‌برداشتی از سورۀ انشراح

فرآیند شوندگی شخصیت محمد(ص) در تجربه درونی

مقدمه

سوره انشراح پس از سورۀ ضحی آمده است و ترتیب آن از نظر محتوائی مانند سوره‌های مدثر و مزمّل است. در هر دو سوره جنبه‌های بیرونی پاکسازی یا تکوین شخصیت محمد در بعد بیرونی در ابتدا آمده است و سپس به جنبه‌های درونی پرداخته شده است. در سوره‌های مدثّر و مزمّل دراین مورد بحث شد و نهایتاً ذکر شد که رابطه درون- بیرون در پاکسازی یا رشد شخصیت یک رابطه تعاملی با اصل بودن عوامل درونی در پرتو بیرونی است ولی قرآن بنابه عللی این ترتیب را تغییر داده است.

در سوره ضحی چندین نعمت بیرونی و اجتماعی و در سوره انشراح چندین نعمت درونی و فردی را ذکر کرده است ولی نعمت‌های بیرونی و اجتماعی طرح شده در سوره انشراح لازمه‌اش خودسازی و پاکسازی درونی است و در پرتو عوامل فردی و درونی رشد می‌یابد.

اصول و مبانی

قبل از ورود به آیات سوره ضرورت دارد به بعضی اصول و مبانی که در رابطه با محور سوره مطرح است تبیین شود. محور سوره “شرح صدر” است که قرآن چندین بار آنرا ذکر کرده است و با واژه‌های دیگری نظیر صبر، صابرین، توکل، تسبیح، سجده و عبادت آنرا تکمیل کرده است.(1)

انشراح صدر در برابر ضیق صدر است که به‌صورت بی‌صبری، بی‌حوصلگی، یأس و نومیدی، اندوه کشنده، حزن و اندوه و عجله در انسان ظاهر می‌گردد و عموم آیات در این مورد در مراحل عمل اجتماعی بکار رفته است.

الف- شرح صدر

  1. تعریف

توانایی، ظرفیت و پتانسیل درونی جهت درک، فهم، پذیرش و تحمل دیگران، حوادث و مسائل بیرونی است.

شرح صدر به عبارت ساده “میزان ظرفیت تحمل”، “ضریب تحمل” یا مدارا درافراد است.

شرح صدر باید به‌طور نظری تبیین شده و لیکن در نظرگیری و ملحوظ کردن آن “اکتسابی” است و در عمل کسب و جزو رفتار انسان می‌گردد.

بعلاوه این یک امر تدریجی و فرآیندی است و در این فرآیند انسان ساخته میشود و سعه‌صدر پیدا می‌کند.

  • ضرورتها در شرح صدر

  • اکتسابی است و در عمل اجتماعی–اجرایی کسب می‌شود

  • محصول فرآیند تدریجی عمل اجتماعی است

  • مخصوص همه انسانهاست.

  • کارکرد شرح صدر

  • باعث پیگیری در عمل میشود

  • باعث تحمل سختیها و مدارا میشود

  • باعث ایجاد هر‌چه بیشتر شرح صدر می‌شود

شرح صدر صرفاً امر ذهنی نیست و جهت حصول آن و رفتاری کردن آن باید در عمل کسب شود.

2- دستاوردهای شرح صدر

  • سبکباری و آرامش

  • آسان شدن امور

  • بلند آواز شدن نام

  • تحمل و مدارا

ب- مراحل رسیدن به شرح صدر

  1. ضرورت داشتن تحلیل

انسان از خود و شرایط “تحلیلی” دارد ولی تحلیل به ‌تنهایی جهت عمل کافی نیست. بسیاری از تحلیلها مشابه هستند ولی در اجرا و عمل بنحو دیگری اعمال می‌شوند.

  1. ضرورت داشتن مشی و استراتژی

لذا بعد از تحلیل نیاز به “مشی” می‌باشد. مشی طرح و برنامه جهت تحقق اهداف نیاز به شناخت شرایط، اهداف، مسیر، نوع تلقی در رسیدن به اهداف و ابزار و تکنولوژی جهت وصول به اهداف و طی مسیر می‌باشد.

بدون خط مشی تحلیلها، قرائت‌ها و برداشتها عملی نمی‌شوند و مشی‌ها تفاوتها در اجرا و جریانات متفاوت را حتی از نظر رفتاری مشخص می‌کند.

  1. ضرورت تعیین نحوه دستیابی به هدف

در رسیدن به هدف باورهای مختلفی وجود دارد که شامل یک طیف از دستیابی به هرنحو وسیله و راه تا طی کردن ذره‌ذره مسیر با ملحوظ کردن شوندگی  است.

به عبارت دیگر نحوه تلقی در طی مسیر فرآیند رفتاری انسانها را شکل می‌دهد و انسانهای متفاوت پرورش می‌دهد.

 قرآن رسیدن به هدف یا اهداف فیزیکی در نقطه فرضی را به‌تنهایی متصور نیست بلکه هدف را در اصل طی مسیری می‌داند که منجر به فرآیند شوندگی شود و انسان آزاد، وارسته و دوست دار همگان پرورش دهد.

  1. ظرفیت و توانایی

در طی طریق شوندگی در مسیر رسیدن به اهداف باید متناسب شرایط، ظرفیت جامعه، وضعیت مدیریت و رهبری و فرهنگ و باورها حرکت نمایند. تعجیل در دستیابی به اهداف، ایجاد ناراحتی و اندوه، بی‌حوصلگی و غیره که ناشی از حرکت عدم تناسب با واقعیات می‌باشد باعث رشد و شوندگی نخواهد شد. از مهمترین آفات عجله است که افراد را تندرو، کندرو و یا سازش کاری می‌کند.

  1. فرآیندی بودن

حرکت متناسب “تحلیل و خط‌مشی” نیاز به شرح صدر دارد. برداشتن موانع به تدریج یکی پس از دیگری سختی‌ها را آسان و گشاده روحی، سبکباری، بلند آوازه کردن نام و لذت و سرخوشی ایجاد می‌کند و پایه‌ای برای مراحل بعدی می‌شود.

بنابراین شرح صدر یک امر اکتسابی است و در یک فرآیندتراپی بدست می‌آید.

 ج- جایگاه محمّد در شوندگی شخصیت

در سوره ضحی(2) به جایگاه انسان به‌عنوان معرفت‌شناسی، یا انسان به‌عنوان فاعل شناسا(سوژه) و شناسنده و به نقش وی در ایجاد توسعه از طریق شبکه قدرت-معرفت و ساخته شدن اشاره شد.

سپس به نحوه نگرش به وحی ، نگرش پویا به وحی و در نهایت به نقش تکوین شخصیت در فرآیند دریافت‌ها و پاکسازی پرداخته شد.

فرق محمّد با سایر پیام آوران در این بود که پیام او به صورت مجرد، دستوری و حکمی بیان نمی شد بلکه در فرآیند طولانی 23 سال با تناسب به حالات و تکوین شخصیت خود، میان سامانه دانایی و پاکسازی خود، شرایط فرهنگی و اجتماعی دوران جامعه عربستان وحی را زمینی کرد. بنابراین وحی و محمد فرآیند تاریخی پیدا کردند و منجر به جمع‌آوری قرآن به صورت یک مجموعه درآمد و قالب زبان و فرهنگ زمان خود را گرفت.

منظور از زمینی شدن وحی یا فرآیندی بودن آن در رابطه با محمّد و مردم نکات زیر است:

  1. این امور در بستر اجتماع و عمل شکل گرفته است

  2. به صورت تدریجی طی 23 سال دریافت و ارائه شده است.

  3. این محتوا قالب زمان خود را گرفته است و قابلیت تداوم تاریخی دارد و متوقف نمی‌شود.

  4. شخصیت محمّد مانند مردم بوده است ولی بعلت زمینه‌های خاصی قادر به دریافت شده است.

منظور از تداوم تاریخی وحی پس از محمد(خاتمیت) اینستکه در روند تاریخ اندیشه، بشر معمولاً به صورت غریزی و زیر نظر سیستم قبیلگی، پادشاهان یا امپراطوران به صورت فردی مدیریت می‌شده است و امورات است به صورت دستوری، حکم و از بالا به پائین بوده و مردم مجبور به اطاعت با میل یا زور بوده‌اند. رهبران بعضا حالت کاریزما، مردمی یا مستبد داشته‌اند.

در زمان محمّد جایگاه انسان از نظر محتوایی تبیین شد و به صورت یک حلقه هدایت بشر را از حالت غریزه و وحی به دوران عقلانیت عبور داد.

بنابراین وقتی در سوره محمّد خطاب قرار می‌گیرد که ما تو را از فقر، یتیمی و ضلالت رها کردیم، به تو شرح صدر داده، بار سنگین تو را برداشتیم ، تو را سبکبار کردیم ، نامت را بلند آوازه کردیم(گفتمان تو غالب شد) و غیره حاکی از یک رابطه یک‌طرفه نزول آیات و نعمت‌ها و امکانات از یک نقطه مجرد مطلق برای نیست؟

باید نوع نگرش به خدا، قیامت، وحی و روح، دین و انسان، بازخوانی و روشن شود.

جایگاه افراد– و در حالت خاص شخص پیامبر- از نظر سامانه دانایی ومیزان پاک بودن کجاست؟ اگر به انسان به عنوان “فاعل شناسا و شناسنده” نگاه شود و انسان محور قرار گیرد در این صورت نیازی به دین نخواهد بود.

د- مدارا

  1. مقدمه

واژهّ مدارا در دهه اخیر در میان ایرانیان و روشنفکران بخصوص دینی بکار گرفته شده است. مدارا را می‌توان شبیه سعه صدر، تسامح و تساهل یا ضریب تحمل دانست.

  1. تعریف مدارا

به صورت کلی مدارا پذیرش نظرات سایرین می‌باشد. پذیرش نظرات به معنای درست بودن یا حق بودن آنها نیست بلکه همزیستی با سایرین مدنظر است و این یک رفتار و نه صرفاً قبول نظری است.

انسان به صورت ماهو ی نیاز به رابطه برقرار کردن و کنش ارتباطی دارد و این کنش‌ها بانگرش مطلق گرایانه یا کثرت گرایانه تغییر می‌نماید.

3-  ساختار اجرای مدارا

برای اینکه چهارچوبی ارائه و مدون شود که بهتر بتوان مدارا را درک و اجرا کرد موارد زیر تبیین می‌شود:

(1)- آزاد اندیشی

انسان به صورت طبیعی و ساختاری آزاد آفریده شده است و عقل راهنمای عمل اوست و پذیرش دین نیز باید عقلی باشد تا ارزشمند باشد.

بکارگیری عقل نیاز به شرایط آزاد دارد و نباید با نظرات، باورها و عقاید برخورد بخصوص خشونت‌آمیز صورت گیرد.

(2) گفتمان

انسان از “انس” به معنای ارتباط گرفتن با پدیده‌ها و دیگران می‌آید و انسان بدون ارتباط هیچ نیست. واژه “علق” در سوره علق قصد دارد عبور بشر از حالت بیولوژیکی و ورود به مرحله اجتماعی را تبیین نماید.

کنش ارتباطی و تولید گفتمان عامل تعامل و رشد انسان است و انواع کنش‌های ابزاری، ارتباطی و انتقادی در رابطه با امور طبیعی، انسانها و نقد آنها وجود دارد. کنش ارتباطی عمومی حالت خاصی است که جامعه با دولتها رابطه از طریق ساختارهای مدنی رابطه برقرار می‌کند تا استبداد ظاهر نشود و گفتمانها به صورت آزاد اندیشانه تبادل شود.

(3) مدارا

مدارا نیاز به فضای آزاداندیشی، گفتمان و توسعه آن دارد و همزیستی مسالمت آمیز در این فضا امکانپذیر است.

(4) مشروعیت

وجود آزادی و دمکراسی به تنهائی باعث کسب مشروعیت نمی‌شود و شواهد نشان می‌دهد انتخاباتی با اکثریت آرا برگزار شده است ولی مبانی مشروعیت را ندارد.

مشروعیت نیاز به بنیادهای اخلاقی، خردجمعی و حقوق بشر دارد و این امور باید ساختارهای مدنی به صورت قانون درآید.

(5) فرآیندی بودن مدارا

رفتار مدارا یک تربیت و تراپی است و صرف اعتقاد نظری به مدارا کافی برای اجرای آن نیست.

(6) اجزاء ارزشی مدارا

  • بعد نظری

افراد باید ابعاد نظری مدارا را درک و به نظریه اکثریت گرائی باور پیدا کنند.

  • بعد عملی و اجرائی

ارزش مدارا وقتی تحقق پیدا می‌کند که افراد ضمن پذیرش عقاید دیگران با آنها بطور مسالمت‌آمیز زندگی کنند.

  • بعد شاخصی

افراد باید دارای شاخص باشند که قابل دفاع باشد که بوسیله آن بتوان بین اعمال غیرقابل قبول دیگران امّا در خور مدارا با اعمال غیرقابل قبول امّا غیر قابل مدارا تفکیک برقرار کرد و سپس به مدارا پرداخت.

  • بعد سنجش مدارا

سنجش در میان کثرت نظرات می‌تواند میزان “ماندگاری”، “غالبیت گفتمان” از نظر خرد جمعی باشد.

(7)- مدارای جمعی

مدارا در سطوح جمعی یکی از ارکان گفتمان می‌باشد و دارای محورهای زیر است:

  • حق شهروندی یکسان برای همه

  • حق مدیریت شهروندی (مشارکت برای همه)

  • برابری و عدالت در حقوق شهروندی

  • مدیریت شهروندان باید براساس قانون طوری صورت بگیرد که حقوق بعضی نقض نشود، برای عموم قابل پذیرش باشد، یک گروه خاص تسلط نداشته باشند و به صورت کلی قوانین باید به دور از نظامهای فکری، عقیدتی و نظام ارزشی هر گروه باشد.

  • ملاک عادی برابری و عدالت همزیستی مسالمت‌آمیز و به رسمیت شناختن حقوق شهروندی همگان است.

(8)- حق بازخواست عمومی

  • نقش مردم پس از انتخابات باید با مکانیزمهائی مدنظر قرار گیرد و به غیراز رسانه‌ها باید مجاری رسمی و قانونی مدون شود.

(9)- نقش اقلیتها

با رعایت کلیه موارد ذکر شده همواره خطر ملحوظ نشدن اقلیتها بخصوص قومی، دینی، زنان و غیره وجود دارد. اگر دولتها آزادانه و با اکثریت انتخاب شوند و کسب مشروعیت نیز نمایند آیا حقوق اقلیتها ملحوظ خواهد شد؟

برای جاری شدن آزاد گفتمان و اجرای مدارا، امکان دارد اقلیتهائی باشند که امکان تبدیل به اکثریت شدن را نداشته باشند ولی رعایت حقوق آنها لازم است. این حقوق باید به‌صورت ساختاری قانونی شوند، مورد پذیرش و مشروعیت قرار گیرد و اقلیتها در امور مشارکت داده شوند.

حال پس از طرح مبانی اولیه ورود به سوره و در نظرگیری “شرح صدر” که محور سوره است و درست در نظرگرفتن و اجرای آن که باعث توسعه و رواج بسیاری از دستاوردها خواهد شد بسیار آسان خواهد بود.

 

بررسی ایات سوره

در سوره ضحی اشاره به سه نعمت یتیمی، ضلال و فقر شد که با آوا دادن، هدایت و غنی شدن کامل شد.

در سورۀ انشراح به سه نعمت بیرونی شرح صدر، سبکباری و ترفیع نام محمّد اشاره می‌کند.

الم نشرح لک صدرک

“شرح” در لغت به معنای باز کردن می‌باشد و “شرح صدر” به معنای بازشدن و گستردگی سینه است و به‌صورت مجازی به معنای بسط روح و وسعت نظر، صبر و استواری در برابر ناملایمات می‌باشد. نقطه مقابل آن “ضیق صدر” به معنی تنگی سینه می‌باشد و مجازاً به معنای کم‌حوصلگی و افسردگی است.

پیامبر نیز جهت تحقق رسالت خود و تحمل ناملایمات، سختی‌ها و برخورد نااهلان نیاز به صبر و متانت داشت که بایدآنرا به دست می آ ورد.(3)

موسی نیز در فرآیند تحقق رسالت خود بخصوص وقتی به نزد فرعون رفت دعای عمیق شرح صدر درخواست کرد که مقایسه حالات موسی و محمّد جالب توجه است.

موسی خواهان شرح صدر، آسانی امور، شرح لسان، سبک کردن بار سنگین مسئولیت و داشتن کمک و وزیر از نزدیکان خود بود که حاکی از مبادرت به عمل اجتماعی جهت کسب شرح صدر است.

و وضعنا عنک وزرک*الذی انقض ظهرک

“وزر” به معنای بار سنگین، “انقاض ظهر” به معنای شکستن پشت کسی است که صدایش به گوش برسد و معنای مجازی آن آثار سنگینی بار بر انسان است.

“وضع وزر” به معنای از بین بردن آن سنگینی است که محمّد احساس می‌کرده است و آیه عطف است بر آیه “الم نشرح…”

پس از طرح “شرح صدر” در آیه اوّل، نعمت دوّم که سبکبار شدن می‌باشد حاصل می‌شود. یعنی سبکباری محصول و نتیجه کسب شرح صدر است. وقتی فرد توانایی تحمل و مدارا پیدا کرد (شرح صدر) قطعاً در اثر سنگینی مسئولیتها احساس سبکی می‌کند و قادر به حل آنها خواهد شد.

البته شرح صدر به معنی حل تمامی مشکلات نیست بلکه مواردی است که قابل رفع هستند. برای مشکلات غیر قابل حل باید ارتقاء  معنایی اهداف، توکل و بررسی امکانپذیری آنها در مراحل بعدی و آینده است.

“و رفعنا لک ذکرک”

وقتی در اثر شرح صدر بارها برداشته شود باعث رواج، توسعه و غالبیت گفتمان محمّد خواهد شد و در نتیجه نام او بلند آوازه و مطرح خواهد شد(4).

“وانّ مع العسر یسرا*فانّ مع العسر یسرا”

“عسر” به معنی سختی و “یسر” به معنای آسانی است. بعضی مفسرین “فاء” را تفریع گرفته‌اند و گفته‌اند “پس” از هر سختی آسانی است ولی اگر “فاء” فصیحه و تعلیل باشد در بیان علت مطالب پیشین است. پس آیه نمی‌گوید پس از هر سختی آسانی است بلکه می‌گوید با هر سختی آسانی است. یعنی آسانیها از دل دشواریها زاده می‌شوند واین معنا و برداشت با مفهوم شرح صدر بیشتر مطابقت دارد و باعث گشادگی سینه، لذت، سرخوشی و تلاش برای ادامه بوجود خواهد آمد.

“فاذا فرغت فانصب”

“فاذا فرغت” هرگاه فارغ و آسوده شدی

“فانصب” به رنج تن بده، از ریشۀ “نصب” به معنی رنج است.

یعنی خلاصه لحظه‌ای آرام نگیر و همین که از کار خیری آسوده شدی بیکار نباش و کار دیگری را آغاز کن.

“فاء” تفریع است تا از آیات پیشین نتیجه‌گیری کند.

بعضی از مفسرین پس از فراغت و آسوده شدن را به دعا کردن و نماز خواندن آورده‌اند و به فرآیند آیات، شرح صدر، ادبیات عرب، کلمات و ایات و انسان به صورت مجرد و سطحی نظر کرده‌اند. از آنجا که متعلق دو فعل “فرغت” و “فانصب” در متن آیه نیامده است مفهوم آیه وسیع است ولی بعضی از مفسرین معانی محدود و نارسا که بیشتر بعد مصداقی دارد تا بیان مفهوم آورده‌ا‌‌ند.

“و الی ربک فارغب”

“فارغب” به معنای راغب شود، شیفتگی نشان بده

با نگرش تبیین شده و در نظرگیری هدف می‌توان مستمراً به سمت رب حرکت کنی و مشخصات و روش راه در این سوره بیان شد.

 

منابع

 

  1. سوره‌های آیات: سوره حجر آیه 97، سوره هود آیه 22، سوره اعراف آیه 157

  2. برداشتی از سوره ضحی، سایت ملی-مذهبی، تست اندیشه، حسن پویا

  3. سوره حجر آیه 97

  4. سوره احزاب آیه 21 و سوره بقره آیه 143

مطالب مرتبط

انجمن‌ها با ابراز تأسف و محکو‌م‌کردن تجاوزگران،

زنده‌باد به خودمان! رفتاری که این روزهای بعد از حملات به تهران و شهرهای دیگرمان داشتیم، واقعا بهتر و منطقی‌تر از آنی بود که انتظار داشتیم. رفتاری خردمندانه و مدنی و... . رفتاری صمیمی همراه با مهر و صبوری. زنان و مردان از کوچک و بزرگ، در گرو‌ه‌های مجازی درخشیدند و روحیه پرستاری و محبت خود را در مقابل بلای جنگ و تخریب و خون‌ریزی به همه سرایت دادند.

ثبيت و افزايش اين سرمايه ايجاد شده در گروی تغيير رفتار عمومي حاكميت است

اكنون ما در اين مقطع نيازمند افزايش سريع و جدي قدرت ملي خود هستيم كه بسيار فراتر از بحث جنگ‌افزار و توان نظامي است. مجموعه حاكميت بايد با درايت و تدبيري سريع، رويكردي متفاوت نسبت به جامعه را در پيش بگيرد و از اين مسير امتياز تقويت قدرت ملي را براي مقاطع و مخاطرات احتمالي دريافت كند. خلاصه اينكه ما در اين جنگ هم به واسطه فعاليت‌هاي گسترده خيانتكارانه زنگ خطر ادامه رويكرد عمومي فعلي را شنيديم و هم با رفتار متين عامه مردم پيام ضرورت اعتماد و اطمينان به اين جامعه را دريافت کردیم.

شرایط خطیر، نیازمند تصمیم‌های بزرگ است

شرایط خطیر، نیازمند تصمیم‌های بزرگ است و تصمیم‌های بزرگ نیز نیازمند تغییر پارادایم‌ها و نگرش‌ها. با اعلام آتش‌بس و خاتمه موقت د‌رگیری‌ها، لازم است حرکت در مسیر تغییر نگرش و گفتمان، چه در داخل و در نسبت با افراد و جریان‌های وطن‌دوست و چه در خارج و در نسبت با کشورها و نهادهای بین‌المللی معقول و صلح‌طلب آغاز شود.

مطالب پربازدید

مقاله