احمد جنتی:

چرا دو نفر دیگر ازسران فتنه آزادند

احمد جنتی در برنامه شناسنامه تلویزیون دولتی گفته است که حکم مهدی کروبی و میرحسین موسوی اعدام است. وی از قوه قضائیه به دلیل عدم بازداشت محمد خاتمی و مهدی هاشمی انتقاد کرده و گفته است که: من تعجب می‌کنم از اینها که این حرف‌ها را می‌زنند. چرا اینها سوال نمی‌کنند دو نفر دیگر از سران فتنه باید آزاد باشند؟ یکی از آنها که همین طور دارد راه می‌رود و زیرآبی می‌رود و راه دو نفر دیگر را ادامه می‌دهد. باید اعتراض شود که چرا این افراد دستگیر نشدند، نه این که چرا آن دو نفر در حصر هستند. این اعتراض به جا است و حق هم هست و جوابی ندارد.

بخشی از مصاحبه جنتی با برنامه شناسنامه تلویزیون به گزارش تدبیر به ایت شرح است:

شناسنامه: با توجه به فتنه بزرگ 88 آیا شده مردم از شما بپرسند دو نفری که از شورای نگهبان تائید شدند و عامل فتنه بودند به چه دلیل تائید شدند؟

جنتی: من اینجا بحث زیادی دارم. این افراد به اتفاق آرا تائید نشدند و اختلاف رای وجود داشت؛ تائید این فرد بر اساس اکثریت رأی بود؛ اتفاق نبود بلکه اکثریت بود. همان موقع نیز عده‌ای نظر مخالف داشتند منتهی اکثریت رأی دادند. دوم این که مبنای رای اکثریت این بود که از این افراد سابقه‌ای آن چنانی نداشتیم. مسائلی که بعد پیش آمد قبلا سابقه این چنینی نبود که دلیل بر رد صلاحیت باشد. زمان آقای موسوی و کروبی سوابقی که از آنها سلب صلاحیت کند و نشان بدهد که شرایط موجود در قانون اساسی را ندارند، ما نداشتیم. طبیعی است این افراد مانند بقیه تائید شوند؛ برخی مسائلی در جنبه کار وجود داشت که نمی‌خواهم متعرض شوم.
به هر حال این اتفاقات بعد آمد و بعد هم ما ناراحت شدیم که چرا این ها را تأیید کردیم. اما نمی‌توانستیم تأیید هم نکنیم. اگر تائید نمی‌کردیم خود اینها و دیگران اعتراض می‌کردند که به چه دلیلی اینها را تأیید نکردید در حالی که شرایط موجود در قانون اساسی را دارا بودند؛ به اعتراض آنها نمی‌توانستیم جواب روشنی بدهیم.

شناسنامه: برخی عنوان می‌کنند به چه دلیل این دو نفر در حصر هستند و نظام دوست دارد فقط یک حرف در رابطه با فتنه شنیده شود. شما چه پاسخی در این خصوص دارید؟

جنتی: اینگونه افراد نه درک سیاسی دارند و نه درک انقلابی دارند و نه در برابر امام و رهبر تسلیم هستند. این امر را به صراحت عنوان می‌کنم که این مشکلات را دارند. اینگونه افراد این مسئله را که عوام‌الناس کوچه بازار ما دریافتند درک نکردند و آن اینکه حرکت آنها با حمایت و پشتیبانی جدی آمریکا و اسرائیل بوده است.

اسرائیلی‌ها یکی از حرف‌هایی که گفتند این بود که حرکت سبز این افراد از سرمایه‌های بزرگ ما است. این عین مطالبی است که اسرائیلی‌ها گفتند و اسناد این مسائل موجود است؛ بعد هم حرکتی که شد به عنوان تقلب مطرح کردند که دروغ محض هم بود باید برای همین ادعا مجازات می‌شدند یعنی اگر باقی مسائل را در نظر نگیریم اما این دو نفر باید برای ادعای تقلب در انتخابات که دروغ محض بود مجازات می‌شدند.
دادگاه باید اینها را احضار کند و بگوید دلیل تقلبی که می‌گویید چیست و باید دلیل ادعای تقلب در انتخابات را از این دو نفر جویا می‌شدند؛ شما دارید نظام، شورای نگهبان، وزارت کشور، هیات اجرایی را متهم می‌کنید. دلیل ادعای تقلبتان چه بوده است؟
بعدش هم دو چیز مشخص شد؛ یکی این که از بیرون کشور حمایت می‌شدند و دلایل فراوانی مبنی بر این امر وجود دارد؛ دیگر این که در خیابانها خود را نشان دادند؛ در خیابانها مسجد به آتش کشیدند، عکس امام (ره) را پاره کردند، اینها گفتند نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران سر دادند، در خصوص ولایت فقیه اعلام نظر منفی کردند و ضدولایت فقیه و فقاهتشان را اعلام کردند. آدم کشتند، آتش‌سوزی کردند و یک نقطه سفید ندارند و همه کارنامه‌شان سیاه است. مسئله براندازی نظام بود به اسم تقلب. بعضی این‌ها که نام نمی‌خواهم ببرم و افرادی بودند که زندان بودند و بعد آزاد شدند و الان هم آزاد هستند و در تشکیلات ریاست‌جمهوری قبلی هم بودند، خودشان گفتند این تقلب رمز حرکت ضد انقلابی ما بود.

موسوی وکروبی باید بخاطرادعای تقلب اعدام می‌شدند، برسرشان منت گذاشته شد

بر سر این عوامل منت گذاشته شده است؛ اگر بنا به محاکمه این ها بود هیچ قاضی عادل و آگاهی جزء حکم اعدام برای آن ها صادر نمی‌کرد؛ در هیچ کشوری با افرادی که در مقابل نظام می‌ایستند( نه در مقابل رئیس‌جمهور یا وزیر یا قاضی بلکه در مقابل نظام ایستادند)این گونه رفتار نمی‌شود؛ بنابراین منت سرشان گذاشتند و به هر دلیل که هر اسمی رویش بگذارند از جمله به دلیل لطف و مهربانی اسلامی تخفیف قائل شدند. و الا هر جای دیگر اینها را درجا اعدام می‌کردند.
زمانی که ما در دادگاه انقلاب فعالیت می‌کردیم، بعضی را شک می‌کردیم که باید اعدام کنیم یا نه. امام (ره) می‌فرمودند در خصوص کسی که جرم او مسلم است نباید معطلش کرد؛ زمانی که موسولینی را به دادگاه آوردند قاضی پرسید اسمت چیست. جواب که داد دستور اعدام او را صادر کردند، چرا که جرم وی مسلم بود؛ تنها نیاز به شناسایی بود که فرد را اشتباهی نیاورده باشند. نظر امام این گونه بود. این گونه باید همان موقع اعدام می‌شدند اما نشدند.

بایداعتراض شود که چرا 2 نفر دیگر ازسران فتنه آزادند

من تعجب می‌کنم از اینها که این حرف‌ها را می‌زنند. چرا اینها سوال نمی‌کنند دو نفر دیگر از سران فتنه باید آزاد باشند؟ یکی از آنها که همین طور دارد راه می‌رود و زیرآبی می‌رود و راه دو نفر دیگر را ادامه می‌دهد. باید اعتراض شود که چرا این افراد دستگیر نشدند، نه این که چرا آن دو نفر در حصر هستند. این اعتراض به جا است و حق هم هست و جوابی ندارد.
یکی دیگر از سران فتنه هم به من گفتند بیست هزار صفحه پرونده دارد و جرم او هم واضح واضح است و مدتی فراری بود و بعد هم برگشت. چرا این تا حالا مانده است.
اعتراض به این مسائل به جا و درست است؛ خدا می‌داند رسیدگی به این پرونده تا چه زمانی قرار است ادامه یابد. تا زمان ظهور ادامه پیدا می‌کند.

شناسنامه: سال 92 روزهای سختی داشتید؛ در انتخابات سال 92 تا چه میزان از تجربیات سال 88 استفاده کردید؟

جنتی: ما از این تجربه سال 88 که بسیار سخت و بد بود استفاده کردیم.آن تجربه برای ما تابلو بود که باید حواسمان را جمع کنیم و خیلی دقت کردیم این اتفاقات تکرار نشود. من نمی توانم خیلی توضیح بدهم.

شناسنامه: این درست است که برخی می‌گویند بعضی از اعضاء شورا داوری را در سال 88 رعایت نکردند؟

جنتی: این امر مغالطه‌ای است که اکنون فرصت شرح آن نیست؛ گاهی مسئله گرایش مطرح است به این معنا که هر فردی می‌تواند گرایش خاصی داشته باشد. حتی قاضی عادل که می‌توان پشتش نماز خواند نیز ممکن است با مراجعه دو نفر نسبت به یکی علاقه داشته باشد و نسبت به دیگری علاقه نداشته باشد. منتها این محبت و علاقه نباید در حکم او بی‌عدالتی ایجاد کند.
شورای نگهبان نیز ممکن است برخی اعضاء (آن که مدعی هستند می‌گویند برخی از اعضا) به یک فرد علاقه داشته باشند ولیکن در رای آنها اثرگذار نیست؛ ما از اعضاء داوری بی‌طرفانه می‌خواهیم به این معنا که به دلیل علاقه به فرد خاص او را تائید نمی‌کنم و یا به دلیل این که فلانی را دوست ندارم ردش نمی‌کنم.این دو تا با هم خلط می‌شوند من اسم این دو را می‌گذارم مغالطه.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله