اشاره: این متن در سال 1383 به سفارش دکتر علیرضا رجایی برای انتشار در جشن نامه زنده یاد مهندس سحابی نگارش یافته بود. رجایی در یک دیدار با من، که به مناسبت مرخصی به منزل آمده بودم، خبر داد که در نظر دارد یادنامه ای به منظور نکوداشت مهندس سحابی تهیه و به وسیله انتشارت «گام نو» منتشر کند و از من نیز خواست با هدیه مقاله ای در این جشن نامه شرکت کنم (البته من پیشنهاد کردم عنوان «جشن نامه» مناسب تر است تا یادنامه که معمولا برای درگذشتگان است).
ضمن حمایت کامل از این اقدام گفتم چهارسالی است که چیزی ننوشته ام و از این رو دوات قلمم خشکیده است؛ با این حال تلاش می کنم در این محفل جشن حضور داشته باشم. در بهار سال 83 متن زیر در زندان اوین (بند 325 ویژه روحانیت) نگارش یافت و چندی بعد تحویل دوست عزیزم جناب رجایی دادم که سوگمندانه اکنون خود به جور اسیر زندان است. در دوران اقامت در وطن با این که اطلاع داشتم این جشن نامه در جریان چاپ و انتشار است اما گویا به دلیل عدم صدور مجوز هرگز منتشر نشد. اینک در چهارمین سالگشت مهندس برای نخستین بار این نوشته (البته با اندکی افزوده های ضروری در پانوشت ها و یا در متن که با علامت [] مشخص شده اند) در سایت ملی-مذهبی منتشر می شود.
با این توضیح که عنوان اصلی مقاله «از برای حق صحبت سالها» بوده و اکنون تیتر فرعی جانشین عنوان اصلی شده است. گفتن ندارد که این خاطره نگاری تا همان زمان یعنی دوران زندان ایشان و من است.
ضمنا مقاله به سرکار خانم زری عطایی همسر مهندس سحابی تقدیم شده بود که در اینجا نیز همان هدیه و پیشکش عینا نقل می شود:
تقدیم به خانم زری عطایی (سحابی) که همسری فداکار، مادری کامیاب و بانویی فرزانه است و چون همسرش دغدغه فردای ایران دارد.
متن کامل این نوشته را به صورت پی دی اف می توانید از طریق این لینک مطالعه کنید