حسن پویا

شناخت پاکسازی درونی انسان

مقدمه
در مجموعه سوره‌های زیر فرآیند “عروج” انسان به شرح زیر‌شروع ‌شد:
سوره انسان: فرآیند کسب آگاهی و شناخت
سوره علق: شناخت ساختار انسان و توسعه ارتباط
سوره مدثر: شناخت پاکسازی انسان در بُعد بیرونی
سوره مزمل: شناخت پاکسازی انسان در بعد درونی
سوره ضحی: فرآیند شوندگی محمد در تجربه بیرونی
سوره انشراح : فرآیند شوندگی محمد در تجربه درونی
سوره نازعات: روش آزاد شدن انسان از قیود جهت پاکسازی
هدف از طرح این سوره‌ها چند نکته است:
در قرآن محور انسان است.
روند طرح شناخت و پاکسازی انسان در طول 23 سال درحال توسعه و پیچیده شدن است. در سوره‌های مکّی جنبه خودآگاهی و بیداری و در سوره‌های مدنی انسان سازی در استقرار و توسعه روابط اجتماعی مطرح است.
به تناسب توسعه شرایط بحث انسان نیز توسعه می‌یابد و تمامی این فرآیند با تاریخی شدن دریافت محمد(ص) در بستر تعاملات اجتماعی و همراه با تکمیل شخصیت پیامبر می‌باشد. با فوت پیامبر و پدیده خاتمیت کتاب به منزله یک امر خواندنی (قرآن) با شرایط جدیدی بسط و توسعه می‌یابد و دستآوردهای انسانی با “قلم” منتقل می‌شود. بنابراین ضرورت دارد متناسب توسعه شناخت، انسان نیز متناسب شرایط توسعه یابد و مبانی معنایی شناخت و پاکسازی انسان در طرح شناخت انسان مدرن نمایان شود.
سوره‌های مکی بخصوص آیات اولیه نازل شده بر پیامبر گویای ضرورت پاکسازی جامع پیامبر و آمادگی برای به دوش کشیدن، یا مسئولیت سنگین آینده است. طی 23 سال به تدریج شخصیت پیامبر متناسب شرایط و ضرورتهارشد توسعه می‌یابد.

پس از نزول آیات اولیه سوره علق (شناخت ساختار انسان) و آیات اولیه سوره مدثر (شناخت پاکسازی در بُعد اجتماعی انسان)، آیات اولیه سوره مزمل نازل می‌شود که حاکی از شناخت پاکسازی درونی انسان دارد. در سوره مدثر تأکید کرد که پس از درک رسالت انسان نباید به گوشه‌ای خزید و جامه برسرکشید بلکه برای خودسازی درونی باید وارد تعاملات و گفتمانهای اجتماعی شد و با انذار شروع کرد.(1)
آیات اولیه سوره مزمل گویای اینستکه روش پاکسازی هنوز کامل نشده است و ناقص است و باید تمرکز زیادی روی جنبه‌های درونی کرد.
اگر چه پاکسازی درونی اصل است ولی باید در پرتو پاکسازی بیرونی صورت گیرد و با عزلت و تنهایی صورت نمی‌گیرد.
در پاکسازی درونی به بیداری و بیدار شدن در شب که غلبه بر بی‌حالی و استفاده از سکوت شب و دوری از مشغله روزانه است تمرکز و تاکید شده است تا زمینه‌های فهم و دریافت‌های بعدی (قول ثقیل) متناسب پیچیده‌تر شدن شرایط فراهم گردد. آیات اولیه و پایانی تفاوت لحن دارند که گویای زمان متفاوت نزول هستند که مفسران از هشت ماه تا یکسال ذکر کرده‌اند.
بررسی آیات اولیه
یا ایها المزمل (2)
سروشی برآمده است و محمد(ص) خطاب به مزمل شده است.
واژه “مزّمل” در اصل “متزمل” بوده است که “ت” به “ز” بدل شده است و در آن ادغام شده است زیرا دو حرف قریب‌المخرج هستند. اسم فاعل از باب تفعل “تزمل” است و به معنای جامه یا گلیم به خود پیچیده است.
درباره معنای مزمل مفسرین بیشتر جنبه ظاهری و کمتر معنای استعاره و مجازی آنرا ملحوظ کرده‌اند و موارد زیر مطرح شده است:
همان معنای ظاهری مد نظر است و محمد(ص) زمان وحی جامه یا گلیمی به خود پیچیده بود.
در اثر فشار روحی خدیجه گلیمی روی او انداخت است.
جامه استعاره و مجازی است و کنایه از احساس بار سنگین است.
شمد یا گلیم نماد خواب است و باید بیدار شود.
وقت انزوا نیست
آقای علامه طباطبائی بیان داشته‌اند که گویا محمد(ص) در اثر دعوت مورد استهزا و اذیت قرار گرفته و برای خاطر خدا اندوهناک شده و برای دفع غم و اندوه خود جامه به خود پیچیده تا لحظه‌ای استراحت کند و در این هنگام خطاب شده که ای جامه به خود پیچیده برخیز و ….(3)
قطعاً “مزمل” دارای معنای مجازی و کنایه است که آیات بعدی به عمق آن می‌‌توان پی‌برد ولی آنچه مهم است کنایه به یک امر ”پاکسازی” است. پیامبر باید از “من” انسانی خود که درون “جامة خود” پوشانده است و حالت ظاهری خواب دارد رها شود ، بپاخیزد و فرآیند پاکسازی درونی را شروع نماید.
اطلاق به نوع لباس در زمان وحی و دریافت ضرورتی ندارد زیرا پیامبر در نزولهای متفاوت لباس‌های متفاوتی در برداشته است و نیازی به ذکر نوع آن نبوده است. بنابراین معنای استعاره و مجازی مهم است.
قم‌الیل اِلاقلیلا * نصفه اونقص منه قلیلا* او زد علیه ورتل القران ترتیلاً
واژه “قم” به معنای برخیز می‌باشد و “قم” در یا ایهاالمدثر با “قم” در یا ایها المزمل فرق دارد. در سوره مدثر باید “قم فانذر” کند یعنی به میان مردم برود و انذار دهد ولی در سوره مزمل “قم الیل الا قلیلا” است یعنی باید در شب بیدار شود و تفکر نماید. معنای آیات به اجمال عبارتند از:

“ای جامه بخود پیچیده (که در “من خود” غرق شده‌ای) بپاخیز،از خواب بیدار شود (کنایه از ضرورت بیداری درونی خود) ، شب را جز اندکی برخیز، نیمی از آن (شب) را یا اندکی، از آن (نیمه) بکاه (تا به یک سوم برسد) یا بر آن (نیمه) بیفزا و قرآن را با تأمل و درنگ بخوان ”

حرف “الاّ” استثناء است که این استثناء را بعضی به “فرد” و بعضی به “بعضی از شب‌ها ” اطلاق کرده‌اند که استثناء به شب با سیاق آیات سازگارتر است.
در این آیه به صرف بلند شدن در شب مقدار آن تاکید دارد و علت آن را در آیات بعد ذکر می‌کند.
مقدار شب زنده‌داری در این آیات حالت اختیاری دارد. ابتدا تمام شب را به جز اندکی، سپس نیمی از شب و بالاخره مقدار آن را به کمتر از نیمه می‌رساند یعنی به ثلث شب کاهش می‌دهد.
مفسرین در مورد وجوب یا اختیاری بودن شب زنده‌داری و یا تعداد شب‌ها و مقدار آنها بحث‌های زیادی کرده‌اند. آنچه می‌توان دریافت عبارتست از :
جهت دریافت و فهم بیشتر عنصر بیداری و آگاهی نقش دارد و به صورت خاص باید در شب بیدار شد.
این سفارش و تاکید فقط برای پیامبر نیست بلکه بحث “انسان” است و انسان برای اینکه “فاعل شناسا یا سوژه” قرار گیرد باید با خطابهای مدثّر و مزمّل بیدار شود. در حقیقت خطاب به محمد(ص) و دریافتهای او درس و تجربه برای همگان است و به همه خطاب می‌شود که باید این فرآیند را طی نمایند. در غیراینصورت یک نفر فهم و دریافت نمایدو به سایرین حکم نماید انسان از فرآیند کنش ارتباطی حذف و یک عنصر فیزیکی و مجرد و دستوری بار می‌آید.
تغییر مقدار بیداری در شب حاکی از میزان توانایی فرد و مؤثر بودن بیداری است تا فرد توان خود را منظور نماید نه اینکه به علت حکم به خود فشار بیاورد که بیداربماند که باعث پاکسازی نمی‌شود.
واژه “لیل” به معنای شب در این آیه مفعول فیه است که مجازاً مفعول‌به شمرده می‌شود و “قلیلاً” منصوب است به خاطر اینکه مستثنی واقع شده است. بنابراین تقدیر چنین بوده است:
“قم الیل الا قلیلا لاتقم فیه” یعنی سراسر شب را برخیز مگر اندکی از اوقات شب را که در آن اوقات قلیل می‌توانی برنخیزی.
“اونقص” به معنای کم کن و “زد” به معنای زیاد کن، “رتل” به معنای ترتیل و با تأنی و فهم بخوان می‌باشد.
“نصفه” (نیمه آن) ، بدل از لیل (شب ) است و این بدل جزء‌از کل است. “ترتیل” به معنای تلاوت است به نحوی که حروف پشت سرهم آن روشن و جدای از هم به گوش شنونده برسد و این “ترتیل قرآن” عطف بر جمله “قلم الیل” است. لذا ترتیل به معنای خواندن چیزی و فهم و درک آن است. واژه “قرآن” در اینجا قرآن مصطلح مصحف نیست بلکه تأمل در قرائت که در واژه “اقراء” در سوره عقل آمد می‌باشد.
انّا سنقلی علیک قولاً ثقیلا (5)
“سنقلی” یعنی به زودی القاء می‌کنیم و “ثقل” به معنای سنگینی است. وصف جسم است که وصف غیر جسم نیز می‌تواند باشد مثلاً گفته شود درس امروز سنگین‌ بود. ولی وعده القا یا دریافت گفتار سنگین در آینده نزدیک چیست؟
دریافت و درک امور که نیاز به سامانه دانایی و پاکی دارد در صورت فرآیند شناخت و پاکسازی حاصل می‌شود که فرد را در حالت وزینی قرار می‌دهد. دریافت‌های محمد(ص) بعلت وزین بودن او را از نظر جسمی، فکری و روحی تحت تأثیر قرار می‌داده است.
سنگینی پیام می‌تواند از نظر محتوا، تحمل، توانایی تغییر در خود و جامعه، فرآیند دعوت و عکس العمل اقشار مختلف به انواع مختلف از تکذیب، استهزا، ممانعت، آزار و اذیت و برخوردهای فیزیکی باشد.
به غیر از موارد فوق آنچه از آیه می‌توان دریافت آن است که فرد به علت تمرکز در شب و قرائت امور خواندنی و پاکسازی به دستآوردهایی می‌رسد که به مرور مشی و آینده‌ای را برای او ترسیم می‌کند و رسالتی بر دوش خود حس می‌کند. فرد می‌داند فرآیند درک و پاکسازی منجر به دریافت‌های بعدی و بیشتری خواهد شد لذا وعده دریافت قولهای سنگین یا سنگین‌تر محصول امر طبیعی این فرآیند است. نه اینکه فرد به صورت فیزیکی و به دور از دانائی و پاکسازی و به صورت مجرد و به او القاء می‌شودکه قول‌های سنگینی بر او وارد خواهد شد. این آیه به صورت کلی بیان شده است و قصد ندارد سنگینی را بازگو نماید بلکه به آموزش فرآیند فهم و دریافت می‌پردازد.
انّ ناشئه الیل هی اشد وطا واقوم قیلا * انّ لک فی النهار سبحاً طویلا (6)
در این دو آیه به دلایل برخواستن در شب ، بیداری و خواندن می‌کند.
“ناشئه” به معنای اوقات و ساعات و از ریشه “نشاء” به معنی پدید آمدن می‌باشد . پدید آمدن ساعت و اوقات پشت سرهم مد نظر است.
“وطا” از “وط” به معنای قدم نهادن، گام نهادن، سازگارتر به معنای بر آن است.
“اقوم” به معنای پایدارتر و درست‌تر می‌باشد.
“قیلا” به معنای گفتار که در اینجا منظور نیایش، عبادت و قرائت است.
تعبیر “رشد وطا” معنای و برداشتهای زیر را دارد:
تمرکز و خواندن در شب زمینه بهتری برای هماهنگی دل و زبان و حضور قلب است.

 

اگر چه بیدار شدن در شب نیاز به غلبه بر بی‌حالی و قدرت روحی دارد اما ثمره‌اش درک و فهم بیشتری است که نهایتاً نشاط آور و لذت بخش می‌باشد.
بیداری شبانه جهت تهجد تأثیر عمیق و پایدار در انسان می‌گذارد بنابراین آیه بصورت کلی ولی جامع می‌گوید : “بیداری در دل شب اگر چه به ظاهر سخت‌ است ولی تفکر و قرائت منجر به درک و شناخت مؤثرتر ، پایدارتر و نشاط آورتر برای جسم ، فکر و روان است و باعث پاکسازی خواهد شد. افزایش میزان سامانه دانایی و طیب شدن منجر به دریافت بیشتر، عمیق‌تر و پیچیده‌تر می‌کند و این دریافت چون با پاکسازی همراه است فرد احساس سنگینی دریافت کرده و مبادرت به تدوین طرح جهت اجرا می‌کند. ”
واژه “سبح” به معنای دویدن و تند راه رفتن در آب و به عبارتی به معنای شنا کردن است. این واژه کنایه از تلاش زیاد و به صورت متعادل و مستمر مانند شناگر دارد. ”
معنای آیه این است که :
“ای پیامبر چون تو در طول روز مراجعه کننده زیادخواهی داشت و وظایف زیاد و سنگینی داری امکان خلوت و مراقبه از تو سلب می‌شود. لذا باید با تفکر وخودسازی شبانه بتوانی امورات روز را به خوبی بررسی نمایی و با فکر و پاکی با آنها به تعامل بپردازی و گفتمان نو خلق نمایی. در اینجا بعضاً مفسران به تفکیک اعمال شب و روز پرداخته‌اند در صورتیکه مراقبه در شب مبنا و پایه عمل در روز است و محمد(ص) جامه در خود پیچیده که باید “من انسانی” را پیدا کند. و در تمرین شبانه آنرا خوب درک و فهم نماید در روز باید به اجرای آن بپردازد. عملیات روزانه جدا و به دور از تدوین جهان بینی شبانه نیست و دائماً این دو در تعامل هستند و تکوین پیدا می‌کنند.
بنابراین در این دو آیه به علت شبانه برخواستن می‌پردازد:
غلبه بر بی‌حالی و بلند شدن
افزایش قدرت روحی
تفکر و خودسازی در خلوت و تنهایی منجر به درک و پاکسازی مؤثرتر و پایدارتر می‌شود.
میزان بیداری بستگی به توان وظرفیت فرد دارد که قطعاً به مرور افزایش می‌یابد.
و اذکر اسم ربّک و تبّتل الیه تبتیلا(7)
“تبتل” به معنی منقطع شو، بِبُر و کناره گیری کن می‌باشد.
“واذکر اسم ربک” مانند قبل که در بحث “اسم ربک” آمد جهت خواندن و عمل کردن را می‌رساند و به همراه آمدن آن با “ذکر” به صورت مطلق دوام در ذکر و استمرار در حفظ جهت می‌باشد.
جهت‌گیری در فهم و پاکسازی که در سوره مدثر با آیه “و ربکّ فکبّر” و در سوره علق با آیه‌های “اقراء باسم ربک الذی خلق” و “اقراء و ربک الاکرم” آمده بود در اینجا به صورت کامل‌تر بیان شده است.
در سوره‌های قبلی صرفاً به درک تجلیات جهان هستی و روابط بین آنها و حرکت در جهت آن که توحید و یگانگی بودی پرداخت ولی در اینجا روش این خواندن و درک و فهم را می‌گوید. فرددر باور و عمل باید به مجموعه نظام هستی متصل و همواره در این جهت باشد و اگر به عوامل واسطه وصل ‌شود پرستش واسطه‌ها شکل می‌گیرد و سامانه دانایی و پاکسازی او منحرف می‌شود.
بررسی سایر آیات سوره
در مجموعه آیات 9 تا 14 مطابق معمول پس از بیان گفتمان توحید گفتمان مخالف تولید می‌شود و موارد زیر را طرح می‌کند:
به مسیر و جهت اصلی تکیه نماید.
صبر و پایداری در مقابل گفتمان دیگران و مخالفان و با آنها درگیر نشوید.
بنحوی زیبا و نه با تندی و خشونت از تکذیب کننده دوری نمائید.
در مرحله اولیه سفارش تعامل گفتمانها بنحو احسن و دوری از برخورد بد و خشن است. دوران مجادله در سوره‌های مؤمن تا احقاف و دوران درگیری در سوره‌های محمد(ص) تا حجرات بحث شد که گویای اینستکه روند تعامل گفتمانها باید به صورت تدریجی و طبیعی طی شود تا باعث رشد و شوندگی افراد شود و به مشارکت آن منجر گردد. تلاش جهت کاهش مجادله ، درگیری و صلح مهمترین مشی است و اگر برخوردی صورت گرفت شرایط برخوردهای فیزیکی در سوره‌های فوق الذکر بحث شده بود.
در آیات 15 تا 19 به مصداق تاریخی می‌پردازد و به فرآیند “ذکر- مشی” اشاره می‌کند که در سوره مدثر آمد و در نهایت دو گفتمان را ترسیم می‌کند. در آیه آخر سوره که بلندترین آیه آن نیز می‌باشد واحتمالاً آیات مدنی است اشاره به ضرورت بیداری شبانه در حد توان می‌کند و نیازی به تحمل و مشقت جهت خودسازی و پاکسازی نمی‌داند و اشاره به قرائت قرآن (خواندنی‌ها و دریافت روابط بین آنها) در حد توان و به پاداشتن صلاة، زکات، قرض الحسنه، کار نیک و پاکسازی می‌نماید. نوع کار خیر و زکات متناسب شرایط هر دوره تفاوت می‌کند که در اینجا به کلیت آن اشاره شده است.پاورقی
سایت ملی – مذهبی، قسمت اندیشه، برداشتی از سوره‌های علق و مدثر، حسن پویا
سوره مزمل آیه 1
تفسیر المیزان، جلد 20 زیر آیه 1 سوره مزمّل
سوره مزمّل آیات 2 تا 4
سوره مزمّل آیه 5
سوره مزمّل آیات 6 و 7
سوره مزمّل آیه 8

مطالب مرتبط

انجمن‌ها با ابراز تأسف و محکو‌م‌کردن تجاوزگران،

زنده‌باد به خودمان! رفتاری که این روزهای بعد از حملات به تهران و شهرهای دیگرمان داشتیم، واقعا بهتر و منطقی‌تر از آنی بود که انتظار داشتیم. رفتاری خردمندانه و مدنی و... . رفتاری صمیمی همراه با مهر و صبوری. زنان و مردان از کوچک و بزرگ، در گرو‌ه‌های مجازی درخشیدند و روحیه پرستاری و محبت خود را در مقابل بلای جنگ و تخریب و خون‌ریزی به همه سرایت دادند.

ثبيت و افزايش اين سرمايه ايجاد شده در گروی تغيير رفتار عمومي حاكميت است

اكنون ما در اين مقطع نيازمند افزايش سريع و جدي قدرت ملي خود هستيم كه بسيار فراتر از بحث جنگ‌افزار و توان نظامي است. مجموعه حاكميت بايد با درايت و تدبيري سريع، رويكردي متفاوت نسبت به جامعه را در پيش بگيرد و از اين مسير امتياز تقويت قدرت ملي را براي مقاطع و مخاطرات احتمالي دريافت كند. خلاصه اينكه ما در اين جنگ هم به واسطه فعاليت‌هاي گسترده خيانتكارانه زنگ خطر ادامه رويكرد عمومي فعلي را شنيديم و هم با رفتار متين عامه مردم پيام ضرورت اعتماد و اطمينان به اين جامعه را دريافت کردیم.

شرایط خطیر، نیازمند تصمیم‌های بزرگ است

شرایط خطیر، نیازمند تصمیم‌های بزرگ است و تصمیم‌های بزرگ نیز نیازمند تغییر پارادایم‌ها و نگرش‌ها. با اعلام آتش‌بس و خاتمه موقت د‌رگیری‌ها، لازم است حرکت در مسیر تغییر نگرش و گفتمان، چه در داخل و در نسبت با افراد و جریان‌های وطن‌دوست و چه در خارج و در نسبت با کشورها و نهادهای بین‌المللی معقول و صلح‌طلب آغاز شود.

مطالب پربازدید

مقاله