دکترین امنیت ملی‌ دکتر یزدی

دکتر یزدی در ابتدای دوران وزارت خود٬ به تدوین جزوه‌ای تحت عنوان “دکترین امنیت ملی‌” پرداخت. در این جزو که دکترین سیاست خارجی‌ دولت موقت به بحث کشیده شده است، یزدی مئ‌گوید با چهار نوع کشور در دنیا مواجه هستیم. دشمن بالفعل، دشمن بالقوه، دوست بالقوه و دوست بالفعل. او اعتقاد دارد که در سیاست خارجی‌ کشور دشمن بالفعل را می‌بایست به دشمن بالقوه تبدیل نموده و دوست بالقوه را بالفعل. تمام کوشش او برآن است که با یک سیاست خارجی‌ منطقی‌ و عاقلانه، ایران بتواند برای تثبیت کشور و انقلاب توفیق حاصل نماید

سیاست خارجی‌ هر کشوری در حول دو محور دفاع از منافع ملی‌ و حفظ امنیت کشور طراحی می‌گردد. اگرچه این دو مقوله در سیاست خارجی‌ از یگدیگر جدا نبوده و بر یک دیگر تاثیر می‌گذارند، اما دستگاه دیپلماتیک یک کشور در راستای تبیین منافع ملی‌ و حراست از آن کوشش نموده و به بقیه نهادهای کشور برای حفظ امنیت کمک می‌نماید. سیاست خارجی‌ هر کشور تحت تاثیر عوامل داخلی‌ و خارجی‌ که به آن زمینه سیاسی (political context) می‌گویند شکل می‌گیرد. در بخش عوامل خارجی‌ تاثیر گذار بر سیاست خارجی‌ از اهمیت موقعیت جغرافیایی، منطقه‌ای و جهانی‌ یک کشور، روابط بین المللی و منطقه‌ای با بقیه کشور ها، تاثیر گذاری بر سیاست‌های منطقه‌ای و جهانی و میزان مشارکت در بازار جهانی‌ می‌توان نام برد. عواملی چون نوع دولت و نظام تصمیم‌گیری، میزان حساسیت شهروندان به تصمیمات سیاست خارجی‌، تاثیر این سیاستها بر بخش‌های مختلف جامعه، میزان نفوذ قوّه مقننه بر سیاست خارجی‌ و…از نظر داخلی‌ بر سیاست خارجی‌ کشور تاثیر گذار هستند. کار دستگاه دیپلماتیک هر کشور و طراحان سیاست خارجی‌ آن است که با در نظر گرفتن عوامل تاثیر گذار داخلی‌ و خارجی‌، به طراحی سیاست خارجی‌ کشور برای حفظ منافع ملی‌ و امنیت کشور همّت گمارند. در این نوع سیاست خارجی‌ در برگیرنده (Transcendent) این دو عامل می‌بایست برای شهروندان و طراحان سیاست خارجی‌ یک کشور از مقبولیت (Acceptability)‌ برخوردار باشد. میزان تاثیر هر یک از این دو عامل در سیاست خارجی‌ یک کشور٬ بستگی کامل به مقبولیت آن برای حراست بهتر از منافع ملی‌ و حفظ امینت در یک کشور خواهد داشت.
سیاست خارجی‌ کشورمان در طول ۳۵ سال بعد از انقلاب از این دو عامل تاثیر گرفته است. اما میزان و چگونگی‌ تاثیر هریک از این دو عامل، بستگی کامل به شخصیت و میزان برخورداری از توان و فهم زمینه‌های سیاسی سیاست خارجی‌ طراحان سیاست خارجی‌ کشور داشته است. از روزهای نخست بعد از انقلاب گرایشی کاملاً رادیکال در سیاست داخلی کشور پای گرفت. این گرایش که با اشغال سفارت آمریکا و حمایت آیت الله خمینی خودرا تثبیت نمود، با غرب و آمریکا ستیزی، صدور انقلاب، مخالفت با نیروهای معتدل و مؤمن به انقلاب، تهدید لفظی کشور‌های عرب منطقه و بسط و گسترش رابطه با کشورها و گروههای رادیکال منطقه و شمال آفریقا هویت خود را آشکار نمود. در جنگ قدرت با نیروهای معتدل و برای کسب آن در سیاست بعد از انقلاب، بخشی از روحانیون و تحصیل‌کردگان نیز حامی‌ این نگرش رادیکال سیاسی گردیده و به رادیکالیزه شدن بیشتر جو سیاسی کشور کمک نمودند. این نوع گرایش سیاسی در داخل کشور زمینه را برای تاثیر گذاری عامل داخلی‌ بر سیاست خارجی‌ کشور مهیا نمود. گرایش رادیکال داخلی‌ سرمست از توان فرضی‌ نا محدود خود و پتانسیل فراهم آورده داخلی بعد از گرفتن سفارت آمریکا، زمینه را برای تسویه نیروهای معتدل و کسانی‌ که دل‌ به عقلانیت در سیاست داخلی‌ و خارجی‌ کشور بسته بودند مهیا نمود. با به انزوا کشیدن این نیروها، فرهنگ غرب ستیزی، فرهنگ غالب سیاسی کشور گردیده و امکان درک و منظور نمودن عامل خارجی‌ تاثیر گذار بر سیاست خارجی‌ از طراحان سیاست خارجی‌ کشور گرفته شد. گرایش رادیکال سیاسی داخلی‌ به طراحان سیاست خارجی‌ کشور فرصت نداد تا به زمینه‌های عوامل خارجی‌ که می‌توانست به فهم بحران گروگانگیری کمک نماید دست یابند. گروگان‌گیری با مقررات و قوانین بین المللی کاملاً مغایر بود و ایران در هیچ دادگاهی نمی‌توانست از مشروعیت قانونی‌ و اخلاقی‌ آن دفاع نماید. بهمین خاطر و بعلت عدم درک عامل خارجی‌ و محدودیت های بین المللی گروگانگیری، ایران در اعمال این سیاست با شکست کامل روبرو گردیده و خسارات مالی و اعتباری فراوانی‌ نصیب کشور گردید.
ضعف و فتور سیاست خارجی‌ ایران در زمان جنگ ایران و عراق که به مدت هشت سال ادامه داشت نیز مشمول همین ناتوانی و عدم درک طراحان سیاست خارجی‌ ایران در این دوره‌ از عامل خارجی‌ تاثیر گذار بر سیاست خارجی است. جو رادیکال سیاسی داخلی‌ کشور امکان بکار گیری عقلانیت و منطق را از دست اندر کاران سیاست خارجی‌ کشور گرفت. ایران با تمام توان موفق گردید که ارتش متجاوز عراق را از خاک ایران بیرون کند اما بمحض پیشروی ایران در خاک عراق و تلاش برای تصرف چند شهر عراق، قدرت‌های خارجی‌ که نمی‌توانستند سقوط دولت عراق را مشاهده کنند؛ دست بکار شده و دولت ایران را با ناکامی در جنگ روبرو نمودند. عدم توان دست اندرکاران جنگ از درک زمینه‌های عوامل خارجی‌ تعیین کننده در پیروزی و شکست ایران در جنگ با عراق به آنها اجازه نداد تا جنگ را پس از پیروزی بیرون راندن ارتش متجاوز عراق از ایران و با شروط خود به پایان برند. ایران با تجاوز به خاک عراق٬ تمامی‌ مشروعیت خودرا به عنوان کشوری که مورد تجاوز قرار گرفته بود؛ از دست داد و نتوانست غرامتی برای آن همه ضرردریافت نماید.
مناقشه هسته‌ای با غرب و آمریکا نیز در راستای همین عدم درک و توان فهم عامل خارجی‌ در سیاست خارجی قابل تجزیه و تحلیل است. مناقشه هسته‌ای با غرب به زمان هاشمی‌ رفسنجانی‌، خاتمی و سپس احمدی‌نژاد باز می‌گردد. با درک عامل خارجی‌ تاثیر گذار بر سیاست خارجی‌، دولت خاتمی با تمام توان کوشش نمود که پرونده هسته‌ای ایران به سازمان ملل و شورای امنیت فرستاده نشود. دولت خاتمی در این زمینه کاملا توفیق حاصل نمود اما با دخالت خامنه‌ای و پایه گذاری سیاست خارجی‌ تنش‌زا توسط احمدی‌نژاد، مناقشه هسته‌ای ایران با غرب وارد دور جدیدی گردید. عدم درک عامل خارجی‌ مؤثر در سیاست خارجی‌ و عامل شخصیتی آنها اجازه نداد که با ایجاد توازن پایدار بین عوامل خارجی‌ و داخلی‌ تاثیر گذار بر روی سیاست خارجی‌٬ و با تضعیف و عدم تشویق جوّ رادیکال سیاست داخلی‌ این مناقشه پایان یابد و راه برای یک جنگ سرد کامل بین ایران و غرب هموار گردیده و تحریم‌های ویرانگر اقتصادی را بدنبال داشت. ایران نه تنها با ضربه‌های سهمگینی در عرصه سیاست بین المللی خود روبرو گردید، که هشت سال تنش با غرب اقتصادی ویران بر جای گذاشت. خامنه‌ ای هنوز برای حفظ منافع سیاسی و شخصی‌ خود حاضر نیست به تاثیر عوامل خارجی‌ تاثیر گذار بر روی سیاست خارجی‌ کشور اعتنا و اعتراف نموده و همچنان به تشویق پایداری و تشدید جوّ کاذب رادیکالیسم سیاسی داخلی‌ ادامه می‌دهد.
در مقابل این دیدگاه ناکارآمد٬ دولت زنده یاد مهندس مهدی بازرگان که وزارت امور خارجه را دکتر ابراهیم یزدی بر عهده داشت؛ برای سیاست خارجی‌ کشور برنامه‌ای را تدوین نمود. انقلاب اسلامی ایران در دوران جنگ سرد اتفاق افتاده بود. لذا طراحان سیاست خارجی‌ ایران می‌بایست این عامل خارجی‌ تاثیر گذار برروی سیاست خارجی‌ کشور را به‌خوبی درک می‌نمودند. در دوران جنگ سرد، ابرقدرت‌ها به یکدیگر کاملاً بی‌ اعتماد بوده و هر حرکت و تغییر بین المللی را تحت تاثیر رقیب خود ارزیابی می‌‌کردند. در زمان انقلاب و در دولت کارتر گروهی بر آن بودند که انقلاب ایران بی‌ تاثیر از همسایه شمالی این کشور، اتحاد جماهیر شوروی، نیست. دولت بعد از انقلاب و سیاست خارجی‌ کشور بر پرهیز از تنش استوار بود. دکتر یزدی مئ‌گوید، “دولت موقت یک دولت انتقالی بود و مهمترین وظیفه و رسالتش و هدف ملی‌اش در دیپلماسی، تثبیت نظام جمهوری اسلامی در جامعه جهانی‌ بود. اینکه جوری عمل کنیم که دنیا علیه ما متحد نشود. یکی‌ از عناصر تعیین کننده در آن دولت این بود که جامعه جهانی‌ با ما درگیر نشود چون هنوز جنگ سرد تمام نشده بود.” دکتر یزدی در ابتدای دوران وزارت خود٬ به تدوین جزوه‌ای تحت عنوان “دکترین امنیت ملی‌” پرداخت. در این جزو که دکترین سیاست خارجی‌ دولت موقت به بحث کشیده شده است، یزدی مئ‌گوید با چهار نوع کشور در دنیا مواجه هستیم. دشمن بالفعل، دشمن بالقوه، دوست بالقوه و دوست بالفعل. او اعتقاد دارد که در سیاست خارجی‌ کشور دشمن بالفعل را می‌بایست به دشمن بالقوه تبدیل نموده و دوست بالقوه را بالفعل. تمام کوشش او برآن است که با یک سیاست خارجی‌ منطقی‌ و عاقلانه، ایران بتواند برای تثبیت کشور و انقلاب توفیق حاصل نماید. در زمان او نیروهای رادیکال به شعار صدور انقلاب روی آورده بودند. او با تمام توان مخالفت خود را با این شعار اعلام نمود. یک بار سه‌ هفته بعد از انقلاب نیروهای چپ به سفارت آمریکا در تهران حمله نموده بودند. یزدی با جلب حمایت آیت‌الله خمینی موفق گردید که آنها را همان روز از سفارت بیرون کند. هنگام تسخیر سفارت دکتر یزدی در ایران نبود. پس از بازگشت وی از الجزایر، تسخیر کننده گان سفارت با حمایت بخشی از روحانیون کار را تمام نموده و یزدی دیگر نمی‌توانست تاثیری در این روند داشته باشد. دولت بازرگان استعفا نموده و به مخالفت با تسخیر سفارت به پا خواست.
بعد از استعفای دولت موقت، نهضت آزادی ایران با تمام توان از جنگ برای دفاع از کشور و پاکسازی ایران از ارتش متجاوز عراق حمایت نمود. اما بمحض تصمیم طراحان سیاست خارجی‌ و جنگ برای پیشروی در خاک عراق و تسخیر بغداد، این حزب سیاسی بطور آشکار به مخالفت با این تصمیم پرداخت. نهضت آزادی ایران پس از تدوین و چاپ چندین تحلیل در مورد جنگ با ادامه آن پس از فتح خرمشهر و ورود نیروهای ایران به خاک عراق مخالفت کرد. مخالفت نهضت با ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر، دشمنی با نهضت را در جوّ رادیکال ایران تشدید نمود. اما نهضت آزادی ایران همچنان به مخالفت خود با جنگ و تجاوز به خاک عراق ادامه داد.
سی‌ و پنج سال از انقلاب ایران گذشته است و سیاست خارجی‌ ایران هنوز تحت تاثیر جوّ رادیکال داخل کشور و رهبر غرب ستیز آن قرار گرفته است. تحریم‌های کمرشکن و اضمحلال سیاسی و اقتصادی کشور، هنوز نتوانسته است تأثیر قابل ملاحظه‌ای بر روند کاهش رادیکالیسم در بخشی از جامعه ایران بگذارد. کسانیکه منافع سیاسی و مالی خودرا در تشدید و نه‌ کاهش این ایدئولوژی کور در صحنه سیاست داخلی‌ ایران می‌بینند تمایلی به پایان این جوّ مخرب ندارند. آقای خامنه‌ای نیز در عمل نشان داده است که در حال حاضر آماده نیست که به این پشتوانه اجتماعی خود پشت پا زده و برای حفظ منافع ملی‌ و امنیت کشور به ایدئولوژی رادیکالیسم پایان دهد. او کراراً اعلام نموده است که به غرب اطمینان ندارد. سرداران او مذاکرات هسته یی و حل این مناقشه را با آمریکا و دنیای غرب بی‌ نتیجه می‌دانند. منافع آنها در اینست که جامعه را امنیتی نگاه داشته و منافع ملی‌ کشور را قربانی امیال رادیکالیسم کور خود نمایند. حامیان رادیکالیسم درون کشور کوشش می‌نمایند تا با اعمال فشارهای داخلی‌، به طراحان سیاست خارجی‌ کشور اجازه ندهند که به عوامل خارجی‌ تاثیر گذار بر روی سیاست خارجی‌ کشور دقت کافی‌ نمایند. اگرچه تا بحال دولت روحانی کوشش نموده است تا سیاست خارجی‌ را از تاثیر رادیکالیسم کور داخلی‌ برهاند، اما حمایت غیر مستقیم آقای خامنه‌ای از رادیکالیسم داخلی‌، راه را برای فشار این گروه ها بر روی طراحان سیاست خارجی‌ کشور هموار می‌نماید.
پس انقلاب با چندین نگرش به سیاست خارجی‌ در کشور مواجه بوده ایم. بدون شک دکتر ابراهیم یزدی به‌عنوان دوّمین وزیر امور خارجه کشور در دولت موقت، پایه گذار سنتی‌ تحسین بر انگیز در سیاست خارجی‌ کشور بوده است. طراحان سیاست خارجی‌ در آن زمان به فکر تثبیت و آرامش برای بازسازی اقتصادی و سیاسی کشور بوده اند. بعد از هر انقلاب جامعه برای زمانی‌ با التهاب در سیاست‌های خارجی‌ و داخلی‌ خود روبروست. اینکه دکتر یزدی با طرح و دکترینی پا به عرصه طراحی سیاست خارجی‌ کشور در ایران انقلابی می‌گذارد بسیار قابل تقدیر است. طراحان سیاست خارجی‌ دولت روحانی برای حل مناقشه هسته‌ای با غرب با موفقیتهای قابل ملاحظه‌ای روبرو بوده اند. اما شرایط تازه در خاور میانه سیاست خارجی‌ بسیار فعالی‌ را طلب می‌نماید. اختلاف و جنگ بین شیعه و سنی، روابط خصمانه بین ایران و عربستان سعودی، ادامه تحریم‌های اقتصادی، جنگ در سوریه و اختلاف با ترکیه، عدم دسترسی‌ به منابع بازار جهانی‌ و هشت سال ناتوانی در سیاست خارجی‌ کشور چالشهای جدیدی را در مقابل ایران قرار داده است. برای توفیق در سیاست خارجی‌، بیش از هر زمان دیگر کشور نیازمند به مبارزه با رادیکالیسم داخلی‌ و آرام کردن فضای سیاست داخلی کشور می‌باشد.

مطالب مرتبط

سعید مدنی / زندان دماوند

بی‌تردید تفاوتی ماهوی در دامنه و ابعاد خشونت علیه دانشجویان و دانشگاهیان حامی مردم غزه و طرفدار آتش‌بس در آمریکا با سرکوب دانشجویان در اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» ایران در سال ۱۴۰۱ وجود دارد

رضا خندان / زندان تهران بزرگ

به جرئت می توانم بگویم هیچ حکومتی در تاریخ چنین جفایی نسبت به فرزندان کشورش نکرده است. آن ها مرز وحشی گری، سرکوب و خشونت عریان را جابجا کردند. زندانیانی که ساعاتی قبل، آسیب دیدگان را نجات می دادند، حالا خود، هدف حمله ی نظامیان و مقامات شده بودند

ابوالفضل قدیانی و مهدی محمودیان

لحظاتی را از نزدیک دیدیم که نفس کشیدن در میان آتش و دود و انفجار، خود به یک رویا تبدیل شده بود. زمانی که صدای جنگنده‌ها و بمب‌ها همچون کابوسی بی‌پایان بر سر ما فرود می‌آمد، زنده ماندن تنها آرزویی دست‌نیافتنی بود. هر لحظه ممکن بود صدای انفجاری دیگر، جان هر یک از ما را بگیرد

مطالب پربازدید

مقاله