مقدمه
با توجه به بحث اجمالی در مقاله “درآمدی بر سورههای محمد(ص)، فتح و حجرات”(1) شرایط بحث در مورد سورههای محمد(ص)، فتح و حجرات فراهم شده است. در سوره محمد(ص) باید به محور “قتال” توجه داشت زیرا کلیه عوامل ذیربط در این سوره در رابطه با قتال طرح شدهاند و عدم توجه به این نکته باعث تعمیم عوامل به صورت مجرد و منتزع به همه دوران خواهد شد. مثلاً بحث “اطاعت” از رسول در شرایط جنگی به منظور حفظ وحدت و یا شدت قتال و زدن گردن و عدم گرفتن اسیر اگر در رابطه با هدف، مشی، روش متناسب شرایط و امکانات سالهای اول هجرت در نظر گرفته نشود بسیار مشکل آفرین خواهد شد. در دوران زیست قبیلهای که امکانات توسعهای بسیار محدود یا ناچیز بوده است تهاجمات و حفظ هویت مهم بوده است.
شرایط
پس از حصر در شعب ابوطالب و طرح هجرت که به نحوی اخراج مسلمین از دیار خود بود مسلمین به مدینه رسیدند و با پذیرش انصار قصد حفظ هویت و موجودیت خود را داشتند. در شرایط زندگی قبیلهای حفظ امنیت افرادبه دست قبایل بود و اخراج از این سبک زندگی به معنای به خطر افتادن امنیت افراد است و اخراج از دیار یکی از عوامل مهم در جنگها بوده است. مسلمین با توجه به فکر جدید و خروج از سنت اجدادی به عنوان خطری برای قبایل قلمداد شدند و استقلال فکری دارای هویت جدیدی است که با تفکر اعراب بدوی کاملاً متضاد است. مهاجرت خود باعث آزاد شدن این نیروی جدید شده بود و احتمال گرویدن مردم در طول زمان بعلت شعارها و ارائه تفکر برابری و عدالت با رهبری از جنس خودشان بسیار خطرناک جلوه میکرد. لذا قبایل بدوی مکه زیر کنترل قریش و اطراف مدینه به عملیات ایذایی علیه مسلمین دست میزدند و امنیت آنها را سلب و اموال آنها را غارت میکردند.
برای نیروی تازه شکل گرفته مهاجر که خود میهمان انصار شده است حفظ موجودیت مهم است و لذا در رویاروئی با کفار و مشرکین در سالهای اولیه هجرت مبادرت به شدت عمل میکنند و گرفتن اسیر در مرحله آخر میباشد. زیرا اسیر گرفتن برای جریان تازه تأسیس به امکانات نیاز دارد و دارای هزینه است. این روش باعث افزایش روحیه و درس دادن به دشمن نیز میشد. بعلاوه تعرض کافران به علت جلوگیری از ترویج توحید و ایجاد مانع در راه آنها بوده و درگیری مسلمین برای برداشتن این موانع بوده است.
لذا “اخراج از دیار” و “صدواعن سبیل الله” به نوعی موجودیت نیروی جدید با کمیت کم را به خطر میانداخت.
سوره محمد قصد دارد مسلمین را برای گذشت از جان و مال برای دفاع از اعتقادات توحیدی آماده سازد.
هدف سوره
هدف سوره رفع مانع از تبلیغ و ترویج گفتمان توحید که با اخراج از دیار خود به مدینه مهاجرت کرده بودند میباشد (1).
مشی سوره
استراتژی سوره حفظ موجودیت مسلمین در سالهای اول هجرت بوده است.
روش سوره
1- شرکت در جنگ و شدت عمل و عدم گرفتن اسیر تا حد ممکن
2- اطاعت از رسول جهت حفظ وحدت
3- انفاق جهت فراهم کردن پشتوانه برای جنگ
4- پرهیز از اختلاف و دوروئی برای تمرکز و وحدت
نام سوره
علیرغم اینکه نام سایر پیامبران بخصوص موسی و ابراهیم زیاد در قرآن آمده است ولی نام محمد(ص) به مراتب کمتر ذکر شده است (3). علت اینکه این سوره به نام اوست در رابطه با شرایط جنگی میباشد که نقش رهبری و اطاعت وزین شده است. البته نام دیگر سوره قتال میباشد.
محتوای سوره
سه آیه اول سوره مقدمهای برای یک فرمان نظامی است. کافران سعی میکنند که مردم را از راه توحید باز دارند که البته اعمالشان بیاثر و تباه خواهد شد(4). در مقابل این عمل کافران اشاره به گفتمان توحید توسط مؤمنین که به نزول کتاب که ضروری و حق است توجه داشته و به عمل صالح مبادرت میکنند و باعث پاک شدن خطاها و اصلاح آنها میشود را دارد (5).
به عنوان نتیجهگیری به گفتمان مؤمنان و کافران اشاره میکند که یکی ضروری و حق است ولی دیگری انحرافی و باطل است و آنرا به عنوان ارائه تمثیل بیان میکند.
تاکید بر زدن مثال به منزله تفکیک و تمایز دو راه است و چندین بار در این سوره به عنوان تاکید بکار رفته است.
پس از این مقدمات به اصل مطلب میپردازد که رئوس آن به شرح زیر است (7).
1- زمان رویاروئی در جنگ با کافران (فاذا لقیم)
2- زدن گردن (فضرب الرقاب)
3- کشتن زیاد و در هم کوبیدن دشمن (اثخان)
4- محکم بستن اسیران (فشدوا الوثاق)
5- آزادی به شرط منت یا فدیه
6- تا اینکه سلاحها را زمین بگذارند وگرنه آنقدر بکشید تا جنگ پایان گیرد (حتی تضع الحرب اوزارها)
7- این مشی و انتقام گیری برای آزمایش مؤمنان است (ولویشاءالله لانتصر منهم و لکن لیبلوا بعضکم به بعض)
8- کسانیکه در راه ضروری حق کشته شوند اعمالشان گم و تباه نمیشود.
کسانیکه در شرایط جنگی با این روش مبارزه میکنند اوضاع و احوالشان اصلاح میشود و دارای حالت و شرایط خوبی خواهند شد (8).
9- این روند و فرآیند بعلت این است که کسانیکه در راه و جهت گفتمان توحید ثابت قدم هستند به صورت هم افزائی تقویت میشوند ولی گفتمان شرک و کفر اعمالشان تباه شده زیرا در تعامل با ضرورتها و حق نبودهاند و راهشان نابودی و تباه است (9).
10- عدم ارائه پیشنهاد صلح زیرا شما غالب هستید و یاری گفتمان توحید را دارید (10). اگر دفاع نباشد فاسد رشد میکند زیرا عدم دفاع به منزله غیر فعال بودن و عدم مسئول بودن انسان است و لذا شرایط و زمینه کلاً به دست جریان شرک واگذار میشود و فساد رواج پیدا میکند.
نقش عملکرد انسان
در این سروه نیز مانند سورههای دیگر اصالت با عمل انسان است. تاکید بر واژة “عمل، اعمالکم، اعمالهم” با نسبت زیاد در این سوره گویای این امر است (11). در تمامی آیات مربوط اشاره به اثر گذاری اعمال شده است (ولن یترکم اعمالکم).
مشیت، ابتلاء نصر (12)
قبلاً در مورد معنای “مشی” صحبت شده است. مشی حرکت از یک نقطه یا حالت به نقطه یا حالت دیگر با اراده است. لذا مشی حرکت ارادی و طراحی شده با اشراف و اطلاع از شرایط حاضر، طی مسیر و اهداف آینده است. جهان هستی دائماً در حال زایش، رویش و ریزش است و انسان براساس میزان سامانه دانایی و پاکی خود براساس توانایی عقل و کار با آن تعامل میکند و نقش اراده گرائی را پر رنگ میسازد. فرآیند شوندگی در مسیر با اراده همان تعامل مشی و ابتلاء است که انسان در آن نقش مهمی دارد (13).
داشتن “مشی” و تعامل با گفتمانها همان “ابتلا” است که باعث “نصر” و دریافت توسعه یافتهتری میشود. در اینجا منظور از توسعه روحیه شجاعت و ثبات قدم و پرهیز از ترس و خوف است.
استغفار- ذنب (14)
مجموعه دو واژه “استغفار – ذنب” نیز نشانه از مهم بودن نقش انسان است. در مسیر شوندگی انسان دائماً دچار خطا یا انجام ناقص امری میشود که این متداول و معمول است ولی آنچه مهم است درک و فهم خطا، بازنگری و اصلاح آن است که باعث تغییر انسان میشود (فرآیند توبه، اوّاب، منیب و انابه). “ذنب” به معنای “دُم” و در اینجا به معنای خطاهای دنباله داراست. وقتی خطایی به صورت تکرار شونده استمرار یابد حاکی از عدم اراده و تلاش جهت پرهیز از آن است. پاک کردن این خطاهای تکرار شونده یک امر مهم دائمی در شوندگی انسانهاست و مشمول همگان حتی پیامبر بوده است.
شخصیتها و بازیگران سوره
در این سوره سه گروه کافران، مؤمنان و منافقان مطرح شدهاند. شناخت کافران و مؤمنان سادهتر از منافقان است زیرا آنها نیات خود را علنی نمیکنند و با لحن زیبا و فریننده امور را قلب میکنند. کلمات مؤمنین و کافرین هر کدام ده بار در سوره آمده است.
1-مؤمنین (15)
عملکرد مؤمنین کار صالح ، ایمان به کتاب و دستآوردهای آن که ضروری وحق است و تلاش جهت اصلاح است. تبعیت از حق، اصلاح امور و کارها، اتکاء بر بینات، اتکاء به نظام هستی و از همه مهمتر تقوی میباشد. در رابطه با این سوره شرکت در جهاد و اطاعت از پیامبر نیز بر عملکرد مؤمنین افزوده شده است.
2-کافرین(16)
عملکرد کافرین باز داری مردم از گفتمان توحید، تبعیت از گرایش به گفتمان شرک، ناخوش بودن با کتاب و درستآوردهای انزالی، بهرهگیری از دنیا و خوردن مانند چارپایان و پیروی از هوای نفس میباشد.
نتیجه عملکرد کافران تباهی اعمالشان است (اضل اعمالهم – ناحبط اعمالهم) و توانایی حذف گفتمان توحید (لن یضروالله شیئا) را ندارند و در نهایت واژگونی (دمرالله) و نابودی (تعسالهم) نصیب آنها خواهد شد.
3-منافقان(17)
مقدار زیادی از سوره در مورد این جریان است ولی نام منافقین هنوز مطرح نشده است زیرا اینها جزو مسلمانان هستند. شناخت آنها کمی مشکل است زیرا انگیزههای متفاوت مالی، فرصت طلبی، عافیت طلبی دارند و دارای رفتار دوروئی، اهل شعار و صحبت با لحن زیبا و فریبنده هستند.
ویژگیهای منافقان را به شرح زیر لیست کرده است:
1- آنها ظاهراً به سخنان پیامبر گوش میدهند ولی به محض اینکه از نزد او بیرون میروند از روی عدم فهم یا تمسخر به مؤمنان میگویند “او چه گفت؟” که کنایه از این است که از حرفهای او سر در نیاوردیم و آنها دنبال خودبینی بوده و دلهایشان بسته است (18).
2- آنها بیمار دل هستند که زیرا وقتی صحبت از جنگ میشود از شدت ترس و هول به حالت احتضار افتادهاند (سکرات الموت) و به پیامبر زل زده نگاه میکنند ولی قبل از اعلام جنگ خود را مشتاق جنگ نشان میدهند (19).
3- عدم پذیرش گفتمان توحید
منافقان به علت خود فریبی و از خود راضی بودن، امروز و فردا کردن و عدم دفاع از جبهه حق بر میگردند (20).
4- سازشکاری و بردن اسرار برای کافران (21).
5- لحن و رفتار
ویژگی منافقان از رفتار و لحن سخن آنها قابل درک است. بازی با کلمات، گویش زیبا و قلب کردن مفاهیم از ویژگی آنان است و این را میتوان از علائم سیما و نحوه سخن گفتنشان دریافت (22).
6- عدم کمک و انفاق در جنگ
منافقین کمک جانی (شرکت در جنگ) و مالی به جنگ نمیکنند(23).
در پایان سوره نقطه ضعف منافقین را مال دوستی و بخل میداند (24).
به هر حال علیرغم بیان عملکرد و ویژگی منافقین، چون هنوز در درون مسلمین قرار دارند و تفکیک نشدهاند در این سوره نامی از منافقین نیامده است در سورههای بعدی به نام آنها را خطاب خواهد کرد.
صفات شخصیتها و بازیگران
در باطه با دو قشر مطرح مؤمن – کافر، صفات مؤمنین را “طیب، کرامت، دریافت نعمت و تقوی” میداند و صفات کافران را “خبیث، خواری و نقمت” میداند.
اطاعت – رهبری
در دوران جنگ مسئله اطاعت از یک رهبر واحد به منزله وحدت، کاهش اختلافات و تمرکز روی جنگ بسیار مهم است و عدم توجه به این امر را قرآن بطالت عمل نامیده است (25).
پاورقی منابع
1- سایت ملی- مذهبی، قسمت اندیشه، مقاله “درآمدی بر سورههای محمد، فتح و حجرات” ، آمادگی برای شرایط جنگی، صلح، شرایط درونی و بیرونی و روش صلح، حسن پویا
2- سوره محمد آیه 1، 32، 34 ، 12
3- سورههای آل عمران آیه 144، سوره احزاب آیه 40 سوره فتح آیه 29 و سوره صف آیه 6 (با نام احمد)
4- سوره محمد آیه 1
5- سوره محمد آیه 2
6- سوره محمد آیات 3، 10، 15، 38
7- سوره محمد آیه 4
8- سوره محمد آیه 5 و 6
9- سوره محمد آیات 7 و 16
10- سوره محمد آیه 35
11- سوره محمد آیات 1، 2، 4، 8، 9 ، 12، 14، 28، 30، 32، 33، 35
12- سوره محمد آیات 4، 7 ، 13
13- سوره محمد آیات 4، 31
14- سوره محمد آیه 19
15- سوره محمد آیات 1، 3، 11، 12، 14، 32 ، 33
16- سوره محمد آیات 1، 3، 9، 12، 32 ، 14
17- سوره محمد آیات 16و 20 تا 30
18- سوره محمد آیه 16
19- سوره محمد آیات 20 و 29
20- سوره محمد آیات 28 و 25
21- سوره محمد آیات 25، 26 ، 27، 28
22- سوره محمد آیه 30
23- سوره محمد آیه 37
24- سوره محمد آیات 36 تا 38
25- سوره محمد آیه 33
انجمنها با ابراز تأسف و محکومکردن تجاوزگران،
زندهباد به خودمان! رفتاری که این روزهای بعد از حملات به تهران و شهرهای دیگرمان داشتیم، واقعا بهتر و منطقیتر از آنی بود که انتظار داشتیم. رفتاری خردمندانه و مدنی و... . رفتاری صمیمی همراه با مهر و صبوری. زنان و مردان از کوچک و بزرگ، در گروههای مجازی درخشیدند و روحیه پرستاری و محبت خود را در مقابل بلای جنگ و تخریب و خونریزی به همه سرایت دادند.
- 1404/04/05