در اعتراض به بلاتکلیفی

غنچه قوامی دست به اعتصاب غذا زد

غنچه قوامی پس از ۱۰۰ روز بازداشت موقت، در اعتراض به بلاتکلیفی خود در زندان اوین دست به اعتصاب غذا زد.

به گزارش کلمه، خانم قوامی که از بازداشت شدگان روز مسابقه والیبال ایران و ایتالیا در روز سی ام خرداد است و از نهم تیرماه بی وقفه در بازداشت است، از روز چهارشنبه نهم مهرماه اقدام به اعتصاب غذا کرده است.

او که از مدت ها قبل بازجویی نداشته است، هنوز در بازداشت موقت به سر می برد و این در حالی است که پرونده وی در مرحله بازپرسی و دادسرا تکمیل و برای محاکمه به دادگاه ارسال شده است. اما هنوز زمان محاکمه وی تعیین نشده است.

مادر غنچه قوامی دیروز در فیس بوک خود با تایید این خبر، نوشت که پس از ۱۹ روز ممنوع الملاقاتی، توانسته دخترش را ببیند و خبردار شده که در همین مدت شخصی به نام “دهلوی” وارد زندان شده و سعی کرده خانم قوامی را برای عزل وکیلش آقای علیزاده طباطبایی و جایگزینی خودش راضی کند!

خانم قوامی که روز سی ام خردادماه گذشته برای تماشای بازی والیبال ایران و ایتالیا در مقابل ورزشگاه آزادی حضور یافته بود، به همراه جمع دیگری از زنان دستگیر و به بازداشتگاه وزرا منتقل شد.

او که همانند بقیه زنان متقاضی حضور در سالن مسابقات والیبال، در همان روز با اخذ تعهد و توقیف وسایل شخصی اش آزاد شده بود، وقتی در روز ۹ تیر برای پس گرفتن لوازم شخصی اش به بازداشتگاه وزرا مراجعه کرد، بار دیگر بازداشت و به یکی از بندهای امنیت زندان اوین منتقل شد.

ماموران در همان روز منزل این دختر ۲۵ ساله را نیز تفتیش کردند و او از آن زمان تا امروز همچنان در بازداشت به سر می برد.

سخنگوی قوه قضاییه چندی پیش ادعا کرد که پرونده غنچه قوامی ربطی به موضوع ورزش ندارد، هر چند که در یک نقطه مربوط به این امر صورت گرفته باشد.

دو هفته پیش، ۳۰۰ نفر از فعالان مدنی، سیاسی و فرهنگی با امضای نامه ای خطاب به حسن روحانی ، با اشاره به شرایط سخت غنچه قوامی در بازداشتگاه اوین، خواهان رعایت حقوق قانونی و شهروندی او و تلاش دولت برای فراهم کردن مقدمات آزادی وی شدند.

امضاکنندگان این نامه تاکید کردند که «نقض حقوق متهم٬ برخورد امنیتی با ایرانیان بازگشته به کشور و بازداشت زنان خواهان ورود به استادیوم،» از نشانه‌های «مقاومت نهادهای امنیتی» در برابر اجرای وعده‌های حسن روحانی است که «سکوت و انفعال بیشتر دولت در برابر آن، امید جامعه به تحقق شعارهای انتخاباتی را خواهد کاست.»

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله