مانیفست آخر سحابی

از نفی حکومت دینی تا تاکید بر کینه زدایی

مصاحبه منتشر شده با مهندس سحابی در بی بی سی در شب تشییع ایشان مانیفستی از عقاید سحابی است که درطول دوران پر رنج سیاسی اش که با سال ها زندان و محرومیت همراه شد نظم یافت.  مهندس سحابی برای  بیان  دیدگاه هایش رنج فراوان کشید  و  برای اشاعه آنها محرومیت های بی شماری متحمل شد ، چکیده عقاید او مسئله ای مهم در عرصه سیاسی ایران و همچنان  باز است . پروژه مهندس سحابی و یارانش تکمیل نشده و تحقق آنها  در روندی سینوسی قرار دارد. به این معنی که به رغم خوش بینی روشنفکران و نخبگان ایرانی نسبت  به برگشت ناپذیری اصلاحات 76، اصلاحات برگشت پذیر شد. یعنی ایران دوره ای هشت ساله از ریاست احمدی نژاد بر دولتی به غایت خرابکار را تجربه کرد که عمق فسادهایش به حدی است که عضو کمیسیون تحقیق مجلس شورای اسلامی گفته است به خاطر تبعات شوک اجتماعی  نمی توان همه آنها را افشا کرد. مصاحبه مهندس از سوی بی بی سی در شب تشییع ایشان منتشر شد، مصاحبه ای که قبلا ضبط شده بود و حاوی دیدگاهایش در مورد مسائل  مهم معرفتی و سیاسی ملی مذهبی هست.مصاحبه ای کوتاه و مختصر که بر سه محور قرار گرفته است:

1-نفی حکومت دینی و تاکید بر حضور دین در عرصه عمومی

نوگرایی دینی در نظر سحابی  بر مبنای سه ضلع متن(قرآن) ، طبیعت و تاریخ شکل یافته است، سه ضلعی که در نظر سحابی با سحابی پدر، مهندس بازرگان و دکتر شریعتی شکل می گیرد. یعنی منظومه فکری که سحابی از نوگرایی دینی مورد نظر خود ارائه می دهد از تاکید این روشنفکران بر متن قرآن، تاریخ و طبیعت نشات می گیرد. سحابی تاکید می کند در نوگرایی دینی مورد نظر  ملی مذهبی، میان کتاب و محیط اطرافش تاثیرات متقابلی وجود دارد. یعنی اینکه نوگرای دینی  از متن الهام می گیرد و با محیط پیرامونش ارتباط برقرار می کند و میان حال، آینده و گذشته نسبت برقرار می کند.  جایی که مومن، به طبیت به عنوان ابژه می نگرد، با تاریخ به عنوانی متنی زنده  برای پیوند آن به حال تعامل می کند و به آینده به عنوان چشم انداز می نگرد. مثلثی که سحابی از طبیعت، متن و تاریخ می سازد و آن را به سحابی پدر، بازرگان و شریعتی پیوند می دهد همان تفسیری از ملی مذهبی است که از بازرگان تا شریعتی را در بر می گیرد و با میراث فکری و معرفتی آنها بدون نفی هیچ کدام تعامل سازنده برقرار می کند.

تاکید مهندس سحابی بر مسئله نوگرایی دینی به همان میزان تاکید او بر پسوند مذهبی، ملی مذهبی مهم است، جایی که وی در یکی از مصاحبه های خود تاکید می کند:”ما عمداً روی این مسئله مذهبی بسیارتاکید داریم. البته معتقد به آزادی مذهبیم، آزادی مذهب را صد درصد قبول داریم؛ هر کسی می تواند هر عقیده و هر مذهبی را داشته باشد. ولی  وجود مذهب در صحنه عمومی موجب وحدت جامعه است یعنی پیوند بین افراد در جامعه را ممکن و محتمل تر می کند و همچنین بین افراد و خود جامعه و دولت و حکومت ، این مذهب پل ارتباطی مناسبی برقرار می کند.” [1] سحابی دراین ویدیو  تلاش کرده با استناد به نظر شریعتی در مورد روحانیت منظور خود را از  نوگرایی دینی مورد نظرش بیشتر باز کند جایی که می گوید:” نظر ما در مورد روحانیت همان نظر شریعتی است. روحانی به عنوان کارشناس دینی مورد قبول است.” او تلاش می کند اسلام ملی -مذهبی را از چارچوب اسلام فقهی  مورد نظر بخش عمده ای از روحانیت فراتر ببرد و با اشاره به تقابل جریان مذهبی در برابر نهضت ملی زمان مصدق رویکرد صرف فقه محور به اسلام را نقد می کند. طبیعی است منظور سحابی   روحانیت مبارز و نواندیشی که در چهره هایی مانند طالقانی، منتظری،…متعین می شود نیست به همین دلیل او در این مصاحبه در نقد نگاه صرف به احکام اسلام از نواب صفوی مثال می آورد . سحابی تاکید  می کند اسلام ملی مذهبی به احکام خلاصه نمی شود  ودر قرآن تنها   500 آیه به احکام اختصاص یافته  و بیش از 6000 هزار آیه مربوط به  معارف است که اخلاق می آموزد و بینش می دهد. سحابی با استناد به تاریخ تلاش می کند توضیح دهد چگونه دیدگاه دینی احکام محور نواب صفوی  به دلیل عدم درک درست از دین و محصور شدن در برداشت فقهی از  اسلام در مقابل نهضت ملی قرار می گیرد. در نتیجه در نظر سحابی این نهضت ملی نبود که در برابر جریان مذهبی قرار گرفت بلکه این جریان مذهبی بود که علیه نهضت ملی کار کرد.

نکته مهم مصاحبه مهندس سحابی تلاش وی برای تبیین جدایی دین از حکومت از طریق رد حاکمیت روحانیون بر جامعه است به این معنی مهندس سحابی به تکثر روایت و برداشت های دینی اعتقاد دارد و دریکی از سخنرانی های خود در حسینیه ارشاد بعد از حمله آمریکا به عراق در زمان بوش و زمانی که بحث حمله به ایران مطرح  شده بود تاکید کرد نه مذهب که این  ایران است می تواند مبنای وحدت گروه های سیاسی و اجتماعی قرار بگیرد. بر اساس این تفسیر، دینداران  حق حضور در عرصه عمومی و سیاسی کشور را دارند اما در حکومت باید نسبت به حضور ادیان در عرصه عمومی بی طرف باشند. آنچه در نظر سحابی عامل وحدت است توافق بر سر ایران و دفاع از منافع ملی است و در نتیجه سحابی حضور دین را در عرصه عمومی انسجام بخش و مفید می داند اما به عنوان چسب اصلی مردم ایران در نظر نمی گیرد.

اما نقطه محوری این ویدیو تاکید دوباره سحابی بر مخالفت با حاکمیت روحانیون است:”  ما با حاکمیت روحانیت  خیلی مخالف هستیم.”  این سخن امتداد تفکری  است که از همان روزهای نخست انقلاب از سوی او  بیان شده بود. روزهایی که سحابی مخالفت خود را با ولایت فقیه به صورت صریح بیان کرد و این مخالفت در دهه های بعد نیز صریح تر ادامه یافت. سحابی در مورد مخالفتش با ولایت فقیه چه در شکل نخستینش و چه در شکل مطلقه اش انقدر صراحت داشت که  جای هیچ تفسیر را باقی نمی گذارد، همچنانکه در این مصاحبه نیز با حاکمیت روحانیت بر جامعه به عنوان حقی وِیژه مخالفت می کند. در نظر سحابی هیچ گرایش مذهبی حق ندارد مدل خاص خود را بر جامعه تحمیل می کند و جایگاه مذهب نه در عرصه دولت که در عرصه عمومی است، محلی که تنوعی از دیدگاه ها،رویکردها و کنش ها را در خود جای می دهد و طیفی وسیعی از افراد و گروه های مختلف را پوشش می دهد. بر همین مبنا او در یکی از مصاحبه هایش نگاه خود را به حضور مذهب در عرصه عمومی تبیین می کند:” ما گفتیم که مذهبیها هم حق دارند برای خودشان حزب داشته باشند. در عمومیات ملی با جبهه ملی و سایر احزاب شریک هستند، همکاری هم می کنند.هیچ وقت هم چوب لای چرخ نمی گذارند ولیکن در درون خودشان می توانند تشکیلات مذهبی خودشان را داشته باشند بدون اینکه باور مذهبی خود را بر جامعه تحمیل کنند.  نمیخواهند که این چیزهای مذهبی را هم به جامعه تحمیل کنند؛ برعکس  حکومت کنونی که  فرق دارد با مذهبی های روشنفکر آن موقع .  حکومت حالا میخواهد  گرایش های مذهبی خودش را به همه جامعه تحمیل کند.   مامعتقد به تحمیل نیستیم   حتی در قانون گذاری ها هم باز ما تابع اکثریت هستیم ؛ اگر نظر ما که مذهبی هستیم، در یک مورد و امر خاص (مثلاً در مورد زنان) اکثریت آورد ما این را در جامعه اجرا می کنیم  ولی اگر رای  اکثریت نیاورد ما تسلیم رأی اکثریت هستیم.” سحابی در مقاله “هویت ملی – مذهبی به چه معناست؟”،در  نشریه ایران فردا شماره ۶۳، تاریخ  ۲۴ آذر  1378 توضیح می دهد ملی مذهبی ها  به اعتقادات دینی شان یایبند هستند، به احکام نیز مقید هستند اما تفسیرشان از دین متفاوت از تفسیر رسمی روحانیون است به این معنا که آنها خود به منابع دین رجوع می کنند .

 نکته مهم مصاحبه مهندس سحابی تلاش وی برای تبیین جدایی دین از حکومت از طریق رد حاکمیت روحانیون بر جامعه است به این معنی مهندس سحابی به تکثر روایت و برداشت های دینی اعتقاد دارد و دریکی از سخنرانی های خود در حسینیه ارشاد بعد از حمله آمریکا به عراق در زمان بوش و زمانی که بحث حمله به ایران مطرح  شده بود تاکید کرد نه مذهب که این  ایران است می تواند مبنای وحدت گروه های سیاسی و اجتماعی قرار بگیرد. بر اساس این تفسیر دینداران  حق حضور در عرصه عمومی و سیاسی کشور را دارند اما در حکومت باید نسبت به حضور ادیان در عرصه عمومی بی طرف باشند. آنچه در نظر سحابی عامل وحدت است توافق بر سر ایران و دفاع از منافع ملی است و در نتیجه سحابی حضور دین را در عرصه عمومی انسجام بخش و مفید می داند اما به عنوان چسب اصلی مردم ایران در نظر نمی گیرد.

2‌‌-کینه زدایی، منش ملی مذهبی

نکته مهم دیگری که مهندس سحابی در این مصاحبه مورد تاکید قرار می دهد رویکرد او به عنوان عنصری ملی مذهبی نسبت به کینه زدایی است. به این معنی که مهندس سحابی اعتقاد دارد که ملی مذهبی نسبت به هیچ جریان سیاسی کینه ندارد و حتی در این مورد به نگاه عاری از کینه به رژیم شاه نیز اشاره می کند . تلاش مهندس سحابی در تببین گونه ای از اپوزیسیونی کارشناسی محور نیز در همین راستا ارزیابی می شود زمانی که وی تاکید می کند که باید بر اساس داده های کارشناسی شده  حاکمیت را نقد و مسیر کاستن از بحران ها را نشان داد. هر چند در نگاه مهندس سحابی دولت نقش محوری در توسعه کشور دارد و شاید بتوان دیدگاه او را بینابین دولت محوری و جامعه محوری قرار داد اما این نکته نیز قابل تامل است که برای مهندس سحابی بیشتر از اینکه چه کسی حکومت کند “چگونه حکومت کردن” مهم است. بر همین اساس است که مهندس سحابی بر حق از دست رفته خویش در سال های نخست انقلاب و حقوق تضییع شده اش متوقف  نمی شود و برای بهبود امور کشور از جریان هایی که بتوانند در تخفیف بحران های جامعه کمک کنند حمایت می کند. در نتیجه برای سحابی مهم نیست رویکرد خاتمی ، موسوی ، کروبی و هاشمی در گذشته له یا علیه او چه بوده است مهم این است که برای اصلاح وضعیت موجود و  کاهش درد و رنج ایرانی ها چه برنامه ای دارند. کینه زدایی در نظر سحابی می تواند به گذشتن از حقوق شخصی و گروهی و حزبی برای رسیدن به منافع ملی ایران تفسیر شود به خصوص که او همیشه تاکید می کرد خط قرمزش تنها منافع ملی ایران است و در  چارچوب این خط قرمز کنش های سیاسی خود را تنظیم می کرد. انتقادات سحابی به مبنای تئوریک نظام ولایت فقیه رادیکال بود . زبان او در محکومیت نقض حقوق انسانی صریح بود، اما رویکرد اپوزیسیونی او از چارچوب کلامی و ایدئولوژیک فراتر می رود و  با بحث های کارشناسی پیوند می خورد. بر این اساس سحابی در جایی برنامه تعدیل اقتصادی هاشمی را نقد می کند و در زمانی که بوی خطر را برای ایران با بروز و ظهور جریان احمدی نژاد حس می کند از هاشمی حمایت می کند.

کینه زدایی در نظر سحابی می تواند به گذشتن از حقوق شخصی و گروهی و حزبی برای رسیدن به منافع ملی ایران تفسیر شود به خصوص که او همیشه تاکید می کرد خط قرمزش تنها منافع ملی ایران است و در  چارچوب این خط قرمز کنش های سیاسی خود را تنظیم می کرد. انتقادات سحابی به مبنای تئوریک نظام ولایت فقیه رادیکال بود . زبان او در محکومیت نقض حقوق انسانی صریح بود، اما رویکرد اپوزیسیونی او از چارچوب کلامی و ایدئولوژیک فراتر می رود و  با بحث های کارشناسی پیوند می خورد.

سحابی دور هاله ای  که به اسم اصولگرایی نوعی انفعال سیاسی و نظاره گری امور را تبیین می کرد گرفتار نشد.در نتیجه ظلم های رفته بر خود را به مسائل شخصی خود با حاکمیت تبدیل نکرد. به این دلیل که زمانی به خاطر انتقاد از یک برنامه اقتصادی به زندان افکنده شد را دلیلی برای عدم  اعلام خطر در مورد جریانی ویرانگر برای منافع ملی ایران در سال 84 ندید. کینه زدایی در منش سحابی نهادینه شده بود  و به عنوان چراغ راهنمای رفتاری ملی مذهبی معرفی شده  و بر اساس این منش هر گونه خلط مسائل شخصی و حزبی و گروهی با منافع ملی ایران و مصلحت عمومی جامعه  خروج از اصل کینه زدایی است. بر اساس این اصل اپوزیسیون می تواند با نگاه کارشناسی مسائل جامعه را به بحث بگذارد و به حاکمیت نیز تذکر دهد.

3- ملی مذهبی ها رقیبی بدتر از دشمن؟!

نکته مهم اما تلخ مورد اشاره سحابی در این مصاحبه رویکرد حاکمیت به جریان ملی مذهبی است که به موازات گذشت سال ها از عمر انقلاب بر اساس برخورد سیاست سخت تنظیم شده است. اگر مبنای جدایی ملی مذهبی در سال های نخست انقلاب را به اختلاف دولت بازرگان و روحانیون نسبت دهیم با نگاهی تاریخی متوجه می شویم ملی مذهبی ها نه تنها از دایره قدرت حذف شده اند که حضور آنها در عرصه عمومی نیز تحمل نشده است. بازداشت های گسترده و عدم امکان حضور در انتخابات با صفت حزبی و شخصی، برخوردها، احضارها، اخراج از محل کار در راستای سیاست انزوای هر چه بیشتر ملی مذهبی ها  در عرصه عمومی است به گونه ای که حق ملی مذهبی ها برای برخورداری از رسانه به منظور ارتباط با مخاطبان خود نادیده انگاشته شده و این برخوردها باعث شده حاکمیت از جریانی که بر قانون گرایی و دفاع از منافع ملی و وحدت ملی دفاع تاکید کرده تصویر یک دشمن را بسازد.

پیام مستتر در ویدیوی سحابی محکوم کردن نگاهی است که به خاطر حفظ قدرت اجازه می دهد گرایشی از دینداری ملی گرایانه  را سرکوب کند که به گفته بازرگان اسلام را در خدمت ایران قرار می دهد، این گرایش ایران را با تنوع و   تکثرش می پذیرد و با  غرب نه نفی گونه و نه شیفته وار بلکه نقادانه و سازنده  تعامل می کند و به جای تکیه بر احکام بر عشق و ایمان تکیه می کند، گرایشی که حضورش در عرصه عمومی کمک به منافع ملی ایران است.

 سحابی برای تبیین بهتر این موضوع دو نقل قول  روایت کرده است. اولی از بهزاد نبوی در مورد نهضت  آزادی ایران  و تاکید وی در حضور آقای خامنه ای بر نجیب بودن نهضت آزادی است  و یکی هم اشاره به روایت اکبر گنجی از مبشری رئیس وقت دادگاه انقلاب اسلامی است . در هر دو روایت سحابی از دیدگاه براندازانه فاصله می گیرد و تلویحا این پیام را می رساند که مشکل حاکمیت با براندازی ملی مذهبی ها نیست چرا که خود نیز می داند ملی مذهبی ها  برانداز نیستند به این معنی که  ملی مذهبی ها بیشتر از اینکه به دنبال چه کسی حکومت کند به دنبال چگونه درست حکومت کردن هستند. سحابی می گوید آنها بیشتر از دشمن از رقیب می ترسند در نتیجه ترس از بروز و ظهور یک الترناتیو جدی است که از مذهبی پیشرو ،اجتماعی با رعایت حقوق انسان ها سخن بگوید و ملیتی معتدل با گستره ایران برای همه ایرانیان را در بر بگیرد و قران را در کنار شاهنامه قرار دهد و سنت و مدرنتیه را آشتی و از زبان ایرانیت و اسلامیت از حقوق بشر و دموکراسی دفاع کند.البته طبیعی است این ترس بر پایه نگاه صرف قدرت محور بنا شده که تلاش می کند دایره قدرت از حلقه ها و گروه های خاصی فراتر نرود و این نگاه در پی حاکم کردن اندیشه و مشی و خوانشی خاص از اسلام است و به خاطر رویکرد یکدست گرایانه خود از بروز و ظهور صداهای متنوع در جامعه جلوگیری می کند. و الا طبیعی است نهضت آزادی و جریان ملی مذهبی هم جزئی از این سرزمین هستند و حق حیات فردی و جمعی در عرصه عمومی ایران را دارند در نتیجه به جای استفاده از پتانسیل این جریان که مخالفت خود را بر پایه اصلاح امور و نه برندازی نظام قرار داده حاکمیت تلاش کرده با استفاده از ابرازهای خود این جریان را تحت فشار قرار دهد. پیام مستتر در ویدیوی سحابی محکوم کردن نگاهی است که به خاطر حفظ قدرت اجازه می دهد گرایشی از دینداری ملی گرایانه  را سرکوب کند که به گفته بازرگان اسلام را در خدمت ایران قرار می دهد. این گرایش  ایران را با تنوع و   تکثرش می پذیرد و با  غرب نه نفی گونه و نه شیفته وار بلکه نقادانه و سازنده  تعامل می کندو به جای تکیه بر احکام بر عشق و ایمان تکیه می کند، گرایشی که حضورش در عرصه عمومی کمک به منافع ملی ایران است.


[1] http://www.rahesabz.net/story/38102/

مطالب مرتبط

از سربازان تا کودکان و غیرنظامی ها

کاربران شبکه‌های اجتماعی از کشته شدن سه سرباز به نام‌های «امیرعلی فضلی»، ۱۹ ساله، «امیرمحمد رحمتی»، ۲۲ ساله و یک سرباز دیگر به نام «علیرضا محمودی»، اهل خمین در حمله اسراییل به ورودی زندان اوین خبر داده‌اند

«گنجشک درنده» چگونه نظام مالی ایران را مختل کرد؟

هکرها در عملیات علیه «نوبیتکس» کلیدهای کیف‌پول‌های رمزارزی این صرافی را که در اختیار افراد کلیدی در شرکت بود، به‌دست آورند. به گفته آقای راد، این کلیدها در اختیار کارکنان معتمد بوده است

دریای خزر در حال کوچک شدن است

فعالان محیط زیست قزاقستان می‌گویند حتی با چشم غیرمسلح هم می‌توان دید که دریای خزر در حال کوچک شدن است. مطالعات می‌گویند تا پایان این سده ممکن است ۳۴ درصد از مساحت دریای خزر از دست برود.

مطالب پربازدید

مقاله