در هر صورت دولت روحانی باید از تمام امکانات و توان خود برای تحقق مطالباتی که وعده داده است استفاده کند. جایی که توان دارد عمل کند و جایی که توان ندارد مشکلاتش را با مردم در میان بگذارد و از روش های متنوع فشار و مذاکره و اقناع سازی اصحاب قدرت برای تحقق مطالبات جامه مدنی استفاده کند، اما بدیهی است تا جامعه مدنی مطالبات خود را به صورت مستمر از دولت نخواهد و تا زمانی که بر تحقق آنها اصرار نکند هیچ مطالبهای عملی نخواهد شد، در نتیجه ضمن اینکه باید مواظب بود در بازی راست افراطی گرفتار نشد لازم است که نقد مستمر دولت نیز در دستور کار قرار گیرد، به خصوص اینکه بعد از توافق احتمالی هسته ای و با نزدیک شدن به انتخابات فضا برای طرح مطالبات مدنی و سیاسی از جمله رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی بیشتر خوهد شد و باید از این فضاها برای طرح جدی این مطالبات استفاده کرد.
محمد جواد ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی در مصاحبه با چارلی رُز، روزنامهنگار و مجری مشهور آمريکايی گفت : «ما در ايران کسی را به خاطر عقيده و نظرش زندانی نمیکنیم». وی همچنین در پاسخ به پرسشی درباره زندانیان سیاسی گفته است:”افرادی که جرايمی مرتکب میشوند يا قوانين کشور را نقض میکنند، نمیتوانند پشت اينکه روزنامهنگار يا فعال سياسی هستند، پنهان شوند»
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در این مصاحبه حتی به پاسخ های دیپلماتیک و بینابینی هم روی نیاورده و دقیقیا پاسخی را بیان کرده که از زبان محافظه کاران ایرانی در محافل مختلف شنیده می شود. ظریف در این مصاحبه به نفی زندانی سیاسی در ایران پرداخته و عملا نوعی سیاست های دولت و شعارهای انتخاباتی رئیس دولتش را نیز زیر سئوال برده است.
حسن روحانی در شعارهای انتخاباتی اش بارها تاکید کرد خواستار رفع فضای امنیتی در کشور است. او در انبوه شعارهایی از قبیل ” زندانی سیاسی آزاد باید گردد” نه تنها وعده می داد با رایزنی هایش مشکلات امنیتی کشور برطرف خواهد شد بلکه به چشم خود مشاهده می کرد چگونه هزاران نفر از حامیانش در میتینگ های انتخاباتی خواستار آزادی های سیاسی بودند.
وزیر امور خارجه دولت روحانی که نقش مهمی در پیشبرد پرونده هسته ای داشته است در مصاحبه با این شبکه آمریکایی عملا علیه شعارهای دولت متبوعش برخاسته است. روحانی در سایه حمایت هزاران نفر از حامیان جنبش سبز که در ستادهای انتخاباتی اش فعال شدند توانست بر رقبای محافظه کارش غلبه کند. حامیانی که از همان روزهای نخست ضمن همراهی با مطالبات متنوع از جمله رفع تحریم ها، بهبود اوضاع اقتصادی، مبارزه با فساد و و بحران های اجتماعی به صورت صریح در قالب شعارها و بیانیه ها خواستار رفع حصر از رهبران جنبش سبز ایران ،آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی شدند. بعید است روحانی و اعضای دولت و تیم تبلیغاتی اش منکر نقش جوانانی شوند که شبانه روز در ستادهای این کاندیدای اعتدال گرا فعال شدند تا گفتمان محافظه کاری که کشور را در سراشیب تحریم و فقر و سرکوب قرار داده بود منزوی کنند. حتی حسن روحانی رئیس جمهور ایران نیزدر نشست های دانشجوبی بارها شاهد بوده که چگونه دانشجویان شعار آزادی زندانیان سیاسی و رفع حصر از رهبران جنبش سبز را سر داده اند. روحانی نه تنها در برابر این شعارها اعتراضی نکرده و به نفی واقعیت زندانیان سیاسی نپرداخته بلکه بر رفع فضای امنیتی هم تاکید کرده است. در نتیجه دولت او مسئول پاسخگویی به مطالبه آزادی زندانیان سیاسی است و عجیب است که وزیر خارجه به نفی مطالبه ای بپردازد که هنوز دولتش به خاطر عدم اجرای آن زیر سنگین ترین انتقادها قرار دارد.
اینکه دکتر ظریف چگونه باید پاسخ خبرنگار را می داد تا از فشار تندروهای داخلی مصون می ماند بحث دیگری است و به نظر می رسد وزیر امور خارجه به رغم کاردانی اش، ظرافت های دیپلماتیک از جمله حساسیت افکار عمومی به بحث زندانیان سیاسی را رعایت نکرده است. وزیر خارجه حتی تلاش نکرده از سؤال دردسرساز طفره برود یا موضعی بینابینی بگیرد و به مسوولان داخلی آن را ارجاع دهد بلکه بار مسولیت محافظه کاران تندرو را نیز تقبل کرده و عملاً به دفاع از اقداماتی پرداخته که دولت روحانی در بسیاری از آنها نقشی ندارد و به حساسیت افکار عمومی ایران به مسأله رفع حصر از رهبران جنبش سبز وآزادی زندانیان سیاسی هم توجهی نکرده است.
عذرخواهی تلویحی و وظیفه جامعه مدنی
ظریف در پستی که پس از مشاهده حجم انتقادات در صفحه فیس بوکش منتشر کرد تلاش کرد به نوعی از اتهام دروغ گویی فرار کند و سخنان خود را به پرونده “جیسون رضائیان” مرتبط کند، وی تاکید کرده هیچ گاه قصد آزرده کردن جناح خاصی را نداشته و به فشارهای تندروهای داخلی و خارجی علیه خود اشاره کرده است. اینکه ظریف در نهایت تلاش کرده به حرف منتقدین خود توجه کند امر مثبتی است اما هنوز هم این پرسش مطرح است وظیفه منتقدین و گروه های مخالف در برابر این رویکردها چیست؟ به همان نسبت که باید از اقدامات مثبت از جمله تلاش برای حل مسأله هستهای و رفع تحریمها دفاع کرد باید در برابر موضع هایی از این دست که واقعیت های موجود سیاسی در ایران را نفی می کنند موضع گرفت. اصولا این وظیفه جامعه مدنی و منتقدین است که دروغ ها و خطاهای سیاستمداران را گوشزد کنند و با اعمال فشار از تکرار بیشتر آنها خودداری کنند. فرض بر این است سیاستمدار راست نگوید و این نقد جامعه مدنی است که باید سیاستمدار را به راستگویی وادار کند. پیمان جامعه مدنی با سیاستمداران قراردادی است، حمایت از سیاستمداران به میزانی است که به مطالبات جامعه مدنی رسیدگی کنند و یا حداقل اگر نمی توانند برخی از معضلات را به علت توان ناکافی حل کنند صورت مسئله را پاک نکنند.
اما موضع نقد مستمر اعضای دولت و در عین حال حمایت مستمر از اقدامات آنها در راستای تحقق مطالبات مدنی بهترین روشی است که در میانه موضع نفی مطلق و تایید مطلق قرار می گیرد. این دو موضع آخری صاحب هیچ دستاوردی نیستند اما نظارت دائم بر عملکرد دولت از طریق نقد برخی از اظهارات و گفته ها می تواند مسیر دستیابی به تحقق مطالبات را هموار کند.
در هر صورت دولت روحانی باید از تمام امکانات و توان خود برای تحقق مطالباتی که وعده دادهاست استفاده کند. جایی که توان دارد عمل کند و جایی که توان ندارد مشکلاتش را با مردم در میان بگذارد و از روش های متنوع فشار و مذاکره و اقناع سازی اصحاب قدرت برای تحقق مطالبات جامه مدنی استفاده کند، اما بدیهی است تا جامعه مدنی مطالبات خود را به صورت مستمر از دولت نخواهد و تا زمانی که بر تحقق آنها اصرار نکند هیچ مطالبهای عملی نخواهد شد، در نتیجه ضمن اینکه باید مواظب بود در بازی راست افراطی گرفتار نشد لازم است که نقد مستمر دولت نیز در دستور کار قرار گیرد، به خصوص اینکه بعد از توافق احتمالی هسته ای و با نزدیک شدن به انتخابات فضا برای طرح مطالبات مدنی و سیاسی از جمله رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی بیشتر خوهد شد و باید از این فضاها برای طرح جدی این مطالبات استفاده کرد.
دولت روحانی نیز دیر یا زود باید در مورد اقدامات خود در عرصه سیاست داخلی که مورد انتقاد بوده است به افکار عمومی توضیح دهد. سنگینی بار پرونده هسته ای و تحریم های بین المللی موضوعی روشن برای افکار عمومی است و مردم حساسیت کار و ظرافت آن را درک می کنند اما در عین حال انتظار دارند که به همان میزان توان و حساسیتی که برای حل این پرونده صرف شد به پرونده آزادی های سیاسی و مدنی نیز توجه شود. در نتیجه ادبیات اعضای دولت به ویژه چهره های تاثیرگذاری مانند دکتر ظریف که به خوبی و با درایت پرونده هسته ایران را مدیریت کرد؛ باید در عرصه داخلی نیز با ظرافت باشد و اعضای دولت باید متوجه باشند که با رشد شبکه های اجتماعی و فربه تر شدن عرصه عمومی مسائل بیش از پیش در معرض قضاوت مردم قرار می گیرد و هر گونه اظهار نظری که بخواهد واقعیتهایی مانند وجود زندانی های سیاسی در ایران را نفی کند مورد انتقاد شدید مردم خواهد گرفت.
طبیعی است سیاست مطالبه گری به شرطی که همراه با امید و دوری از انفعال و سرخوردگی باشد می تواند دولت را در اجرای تحقق مطالباتی که وعده داده کمک کند و به تقویت اصلاح از درون منجر شود. این سیاست با خط مشی ای که در انتظار شکست دولت برای ناامید کردن مردم از اصلاحات درونی نشسته تفاوت های ریشه ای دارد.