مادر ستار بهشتی:

پرونده را به آیندگان می سپاریم

دادگاه جزایی تهران قاتل ستار بهشتی را به سه سال حبس تعزیری، دو سال اقامت اجباری در برازجان و ۷۴ ضربه شلاق به اتهام توهین و فحاشی محکوم کرد.

حکمی که گیتی پور فاضل وکیل خانواده ستار بهشتی، با نامتناسب خواندن مجازات در نظر گرفته شده برای قاتل این پرونده در مصاحبه با جرس  می گوید: « در حالی که در این کشور برای روزنامه‌نگاران مجازات شش سال حبس در نظر گرفته می‌شود، صدور حکم سه سال حبس برای یک قاتل جای تعجب دارد.»

گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی که پس از شوک مرگ فرزندش دچار مشکلات جسمی فراوانی شده و روز یکشنبه به دلیل فشارها و استرس ها و به دستور پزشک قرار است در بیمارستان بستری شود، با ابراز تاسف از حکم دادگاه تجدیدنظر  می گوید: « چنین حکمی را ما از اول قبول نداشتیم همانگونه که روند رسیدگی به پرونده را بسیار ناعادلانه بود. شاید از نظر و دیدگاه مسئولین قضایی و کشوری این پرونده با این حکم بسته شده باشد اما این پرونده نزد افکار عمومی و خانواده ستار بهشتی هیچگاه بسته نخواهد شد.»

در پی اعلام کیفرخواست با اتهام قتل شبه عمد برای یکی از مأموران پلیس فتا، اولیای دم ستار بهشتی به این موضوع اعتراض کردند و پرونده برای اظهارنظر به دادگاه عمومی ارجاع شد و این مرجع در نهایت نظر دادستانی مبنی بر شبه‌عمد بودن قتل ستار بهشتی را تأیید کرد.

خانم عشقی خاطرنشان می کند: « زمانی که خود متهم اقرار می کند که ستار را به شدت می زده و ستار می خندیده و او عصبی شده و اینقدر ستار را زده تا زیر دست او از بین رفته است و نامه پزشک قانونی هم که می گوید ستار خونریزی داخلی کرده و باعث مرگ شده، چطور مسئولین باز می گویند قتل شبه عمد بوده است؟!»

پزشکی قانونی در آخرین نظریه‌اش در روز ۳۰ آبان ماه تصریح کرده است: « با بررسی‌های انجام شده و با اطلاعات موجود، تعیین علت قطعی فوت (ستار بهشتی) از لحاظ پزشکی مقدور نبوده، اما نظر به این که در معاینه جسد و بررسی‌های تکمیلی هیچگونه دلایل و شواهدی از بیماری منجر به فوت احراز نگردیده است، محتمل‌ترین علت منجر به فوت می‌تواند پدیده شوک باشد که در صورت احراز ایراد ضرب یا ضربات به نقاط حساس بدن یا فشارهای شدید روانی این عوامل، می‌تواند عامل شوک مذکور باشد.»

مادر ستار بهشتی در این زمینه می افزاید: « وقتی مسئولین با توجه به این مدارک و شواهد واضح باز صحبت از قتل شبه عمد می کنند دیگر به کجا ما می توانیم دادخواهی و پیگیری کنیم؟ از آنها می پرسیم قتل شبه عمد یعنی چه؟ می گویند به ستار ضربات وارد شده اما کشنده نبوده است. خب، ما این حرف را قبول می کنیم اما پس بگویید علت مرگ ستار چه بوده است؟ با کمال تعجب می بینیم پاسخ می دهند که مرگ ستار از نادر مرگ هایی است که علت مرگ را نمی توانیم تشخیص دهیم. آیا این پاسخ و استدلال قابل قبول است؟ یعنی این همه انسان در دنیا می میرند همه علت مرگشان معلوم و مشخص است و فقط علت مرگ فرزند من باید نادر باشد.»
ستار بهشتی وبلاگ نویس ٣٢ ساله ای بود که در آبان‌ماه سال ۱۳۹۱ توسط پلیس فتا، بازداشت و به دلیل فعالیت در شبکه اجتماعی به اقدام علیه امنیت ملی متهم شد اما در طول بازجویی کشته شد.

اگرچه پس از انتشار خبر کشته شدن ستار بهشتی در زمان بازداشت، مقامات قضایی و امنیتی در ابتدا مرگ او را انکار کردند اما پس از بازتاب خبر و واکنش‌های داخلی و بین‌المللی٬ رسیدگی به پرونده به جریان افتاد و تعدادی از نمایندگان مجلس هم خواهان بررسی علت مرگ ستار بهشتی در دوران بازداشت شدند.

پس از گزارش کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس٬ اخباری مبنی بر حذف یک پاراگراف در مورد علت مرگ ستار بهشتی از این گزارش منتشر شد که تعدادی از نمایندگان به آن اعتراض کردند.علی مطهری ضمن انتقاد از حذف پاراگراف مذکور، گفت: « شخصا به این نتیجه رسیده‌ام که بازداشت ستار بهشتی (بر خلاف آنچه در گزارش مجلس آمده است) با حکم قضایی نبوده است. تا این که پس از ماهها نهایتا به دلیل فشارهای پنهان و خودسرانه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس روند بازداشت این وبلاگنویس ایرانی قانونی اعلام شد.

در این گزارش به نقل از آخرین نظریه کمیسیون پزشکی قانونی درباره علت مرگ ستار بهشتی آمده است که «با اطلاعات موجود»، تعیین «علت قطعی» مرگ از نظر پزشکی امکان‌پذیر نیست، ولی چون دلایل و شواهدی از بیماری منجر به فوت وجود نداشته است، محتمل‌ترین علت مرگ این وبلاگنویس می‌تواند «پدیده شوک» باشد. ایراد ضرب یا ضربات به نقاط حساس بدن یا فشارهای شدید روانی عواملی هستند که ممکن است باعث چنین شوکی شده باشند.

همزمان نیز تعدادی از زندانیان سیاسی بند ٣٥٠ زندان اوین، که ستار بهشتی پیش از مرگش یک روز در آنجا نگهداری شده بود، با انتشار نامه‌ای شهادت دادند که آثار شکنجه را بر بدن او دیده اند و او پیش از انتقال دوباره به بازداشتگاه پلیس، به هم‌بندی‌های خود گفته است که اینها می‌خواهند مرا بکشند. ابوالفضل عابدینی یکی از این زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ است که ستار بهشتی را از نزدیک دیده بود، به عنوان شاهد نزد بازپرس ویژه پرونده در مورد «شکنجه» وی شهادت داد اما مدتی بعد به خاطر این شهادت به زندان اهواز تبعید شد.
خانواده ستار بهشتی از زمان طرح علنی ابهامات در رسیدگی به پرونده ستار بهشتی تحت فشارهای نیروهای امنیتی برای سکوت بودند و حتی پس از برگزاری مراسم چهلم مادر و خواهر ستار بهشتی مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.

خانم عشقی با بیان اینکه در این مدت بسیار تهدید شدیم و حتی بر سر مزار ستار مورد ضرب و شتم قرار گرفتیم بیان می کند: « پس از کشته شدن فرزندم نه تنها از ما دلجویی نشد بلکه دل آزاری هم شد. ما بارها خطاب به آقای روحانی و آقای ناطق نوری نامه نوشتیم و حتی پیام به رهبری فرستادیم اما از هیچ کجا پاسخی دریافت نکردیم. هیچیک از مسئولین به دیدار ما نیامدند و فقط آقای مطهری به دیدن ما آمدند و در حد توان خود برای پیگیری پرونده فرزندم تلاش کرد و جا دارد در اینجا از ایشان بخاطر شجاعت و تلاششان تشکر کنم. از تمام کسانی هم که در این مدت در اطلاع رسانی در مورد پرونده ستار بهشتی با شجاعت تلاش کردند سپاسگزاریم.»
گفتنی است، دادگاه کیفری کارکنان دولت، اتهام قتل عمد عنوان شده علیه یک مامور پلیس ایران را در خصوص پرونده مرگ ستار بهشتی وبلاگ نویس منتقد حکومت نپذیرفت و در مهرماه سال گذشته کیفرخواست قتل شبه عمد برای پرونده ستار بهشتی صادر شد. اما وکیل ستار بهشتی گفت که مرگ ستار بهشتی را همچنان قتل عمد می داند و شبه عمد را قبول ندارد.

در واکنش به صدور این کیفرخواست خانواده ستار بهشتی رای غیر عادلانه دادگاه برای این پرونده را فاقد وجاهت قانونی دانستند چراکه قاتل شخصا در برابر بازپرس پرونده یعنی آقای محمد شهریاری و مامور ارشد امنیتی آقای مسعودی به مادر ستار گفته بود که در حین شکنجه از خود بی خود شده و زیاده روی کرده و ستار کشته شده است.
مادر ستار بهشتی در ادامه تصریح می کند: « من و همسرم همان زمان هم به دادستانی نامه نوشتیم که نه از این پرونده انصراف می دهیم و نه ادامه می دهیم و تنها این پرونده را به آیندگان می سپاریم تا در یک دادگاه عادلانه رسیدگی و تصمیم بگیرند. باز تکرار و تاکید می کنم با این حکم پرونده ستار بهشتی بسته نخواهد شد و من که تا آخر عمر باید این درد را بر دوش بکشم و امید دارم روزی در دادگاه عدل الهی رسیدگی خواهد شد. بارها آرزو کردم کاش فرزندم در زندان بود اما زیر خاک نبود.»

لازم به ذکر است، پدر و مادر ستار بهشتی در نامه‌ای به دادستانی تهران ضمن اعتراض به رای صادره شده اولیه از ادامه روند رسیدگی به پرونده کشته شدن فرزندشان انصراف دادند.

در بخشی از این نامه آمده است: « مدارک و مستنداتی که آقای بازپرس درپرونده گردآوری کرده‌اند نشان می دهد کلیه اعمال و افعالی که ازسوی متهم (اکبرتقی زاده ) درمورد ستار بهشتی انجام گرفته٬ عمد بوده زیرا وی نه ازنگاه قانون حق بازجویی وشکنجه برای گرفتن اقرار داشته و نه حق نگهداری مشاروالیه دربازداشتگاه پلیس فتا را داشته است. همچنین گزارش خانم دکترمبارکی ازکالبد شکافی بدن ستار بهشتی به آقای دکتر ضیایی رئیس تالار تشریح بطورکامل نشان میدهد که خونریزیهایی درکبد، کلیه، ریه و از همه مهم تردر زیر پروانه مغز رخ داده که همه در اثر ضربه‌های مهلک و لگدهایی بوده که هنگام گرفتن اقرار از سوی متهم پرونده به بدن این شیر مرد جوان فرودآمده و به دلیل نرسیدن اکسیژن کافی به اندامهای خونریزی داده شده٬ منجربه مرگ وی گردیده است؛ اما مقامات قضایی تشخیص قتل شبه عمد دادند تا با دیه خون جوان ناکاممان پایمال شود اما ازآنجا که ما اولیاء دَم ستاربهشتی قصد فروش خون فرزندمان را به پول نداریم لذا از شکایت به این دلیل اجتناب می ورزیم که متوجه گشته ایم دستهایی درکارند تا خون جوان بیگناه وناکاممان را پایمال کنند که تا حال چنین کردند…»

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله