مقدمه :
1 – چهار سوره عنکبوت ، روم ، لقمان و سجده که با ” الم ” آغاز می شوند بین سالهای 6 تا 10 بعثت نازل شده اند . پس از سوره های حجر تا قصص که تعامل ساختار گرائی و اراده گرائی و بسوی اراده گرائی انسان بود به نقش اراده گرائی انسان جهت تغییر قواعد آن در تاریخ می پردازد .
2-محورهای این سوره ها را بشرح زیر می توان خلاصه نمود :
سوره عنکبوت : مبانی اراده گرائی تاریخی
سوره روم : حتمیت تاریخی اراده گرائی و امید به آینده
سوره لقمان:روش رهایی از شرک و رسیدن به توحید و یگانگی
سوره سجده : تسلیم به اراده گرائی و یگانگی و بازگشت همیشه جاویدان به آن
3- برای عبورتاریخی از اراده گرائی، گفتمان توحید– شرک یک فرآیند مهم است . رسیدن مستمر و جاویدان به یگانگی و توحیدبا پالایش مستمر شرک ( وابستگی ها ) امکانپذیر است
4- تبین شرک و روش رهایی از آن به منظور عروج و اتصال به یگانگی و توحید رکن اساسی و مهم قرآن می باشد .
گرایش انسان به اراده گرائی با عبور از شرک و اتصال به توحید امکانپذیر است . لذا باید تلقی درستی از پدیده توحید و شرک داشت .
5- چهار سوره عنکبوت ، روم ، لقمان و سجده در سالهای 6 تا 10 بعثت نازل شده اند و دو سوره بقره و آل عمران عمدتاً مدنی هستند .
آیات دوران مکی مربوط به مبانی فکری توحید ، خود آگاهی و آگاهی بخشی توحید است و آیات دوران مدنی توسعه گفتمان توحید و شرک و مصداقهای آن در دوران توسعه اسلام است .
گفتمان توحید – شرک در هر دوره متفاوت است و مخاطبان خاص خود را دارد و در این چهار سوره مخاطبان مختلف مورد خطاب قرار می گیرند .
6- انسان دارای سطوح نیازهای مختلف است(2) نیازهای فیزیکی – مادی که حاکی از کمبود است و وقتی بر آورده شدند ادامه نداده تا مجدداٌ نیاز مطرح شود . پس از نیازهای مادی – فیزیکی انسان و جانوران به نیازهای امنیتی احتیاج دارند . این سطح از نیازبرای بقاء لازم است . ابراهیم (4) در بدو ورود به مکه هدف اولیه را رزق مادی و امنیت تعریف کرد .(3) سپس نیازهای حقیقی انسان که شامل عشق و تعلق ، دانایی، زیبائی و هنر ، حرمت نفس ، شدن و نوشوندگی و نیاز به ارزشهای اخلاقی است مطرح می شوند .
انسانها معمولا ً درمرحله اول نیازها می مانند و اگر وارد مراحل بعدی شوند اساساً به منظور نیازهای مادی و امنیتی از آنها استفاده می کنند و لذا منجر به نوشوندگی و رشد انسان نمی شود . در بحث توسعه ، نیازهای اولیه را مربوط به دوران ” بقاء ” و نیازهای بعدی را مربوط به دوران ” ابراز وجود ” انسان می دانند .
7- انسان در اثر تعامل با پدیده ها به ایجاد ارتباط و علاقه می پردازد که امری طبیعی است ولی وابستگی به پدیده ها باعث کاهش پاکسازی و دریافت فهم می شود .
پرستش فقط مخصوص بتها نیست بلکه هر گونه وابستگی به نوعی پرستش است و متناسب شرایط مستمراً تغییر می کند . انسانهای اولیه پس از آگاهی و تبدیل ” سوژه” به ” ابژه ” به تدریج فرآیند وابستگی و پرستش را طی کردند و برای یگانگی شریک سنبلیک و واسطه خلق کردند و به مرور توسعه وابسته به پدیده های خلق شده شدند و به علت پرستش و وابستگی به امور از شوندگی و رشد دور شدند . وابستگی عوامل درونی و بیرونی دارد و نیاز انسان به بقاء ( رزق مادی و امنیت ) او را به حرص و تمرکز امکانات وا می دارد . و برای کسب هر چه بیشتر امکانات به قدرت متصل می شود و برای حفظ و تداوم این دو و تسلط بر مردم از مذاهب استفاده شده است تا وضع موجود را توجیه نموده و از انتقاد و اعتراض جلوگیری نماید .
8- واژه های توحید – شرک، فتنه و بلا و توبه بازتاب مثبت در عرف ندارد در صورتیکه فرآیند پاکسازی جسم ، فکر و روان و دریافت نظام معنا از مسیر این سه عامل می گذرد .
عابد در مسیر دائمی همیشه جاودان “عابد –معبود “به صورت مستمر به پالایش وابستگی ها ( شرک ) در کوران تعامل فتنه و بلا با ایمان و آگاهی و بازنگری و اصلاح ( توبه ) می پردازد .
این فرآیند با ” ا واب ” ،” منیب ” و ” انابه ” که حاکی از باز نگری اصلاح مستمر ، فوری و قرار گرفتن در سطوح و مراتب بالاتر از قبل است تکرار می شود و همیشه جاودان می ماند .
در مسیر دائمی ابداع ، خلق ، رزق ( توسعه ) و یگانگی همواره عوامل بسیار پیچیده تر شکل می گیرد و انسانها باید با درک مبانی رابطه صحیح با آن برقرار نمایند تا وابسته ( مشرک ) نشود و برای این منظور ” عابد ” باید در مسیر ” صراط المستقیم ” با طرح و برنامه ، مشی (4) و صبر ( که گویای عمل و حرکت و طی زمان است ) به سوی ااتصال به معبود حرکت نماید .
درک این فرآیند و مسیر آن در گفتمان توحید – شرک بسیار مهم است و باید از نگرش مجرد به توحید و یا قیامت پرهیز کرد و آنرا یگانه و یک فرآیند دائمی همیشه جاودان دریافت . این چهار سوره سعی دارد این مسیر فرآیندی مستمر را تبین نماید و در ادامه مسیر تاکید روی واژه ” وعده ” دارد که با واژه های مختلف یوم الاخره ، یوم البعث، یوم القیامه ، یوم تقوم الساعه ، یوم الفتح ، اجلالله ، وعدهالله، لقاءالله ، الیه یرجعون ، الیه تقلبون ، آخرت ،اجل ، خروج ، احیاء، رجوع ، مرجع ، بعثت ، ساعت ، بعیده ، عذاب ، جهنم و جنت طرح شده است که حاکی از استمرار همیشه جاویدان این فرآیند دارد و خروج از این مسیر تاریخی با ” هلاک ” و پیوستن به این مسیر تاریخی با ” جاویدان شدن ” به صورت دو انتهای طیف مطرح شده است .
9- وجود ” الم ” در این چهار سوره شباهت هایی را از نظر محتوا و معنا متبادر می کند که رکن آن ” فتن ” به مفهوم تعامل فرآیندی مستمر انسان به منظور پالایش صیقل شدن و خالص شدن است تا بتواند به مروربه مراتب دریافت عمیق تر برسد و آماده اجرای رسالت اراده گرائی تاریخی شود این رکن در تعامل با “ایمان”، رزق ( توسعه ) و انشاء(پرورش) حالت تاریخی ( وعده ) پیدا می کند .
سوره عنکبوت : مبانی اراده گرائی تاریخی
شرایط سوره
بین سالهای 6 تا 10 بعثت که چهار سوره عنکبوت ، روم ، لقمان و سجده نازل شده اند شرایط بسیار سختی برای مومنین بوده است . گفتمان توحید – شرک به صورت متناوب و در شرایط مختلف ادامه داشته است . پیامبر از یک طرف می بایست با خود آگاهی و آگاهی بخشی در مورد توحید به مومنین و ارائه مصداقهای آن در جامعه ازیک طرف واز طرف دیگر باید به پرورش آنها در شرایط سخت تهدید ها و انواع تحریمها و بایکوتها می پرداخت . محرومیت ، آزار و شکنجه و دوری از خانواده بسیار در باورها و تصمیمات افراد اثر بسیار داشته است .
پرورش نیروها و آماده کردن آنها جهت هجرت به منزله ایجاد شرایط جدید به عنوان یک اراده تاریخی از ملزومات نوشوندگی و رشد انسانها و انتقال تجارب به آیندگان است . دادن امید به موازات شوندگی و رشد آماده سازی مومنین برای درک قواعد تاریخی با شواهد سوره روم است .
هدف سوره
هدف سوره بررسی مبانی اراده گرائی تاریخی از طریق تعامل گفتمان توحید – شرک به منظور آماده سازی مستمر انسان و امید و وعده به این قانون تاریخی است .
محتوای سوره
به منظور تحقق هدف سوره باید محتوای سوره تبین شود. تعامل ” فتنه- ایمان ” در مسیر ” توسعه ( رزق ) ” و پرورش ( انشاء) ” مستمر و جاودان رکن محتوائی و بسیار کلیدی است . (5) فتنه که از ” فتن ” می آید اشاره به فرآیند خالص سازی سنگ قیمتی در کوره آتش دارد .در تعامل مستمر سنگ با آتش ( فتنه ) نا خالصی ها در سنگ ذوب و جدا می شوند و سنگ صیقلی قیمتی بدست می آید .
لذا ایمان با بیان ، حرف ، دعا و تکرار آن حاصل نمیشود و حتی آگاهی و خود آگاهی به ایمان منجر به رهایی از وابستگی ها ( شرک ) نمیشود بلکه فرد باید با اراده در کوران آتش ( شرایط ) بیفتد تا صیقلی و پاک شود . (6)
سوره بقره در سالهای بعد از هجرت نازل شده است و این کوران آتش را با مثالها و مصداقهای فراوان برای رهایی از شرک و در اوج آن از سنبل وابستگی زمان (گاو ) به خوبی تبین می کند .
پس ایمانی که از مسیر اراده گرائی در کوران فتنه عبور کند منجر به تغییر رفتار و صیقل انسان می شود نه ایمانی که از تقلید و حرف و خارج از این مسیر بدست می آید .
در این مسیر جهت گیری گفتمان ” توحید – شرک ” با فتنه محک می خورد و به موازات رهایی از وابستگی ها بخصوص بزرگترین و اولویت دارهای آن انسان صیقلی بدست می آید .(7)
نکته مهم دیگر تداوم همیشه جاودان ” ایمان –فتنه ” است و انسان با تجلی اراده خود همواره در این فرآیند حرکت می کند (8) و این یک امر تاریخی است . هرچه درگیری انسان با فتنه بیشتر باشد به منزله تبلور اراده گرایی و تعامل با آن است و ضرورت شوندگی و طی مراتب رشد یابنده تر ( صیرورت ) تجربه کردن مستمر فتنه هاست .
به همین دلیل سوره با بیان واژه های ” بداء” ،”خلق “، ” رزق” و ” انشاء” به توسعه دائمی اشاره می کند و توسعه دائمی ضرورت فتنه دائمی را طرح می کند و پرورش ( انشاء ) انسان در این مسیر بدست می آید .
پس ملازمت ایمان ، فتنه ، رزق و انشاء و استمرار تاریخی ( وعده) آن به صورت همیشه جاودان خواهد بود و سوره عنکبوت قصد دارد به تبین این محتوا بپردازد .
روش دستیابی به محتوا
در این سوره پس از ذکر مبانی به روش دستیابی به آن نیز می پردازد
1- جهد نفس
تلاش و جهد درونی در همه شرایط از ارکان اصلی دستیابی به انسان صیقلی ( توحیدی ) است . (9)
2-علم
تجلی اراده انسان در تعامل ” ایمان – فتنه” با علم و آگاهی می باشد . بیان مکررواژه علم و مشتقات آن گویای این امر می باشد . (10)
3-پاکسازی
علم به تنهایی منجر به پاکسازی و صیقلی شدن نمیشود بلکه کار احسن عامل پاک کردن السئیات می باشد .(11)
پس علم ، جهد و پاک کردن بدیها بوسیله خوبیهاروش دستیابی به انسان توحیدی به صورت تاریخی و مستمر و همیشه جاویدان می باشد .
4-عامل زمان
اشاره به ” اجل ” به معنای زمان در سوره کنایه از ضرورت عمل و حرکت است زیرا در فرآیند خلق و توسعه (رزق ) نیاز به تعامل انسان است و عمل در قالب زمان متجلی می شود انسانهای توحیدی نیاز به صبر دارند ولی انسانهای مشرک تعجیل می کنند . (12)
5-هجرت
معیار سوره
در فرآیند تعامل ایمان – فتنه در مسیر توسعه (رزق) و انشاء گروه بندی مردم مشخص می شوند
مومنین صیقل یافته ، افراد نیمه راه و ضعیف و مشرکین و منافقین سه گروه عمده مردم هستند . البته همه مومنین به درجاتی در صورتیکه همه مبانی و جهت گیریها بکار گرفته شود ولی شرایط آماده نباشد زمینه های هجرت گشوده می شود (13)
و گشودگی جهت تجلی نوشوندگی و رشد در بستر هجرت فراهم می شود . این روش توسط مریم ، اصحاب کهف ، سفرهای موسی ، هجرت ابراهیم به سرزمین بی آب و علف ، هجرت پیامبر به خوبی تبین شده است .گاهی اراده گرایی تاریخی با رعایت مبانی در بستر هجرت باعث خلق گفتمان غالب در جامعه خواهد شد .
ترس از راه ، شرک و نفاق را همه مومنین دارندولی در فرآیند میدان عمل جبهه هر کس متناسب جهت گیری او مشخص می شود .(14)
شرک و وابستگی به علت جهل ، ترس ، پرستش ، و علت نیاز به رزق و امنیت و نفاق و به علت عدم انطباق حرف و عمل در تعامل ایمان با فتنه ایجاد می شود .
مصداقهای تاریخی
در این سوره به تجربه هفت رسول می پردازد و به نقش تعامل فتنه با ایمان به صورت یک حرکت مستمر همیشه جاودان تاریخی می پردازد و در نتیجه گیری بر اساس جهت گیری به واژه های “نجات ” و ” هلاک” اشاره می کند .
ریشه انحراف را به صورت کلی ظلم ، فسق ، فساد ، استکبار (15) که در قالبهای لهو و لعب (16) و یا تجمیع قدرت ، ثروت و معرفت (17) می داند که در داستانهای رسولان متفاوت متناسب شرایط متفاوت آمده است .
داستان ابراهیم که بدون اشاره به قومی است بطور ریشه ای وارد محتوا شده است و گفتمان توحید – شرک را بخوبی برای خود و جامعه بیان و استدلال کرده است . گرایش مردم به پرستش سنبلیک بتها و قدرتهای زمانه را بخاطر رزق و امنیت را بیان می کند . طرح مقدماتی داستان ابراهیم نشان می دهد که مردم طی دوران متمادی به علت رفع نیازهای مادی – فیزیکی همچنان به پرستش سنبلهای متفاوت مشغول بوده اند و ابراهیم به عنوان پدر رسولان بعد از خود این مسئله را به صورت اساسی طرح می کند و در مراسم حج آنرا به صورت ” اتصال ، انتظام و اجتماع” نمایش می دهد . ابراهیم خود مسیر گفتمان توحید – شرک را از بررسی پدیده پرستش ، توحید استدلالی و سپس عروج و عشق و اتصال به یگانگی در پدیده قربانی متجلی می کند . طرح ابراهیم منجر به توسعه شجره طیبه از طریق ذریه در نسلهای اسحاق و اسماعیل شد .
نام سوره
نام سوره از نتیجه گیری تعامل ایمان – فتنه بدست می آید اتصال به یگانگی از طریق اراده گرایی انسان و تداوم آن به صورت مستمر و تاریخی به عنوان یک قاعده منجر به جهت گیریهای ” نجات و هلاک ” می شود و جریانی که صیقل نمی شود و ناپاک می ماند به ” عنکبوت ” شبیه سازی شده است و جریان صیقل شده در آخرین آیه که منجر به تحقق وعده به آنها خواهد شد نمایان شده است . (18)
مخاطبان سوره
مخاطبان سوره همه مردم ( ناس) ، پیامبر (19) و مومنین (20) می باشند که به صورت توصیه هایی ارائه شده است .
سوره روم : حتمیت تاریخی اراده گرایی و امید به آینده
شرایط
سوره روم بین سالهای 6 تا 9 بعثت نازل شده است . دو ابر قدرت زمانه امپراطوری روم و ایران در تقابل با یکدیگر بودند و اعراب زیر سلطه ایران قرار داشتند و جنگهای فرسایشی بین دو ابر قدرت باعث فرسایش تدریجی آنها میشد. مکه و اعراب چندان مطرح نبودند ( به جز یمن ) و مسلمین دوران بسیار سختی را می گذراندند . فشار ، تهدید و شکنجه و عزم انجام هجرت به حبشه باعث نو امیدی و هراس میشد و لذا تعلیمات فکری و پرورش مسلمین در دستور کار پیامبر قرار داشت .
نو امیدی به منزله عدم شناخت و نیاز به تبین قواعد فلسفه تاریخ و بررسی نقش انسان بوده است .
قرآن وعده پیروزی سپاه شکست خورده روم بر ایران را در چند سال آینده می دهد و در آن روز مسلمین خوشحال خواهند شد زیرا زوال سلطه ایران را مشاهده خواهند کرد و این وعده واقعی خواهد بود . (21)
در این سوره پیامبر قصد دارد قواعد فلسفه تاریخ را آموزش دهد و در ضمن مجدداً به گفتمان توحید – شرک به عنوان مبنای این قواعد اشاره ای نماید و آگاهی بر قواعد تاریخی نقش معجزه نگاری آیات اولیه سوره در برداشتهارا کاهش خواهد داد .
تبین قواعد تاریخی
در این راستا قرآن به یک بحث توحیدی عمیق می پردازد که با واژه های ” الله یبدواالخلق ….” ، ” هوالذی یبدوا الخلق ….، ” الله الذی خلقکم …” ، ” و من آیاته…” و” الله الذی ….” شروع میشوند . مسیر و روند این آیات از بحثهای عمیق تعقلی به تفکری می باشد و با طرح اصل بحث در شروع سوره به طرح و تبین فلسفه تاریخ در پرتو توحید می پردازد .
این بحث یک فرآیند مستمر تدریجی است که شروع (یبدوا الخلق ) ، طی مراحل ( اعاده و انشاء) و نتایج و پیوستن همگی به هستی (رجعت ) جزء یک مسیر یگانگی و توحید است و تفکیک آن به توحید ، نبوت ، معاد و نظیر آن اگر چه شاید برای درک بهتر بوده است ، ولی منجر به مجرد اندیشی شده است و بنیاد فهم قرآنی فراموش یا منحرف گردیده است .
1-پدیده ” خلق اعاده و انشاء ، رجعت “
مجموعه آیات این قسمت (22) که با ” الله یبدوا الخلق ” شروع می شوند قصد دارد به تبین فرآیند هر پدیده و گفتمان بپردازد . در ابتدا پدیده ها ابداع و خلق می شوند و سپس در تعامل و ارتباط با سایر پدیده ها به انشاء و اعاده ( پرورش تطور شوندگی و میراثی ) پرداخته و در نهایت به جهان هستی و رجعت و متصل می شوند . در این فرآیند همه پدیده ها و انسانها به صورت ساختاری یا ارادی پس از خلق هر چیز در ارتباط ، گفتمان و تعامل با سایر پدیده ها به دستآوردی می رسد و نهایتاً تبدیل و وصل به کلیت جهان هستی می شود و ماحصل اکتسابات به انواع حالات مختلف اثر گذار در پدیده ها ، افراد ، جوامع و تاریخ می شود .
درک این مسیر و فرآیند آن و نحوه اثر گذاری در اثر پذیری آن بستگی به میزان ” ساختاری یا ارادی ” برخورد کردن با آن است که حالات اکتساباتی فراوانی را امکانپذیر می کند ( اعاده و انشاء ) که در نهایت ( رجعت ) به دریای بی کران جهان هستی متصل می شود .
جهت تحکیم بحث به ابداع و خلق پدیده ها می پردازد که با آیات ” و من آیاته …” شروه میشود و اشاره به تدبیر موجود دراین فرآیند که حاکی از اتکاء به قواعد تاریخی است و تاکید به تفکر و تعقل درمورد آنها را دارد .
2-خلق و توسعه مستمر
این قسمت که با آیات ” هو الذی بید الخلق …” شروع می شوند بیانگر این است که پدیده همواره و همیشه در تعامل با سایر پدیده ها به صورت تدریجی ادامه دارد و شوندگی و نو شوندگی جزو ذات و فطرت پدیده حیات است .(23)
این فرآیند توسعه( بسط رزق ) متناسب توانایی و ظرفیت پدیده ها (25) همواره به عنوان یک اصل در جریان است و تغییر پذیر نیست (30) و جهت گیری آن یگانگی جهان هستی است .
6-تفکر ، تعقل ، علم ، اسماع
در نتیجه گیری از هر قسمت قرآن به واژه های تفکر ( اندیشه در مورد پدیده ها و ارتباط آنها ) ، تعقل (طی مراحل اندیشه و تدوین تئوری ) ، علم ( دستاورد تفکر و تعقل ) و اسماع ( انتقال دستآ ورد ها) در انتهای آیات پرداخته است .
7-انابه ، تقوی ، صلوه و تسلیم
در فرآیند عمومی ” خلق ، اعاده و انشاء و رجعت ” باید همواره فرآیند باز خورو اصلاح ( منیب ) ، جهت گیری به سمت یگانگی ( تقوی ) ، حرکت مجدد در مراتب رشد یابنده تر ( اقامه صلوه ) ملکه رفتاری گردد . (35)
تسلیم به این فرآیند که در سوره روم به انطباق به دین قیم و حنیف (36) آمده است – باید مد نظر باشد .
5-فرآیند زمان
در این سوره ” حتمیت تاریخی اراده گرائی ” محور است و لذا واژه ” وعده “و حق بودن مهم تلقی شده است .
زمان غالب شوندگی ، نو شوندگی ، میرائی ، بازگشت به خلق پیچیده دیگر و رجعت مستمر آنها به یگانگی می باشد و در فعل ” کان ” مبنی بر ” شدن ” در دوره معین متجلی شده است . در این سوره بیان این حالات و مراحل با واژه های ساعه ، ثم ، سوف ، حین، قبل و بعد ، اذا، اجل مسمی ، لیث ، لعل ، یوم ، عمرو یو مئذ آمده است و در نتیجه گیری با فاء تفریع بیان شده است .
3-فرایندی و اکتسابی بودن
آیاتی که با ” الله الذی خلقکم ثم….” شروع می شوند (31) قصد دارند به فرآیند مستمر و اکتسابی بودن آن بپردازد و جهت آن را مشخص کند (32) و به نقش اراده گرائی در اکتساب در این فرآیند تاکید نماید .
4- فرآیند طبیعت
پس از طی بحثهای عقلی به بحثهای تفکری می رسد و سعی دارد روند تبینی فلسفه تاریخ را با روند خلق ، اعاده و انشاء و رجعت در طبیعت را شبیه سازی کند . (33)
در این مثالها به فرآیند تشکیل باد ، باران و احیاء زمین پس از مردن آن می پردازد و همین سیکل را به سیکل زندگی انسان (34) تسری می دهد و فرآیند انشاء و اعاده و رجعت به خوبی بیان می کند .
ادامه دارد…