این مصاحبه و این سخنرانی از سوی دو طرف بیشتر از هر چیز مصرف داخلی دارد اما در عین حال اعلام دکترین های ایالات متحده و ایران در سیاست خارجی نیز هست. دکترین اول بر مبنای تعامل با ایران ضمن حفظ توانایی آمریکا بنا شده است. مخالفانش در آمریکا قدرتمندند. جمهوریخوهان همچنان منتظر فرصتی برای گرفتن انتقام تفاهم لوزان هستند. آنها در این مورد با اسرائیل و برخی از کشورهای عربی محافظه کار هم هماهنگ هستند. دکترین دوم را آیت الله خامنه ای علام کرد: اعلام “بدبینی به غرب در عین حال انجام مذاکره و گفت وگو با هدف افزایش نفوذ منطقه ای ایران .” این دکترین در ایران مخالفانی دارد و طیفی از تندروها مخالف هر گونه مذاکره با آمریکا هستند والبته طیفی از اصلاح طلبان و میانه روها که همچنان رگه هایی از آنها در ساختار قدرت در دولت فعلی وجود دارد ضمن استقبال از گفت و گو و مذاکره حداقل بدبینی کمتری به غرب و آمریکا دارند و معتقد به همکاری با “کدخدای جهان” هستند تا منافع ملی ایران در سایه توسعه روابط با کشورهای جهان تامین شود.
تنها چند روز پس از سخنان آیت الله خامنه ای در تاریخ 19 بهمن سال گذشته بود که تفسیر های متعددی از سخنرانی معروف وی مبنی بر ناامیدی از توافق هسته ای از سوی تحلیلگران و جریان های سیاسی منتشر شد. تحلیل هایی که شرط های رهبر جمهوری اسلامی را نفی کننده توافق و پایانی بر امید به وجود آمده در مذاکرات نوامبر 2013 می دانستند. به نظر می رسد همین وضعیت در سخنان روز پنج شنبه 20 فروردین ماه سال جاری نیز تکرار شده است و برخی از ایجاد ابهام در آینده مذاکرات هسته ای سخن گفته اند. تا چه حد این ادعا به واقعیت نزدیک است؟ سخنان دیروز آیت لله خامنه ای در شرایطی مهم به نظر می رسید که تقریبا در چند روز گذشته همه نیروها و عناصر جمهوری اسلامی اعم از اصلاح طلب و محافظه کار، روحانی و نظامی، پوزیسیون و اپوزیسیون تحلیل خود را در مورد تفاهم سیاسی لوزان بیان کرده اند. رصد نظرات و تحلیل های مختلف نشان داده که نیروهای مخالف توافق، چه در گروه های منتقد جمهوی اسلامی و چه در گروه های مدافع جمهوری اسلامی در اقلیت قرار دارند. تبریک فرمانده سپاه و رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح ،حمایت ائمه جمعه از مذاکرات، رضایت محافظه کاران میانه رو و حتی لحن ملایم برخی از جریان های تندروی محافظه کار نشان داد تا چه میزان جناح مخالف “توافق لوزان” در حاشیه قرار گرفته است. بر همین اساس برخی معتقدند سخنان دیروز آیت الله جان تازه ای به مخالفان سرسخت سیاست هسته ای دولت روحانی داده و برخی حتی این مواضع را تایید کننده اظهارت “کریمی قدوسی” در جنگ لفظی با محمد جواد ظریف دانسته اند، اظهارتی که بر مبنای آنها نماینده تندروی مشهد در مجلس شورای اسلامی مدعی شده که ظریف در جریان مذاکرات به رهبر جمهوری اسلامی فشار آورده و او را تهدید به استعفا کرده و آیت الله خامنه ای پذیرفته است.
اما به رغم این بدبینی ها، پیش فرض این گزارش موافق تحلیل های مطرح شده بعد از سخنان آیت الله خامنه ای نیست، این تحلیل ها حتی اگر ردی از واقعیت را هم داشته باشند از اهمیت ثانوی برخودار هستند. پیشفرض اصلی این نوشته از این قرار است:” سخنان دیروز آقای خامنه ای پاسخی جامع به مصاحبه رئیس جمهور آمریکا بود”. یعنی سخنان دیروز آیت الله خامنه ای واکنش به مصاحبه رئیس جمهور آمریکا با توماس فریدمن بود.
خونسردی در برابر هیجان اوباما
رئیس جمهور آمریکا در مصاحبه با توماس فریدمن روزنامه نگار مطرح نیویورک تایمز و تحلیل گر مسائل بین الملل، تفاهم با ایران را فوق العاده دانسته بود، تفاهمی که به قول او شانس وقوعش تنها یک بار رخ می دهد. اوباما که از سوی رقبای داخلی و متحدان منطقه ایش تحت فشار است تلاش کرد از تفاهم لوزان به عنوان یک پیروزی دیپلماتیک بزرگ نام برد. او در این سخنان تاکید کرده بود آیت الله خامنه ای به تیم مذاکره کننده میدان مانوری برای دادن امتیاز های مهم داده است. این عبارات در سخنان رئیس سیا نیز مشاهده شد وقتی که از امتیازاتی که تهران داده بود ابراز شگفتی کرد. پاسخ آیت الله خامنه ای نوعی خونسردی در برابر تفاهم لوزان بود وقتی که گفت:”علت موضعگیری نکردن رهبری این است که جایی برای موضع گیری وجود ندارد؛ زیرا مسئولان کشور و مسئولان هستهای میگویند هنوز کاری انجام نگرفته و هیچ موضوعالزام آوری میان دو طرف بوجود نیامده است.چنین وضعیتی نیاز به موضعگیری ندارد. اگر از من سؤال شود که «شما موافق مذاکرات اخیر هستهای هستید یا مخالف»، میگویم نه موافق هستم و نه مخالف، چون هنوز اتفاقی نیفتاده است. “
اعلام دکترین آیت الله خامنه ای در برابر دکترین اوباما
باراک اوباما در مصاحبه خود هم در ابتدای این مصاحبه و هم در انتهایش از دکترین خود می گوید . دکترینی که خلاف جهت سیاست خارجی مورد نظر جمهوریخواهان است. اصل این دکترین آنچنانکه اوباما گفته “حفظ توانایی های آمریکا همراه با تعامل با کشورهایی” است که پیش از این سیاست های تحریم و انزوا علیه آنها اعمال شده بود. آیت الله خامنه ای نه تنها در این سخنرانی بلکه در سخنرانی های سابق خود تلاش کرده دکترین خود را توضیح دهد. او در دفعات مختلف از بدبینی عمیقش به آمریکا سخن گفته، این بدبینی حتی به گفته خودش در مذاکرات اخیر نیز تقویت شده است و او در هر سخنرانی طرف آمریکایی را “مکار” و “عهد شکن” معرفی کرده اما در عین حال بر اهمیت مذاکره تاکید کرده ودر دفعات مختلف نه تنها از روند مذاکرات حمایت کرده بلکه مذاکره کنندگان را امین و صادق معرفی کرده است. دکترین آیت الله خامنه ای هم به نظر می رسد “مذاکره با آمریکا در عین بدبینی و افزایش نفوذ منطقه ای ایران” باشد:” من هیچگاه درخصوص مذاکره با امریکا خوشبین نبودم و این موضوع هم بواسطه یک توهم نیست بلکه بدلیل تجربهای است که در این باره وجود دارد. اگر در آینده جزئیات مسائل و حوادث و یادداشتهای مذاکرات هستهای این روزها منتشر شود، همه متوجه خواهند شد که این تجربه ما از کجا نشأت میگیرد. با اینکه به مذاکره با آمریکا خوشبین نبودم اما از این مذاکرات موردی با تمام وجود حمایت کردم و اکنون نیز حمایت میکنم.“
در حالی که اوباما در مصاحبه با فریدمن تلاش کرد توافق لوزان سوئیس را یک توافق خوب با امتیازهای مهمی که آمریکا گرفته معرفی کند رهبر جمهوری اسلامی نیز در سخنان دیروز خود از ضرورت توافق خوب سخن می گوید:” من از توافقی که عزت ملت ایران را تأمین کند، صددرصد حمایت میکنم و اگر کسی بگوید که رهبری با رسیدن به توافق مخالف است، سخن خلاف واقع گفته است. البته این را هم گفتهام که «توافق نکردن بهتر از توافق بد است»، زیرا قبول نکردن توافقی که بخواهد منافع ملت ایران را پایمال کند و عزت ملت را از بین ببرد، شرف دارد بر توافقی که بخواهد ملت ایران را تحقیر کند.“
تکرار سخن اوباما: توافق نکردن بهتر از توافق بد است
مبنای سخنان اوباما در مصاحبه با فریدمن بیانیه ای است که بعد از گذشت دو ساعت از مذاکرات منتشر شده و سخنان اوباما با محوریت این بیانیه صورت گرفت جایی که اوباما تاکید کرده بود:” با این توافق، ما در قلب برنامه هسته ای ایران خواهیم بود در حالی که قبلا چنین وضعیتی نبوده است.“رهبر جمهوری اسلامی در سخنان دیروزش تلاش کرد اول اینکه صحت این بیانیه را مخدوش کند و دوم اینکه در سخنان خود به نوعی پرده از سیاست های اعلانی و پنهانی رایج در دیپلماسی برداشت و گفت:” آنها بعد از هر دور مذاکرات، سخنان علنی بیان میکنند و سپس خصوصی میگویند، این سخنان برای آبروداری در داخل و برای مقابله با مخالفان است در حالیکه این مسائل به ما ربطی ندارد.” وی ضمن ابراز نگرانی از طرف آمریکایی اما نمی خواهد از هم اکنون حکم نهایی صادر کند و سعی کرده روزنه های تداوم گفت وگو را باز نگه دارد:” من نسبت به نحوه رفتار طرف مقابل در ادامه مذاکرات دغدغه دارم. نباید در این خصوص مبالغه و عجله شود بلکه باید صبر کرد و دید که چه اتفاقی خواهد افتاد.”
نظارت هسته ای: از ادعای اوباما تا انکار آیت الله
باراک اوباما در مصاحبه خود روی چند موضوع مهم مانور داد. یکی بحث نظارت بر برنامه هسته ای ایران بود. زمانی که تاکید کرد:” این نظارت بر تاسیسات اتمی ایران حتی از پروتکل الحاقی که آژانس برای برخی از کشورها در نظر گرفته فراتر می رود و شامل بازرسی هایی خواهد شد که بی سابقه بوده است.” به نظر می رسد این بخش از سخنان اوباما کمتر مورد توجه رسانه ها قرار گرفت. او در مصاحبه اش مدعی شده بود ایران به تعهداتی حتی فراتر از پروتکل الحاقی تن داده است. با احتساب سخنان اوباما، ماموران آژانس قادر خواهند بود هر نقطه ای از ایران را بازرسی کنند. در موارد مشکوک هم به گفته اوباما قرار است سازوکارهای بین المللی برای دادن رای نهایی تعیین شود. یعنی طبق این اظهارات ایران حق وتو ندارد.پاسخ خامنه ای به اوباما رد هر گونه نظارت خاصی فراتر از نظارت های متعارفی بود که اوباما در مصاحبه اش مورد تاکید قرار داده بود:” مطلقاً نباید اجازه داده شود که به بهانه نظارت، به حریم امنیتی و دفاعی کشور نفوذ کنند و مسئولین نظامی کشور نیز به هیچ وجه اجازه ندارند که به بهانه نظارت و بازرسی، بیگانگان را به این حریم راه دهند، و یا توسعه دفاعی کشور را متوقف کنند. هیچگونه شیوه نظارت غیرمتعارف که ایران را به یک کشور اختصاصی از لحاظ نظارتها تبدیل کند، مورد قبول نیست و نظارتها باید تنها در محدوده همان نظارتهای متعارفی که در همه دنیا انجام میشود اعمال شود، نه بیشتر.”
لغو یک جای تحریم در برابر رفع تدریجی تحریم ها
موضوع دیگری که آیت الله خامنه ای به اوباما پاسخ داد شیوه برداشتن تحریم ها بود. رئیس جمهور آمریکا در مورد تحریم مبهم سخن گفته بود و تاکید کرده بود:” هنوز جزئیاتی از این قرارداد باقی مانده است.” او از تعلیق تحریم ها از زمانی که ایران به تعهداتش در قبال فردو و سانتریفیوژها عمل کرده باشد سخن گفت.علاوه بر حسن روحانی رئیس جمهور ایران، آیت الله خامنه ای هم در سخنان دیروزش تاکید کرد:” تحریمها باید در همان روز توافق به طور کامل لغو شوند. اگر قرار باشد لغو تحریمها به یک فرآیند جدید مرتبط شود، اساس مذاکرات بیمعنا خواهد بود؛ زیرا هدف از مذاکرات برداشته شدن تحریمهاست.“
برگ برنده های آیت الله خامنه ای در برابر برگ برنده های اوباما
اما نکته کلیدی سخنان اوباما و آیت الله خامنه ای در مورد تفاهم لوزان مسائل منطقه ای است. در حالی که رئیس جمهور آمریکا خواستار به رسمیت شناخته شدن نقش ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای مثبت است که البته “ضد اسرائیل نباشد، ضد سنی نباشد و ضد غرب” نباشد آیت الله خامنه ای خواستار به رسمیت شناخته شدن ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای با دیدگاه های خاص خودش هست. به همین دلیل است که در سخنان دیروزش از ادبیاتی تند علیه عربستانی ها استفاده کرد و گفت:” بینی سعودهای در یمن به خاک مالیده خواهد شد.” در عین حال تاکید کرد نباید توافق هسته ای بهانه ای برای تضعیف متحدان ایران شود. اما نکته مهم ماجرا جایی بود که رهبر جمهوری اسلامی تلاش کرد در برابر برگ برنده های اوباما، برگ برند های خاص خود را رو کند. اوباما خواستاربه رسمیت شناخته شدن ایران به عنوان قدرت منطقه ای است که با همسایگانش مدارا کند و بر نبرد با داعش و جریان های تندرو تروریستی متمرکز شود. ایرانی که بتواند سیاست اوباما مبنی بر “کنترل تنش ها” در خاورمیانه را عملی کند. رهبر جمهوری اسلامی نیز در عین حال ایفای نقش ایران در سایر پرونده ها و مذاکره در باقی امور را منوط به موفقیت در پرونده هسته ای ایران دانست، جایی که تاکید کرد:” البته مذاکرات درخصوص موضوع هستهای یک تجربه است. اگر طرف مقابل از کجتابی های خود دست بردارد، این تجربه را میتوان در مسائل دیگر ادامه داد اما اگر طرف مقابل به کجتابیهای خود ادامه دهد، تجربه قبلی ما در بی اعتمادی به امریکا تقویت خواهد شد“
این سخنان آیت الله خامنه ای در شرایطی مهم به نظر می رسند که هنوز میدان مانور برای گرفتن امتیازات بیشتر در پرونده هسته ای تا تیر ماه وجود دارد و نقش مهم ایران در برخی از پرونده های منطقه ای برگ برنده آیت الله خامنه ای برای گرفتن امتیازات بیشتر در مذاکرات هسته ای خواهد بود.
تصویر سازی اجماع داخلی در ایران در برابر اختلاف در آمریکا
تاکید رهبر جمهوری اسلامی بر اجماع داخلی در کشور درشرایطی صورت گرفت که رئیس جمهور آمریکا در مصاحبه با “فریدمن” از نامه جمهوریخواهان آمریکا به مقامات ایران شدیدا انتقاد کرد و این نامه را بی سابقه و نوعی موازی سازی در سیاست خارجی آمریکا دانست. اما رهبر جمهوری اسلامی در این شرایط تلاش کرد طیف مخالف توافق هسته ای احساس انزوا نکند. توصیه های وی مبنی بر اینکه مردم و مسئولان در جریان مذاکرات باشند و مخالفان در صدا و سیما بحث هایشان را منطقی دنبال کنند و تاکید بر اینکه همه جزئیات زیر نظر او نبوده دقیقا نشانه های مثبتی است که رهبر جمهوری اسلامی به سوی این طیف سرسخت و مخالف هر گونه مذاکره با آمریکا فرستاد. در حالی که اصلی ترین مشاوران و کارگزارن آیت الله خامنه ای اعم از فرماندهان نظامی و روحانیون حامی وی و چهره های مطرح و قدیمی محافظه کار از روند این گفت و گوها حمایت کرده اند و نوعی اجماع به نفع توافق در کشور شکل گرفته بعید است رهبر جمهوری اسلامی بخواهد این اجماع را به نفع عده قلیلی در هم بشکند حتی اگر این عده قلیل در حوادث 88 زمانی که به گفته آقای خامنه ای عده ای از یاران قدیمی و خواص انقلاب در برابر موج اعتراض ها “بصیرت” خود را از دست داده بودند برای مخالفت با رهبران جنبش سبز و مردم معترض بیشترین مایه را از خود گذاشته باشند. بیشتر این سخنان رهبر جمهوری اسلامی برای این مخالفان بار روانی دارد تا اینکه نشانه ای از تغییر راهبرد “نرمش قهرمانانه” باشد. این اظهارات همچنین راه گریز رهبر جمهوری اسلامی از مسئولیت شکست توافق جامع و قطعی هم هست.
در نهایت اینکه سخنان آیت الله خامنه ای را باید در سیر سخنان گذشته وی قبل از توافق ژنو وبعد از آن ارزیابی کرد و بیشتر از هر چیز نیز به نظر می رسد این سخنرانی پاسخ وی به مصاحبه اوباما باشد و در راستای مدیریت افکار عمومی به خصوص حامیان محافظه کار اوست که نسبت به نتایج احتمالی این توافق بر عرصه سیاست داخلی ایران ابراز نگرانی کرده اند.
مسیری که ایران و کشورهای غربی طی کرده اند آنقدر طولانی شده که عقب گرد از آن نیازمند همان هزینه و نیرویی است که برای پیشروی صرف شده است. به خصوص اینکه تفاهم ژنو را باید نتیجه یک سری از ملاحظات خاص امنیتی سیاسی و اقتصادی طرفین دانست، ملاحظاتی که با یک یا دو سخنرانی فروپاشی نمی شوند. هر چند که تا سه ماه آینده محافظه کاران تندروی مخالف توافق چه در ایران چه در آمریکا ،اسرائیل و کشورهای حاشیه خلیج فارس از تمام توان خود برای بر هم زدن این توافق استفاده خواهند کرد اما همچنان بادبان های پرونده هسته ای ایران به سوی توافق است.
اعلام دکترین و آرام کردن مخالفان
نکته پایانی اینکه این مصاحبه و این سخنرانی از سوی دو طرف بیشتر از هر چیز مصرف داخلی دارد اما در عین حال اعلام دکترین های ایران و ایالات متحده در سیاست خارجی نیز هست. دکترین اول بر مبنای تعامل با ایران ضمن حفظ توانایی آمریکا بنا شده است. مخالفانش در آمریکا قدرتمندند. جمهوریخوهان همچنان منتظر فرصتی برای گرفتن انتقام تفاهم لوزان هستند. آنها در این مورد با اسرائیل و برخی از کشورهای عربی محافظه کار هم هماهنگ هستند. دکترین دوم را آیت الله خامنه ای علام کرد: اعلام “بدبینی به غرب در عین حال انجام مذاکره و گفت وگو با هدف افزایش نفوذ منطقه ای ایران .” این دکترین در ایران مخالفانی دارد و طیفی از تندروها مخالف هر گونه مذاکره با آمریکا هستند والبته طیفی از اصلاح طلبان و میانه روها که همچنان رگه هایی از آنها در ساختار قدرت در دولت فعلی وجود دارد ضمن استقبال از گفت و گو و مذاکره حداقل بدبینی کمتری به غرب و آمریکا دارند و معتقد به همکاری با “کدخدای جهان” هستند تا منافع ملی ایران در سایه توسعه روابط با کشورهای جهان تامین شود.
به نظر می رسد دکترین های اعلام شده به رغم تضادها و تفاوت هایی که دارند مخرج مشترک هایی نیز دارند. همین مخرج مشترک می تواند میدان مذاکرات بعدی را نه تنها در مسائل هسته ای بلکه در برخی از پرونده های مهم تر از جمله مقابله با افراط گرایی دینی در بر بگیرد. به خصوص اینکه اوباما در مصاحبه با فریدمن به صراحت اعلام کرد مشکل کشورهای عربی ایران نیست،اصلاحات داخلی است که باعث شده شهروندان این کشور دست به انتخاب گزینه های خطرناکی مانند ” داعش” بزنند.