به رغم این فضای ابهام برانگیز، نفس تاکید آقای خامنه ای بر حصول توافق امر مثبتی است. حتی در سخنرانی های آقای خامنه ای، به نسبت چند ماه قبل خوش ببینی ها بیشتر شده و اینکه گفتارهایی با این مضمون که مذاکره صورت بگیرد تا بی اعتمادی به غرب ثابت شود مشاهده نمی شود. به خصوص اینکه در این سخنرانی رهبر جمهوری اسلامی به قطعنامه 598 حل جنگ با عراق نیز اشاره کرده که این اشاره معنادار است. بیشتر از همه چیز به نظر می رسد آقای خامنه ای ضمن اینکه به ضرورت توافق برای اجتناب از مشکلات اقتصادی آگاه است در تلاش است تاثیرات توافق احتمالی بر فضای داخل کشور را مهندسی کند. اول اینکه این احساس نباید به وجود بیاید که جمهوری اسلامی در این مذاکرات تسلیم شده و دوم اینکه آقای خامنه ای هم نباید به عنوان مسئول شکست مذاکرات معرفی شود. در نتیجه مهندسی نتایج توافق احتمالی، به نظر می رسد بیشتر از خود توافق دغدغه رهبر جمهوری اسلامی باشد.
سخنان روز یکشنبه رهبر جمهوری اسلامی ایران در جمع فرماندهان و کارکنان نیروی دریایی ارتش در مورد مذاکرات هسته ای در شرایطی مهم به نظر می رسد که در روزهای اخیر شایعات در مورد توافق هسته ای میان ایران و گروه 5+1 افزایش یافته و حتی خبرگزاری هایی مانند آسیوشیتد پرس و برخی از منابع خبری اسرائیل مانند جروزالم پست هر یک با استناد به گفته های دیپلمات های نزدیک به پرونده هسته ای ایران از احتمال توافق هسته ای خبر داده بودند. البته در گزارش های محرمانه این دیپلمات های ناشناس، تاکید شده بود ابتدا قرار است در مورد کلیات، توافق صورت بگیرد. این خبرها در شرایطی امیدوار کننده به نظر می رسند که قاطعیت دولت اوباما در برابر نیروهای مخالف توافق نه تنها کم نشده بلکه در حال افزایش است. مخالفت صریح با افزایش تحریم های کنگره علیه ایران از سویی و تاکید بر عدم حضور در جلسه سخنرانی نتانیاهو درکنگره در ماه مارس نشانه های امیدوار کننده ای هستند که نشان می دهند واشنگتن برای رسیدن به توافق هسته ای اراده دارد. البته مبنای یک تحلیل بر این پیش فرض استوار شده که ایران در شرایط نامناسب اقتصادی حداکثر امتیاز را به غربی ها خواهد داد و بر عکس، یک تحلیل دیگر این پیش فرض را مبنا قرار داده که با وجود تحریم های شدید علیه تهران ، نفوذ ایران در کشورهای منطقه از یمن گرفته تا عراق و مشکلات واشتنگتن در مواجهه با بحران های خاورمیانه زمینه بازی با کارت خاورمیانه برای مقامات ایران فراهم شده است. سوای درستی یا نادرستی هر یک از این پیش فرضها باید اشاره کرد که سخنان آقای خامنه ای از چند ویژگی مهم برخودار است:
1- تاکید رهبر جمهوری اسلامی بر توافق یک مرحله ای، طرح اعلام توافق دو مرحله ای را مبهم کرد. به خصوص اینکه پیش از این از وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی تا مقامات آمریکایی هر یک به نوعی اعلام کرده بودند ابتدا توافق در کلیات اعلام می شود و بعد از آن به جزئیات پرداخته خواهد شد. سخن رهبر جمهوری اسلامی در شرایطی بیان شده است که در چند روز اخیر برخی از چهره های رسانه ای وابسته به جریان اصولگرا از اعلام این توافق سیاسی ابراز نگرانی کرده بودند. مصاحبه های افراد وابسته به این جریان که حاوی هشدار در مورد امتیاز دادن ایران در پرونده هسته ای بود افزایش یافته که البته این موضوع امر غیر عادی نیست اما تحرک محافظه کاران تندروی مخالف توافق هسته ای نه تنها در ایران بلکه در ایالات متحده در این روزها دو چندان شده که این تحرکات خود می تواند نشانه ای از شانس بالای توافق هم باشد. با نگاه صرف بدبینانه می توان گفت رهبر جمهوری اسلامی در صدد برآمده با گذاشتن شرط توافق یک مرحله ای، شرایط برای رسیدن به تفاهم میان ایران و گروه 5+1 را سخت کند. طبق این تحلیل بدبینانه، رهبر جمهوری اسلامی از آنجا که نگاه مثبتی به حل مسئله با غرب ندارد و در صدد تداوم تقابل ایران و غرب در خاورمیانه هست قلبا از این توافق استقبال نمی کند و زیرکانه تیم هسته ای را در شرایط دشواری قرار داده است. اظهار نظر جان کری و مخالفت او با ادامه مذاکرات در صورت عدم اعلام توافق سیاسی و اظهار نظر ظریف مبنی بر اینکه با عدم توافق دنیا به آخر نمی رسد تقویت کننده این پیش فرض بدبینانه هست.
2- پیش فرض دوم بر مبنای نگاه خوش بینانه استوار شده است. بر این اساس، رهبر جمهوری اسلامی خط سیر کلامی را به ویژه از زمان انتخاب روحانی به عنوان رئیس جمهور تعیین کرده که این خط سیر حمایت اصولی از مذاکرات با بیان برخی از صحبت هایی است که بیشتر مصرف داخلی دارند تا اینکه خط توافق را بر هم بزند. بنا بر این پیش فرض، صحبت های آقای خامنه ای در مورد مذاکرات با توجه به دیدگاه بدبینانه کلی وی به کشورهای غربی و تاکید او بر حفظ رویکرد غرب ستیز جمهوری اسلامی در منطقه پیشرفت محسوب می شود. یعنی بیان این سخنان از فردی با چنین دیدگاه های بدبینانه نسبت به غرب می تواند گامی رو به جلو باشد به خصوص اینکه رهبر جمهوری اسلامی صریحا در سخنان خود تا کنون انتقاد هایی از جنس چرایی راه رفتن ظریف با کری، تعدد دیدارهای دیپلماتیک وزیران خارجه ایران و آمریکا یا بهره برداری حسن روحانی از توافق هسته ای احتمالی در انتخابات بعدی را مطرح نکرده است. این در حالی است ک حمایت رهبر جمهوری اسلامی از محافظه کاران تندرو که از هر فرصتی برای به هم زدن توافق استفاده می کنند می توانست وضعیتی خطرناک را برای آینده مذاکرات فراهم کند اما تا کنون ما شاهد چنین وضعیتی نبوده ایم.
3- نکته سوم در سخنان رهبر جمهوری اسلامی تاکید چندباره وی بر مسئله تحریم هاست. آقای خامنه ای در سخنان جدید خود گفته است:” اگر این اتفاق رخ دهد و با توافق، حربه تحریم از دست دشمن خارج شود، بسیار خوب است اما اگر این اتفاق نیفتاد، همه بدانند که راهکارهای فراوانی در داخل کشور برای کُند کردن حربه تحریم وجود دارد.” پیش از این رهبر جمهوری اسلامی در سخنانی مذاکرات را حربه ای برای مقابله با فشارهای غرب اعلام کرده بود. انتخابات 92 نیز دو عامل در پیروزی روحانی نقش داشتند. یکی فشاری بود که جنبش سبز بر کلیت ساختار نظام وارد کرد و دومی نیز تاثیر تحریم ها بر اقتصاد کشور بود که البته در هر دو عامل نیز، بحران مدیریت زمان احمدی نژاد هم تاثیر داشت. به نظر می رسد رهبر جمهوری اسلامی علاقه ای برای تکرار وضعیت قبل از دولت روحانی و اواخر دولت احمدی نژاد ندارد و در نتیجه در سخنانش تا کنون چندین مرتبه تاکید کرده است که جمهوری اسلامی از مذاکرات برای کاهش فشار تحریم ها استفاده خواهد کرد. در نتیجه چنانچه نتیجه مذاکرات بتواند به برون رفت ایران از شرایط تحریم کمک کند بعید است آقای خامنه ای بخواهد در این مورد مخالفت کند. به خصوص اینکه کاهش قیمت نفت نیز در ماه های اخیر وضعیت را برای ایران بغرنج تر خواهد کرد به گونه ای که یکی از مقامات دولتی روز گذشته اعلام کرده منابع درآمدی ایران از فروش نفت به کمتر از یک پنجم رسیده است.
4- اینکه رهبر جمهوری اسلامی تاکید کرده توافق باید یک مرحله ای باشد و بدون تفسیر و تاویل می تواند از زوایه دیگری نیز تفسیر شود.آقای خامنه ای اصولا نسبت به غربی ها بدبین است و این بیم وجود دارد بعد از اعلام توافق سیاسی، خواسته های غربی ها درجزئیات مذاکرات افزایش یابد و ایران را تحت فشار برای پرداخت حداکثر امتیاز قرار دهد. در نتیجه این تحلیل هم وجود دارد آقای خامنه ای قصد دارد این پرونده را در نهایت مختومه اعلام کند و افکار عمومی را توجیه کند که ایران به توافقی خوب دست یافته که نه تنها خطر تحریم ها را دور کرده بلکه از حقوق هسته ای ایرن نیز محافظت کرده است. توافق قطعی و مشخص میدان مانور رسانه ای در این مورد را برای مقامات جمهوری اسلامی فراهم می کند. اما مهندسی افکار عمومی در توافق دو مرحله ای، سخت تر به نظر می رسد. به ویژه اینکه سوای انتقادات به جمهوری اسلامی مبنی بر وقت کشی و استفاده از پرونده هسته ای برای حفظ جایگاه ژئوپلیتیک خود در منطقه غربی ها نیز در مورد عمل به وعده های خود کارنامه خوبی ندارند. خاطرات جک استراو در مورد بیانیه سعدآباد و اینکه حتی طرف غربی از دادن لوازم یدکی هواپیماها به ایران خودداری می کرد خود بهترین سند این مدعاست. در نتیجه باید این بدبینی را در مطالبه توافق یک مرحله ای مورد نظر قرار داد.
5- به رغم این فضای ابهام برانگیز، نفس تاکید آقای خامنه ای بر حصول توافق امر مثبتی است. حتی در سخنرانی های آقای خامنه ای، به نسبت چند ماه قبل خوش ببینی ها بیشتر شده و اینکه گفتارهایی با این مضمون که “مذاکره صورت بگیرد تا بی اعتمادی به غرب ثابت شود” مشاهده نمی شود. به خصوص اینکه در این سخنرانی رهبر جمهوری اسلامی به قطعنامه 598 حل جنگ با عراق نیز اشاره کرده که این اشاره معنادار است. بیشتر از همه چیز به نظر می رسد آقای خامنه ای ضمن اینکه به ضرورت توافق برای اجتناب از مشکلات اقتصادی آگاه است در تلاش است تاثیرات توافق احتمالی بر فضای داخل کشور را مهندسی کند. اول اینکه این احساس نباید به وجود بیاید که جمهوری اسلامی در این مذاکرات تسلیم شده و دوم اینکه آقای خامنه ای هم نباید به عنوان مسئول شکست مذاکرات معرفی شود. در نتیجه مهندسی نتایج توافق احتمالی، به نظر می رسد بیشتر از خود توافق دغدغه رهبر جمهوری اسلامی باشد.