سیانور برشی کوچک از فازی مهم در حد بضاعت زمانه !

کودتای 28 مرداد 1332 و سرکوب قیام 15 خرداد 1342 گسست بزرگی را میان چگونگی تحقق آرمانهای نسل جوان آزادیخواه و عدالت جو با روشهای مبارزاتی پیشینیانشان بوجود آورد . به گونه ای که آنان ادامه مبارزه با حکومت استبدادی را از طریق شیوه های قانونی که تا آن روز به¬کار گرفته شده بود ، ناممکن می¬دانستند . در اواخر سال 1343 افراد و گروههای مخالف رژیم پهلوی با نقطه نظرهای مختلف به نتیجه واحد مبارزه مسلحانه رسیده بودند .

اواسط مهر 1343 دادستان نظامى، خبر كشف حزب ملل اسلامى را اعلام كرد. در اعلاميه دادستانى گفته شده بود : گردانندگان حزب ظاهرا هدف كلى جمعيت را تشكيل دولت واحد اسلامى نشان داده اند. .حزب مزبور مبادرت به تهيه اسلحه از كشورهاى خارج نموده و داراى 55 عضو بوده كه براى 8 نفر تقاضاى اعدام و براى بقيه تقاضاى مجازات حبس از 3 سال تا حبس ابد شده است..»

در سال 1345 جبهه آزاديبخش ملى «جاما» توسط دكتر كاظم سامى، پزشك روان شناس و مبارز قديمى تشکیل شد .

در سال 1348 حدود 200 تن از اعضاى منشعب حزب توده سازمان انقلابى كمونيستهاى ايران را سازمان دادند و در بهمن 1349 با حمله چريكهاى گروه جنگل به پاسگاه ژاندارمرى سياهكل، اولين برخورد مسلحانه بين چريكها و نيروهاى دولتى آغاز گردید .

فكر تغيير شيوه مبارزه و توسل به نبرد مسلحانه، منحصر به گروههاى مخالف رژيم در داخل كشور نبود. نيروهاى اپوزيسيون در خارج از ايران متاثر از انقلابهای الجزایر و کوبا و نیز جنبش آزادی بخش فلسطین نيز درصدد انجام اقداماتى پيرامون مبارزه مسلحانه عليه رژيم برآمدند. بدین ترتیب جنبش مردم ایران وارد فاز جدیدی گردید .

گروههایی را که به اتخاذ مشی مسلحانه مبادرت ورزیده بودند ، را با توجه به سوابق سياسى، تركيب سازمانى و تاريخ شروع فعاليت آنها مى توان به شش گروه تقسيم كرده¬اند:

1- سازمان چريكهاى فدايى خلق ايران،

2- سازمان مجاهدين خلق ايران

3- سازمان پیکار (منشعب از مجاهدين خلق)

4- گروههاى اسلامى كه عبارت بودند از: ابوذر (تاسيس در نهاوند)، گروه شيعيان راستين (در همدان)، گروه الله اكبر (در اصفهان)، گروه الفجر (در زندان قصر)، گروه صف، گروه منصورون، گروه مهدويون، گروه موحدين و….

5- گروههاى كوچك ماركسيست مانند سازمان آزاديبخش خلقهاى ايران، گروه لرستان، سازمان آرمان خلق.

6- گروههاى كوچك ديگرى مانند طوفان، سازمان انقلابى حزب توده، حزب دموكرات كردستان، سازمان چپ جديدى به نام گروه اتحاد كمونيستها.

جنبش مسلحانه در ایران بر پایه تلقی بنیانگزاران آن از ناکامی مشی جبهه ملی و حزب توده ایران از سویی و سرکوب جنبش توده ای 15 خرداد 1342 از سوی دیگر شکل گرفت . اما این فصل از تاریخ معاصر ایران تاکنون ناشناخته و نانوشته باقی مانده و نیازمند پژوهش ها و بررسی های بیشتر است. در این رابطه به جز اسناد و مدارک رسمی و نیز برخی سخنرانیها و مقالات پراکنده عناصر حاضر در جنبش مسلحانه در خارج از کشور ، منابع دیگری در دسترس نیست .

در یک دوره خاص از شرایط جهانی و منطقه ای و داخلی که جامعه ایران قرار داشت شکلی آرمانی از زیست شکل می گیرد که دهه 40 و 50 را از خود متاثر می سازد . جوانان نخبه ایرانی که سودای تغییر در سر داشتند نیز به این آرمان پردازی جلب و به سمت آن گرایش پیدا می کنند . این که این مدل از مبارزه و این مدل از زیست آرمانی در سپهر آن دوران چگونه بود و بر جامعه ایران در زمان خود و بعد از آن و مشخصا انقلاب 57 و حوادث رفته بر مردمان این سرزمین چه تاثیرات مثبت و منفی نهاد، میتواند محل پژوهش های بسیار باشد . قاعدتا بازشناسی این بخش از مبارزات تاملی مهم در خط سیر مبارزات معاصر ملت ایران از مشروطه به بعد است . ذخیره ای از تجارب گذشتگان جهت عدم تکرار اشتباهات پدران و مادران ما .

در فاصله بين واقعه سياهكل و مهرماه 1357 به گفته یرواند آبراهمیان تعداد 1341چريك و افراد وابسته به گروههاى مسلح سياسى طى مبارزه با رژيم شاه جان خود را از دست دادند.از اين عده 39 تن زن بودند  و این البته جدا از تعداد بسیار زیاد زنان مبارزی بود که زندانی بوده و یا هنوز به اسارت درنیامده بودند و به مبارزه خود ادادمه میدادند. از این لحاظ نیز این مقطع نقطه عطفی در روند جنبش زنان در ایران به شمار میرود و جایگاه زنان ایران نیز درتلاش برای ساختن ایرانی آزاد ، مستقل و پیشرفته وارد فاز نوینی می گردد .

تا آن زمان حضور زنان در سازمانهای سیاسی به مثابه اعتراض ها و شورش های فردی تلقی میشد. هرچند زنان در پدید آوردن و بنیانگذاری این حرکتها ، سازمانها و مشیها نقش نخستین نداشتند اما با پیوستن آنان به مبارزات مسلحانه ، حضور در خانه های تیمی ، نبرد با ماموران ساواک ، درگیریهای خیابانی ، زندان ،شکنجه، اعدام و … نقش قابل ملاحظه ای در سازماندهی و مدیریت فعالیتهای سیاسی یافته و با پایداری در اندیشه ، صداقت ، شجاعت و از خودگذشتگی بر نقشهای کلیشه ای سنتی و نیز مدل رسمی دولتی و درباری دست رد زدند . به گفته یرواند آبراهامیان از این 39 نفر 14 نفر انها خانه دار ، 13 نفر دانشجو ، 9 نفر آموزگار ، 2 نفر پزشک و یک نفر کارمند اداری بوده اند .

چگونگی این مدل ، نحوه ارتباط ان با مردان و زنان جامعه و قابلیت تکثیر آن در زمانه خود و در نسلهای بعدی نیز از پرسشهای زمانه ماست ،این توجه به حقوق شهروندی ، این زیستن در سخن و باور خویش ، این انکار فردیت انسان در برابر مفهوم قدسی مردم و خلق ، این فردانیت نادیده گرفته شده زنانه ، این نگاه آرمانگرایانه به آزادی و دمکراسی ، این نگاه خنثی جنسیتی و نگاه کوتاه و سخت به زندگی و … که توانست دهه های چهل  و  پنجاه ایران را از خود متاثر سازد، سوالات کمتر کاویده شده است که نیاز به بررسی دارد .

هر جنبشی نیازمند شناخت گذشته اش می باشد . درست به همان دلیل که اندیشه و عملکرد و مشی سازمان های چریکی بخش مهم از بازیگری عرصه سیاست در ایران را تشکیل میدهد و درست به همان دلیل که جنبشهای مسلحانه شهری و روستایی بخشی از شناسه جنبشهای قرن بیستم می باشند ، جنبش زنان در ایران امروز بر شانه های تلاشها و فعالیتهای زنان از دوران مشروطه تا پهلوی و از یهلوی تا انقلاب بهمن 57 و از انقلاب 57 تا به امروز ایستاده است . بررسی نقش زنان در جنبش چریکی یا به عبارتی چگونگی فعالیت های آنان در دهه های چهل ، پنجاه بخش بزرگ و مهمی از تاریخچه جنبش زنان ایران است . جدا از محدودیت های موجود داخلی در بازگشایی رمز و رازهای این فصل به نظر می رسد بخشی از فعالان زن نیز تلاش دارند عامدانه این دوران را در سیر مبارزات زنان ایران نادیده انگارند !

گفته می شود جامعه گذشته جامعه ای بود که چشم به قهرمان هایی داشت تا بیایند و کاری بکنند اما جامعه امروز رفته رفته به سطح بلوغ می رسد و خود می خواهد قهرمانی کند .

گفته میشود حضور مقتدرانه دین سنتی در تمام وجوه جامعه ، نگرش مقتدرانه به پدیده های سیاسی و اجتماعی ، نگرش قدرت گرایانه به امر سیاست ، نگاه آرمانگرایانه به همه چیز ، اسطوره سازی ، عدم توجه به فردیت و آزادی های فردی و … و … نتیجه ساختار ذهنی متفکران و عملکرد مبارزان دهه های 40 تا 60 میباشد . و بلوغ و ناپختگی فکری جامعه و نسل پیشتاز آن علت العلل وضعیت امروز شمرده می¬شود . و … و… .

بی شک عبور از باورها و ساختارهای نسلهای پیشین حق هر نسلی است اما این که این عبور چقدر آگاهانه است و تا کجا ضرورت دارد خود بسیار مهم است  و این که حاملان آن زیست نیز باید حق و فرصت پاسخگویی نسبت به انتقاداتی که بر آنها وارد می شود  را داشته باشند نیز بسیار مهم تر است. و از همه مهم تر بازشناسی مبارزات نسلهای پیشین و بهره گیری از ذخایر تجارب گذشتگان و انتقال تجربه آنان به نسلهای بعدی جهت تجربه از تاریخ که خود میتواند چراغی روشنتر را فراراه آینده زنان و مردان جامعه ما قرار دهد.

سیانور تلاشی است برای پاسخگویی در حد بضاعت و محدودیتهای زمانه ، اما به لحاظ آغازگری تلاشی است قابل توجه و تقدیر!

تنها امیدواریم شرایط به گونه ای شود تا بتوان به گونه ای شفاف و صریح به این بخش از تاریخ ایران پرداخت.

منبع: فیس بوک نویسنده

مطالب مرتبط

آصف بیات

«فوراً تخلیه کنید؟ کجا؟» یکی از دوستانم در تهران پرسید؛ «اصلاً می‌دانند تهران کجاست؟ آیا تا به حال در خیابان‌ها یا بازار بزرگ آن پرسه زده‌اند تا زندگی پر جنب و جوشش را حس کنند؟» تهران شهری با حدود ۱۰ میلیون نفر جمعیت است

عزت‌الله سحابی

ما به ضرورت سراسری بودن و فراگیر بودن یک نهضت نجات‌بخش در ایران پی برده‌ایم‌. «همه پاسخ به چه می‌توان کرد؟» ما به‌طور خلاصه و کلی، در سعی و تلاش برای آغاز و پرورش یک نهضت عمومی فراگیر و سراسری هستیم

محمدرضا نیکفر

جنگ به جز به فرماندهان و هوراکشانش، به بقیه حس ناتوانی می‌دهد. ماشینی عظیم به راه افتاده که منطق حرکت آن به صورت قطبی دربرابر منطق امر مردم است. چگونه می‌توان در برابر این غول آدمی‌خوار ایستاد؟

مطالب پربازدید

مقاله