مقدمه
در سوره های حجر تا قصص به تعامل ساختار گرائی و اراده گرائی پرداخته شد و روند سوره ها به سمت اوج گیری اراده انسانی بیان شد . در سوره های عنکبوت تا سجده به نقش اراده گرائی انسان جهت تغییر شرایط روند تاریخ پرداخته شد .
در این مسیر دستاوردهائی که قرآن با واژه نعمت(1) نیز آنرا بیان کرده است برای انسان و جامعه انسانی بدست می آید . تجربه تاریخی نشان داده است که دستا وردهای خلق شده به صورت دوره ای مورد فراموشی و تکذیب قرار می گیرند و همین تکذیب مبنای درس تاریخی جدیدتری می شود که باعث صعود به مراتب بالاتر و کسب دستاوردهای جدیدی می شود که از پیچیدگی ، نوشوندگی و سطوح عالی تری برخوردار است و این دورانهایک بازگشت مستمر همیشه جاودان در مراحل بالاتر خواهد بود .
سوره های سباء، فاطر و یس قصد دارد مبانی و روش یار آوری نعمات و دستاوردها را به صورت محورهای زیر بیان کند:
– سوره سباء : فرآیند تکذیب دستاوردها و روش یادآوری و بازگشت به آنها
-سوره فاطر: بازگشت به مبانی دستاوردهاجهت حفظ آنها
– سوره یس : فرآیند دستیابی به احضار
سوره سباء
مبانی محتوائی سوره
1- قوم سبا پس از داود و سلیمان می باشد . داود با تلاش به ایجاد امکانات پرداخت(مدل صبر) و سلیمان با قدر انی به توسعه آن اهمیت گماشت (مدل شکر) دوران داود و سلیمان دوران کشوری داری و بکارگیری علم و دانش جهت توسعه کشور داری بود و در نتیجه دستاوردهای زیادی بدست آمد . بلقیس نیز دارای کشورقوی و توسعه یافته بود و در سوره های قبلی به تعامل سلیمان و بلقیس سطوح گفتمان بیت آنها و تفاوتهای نوع کشور داری آنها پرداخته شده بود که مهمترین رکن آن تنظیم رابطه ” قدرت – معرفت ” با پاکسازی بود . داود و سلیمان توسعه را همراه با پاکسازی دائمی ملحوظ کرده بودند ولی قوم سبااز دستاوردها حفاظت نکرد (2) این سوره قصد درد به علل تکذیب و روش حفظ و گسترش دستاوردها بپردازد .
2-ترتیب طرح موضوع در این سوره از ترتیب بینشی ، دانشی و روشی پیروی نمیکند بلکه ابتدا به روش و سپس به تبین مبانی در سوره بعدی می پردازد و این سبک خاص قرآن است (3)
3-عموم مفسران سنتی اشاره به تکذیب رسالت پیامبران در این سوره کرده اند ولی در طول قرآن تکذیبهای رسالت سطوح گفتمانی و مراتب مختلفی متناسب دورانهای ” ساختارگرائی – اراده گرائی” و رشد و نوشوندگی انسانها دارد و از فرآیند تعاملی ” تکذیب – یاد آوری ” نعمات ، ” مدل صبر و شکر ” در خلق و توسعه تبعیت می کند .
اگر صرفا به تکذیب رسالت اکتفا شود فرآیند نوشوندگی ، بازگشت همیشه جاویدان به یادآوریها و دستاوردهای مجدد و عروج به مراحل بعدیدر سطوح مختلف گفتمانی محو می شود و برداشتهای آموزشی و رفتاری در پشت لایه های برداشتهای سطحی پنهان می ماند . بعلاوه مفاهیم و واژه ها یکسان در دورانهای مختلف به تناسب سطح رشد جامعه و سطح گفتمان دارای بار وزن و معنای عمیق تری می شوند و عدم در نظر گیری آن باعث ، درک ایستا، مجرد و متناسب یک دوران خواهد شد (4) و دورانهای نزول متناسب شرایط خاص آنها ملحوظ نخواهد نشد .
4-ساختار وجودی انسان از فکر، جسم و روان تشکیل شده است که در جغرافیای زیست محیط ممکنات به تعامل و توسعه می پردازد .
این مجموعه در حالات بین ” ساختارگرائی- اراده گرائی ” انسان و جغرافیای ممکنات سطوح گفتمانی متفاوتی می آفریند که حالات و جهت گیریهای متفاوتی از دنی تا عالی دارد . تجلی این حالات مختلف در اجتماع نیز ظاهر میشود در این سوره به صورت کفر- شکر مطرح شده است.
واژه های صبر و شکربصورت مجزا در سوره های مختلف قرآن آمده است (6) و بصورت مدل توسعه برای داود و سلیمان بیشتر مطرح شده است . در نظر گیری معنای واژه ای این دو به صورت مجزا باعث آموزش جامع فکری – رفتاری انسان نمی شود .
در نظر گیری توامان و تعاملی صبر و شکر در راستای توسعه قوانین جهان به صورت ” ان فی ذلک لایه لکل عبد منیب ” (7) پس از آیات اولیه سوره که قوانین توسعه را بسط می دهد و ” ان فی ذلک لکل لایات لکل صبار شکور ” (8) گویای در نظر گیری توامان و تعاملی صبر و شکر است .
دوران داود و سلیمان اوج بکار گیری علم و دانش جهت کشور داری بوده است و رابطه ” قدرت – معرفت ” به خوبی توسعه داده شده بود . سعی و تلاش (صبر) جهت تسخیر امکانات ، کمک دانش و توسعه و پیشرفت امکانات ضرورت حفظ و استفاده صحیح از دستاوردها(شکر) را ایجاد می کند .(9)
انسان اراده گرابا تعامل ” صبر و شکر ” و بکار گیری علم و فضل (10 ) این روند را به صورت ادواری ارائه می دهد و مستمرا عملکردش را ارزیابی و اصلاح می کند .(11)
فرآیند صبر که با سعی و تلاش بدست می آید در مورد داود در سوره بقره با داستان طالوت-جالوت به خوبی آمده است . (12) فرآیند ” صبر و شکر ” تجلی متعالی تر فرآیند ” فتنه – ایمان ” در سوره عنکبوت می باشد .
6-فرآیند ” توبه ، اواب ، انابه و منیب”
واژه های توبه ، اواب ، انابه و منیب در فرهنگ دینی با بار منفی مطرح شده اند و معمولاً توبه را برای انسان خطا کار در دعاها مطرح مطرح کرده اند . این معنا بسیار سطحی و اولیه است و باعث دریافت و قرائت در رفتار انسان نمی شود .
” توبه ” از ریشه ” اوب” به معنای بازگشت و اصلاح است.
“اواب” صیغه مبالغه “آب” به معنای دائماًبه توبه کردن است ، بسیار رجوع کننده با اراده و اختیار و آگاهی ارزیابی و اصلاح است .
” انابه ” از ریشه ” نوب” به معنای رجوع مکرر برای توبه می باشد . زنبور عسل را به علت بازگشت و رجوع مکرر به کندو ، نگاه مکرر ناخدای کشتی به قطب نما و یا رجوع دائمی انسانهای فعلی به گوشی موبایل را می توان انابه نامید .
” منیب” از ریشه ” نوب” رجوع پس از رجوع با توبه و اخلاص می باشد در فرآیند صبر و شکر که با سعی وتلاش و به کمک علم و دانش بدست می آید همواره خطا وجود دارد و جزء طبیعت و ماهیت عمل انسان است . این خطاها سطوح مختلفی دارد و درک و تلاش جهت اصلاح آنها بسیار مهم است و از نظر آموزشی و اصلاح رفتار پایه انسان سازی است . توبه کلید انسان سازی و رستگاری اوست و اصلاح بدون توبه امکانپذیر نیست و اگر این توبه به صورت مکرر و دائمی صورت پذیرد فرآیند صبر و شکیبا به شکوفایی و عروج می رسد . در ساختار سیستمها این فرآیند با باز خور خروجی سیستم به سیستم و اصلاح فرآیند مطرح می شود .
در مورد داود و سلیمان این واژه ها مکرربکار گرفته شده است که گویای اینستکه توسعه و پیشرفت نیاز به اصلاح فردی – اجتماعی دارد و این مسئله بارها در قرآن به صورت امتحان داود و سلیمان آمده است . اوج پیشرفت در کشورداری منجر به بروز اختلافها می شود و نیاز به داوری و قضا مطرح می شود که قرآن به واژه های” حکم و فصل الخطاب” برای داود آورده است و او را امتحان کرده است و بلافاصله با ویژیگی اداب و منیب بودن او را اصلاح کرده است . سلیمان را نیز در اوج قدرت حین سان دیدن رژه با اسبان و تلقی غرور در نفس خود امتحان کرده است و بلافاصله آنرا درک و اصلاح کرده است . بکار گیری واژه های “اواب ، منیب و انابه ” با واژه های ” صبر – شکر ” در مدل تمثیلی داود و سلیمان گویای یک فرآیند آموزشی – رفتاری است . اگر کسب امکانات با پاکسازی همراه نباشد خطر ناک خواهد شد .
در سوره ص مدل آموزشی – رفتاری اصلاح را به صورت کاملتر در پاکسازی فکر ، جسم و روان آورده است آنچه مهم است درک فهم و ارزیابی نیات و اعمال و بازگشت همیشه جاویدان به آن در تمام طول زندگی به عنوان تمرین اصلاح و پاکسازی است .
7-فرآیند ” تکذیب – یاد آوری “
شکوفایی دستاوردها که ما حصل توسعه در اثر صبر – شکر با در نظر گیری توبه ، اواب ، منیب و انابه می باشد همواره باعث پاکسازی تمام افراد جامعه نمی شود و این واقعیت با کلمه ” قلیل ” در ” اعملوا آل داود شکراً و قلیل من عبادی الشکور ” آورده شده است . (13)
پس از اعمال اراده گرائی انسان و ایجاد دستاوردها و در نظر گیری تاریخی آنها ، تجربه نشان داده است که این دستاوردها همیشه تداوم نیافته است زیرا معمولاً عده ” قلیلی” از جامعه آنرا درک و تمرین اصلاحی می کنند و این بصورت یک ” چرخه زندگی ” (14) در تاریخ در سطوح مختلف تکرار می شود . تکذیب این دستاوردها یکی از ارکان اصلی این سوره است .(15)و بررسی علل ریشه های آن نیز آمده است .
پس منظور از تکذیب در این سوره صرفاً تکذیب رسولان نیست بلکه تکذیب فرآیند ایجاد دستاوردها توسط صبر –شکر و فرآیند ارزیابی و اصلاح مکرر و مستمر می باشد که توسط رسولان مطرح شده است و هدف از نفی رسولان نفی این تفکر آموزشی و رفتاری ارائه شده آنهاست . تقلیل موضوع به تکذیب رسولان باعث می شود که این فرآیند مهم به پاکسازی انسان منجر نشود .
در مقابل تکذیب به یاد آوری اکتسابات پرداخته شده است و اشاره به قواین توسعه (علم ، سعس ، رزق) حاکی از آنستکه هم به مکذبین و هم به رسولان و مومنین آموزش دهد که چگونه به یاد آوری به اصلاح بپردازنند.(16)
معمولاً در بیان داستان داود و سلیمان قرآن به مثال کشتی می پردازد که نمونه بسیار عالی فرآیند آموزشی – رفتاری اصلاح است .
کشتی در دریای وسیع با امواج و طوفان مواجه است که مکرراً جهت کشتی را دستخوش تغییر می کند . کاپیتان کشتی با آگاهی دائماً جهت خود را با قطب نما و اصلاح بادبانها یا عوامل تغییر جهت کشتی اصلاح می نماید و به مسیر اصلی بر می گرداند . بادهای مخالف اگر با تنظیم درست بادبانها همراه شود نه تنها مسیر کشتی را عوض نخواهد کرد بلکه می تواند با تغییر زاویه بادهای مخالف را بکار گیرد . پس اراده انسانها از تکذیبهای مختلف در جامعه می تواند با تعامل درست آنها را به مسیر اصلاح تغییر دهد . گفتمان اصلاحی اگر با آموزش و رفتار خود مصلحین صورت گیرد می تواند اثر گذار در تغییر فرهنگ جامعه باشد ولی اگر اصلاحات و یاد آوری در فرآیند اکتسابات بخصوص وقتی انسان در راس قدرت است نگیرد جهت گیری تکذیب تقویت می شود .
روال آیات سوره
1-توسعه طبق قوانین
در آیات اولیه به قوانین توسعه می پردازد(17) و از واژه های حکیم ، خبیر ، سعی ، علم ، رزق و کریم که حق است استفاده کرده است .
زایش ، رویش و ریزش نعمات و امکانات در جهان هستی (نزول) به صورت همیشگی در اثر تعامل پدیده ها و انسانها با هم ادامه دارد و نعمات همواره خلق و توسعه داده می شوند ( کریم) و افراد متناسب سعی سامانه دانایی و توانایی خود را از این نعمات برخوردار می شوند .
این فرآیند تدریجی است ( واژه بلیج ) و اشاره به تمثیل هر آنچه در زمین فرو شود و از آن بر آید و از آسمان فرو آید و بالا رود گویای این امر است و قصد دارد توانایی مشاهده ، درک و تعمیم آنرا به فرآیند های انسانی بدست دهد .
واژه ” حمد ” گویای درک یگانگی توسعه و ستایش ، احترام و تسلیم به این فرآیند است . در سوره های قبل به نحوه تعامل با قوانین توسعه را با واژه های ” بلاء”، ” خلق ” ، ” رزق” ، ” و انشاء ” در مسیر همیشه جاودان ” فتنه – ایمان ” مطرح کرده بود (18) و روش دستیابی به آنرا نیز تبین کرده بود . در این سوره به نحوه یاد آوری و حفظ دستاوردها اشاره دارد . در سه آیه بعدی (19) جریان تکذیب و عدم توجه به این فرآیند را نشان می دهد .
2- داود ، سلیمان و قوم سبا
در مجموعه آیات بعدی (20) به فرآیند توسعه امکانات توسط داود و سلیمان با بکار گیری انواع علوم می پردازد ولی مردم به جز عده قلیلی فرآیند دستیابی به توسعه و امکانات و پاکسازی را درک می کردند .قوم سبا با توجه به نعمتهای عالی و رفاهی به قوانین فرآیند توسعه اعتناءنکردند و بجای حفظ دستاوردهای و تداوم آنها به کفران آنها پرداختند. (21)
3-جریان تکذیب
مکذبین فرآیند توسعه و پاکسازی و حفظ دستاوردها در ابعاد مختلف و در قالب ” قل ” خطاب به پیامبر آورده شده است (22). تکذیب در قوانین توسعه و حفظ اکتسابات و دستاوردها و بازگشت همیشه جاویدان در سطوح مختلف به این فرآیند در ابعاد فکری و رفتاری به صورت فردی و جمعی بیان شده است .
4- ریشه های تکذیب
بررسی ریشه های تکذیب می تواند در گفتمان شرک – توحید و فرایند پاکسازی و اصلاح موثر باشد .
از نظر فکری نفی تعامل پدیده ها و انسانها در راستای یگانگی و استمرار همیشه جاویدان آن به صورت مفصل بحث شده است (23) .
از نظر رفتاری به دنیا پرستی ، رفاه طلبی ، استکبار ، فخر فروشی به امکانات ، اتکاء صرف به قدرت خود ، روحیه تقلید و داشتن غل و زنجیر در دریافت آگاهی اشاره شده است (24) .
5-جمع بندی و نتیجه
در آیات پایانی به سه نکته اشاره شده است . ابتدا می گوید توسعه رزق و دریافت آن متناسب توان و سامانه دانایی انسانهاست و کسانیکه مبادرت به توسعه می کنند در فرآیند تعامل کسب آن باید انفاق کنند تا توسعه هم افزایی پیدا کند (25) و صرف کسب امکانات بدون اینکه منجر به پاکسازی و اصلاح شود مد نظر نیست (26).
در قسمت دوم روش یاد آوری را به پیامبر آموزش می دهد که باید به دور از تفرق دوری از اجتماع و ایجاد غوغا بپاخیزد و با همراهان خود در راستای واقعی بودن فرآیند توسعه حفظ اکتسابات و اصلاح دائمی به تفکر بپردازند . و در قسمت انتهایی آیات اشاره به اراده تاریخی به این فرآیند دارد (27).
سوره فاطر : مبانی دستاوردها جهت حفظ آنها
پیام سوره
سوره فاطر یاد آوری مبانی نعمات (دستاوردها) به صورت هماهنگ با جهان هستی است .
در این سوره به نعمات در ابعاد مختلف طبیعی ، انسانی و تاریخی جهت تذ کار اشاره می کند و با تمثیلهای متفاوت آنرا تشریح می کند .
بکارگیری واژه های رحمت و نعمت و تبیین فرآیند زایش ، ریزش و رویش نعمتها به صورت مستمر ، دائمی و دورانی و بازگشت همیشه جاودان در مرتبه ای بالاتر گویای اهمیت دریافت این معنا می باشد . بکارگیری واژه انذار با درصد بالا نسبت به حجم سوره جهت یاد آوری ( تذ کار) این مبانی و فرآیند است . نحوه دریافت این نعمتها نیز تبیین شده است . واکنش مخاطبان در این مورد تصدیق و یا تکذیب است که روال و مصادیق آن در سوره آمده است .
مبانی دستاوردها و نعمات
واژه نعمت در قرآن بسیار کلیدی و وزین است . تمام اجزاء پدیده ها در ارتباط با هم هماهنگ هستند و مجموعه پدیده با فرآیند خلق خود در چار چوب و جهت آن هماهنگ است . نعمت تصرف هر چیزی است که راستای آن به سمت تطابق با جهان هستی باشد .
جهان به طور مستمر در حال شکافته شدن (فاطر) خلق و شوندگی است ( کل یوم هوفی شان ) و گفتمانها و پدیده های خلق شده در ارتباط مجدد با سایر پدیده ها و شرایط زیست محیطی ممکنات دوباره به نو شوندگی و خلق پدیده های دیگر می پردازد . پس حقیقت چیزی نیست جز خلقتی که دائماً در حال انجام است و تصور آن به صورت یک واقعیت مجرد و مطلق درست نیست زیرا چنین تصوری به معنای نفی فرآیند ی بودن خلقت خواهد بود . جهان هستی در حال زایش ، رویش ، و افزایش و نوشوندگی دائمی است و به صورت شبکه ای بهم تنیده در راستای یگانگی با همه تنوعات ،تفرقات و مشابهات در حرکت است و این دوران به صورت بازگشت همیشه جاودان در سطوح عالی تر ادامه دارد .
انسان نیز که چیزی جز رابطه ، گفتمان ، قدرت ( توانایی) و دانش نیست در این مجموعه در حال توسعه و شوندگی خود و سایر پدیده ها می باشد . فرآیند بازتاب امور در ذهن ، فرآیند تجزیه ، تحلیل ، ترکیب ، تعمیم ، قیاس و استنتاج در ذهن و سپس باز نمایی آن در رابطه با سایر پدیده ها منجر به رخدادهای جدید می شود و انسان با این ارتباط به رشد زبان از طریق اطلاق نشانه ها به رخداد ها و ایجاد نظام نشانه سازی می پردازد که منجر به خلق مفاهیم ، جملات ، احکام ، روایت ها و گفتمانها می شود . فرآیند گفتمان منجر به ایجاد شبکه و رابطه و لذا به ایجاد توانایی و ارتقاء ظرفیت انسان میشود (قدرت ) و توسعه قدرت منجر به گفتمان و دانش میشود . تعامل قدرت – دانش نظام گفتمانی جامعه را به صورت شبکه بهم تنیده و پیچیده در می آورد که نظام و ساختار اجتماعی را شکل می دهد . ماحصل این دستاوردها به صورت نظم و انظباط ، مراقبه و دولت رفاه متجلی می شود که باعث سر خوشی و رشد و شکوفایی انسان خواهد شد .
بنابراین گفتمان که در قالب زبان نمایان میشود پایه خلق و توسعه جامعه است و این دستاوردها همان ” نعمت ” است. کاربرد واژه نعمت در آیات و سوره های مختلف بازتاب ضرورتها و ممکنات زیست محیطی هر دوره می باشد که خود نعمتهای خاص خود را خلق خواهد کرد .
مثلاً در سوره ” مائده ” که بحث قرار دادها و روش پای بندی به آنها مطرح است ” نعمت ” با واژه ها ی ” عقد ، اوفواء ، ایمان ، شهادت ، امانات ، میثاق ، حکم ، داوری ، کتاب ، حلال و حرام ( جایز و عدم جایز ) به صورت خاص یک شبکه بهم تنیده اجتماعی تولید می کند که در اثر ضروریات و ممکنات شرایط که حاکی از توسعه جامعه و بروز اختلافات و ضروریات ایجاد قرار داد است می باشد . و واژه ” نعمت ” به صورت عام زایش ، رویش و افزایش است که مستمراً در حال جریان و شوندگی است و نحوه درک ، دریافت و تنظیم رابطه با نعمتها ( قدرت ، دانش و گفتمان ) را مطرح می کند . شرط لازم دریافت ها به خود آگاهی ، علم ، توانایی ، دانش ربط دارد و شرط کافی طیب بودن ، پاک بودن ، تقوی ، عدم ایجاد سلطه ، فسق ، قتل، سرقت ، رانت خواری و غلو در دین است که متناسب شرایط تبین شده است . در سوره انعام به نحوه مصرف دستاوردها و نعمت ها می پردازد که باید هماهنگ با جهان یگانه باشد و زیاده روی نشود که منجر به سلطه خواهد شد . در غیر اینصورت گفتمان دیگری که شرک نامیده شده است ایجاد خواهد که دستاوردها و نعمتها را به صورت ضد شکر مصرف خواهد کرد و اگر علمای دینی به پشتیبانی گفتمان شرک بپردازند ( اشاره به علمای یهود ) شرایط جدیدی از گفتمان توحید – شرک مطرح خواهد شد .
در آیات اولیه (28) اشاره به ایجاد ، روابط و گفتمانی که باعث تکثیر نعمت می شوند ، قدر و اندازه ، آنها که متناسب شرایط زیست محیطی ممکنات است و توسعه همیشگی آن ( رزق ) می پردازد و تاکید می کند که این فرایند با ” قدرت و حکمت ” (29) (هو العزیز الحکیم ) همواره ادامه دارد و درک این فرآیند باعث احترام و تسلیم به آن خواهد شد (حمد )
تکذیب
در مقابل تبین مبانی نعمت و دستاوردها و ضرورتها و روشهای درک این مبانی، گفتمان تکذیب ایجاد می شود و این نیز یک ضرورت طبق ساختار وجودی انسان است و گفتمان توحید – شرک خلق می شود که باعث شوندگی خواهد شد . (30)
مبانی تکذیب
علت گرایش به تکذیب را غره شدن به دنیا و غرور انسانی می داند که باعث می شود گفتمان توحید درک و دریافت نشود و یا استکبار و سرکشی در زمین و ترویج آن به صورت نیرنگ در جامعه نیز نیاز به تکذیب را ایجاد می کند (31)
تصدیق
گفتمان دیگر که قوانین توسعه نعمتها و دستاوردها را درک می کند ، پیام منذ رین ( یاد آوری ) را دریافت می کند، راه ” شکر ” را در پیش می گیرند ( 32) و به ترویج دستاوردها و نعمتها (33) می پردازند ( عمل صالح ) و گروه پیشرو تر آنها هستند که به ” مقتصد “بیان شده اند . (34 )
فرآیند توسعه
پس از تبیین مبانی به فرآیند های تمثیلی توسعه بشرح زیر می پردزد .
1-فرآیند طبیعی
در سلسله آیاتی (35) که اشاره به امور طبیعی دارد قصد دارد تدریجی بودن و فرآیندی بودن را تاکید نماید . واژه “یولج ” گویای این مسئله است . در این مثالها رابطه آب، ابر ، باد، باران، زمین مرده که در اثر باران احیائ میشود ، موقعیت زمین ، ماه ، خورشید ،رویش گیاهان ، میوجات و ثمرات مختلف و رنگارنگ با بکارگیری واژه های نزول و تصعید به بیان چرخه حیات و نوشوندگی دائمی و جاودان می پردازد .
2-فرآیند انسانی
طرح مبانی خلق و فطر و فرآیند ایجاد امور طبیعی و شبیه سازی آن با امور انسانی بسیار قابل توجه است . در سلسله ایاتی (36) ایندو را بصورت عام با هم مقایسه می کند و می گوید همان حالت تدریجی و فرآیندی در چرخه حیات در امور انسانی نیز جاری است . خلقت از خاک ، نطفه و سپس تکثیر تصاعدی و سریع بوسیله ” اصل زوجیت ” گویای این شبیه سازی است . ولی ضمن عام بودن این ساختار اشاره به اراده گرائی انسان به صورت خاص در این ساختار نیز می نماید .
در آیه 10 با بکار گیری واژه ” یصعد ” می گوید “کلمه طیب ” در اثر ” عمل صالح ” ارتفاع می گیرد که حاکی از روش پاکسازی و صعود و عروج انسان اراده گرا می باشد .
در مجموع آیات دیگر (38) به خاص بودن حالت انسان در چرخه حیات می پردازد . در آیه 19 که با ” مایستوی …” شروع می شود و نظیر آن در امور طبیعی در آیه 12 مشاهده می شود شبیه سازی عامی انجام می دهد ولی اشاره می کند که انسان نیز عوامل شناخت دارد و این عوامل باعث احیاء او می شود . و این چرخه حیات از خلق تا حیات و مرگ و نوشوندگی های جدید همه مانند یکدیگر هستند و این چرخه همیشه به صورت جاودان صورت می گیرد و برای هر دوران جهت طی این فرآیند ها زمان خاصی (39) ملحوظ خواهد شد و این یک سنت است. (40)
روش دریافت مبانی نعمتها
جهت دریافت بهتر نعمت ها دو محور اصلی را مطرح می کند :
1-عامل شناختی : که شامل علم و آگاهی بکارگیری تجارب گذشتگان و مصلحین است.
2-عوامل پاکسازی: که شامل سخن خوش و نیک ( رفتار خوب ) بوسیله عمل صالح (41) ، احساس نیاز و کمبود (42) ، درک انذار و یاد آوری ، خشوع ، تلاش برای وصل به مجموعه هماهنگ جهان یگانه ، تزکیه جهت گیری درمسیر نوشوندگی (43) ،فهم فر آیند های جهان ، انفاق (44)، طی مراحل پالایش و پاکسازی ( اصطفی) ، اتخاذ راه متعادل و میانه ( مقتصد ) و سبقت در کار های خیر (45) می باشد .
سوره یس : فرآیند دستیابی به احضار
مقدمه: شرایط
این سوره در سال 5 هجری نازل شده است که گویای شرایط سخت زمان علنی شدن دعوت برای پیامبران و یاران بوده است . شرایط حصر فشار زیادی را به پیامبر و سلمین وارد کرده بود و فکر هجرت به حبشه ایجاد شده بود . تکذیب قوی دعوت و فشار زیاد شرایط امکان چیرگی یاس را ایجاد می کرد و لذا پیام سوره اینستکه باید به درک و پاکسازی پرداخت و بر همین راه اساسی (46) استوار بوده و ادامه داد زیرا هدف طی این راه و شوندگی است .
محتوای سوره
پس از سوره های سباء ، فاطر و طرح مبانی و روشهای حفظ دستاوردها در این سوره قصد دارد به دوران قبل از توسعه و پیشرفت برگردد و روش درک نظام معنای جهان هستی را در شرایط بسیار سخت تبیین نماید . یاد آوری و تذکر منحصر به دوران شکوفایی و پس از شکوفایی نیست بلکه یک روش همیشگی ولی متناسب با شرایط زیست محیطی ممکنات است . در دوران تعامل ” صبر – شکر ” داود و سلیمان و شرایط تکذیب قوم سباء مبانی یاد آوری بر اساس علم ، آگاهی ، پاکسازی بود که با بازگشت همیشه جاودان اصلاح و تکمیل می شد . این روش فکری – رفتاری در صراط المستقیم متناسب شرایط یک اصل همیشگی است . تکذیب این مبانی در شرایط قبل از پیشرفت و توسعه مانند شرایط دعوت اولیه بسیار جدی تر ، محکم تر و همه جانبه تر است و وقتی جنبش ها در این مرحله قدرت ندارند براحتی به یاس و سر خوردگی می رسند . نیروهای جنبش اصلاحی باید بدانند که نتایج اصلاح فوری نیست زیرا دارای وجوه فکری – رفتاری است . بعلاوه هدف صرفاً کسب قدرت به تنهایی اصل نیست بلکه بازسازی ، خود سازی ، شوندگی و پاکسازی در مسیر است و این اصل متناسب شرایط حالات مختلف بخود می گیرد (47).
در شرایط سخت اولیه جنبش های اصلاحی فشار ، محدودیت ، حصر مانند شعب ابوطالب زیاد است و نباید مایوس شد .
پیام سوره اینستکه جریان تکذیب قوی است و این طبیعی و نرمال است و رهبران و مردم نباید ناراحت و سرخورده شوند و قصد دلداری و تقویت روحیه دارد . کمیت و سختی راه مهم نیست مسیر شوندگی ( صراط المستقیم آیه 2) اصل می باشد و باید دائماً در این مسیر همیشه جاودان ” رجعت ” کرد و به این روش و مسیر به ” احضار ” رسید . واژه های رجعت و احضار کلد پیام این سوره هستند . پس درک و فهم حق بودن این روش و مبانی و مسیر و به احضار رسیدن به آن پیام اصلی سوره است .
این سوره که بیشتر در مراسم ختم خوانده میشود هدف اصلی آن یاد آوری احضار و بازگشت همیشه جاودان ( رجعت ) به مبانی پاکسازی جسم ، فکر و روان است .
تصویر سوره انسان را بین دیوار بلند کفر و آگاهی قرار می دهد که جهت بیداری ( صیحه) نیاز به احضار است .
فرازهای سوره
سوره دارای فرازهایی است که با افعال مضارع مانند غافلون ،لایومنون ، مقمحون ، لایبصرون ، مرسلون ، تکذبون ، مسرفون ، مهتدون ، ترجعون ، لاینقذون ، فاسمعون ، خامدون ، یستهزون ، یاکلون ، یشکرون ، مظلمون ، یسبحون ، مشحون ، یرکبون ، ترحمون ، یحضمون ، ینسلون ، محضرون ، تعلمون ، فاکهون ، متکون ، تکفرون ، مکیسون ، یبصرون ، کافرون ، ینصرون ، توقدون ، و ترجعون ختم می شوند که حاکی از استمراردارد و در فواصل هر فراز یک نتیجه و تاکید دارد که با واژه های کریم ،مبین ، الیم ، عیون ، علیم ، قدیم ، حین ، صادقسن ، رحیم ، مبین ، علیم و حلیم ختم می شود .
روال آیات سوره
آیات اولیه گویای همه جانبه بودن کتاب و دعوت و راه اساسی آن است (48) ه با قوت نازل شده است . ولی تکذیب نتیجه طبیعی و اولیه آنست و علت آن غفلت و عدم درک است و انذار معمولاً نتیجه ای برای آنها نخواهد داشت .
سپس جهت یادآوری و دلگرمی پیامبران و یاران اشاره به یک مثال تاریخی در زمان عیسی می پردازد که رسولانی را برای مردم انطاکیه فرستاده بود و همگی به جز یک نفر تکذیب کردند . رفتار آنها ضمن تکذیب همراه با تهدید و استهزا بود . حالت داستان گویای شرایط سخت و استثناء دارد تا شرایط شعب ابوطالب را یاد آوری کند که باید استوار به راه شوندگی ادامه داد .
مانند سوره فاطر مجدداً به فرآیند های طبیعی جهت یاد آوری می پردازد که با” آیه لهم ” شروع می شود .(50) و سپس فرآیندهای انسانی می پردازد.
در نهایت به نتیجه گیری می پردازد و در آیات انتهائی (51) به حالات اکتسابات و دستاوردهای جریانهای تکذیب و تصدیق می پردازد که با تمثیل و استعاره به اصحاب الجنه که در حالت سر خوشی ، لذت در آرامش و راحتی بسر می برند و اصحاب جهنم که حالت سختی و ناراحتی دارند . این شرایط با صحیه که نشانه آگاهی سریع است خواهد بود . در قسمت دوم آیات انتهائی (53) به دوران پیامبر بر گشته و آنها را مخاطب قرار می دهد که پیام افکار ذهنی نیست بلکه واقعی است و اگر کسی دلش زنده و فکرش باز باشد آنرا دریافت خواهد کرد و به احضار خواهد رسید و این راه همیشگی است .
پاورقی :
1-واژه ” نعمت ” تصرف هر چیزی است که راستای آن به سمت تطابق با جهان هستی باشد .
2-آیه 16 سوره سبا
3-که گاهاً به آن “نظم پریشان ” می گویند.
4-مثلاً واژه تقوی را عموم مفسران سیر جهت حفظ نفس می گیرند ولی در آیه ” ان تتق لله یجعل لکم فرقانا ” گویای فکر و رفتار در سطوح بالاتر است که منجر به ایجاد فرقان می شود .
5-آیات 3،7،17،31،33،43،53سوره سبا .
6-به خصوص سوره های نمل و ص
7-ایه 9 سوره سبا
8-آیه 19 سوره سبا
9-آیات 9 تا 11 سوره سبا
10-آیه 10 سوره سبا
11- آیه 9 سوره سبا
12-آیه 249 سوره بقره
13-آیه 12 سوره سبا
Life Cycle -14
15-آیات 22 تا 54 سوره سبا در حالات مختلف
16-آیه 46 سوره سبا
17-آیات 9-1 سوره سبا
18-سوره عنکبوت
19-آیات 7و 8 سوره سبا
20-آیات 10 تا 21 سوره سبا
21-آیات 15 تا 17 سوره سبا
22- آیات 22 تا 54 سوره سبا
23- آیات 22 تا 33 ، 40 تا 42 ، 47 تا 54 سوره سبا
24-آیات 34 تا 39 ، 43 تا 46 سوره سبا
25- آیات 36 و 39 سوره سبا
26-آیات 37 و 38 سوره سبا
27-آیات 48 تا 54 سوره سبا
28- آیات 1 تا 3 سوره فاطر,
گفتمان و قدرت ، دانش رابطه – 29
30- – آیه 4 سوره فاطر
31- – آیات 5 و 43 سوره فاطر
32- آیه 12سوره فاطر
33- آیه 7 سوره فاطر
34- آیه 32 سوره فاطر
35- آیات 9, 12, 13, 27 و 28 سوره فاطر
36- آیات 7, 10, 11 و 28 سوره فاطر
37- آیات 10سوره فاطر
38- آیات 9,20,21,22 سوره فاطر
39- آیه 45 سوره فاطر
40- آیه 43سوره فاطر
41- آیه 10سوره فاطر
42- آیه 15 سوره فاطر
Malow Curveو
43- آیه 18سوره فاطر
44- آیه 10سوره یس
45- آیه 33سوره یس
46- آیه 3سوره یس
ن دید سان زمان نفس غرور علت به سلیمان یا و حکم صدور زمان در داوود اصلاح دوران مانند -47
48- آیات 1 تا 7 سوره یس
49- آیات5 تا 10 سوره یس
50- آیات33 تا 42 سوره یس
51- آیات51 تا 68 سوره یس
52- آیات55 تا 68 سوره یس
53- آیات60 تا 83 سوره یس
.