با نشانه ها و دلایل روشن به سمت فرعون ، هامان و قارون که مجموعه عوامل قدرت ، معرفت و ثروت هستند می رود ولی فرعون او را ساحری دروغگو می نامد . فرعون متوجه می شود که این گفتمان روشن حق حاکمیت او رامتزلزل خواهد کرد لذا پس از مجادله مبادرت به کشتن فرزندان کسانیکه در طیف گفتمان موسی هستند می کند و پیشنهاد به قتل و حذف موسی می دهد . روش برخورد موسی صرفاً بیان این است که به پروردگار پناه می برد و از روش حذف فیزیکی پرهیز می کند .
3-گفتمان مومن آل فرعون با فرعون
در آیات 27 تا 33 فردی مومن از آل فرعون جهت شکستن جو و کاهش فشار و هزینه برای موسی وارد گفتمان میشود .این حرکت نشان می دهد که بطور سمبلیک جهت کاهش فشار به رهبری سایر همراهان نیز باید فعال وارد گفتمان شوند که گویای ضرورت مشارکت مردم در گفتمان توحید – شرک و کسب پاکسازی می باشد .
استدلال فرد مومن بسیار ساده و روشن است که می گوید موسی دلیلهای روشن در تبین آیات و نشانه دارد و پروردگار خود را یکتا می داند ولی شما قصد جان او را دارید . اگر دروغ می گوید خود مسئول آن است و اگر راست می گوید شما باید تجدید نظر کنید . در جواب فرعون جهت توجیه قوم خود می گوید شما صاحب ملک هستید و من به مصلحت و راه درست راهنمایی می کنم و نمی خواهم عاقبت شمامانند سایر اقوام شود و سعی می کند خود را محافظ و پشتوانه قوم خود بیان کند .
وقتی فضای گفتمانی تغییر می کند و فرعون از هارون می خواهد که برج بلندی برای او بسازد تا بالا رود و خدای موسی را ببیند !(50) که کنایه از تمسخر و جواب به دلایل روشنفرد مومن است .
3-گفتمان فرد مومن با قومش
در آیات 38 تا 45 گفتمان بین فرد مومن و بنی اسرائیل است . فرد مومن سعی می کند گرایش به دنیا و مادیات را نفی کند و اصالت را به اکتسابات و عملکرد انسانهابدهد تا فضای گفتمان را تغییر دهد تا موسی نجات یابد ، مردم جرات پیدا کنند و در گفتمان فرعون تزلزل ایجاد شود . فرد مومن سعی دارد وجوه شرک را برای قومش بیان کند و راه را نشان دهد . و پس از برخورد اصلاحی آنها را برای تصمیم به خود وا می گذارد .
لذا قابل ذکر است که روش موسی و فرد مومن اساساًاصلاح و پرهیز از خشونت و برخورد است و توصیه به پیامبر نیز درس گیری ، پاکسازی و پرورش است .
ریشه های انحراف گفتمان کفر
علل ریشه های جریان انحرافی که آنها را به مجادله می کشاند به طور خلاصه به شرح زیر است :
1-دستیابی به قدرت ، معرفت و ثروت ، ایجاد سلطه و جولان در شهر (51)
2-کبر و استکبار(52)
3-اسراف(53)
4-وابستگی به زندگی (54)
وابستگی به هر شکل از درجه آزادی و رهایی انسان می کاهد و لذا میزان دریافت و فهم کم می شود .
توصیه به پیامبر (55)
توصیه به پیامبر که حاکی از پیام به حاضرین هر عصر متناسب شرایط آنهاست به شرح زیر است :
1-صبر
2-استغفار دائمی برای پاکی دائمی و رهایی از آلودگی بطور دائم
3-تسبیح ، حمدو خود سازی
پاورقی و منابع
1-به سایت ” ملی – مذهبی “، قسمت اندیشه ، آخرین نوشته های حسن پویا مرجعه شود .
2-واژه و فرآیندهای توبه ، اواب ، منیب ، انابه
3- به سایت ” ملی – مذهبی ” – قسمت اندیشه ، آخرین نوشتهای حسن پویا مراجعه شود .
4- این حالت در سوره های ” الم ” به حالت انزالی طرح می شود .
5- سوره مومن ، آیه 1
6- سوره فصلت آیه 2
7- سوره شوری آیه 3
8- سوره زخرف ، آیه 2
9- سوره دخان ، آیه 3
10- سوره های جاثیه آیه 2 و احقاف آیه 2
11- سوره مومن ، آیه 7
12- سوره مومن ، آیات 5،6،25،20،55،75،77،78
13- تجلی حکمت و رحمت در کتاب هستی با واژه های خبیر ، بصیر ، سمیع ، علیم ، کبیر ، حمید ، قدیر ، عزیز ، غفار ، شکور ، علی ، عظیم ، رحمان ، رحیم و حکیم که در سوره های حوامیم به صورت دو تایی آمده است گویای این امر است .
14- سوره مومن آیات 4، 5، 35 ، 56 ، 69 ،
15- سوره مومن ، آیه 4
16- سوره مومن ، آیه 5
17- سوره مومن ، آیه 35
18- سوره مومن ، آیه 10 ، 35 ، 56
19- سوره مومن ، آیه 23
20- سوره مومن ، آیات 28 ، 40
21- سوره مومن ، آیه 40
22-سوره مومن ، آیه 28
23- سوره مومن ، آیه 26
24- سوره 58 سوره مجادله
25- سوره مومن ، آیات ، 7 ، 12 ، 25 ، 27 ، 28 ، 30 ، 35 ، 40 ، 51 ، 58 ، 59 ، 84 ، 85
26- سوره مومن ، آیه 3
27- سوره مومن ، آیه 4
28- سوره مومن ، آیه 5
29- سوره مومن ، آیات 2، 5 ، 6
30- سوره مومن ، آیات 7 ، 8 ، 9
31- سوره مومن ، آیه 13
32- سوره مومن ، آیه 40
33- سوره مومن ، آیه 66
34- سوره مومن ، آیات 10 ، 12 ، 14 ، 20، 26 ، 41 ،42 ، 43 ، 49 ،50 ، 60 ، 65 ، 66 ،74 ،
35 – سوره مومن ، آیات 60 ، 66
36- سوره مومن ،آیات 6 ، 10 ، 12 ، 14 ، 22 ، 25 ، 42 ، 50 ، 74 ، 84 ، 85
37- سوره مومن ، آیات 10 ، 12 ، 27 ، 35 ، 47 ، 48 ، 56 ، 57 ، 60 ، 76
38- سوره مومن ، آیات 5 ، 24 ، 28 ، 37 ، 70
39- سوره مومن ، آیات 25 ، 50
40- سوره مومن ، آیات 33 ، 34 ، 74
41- سوره مومن ، آیات 10 ، 35
42- سوره مومن ، آیه 67
43- سوره مومن ، آیات 23 ، 35 ، 56
44- سوره مومن ، آیات 42 ، 58
45- سوره مومن ، آیات 17 ، 39 ، 82
46- سوره مومن ، آیه 5
47- سوره مومن ، آیات 13 ، 14
48- سوره مومن ، آیه 17
49- سوره مومن ، آیه 21
50- سوره مومن ، آیه 35
51- سوره مومن ، آیات 4 ، 24
52- سوره مومن ، آیات 27 ، 35 ، 47 ، 48 ، 60 ، 76
53- سوره مومن ، آیه 43
54- سوره مومن ، آیه 71
55- سوره مومن ، ایه 55