پایان جنگ سرد عربستان و ایران با کدام راه حل؟

توضیح: این مقاله توسط سید حسین موسویان و سینا طوسی دروب سایت لوبلاگ  منتشر شده است. 

درژانویه امسال و در پی اعدام یک رهبر عالی شیعه در عربستان و حمله تظاهرکننده گان خشمگین به سفارت سعودی در تهران، ریاض روابط دیپلماتیک با تهران را قطع کرد و از آن به بعد روند روبه افزایش جنگ لفظی جایگزین دیپلماسی شده و تشنج در روابط را  در حد بی سابقه ای افزایش داده است.

دولت روحانی از ابتدا برای بهبود روابط تلاش کرد. وزیر خارجه ایران با همتای سعودی خود دیدار کرد و در مراسم تشییع جنازه امیر عبدالله نیز شرکت کرد و پیام های لازم را منتقل کرد که جملگی با پاسخ سرد سعودی مواجه شد. علت هم این است که سلمان، پادشاه سعودی از زمان روی کار آمدنش سیاست خصمانه علیه ایران را تعقیب کرده است، از جمله اینکه با تمام توان، شورای همکاری خلیج فارس ، اتحادیه عرب و سازمان کنفرانس اسلامی را به سمت مواضع ضد ایرانی سوق داده و از گروههای تروریستی ایران هممچون منافقین نیز حمایت نموده است.

طی واقعه تلخ مراسم حج سال گذشته که در صدر تیتر رسانه های جهان قراگرفت، 2400 تا 4700 نفر جان باختند که لیست حوادث تلخ حج تحت مدیریت سعودیها را مطول تر کرد. در آن مقطع، مقام معظم رهبری ایران خویشتنداری ایران را متذکراما هشدار داد که این خویشتنداری نامحدود هم نیست. منتهی استمرار سیاستهای خصمانه ریاض در یکسال گذشته ، موجب شده که صبر رهبرعالی ایران بسر آید و بخاطر بي‌کفايتي سعودي‌ها و ناامني حجاج خانه خدا، خواستار تجدید نظر جهان اسلام در اداره حرمين شريفين شود. ضمن اینکه وزیر خارجه ایران نیز رژیم سعودی را یک رژیم ظالم و غیرمنطقی خواند

ترس سعودیها

درکنفرانسهای متعددی که (موسویان) در دوسال گذشته با سعودیها مباحثه داشته، متوجه شده که وحشت اصلی سعودیها این است که علیرغم سه دهه سخت ترین تحریمها و فشارها، ایران امروز دست بالا در منطقه را دارد درحالیکه قدرتهای تاریخی جهان عرب همچون مصر و عراق یا دچار بحران داخلی هستند و یا متحد ایران شده اند. لذا ریاض سعی میکند بعنوان آخرین قدرت عربی مانع تفوق ایران بر منطقه گردد.

این قابل درک است که رهبران سعودی احساس آسیب پذیری میکنند. عربستان  کشور جوانی است که به تنهایی قدرت رقابت با ایران را ندارد. عربستان با جمعیتی حدود 20 میلیون (که 15% آن هم اقلیت شیعه  است که مستمرا مورد تبعیض قرار داشته است)، امروز با تهدید فزاینده افراط گرایی سنی مواجه شده در حالیکه توده عمومی اسلامگرایش هم خواستار اصلاحات دموکراتیک هستند و شکاف پنهان قبیله ای نیز آتش زیر خاکستر جامعه آن  است.

دردهه های گذشته ، ریاض برای حفظ جایگاه منطقه ای خود به آمریکا متکی بوده و واشینگتن نیز ضامن جایگاه منطقه ای سعودی بوده است. منتهی اخیرا بحث احتمال کاهش حضور آمریکا در منطقه از یکطرف و احتمال تعامل آمریکا و ایران بعد از برجام ، سعودی ها را به وحشت انداخت و رویکرد افزایش تشنج با ایران را به عنوان اهرمی برای درگیر نگه داشتن آمریکا در منطقه برگزید. به همین خاطر هم اوباما تصریح کرد که عربستان سعی میکند ازقدرت آمریکا برای درمان ضعف و مشکلات فرقه گرایی اش بهربرداری کند.

مصالحه واقع بینانه

مصالحه واقع بینانه نیازمند پذیرش متقابل است. عربستان باید درک کند که ایران بخاطر ویژه گیهای ساختاری، وزن وموقعیت استراتژیک، نیروی انسانی و منابع طبیعی و هزاران سال تاریخ حکومتمداری ،همیشه یک قدرت موثر منطقه ای خواهد بود . ایران امروزکشوری است با 80 میلیون جمعیت، عظیم ترین منابع ترکیبی نفت و گازجهان،خودکفایی های قابل ملاحظه امنیتی و اقتصادی و نیروی انسانی سطح بالای تحصیل کرده.

عربستان و دو انتخاب

عربستان دو انتخاب در پیش رو دارد. اول اینکه به سیاستهای غیرمنطقی و تجاوزکارانه فعلی اش ادامه داده و برای گفتگو با ایران پیش شرط هایی تعیین کنند که خلاصه آن “نقش منطقه ای صفر ایران” است. این سیاستی است که ریاض با تجاوز و بمباران یمن، سرکوب جنبش دموکراسی در بحرین، نفی حکومت اکثریت در عراق ، حمایت از تروریستها (که ترامپ و کلینتون هم هردو به آن اعتراف کرده اند)، مقابله با بیداری اسلامی در کشورهایی مثل مصر و تونس و صدور ایدئولوژی خطرناک وهابیت ( که اخیرا توسط آقای ظریف در مقاله نبویورک تایمز مستند شده)  ادامه می دهد.

درتعقیب چنین سیاستی، سعودیها باید به این واقعیت توجه کنند که آمریکا، یعنی ابرقدرت جهان، هم همین سیاستها را برای چند دهه اجرا کرده و نه تنها شکست خورده بلکه منطقه را نیز بی ثبات کرده است. ضمن اینکه سعودی مدتها تلاش کرد که اقتصاد ایران را با مشکل مواجه و امروز اقتصاد خودش   با مشکل مواجه شده و در روند سقوط قرار گرفته است.

سیاست آلترناتیو، کنار گذاشتن تفکر خودزنی وبازی با حاصل جمع صفر و درک این واقعیت است که  در منطقه تهدیدات و منافع مشترک وجود دارد. تنها پس از درک این واقعیت است که میتوان از ظرفیت و توانمندیهای تهران و ریاض برای ایجاد یک توازنی که تکیه گاه صلح و امنیت پایدار در منطقه باشد، استفاده کرد. تهران قبلا آمادگی خود را نشان داده است. اکنون بار مسئولیت به عهده عربستان است.

مطالب مرتبط

سعید مدنی / زندان دماوند

بی‌تردید تفاوتی ماهوی در دامنه و ابعاد خشونت علیه دانشجویان و دانشگاهیان حامی مردم غزه و طرفدار آتش‌بس در آمریکا با سرکوب دانشجویان در اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» ایران در سال ۱۴۰۱ وجود دارد

رضا خندان / زندان تهران بزرگ

به جرئت می توانم بگویم هیچ حکومتی در تاریخ چنین جفایی نسبت به فرزندان کشورش نکرده است. آن ها مرز وحشی گری، سرکوب و خشونت عریان را جابجا کردند. زندانیانی که ساعاتی قبل، آسیب دیدگان را نجات می دادند، حالا خود، هدف حمله ی نظامیان و مقامات شده بودند

ابوالفضل قدیانی و مهدی محمودیان

لحظاتی را از نزدیک دیدیم که نفس کشیدن در میان آتش و دود و انفجار، خود به یک رویا تبدیل شده بود. زمانی که صدای جنگنده‌ها و بمب‌ها همچون کابوسی بی‌پایان بر سر ما فرود می‌آمد، زنده ماندن تنها آرزویی دست‌نیافتنی بود. هر لحظه ممکن بود صدای انفجاری دیگر، جان هر یک از ما را بگیرد

مطالب پربازدید

مقاله