مسئول کمیته بیمه و درمان خانه‌کارگر تشریح کرد

تلاش وزارت بهداشت برای تصاحب منابع تامین اجتماعی این بار از راهی دیگر

بخشی از بدنه دولت سرگرم تهیه پیش نویس لایحه‌ای است که به موجب آن مسئولیت اداره معاونت درمانی برخی سازمان‌های حمایتی مانند‌ سازمان تامین اجتماعی و بهزیستی در قالب برنامه ششم توسعه به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی منتقل شود.

به گفته مسئول کمیته بیمه و درمان خانه کارگر تلاش‌های وزارت بهداشت برای جداسازی معاونت درمانی سازمان تامین اجتماعی و انتقال آن به واحدهای زیر مجموعه این وزارتخانه هنوز ادامه دارد و بطور مشخص مطلعیم که بخشی از بدنه دولت سرگرم تهیه پیش نویس لایحه‌ای است که به موجب آن مسئولیت اداره معاونت درمانی برخی سازمان‌های حمایتی مانند‌ سازمان تامین اجتماعی و بهزیستی در قالب برنامه ششم توسعه به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی منتقل شود.

«علیرضا حیدری» با اعلام این خبر به ایلنا گفت: تفاوت این لایحه با طرحی که زمستان سال گذشته از سوی گروهی از نمایندگان مجلس برای ادغام معاونت درمانی سازمان تامین اجتماعی در سازمان بیمه سلامت مطرح شد، این است که آن زمان سازمان بیمه سلامت به عنوان یکی از خریداران سازمان تامین اجتماعی تعریف شده بود اما در لایحه‌ای که این روز‌ها صحبت از نگارش آن در میان است وزارت بهداشت تصمیم گیر اول و آخر معاونت درمانی سازمان تامین اجتماعی خواهد بود.

این فعال کارگری با یادآوری اینکه در آن‌زمان نیز کارگران بیمه شده سازمان تامین اجتماعی از طریق برپایی اعتراضات صنفی مخالفت خود را با هرگونه ادغام معاونت درمانی این سازمان در نظام بیمه سلامت مطرح کردند، ادامه داد: به نظر می‌رسد که تبعات لایحه اخیر برای بیمه شدگان سازمان تامین اجتماعی به مراتب خطرناک‌تر باشد.

وی ادامه داد: در حقیقت مادامی که وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی به تنهایی مسئولیت سیاست گذاری امور درمانی کشور را برعهده دارد نمی‌تواند تامین کننده حقوق بیمه شدگان باشد.

حیدری با تاکید براینکه تجربه مدیریتی که در فاصله سالهای ۵۴ تا ۶۹ از طرف وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی برمعاونت درمانی سازمان تامین اجتماعی حاکم بود، باعث شده است تا بیمه شدگان سازمان تامین اجتماعی از تکرار چنین وضعیت مشابهی واهمه داشته باشند.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله