نهضت٬ معلم اعتدال احزاب و جریان های سیاسی ایران بوده است. حرکت نهضت در طول ۵۳ سال اخیر حتی در دوران انقلاب از قانون گرایی و مدارا ورزی خارج نبوده است. گواه پیروزی نهضت در تببین این مشی،همین شعارهای جنبش سبز ایران و جنبش دموکراسی خواهی ایران هستند که از زبان منتقدان دیروز نهضت بیان می شود.
نهضت آزادی ایران در سال 1340 بر اساس چهار رکن اسلامیت، ایرانیت، مصدقی بودن و مشروطیت تاسیس شد. نهضتی که از همان ابتدا بر مشروطیت قانون اساسی تاکید کرد و با سلطنت مطلقه مخالفت کرد:”بر خلاف اصل مسلم اساسی بدیهی از نظر مشروطیت و دموکراسی که «شاه باید سلطنت کند نه حکومت» دخالتهای خلاف قانون بیشمار در امور عمومی و ممانعتهای فراوان از بروز حق حاکمیت ملت و استفاده او از آزادی و عدالت به عمل آمد تا جایی که رهائی از ننگ عقب افتادگی و گسیختن زنجیرهای استعمار هدف اصلی و کمال مطلوب آزادیخواهان مملکت گردید.”
تفسیر اجتماعی از اسلام و جدایی دین از دولت
نهضت آزادی بر اساس چهار ضلع شکل گرفته و بر حضور اجتماعی مسلمانان تاکید کرده است. در بیانیه تاسیس نهضت آزادی ایران به صراحت تاکید شده بر اساس عقاید اسلامی شان نمی خواهند دین را در عقاید شخصی محدود کنند وجدایی دین از سیاست را رد کرده اند. پس از وقوع انقلاب اسلامی در مورد جدایی دین از سیاست با جدایی نهاد دین از نهاد دولت خلط مبحث صورت گرفته است. نهضت آزادی بر اساس تفسیر اجتماعی از اسلام قائل به حضور همزمان در عرصه عمومی و قدرت بوده است. جایی که فرصت مهیا بوده در قدرت حضور یافته است که تنها نمونه آن از بدو تاسیس به نخست وزیری نه ماهه بازرگان در شرایط اول انقلاب اسلامی محدود می شود، تجربه ای ناکام که در فضای تند انقلاب اسلامی به استعفای دولت بازرگان منجر شدو جایی هم که فرصت نبوده در مقام منتقد حاکمیت گوشه چشمی نیز به ایجاد نهادها و جمعیت ها برای حضور موثر در عرصه عمومی داشته است.
ایرانی گرایی به سبک مصدق با هر گونه برداشتی از ناسیونالیسم که تنوع در جامعه ایران را نفی کند مرزبندی دارد. نگاه ملی گرایی مصدقی به ملیت ، به عنوان سرمایه اجتماعی است جایی که مردم یک واحد سرزمینی را سنت ها، آداب رسوم و تعلقات عاطفی به یکدیگر وصل می کنند. بر همین اساس نهضت آزادی از دیرباز بر ایرانی واحد اما یکپارچه تاکید کرده است. اما در دل ایران تکثر هم وجود دارد و نوع اداره آن هم بر اساس شیوه دموکراسی است. بر همین اساس نهضت آزادی در سال های نخست انقلاب از تندروی در استان های مرزنشین انتقاد می کردو به حل مسائل از راه حل های سیاسی اعتقاد داشت.
به استثنای این دوره نهضت همیشه در اپوزیسیون بوده است. اما حضور نهضت آزادی صرفا به حضور در ساختار قدرت منحصر نشده بلکه بنیانگذاران نهضت به خصوص مهندس بازرگان رویکردی نهادگرا داشته و از هر فرصتی برای ایجاد نهادهای اجتماعی، جمعیت ها و تشکل ها استفاده کرده اند. نهضتی ها در طول حیات خود با ایجاد سازمان های غیر دولتی تلاش کرده اند تا حدودی در مبارزه با بحران های اجتماعی هم فعال شوند بدون اینکه شعارهای خلقی دهند. اما اینکه این تلاش ها تا چه حدی توانسته به ثمر بنشینند جای ارزیابی دارد یا اینکه آیا تلاش های نهضت آزادی برای ایجاد نهادهای اجتماعی با توجه به توان و پایگاه اجتماعی اش کافی بوده یا خیر خود نیز محل سئوال است. یا اینکه نهضت آزادی تا چه حد توانسته با لحاظ کردن فشارهای امنیتی حضور اجتماعی خود را به عنوان جمعیتی اسلامی توسعه دهد نیز جای بحث دارد. بدون مقایسه غیر منطقی و با علم به تفاوت های معنادار در ترکیه و مصر و شرایط کاملا متفاوت ایران با این دو کشور باز هم این پرسش مطرح است که چرا اسلامگرایان ترک در دوران حاکمیت نظامیان و احزاب لائیک موفق به توسعه مدارس مذهبی، نهادهای خیریه و شبکه های اجتماعی در سطح گسترده شده اند اما نهضت آزادی ایران موفق به شبکه سازی اجتماعی گسترده نشدهاست ؟
اینکه نهضت آزادی تا چه حد توانسته با لحاظ کردن فشارهای امنیتی حضور اجتماعی خود را به عنوان جمعیتی اسلامی توسعه دهد نیز جای بحث دارد. بدون مقایسه غیر منطقی و با علم به تفاوت های معنادار در ترکیه و مصر و شرایط کاملا متفاوت ایران با این دو کشور٬ باز هم این پرسش مطرح است که چرا اسلامگرایان ترک در دوران حاکمیت نظامیان و احزاب لائیک موفق به توسعه مدارس مذهبی، نهادهای خیریه و شبکه های اجتماعی در سطح گسترده شده اند اما نهضت آزادی ایران موفق به شبکه سازی اجتماعی گسترده نشدهاست ؟
یا اینکه اخوان المسلمین مصر چگونه پس از دهه ها سرکوب موفق به حضور اجتماعی در عرصه سیاسی مصر شده و در ایجاد مدارس مذهبی و نهادهای خیریه به خصوص در مناطق محروم مصر موفق شده اند اما نهضت بر اثر فشار های شدید حاکمیت در مسیر محفلی شدن گام برداشته است. قطعا در طرح این پرسش ویژگی دولت نفتی در ایران مورد توجه هست. اما باز هم این پرسش مطرح است اجتماعی بودن اسلامی که نهضت آزادی از بدو تاسیس بر آن تکیه کرده چه مصداقی دارد؟ در شرایطی که امکان حضور نهضت آزادی در ساختار قدرت میسر نیست، نهضت چه برنامه ای برای حضور در عرصه عمومی داشته است یا خواهد داشت؟
مشروطه خواهی به معنای محدود کردن قدرت مطلقه
نهضت آزادی ایران یکی از مبانی اعتقادی و وجودی اش را مشروطه خواهی عنوان کرده است:” مشروطهخواه هستیم، زیرا آزادی اندیشه و بیان و اجتماعات را خواستاریم” این مشروطه خواهی چه از زمانی که مهندس بازرگان در دادگاه شاهنشاهی نهضت آزادی را آخرین گروهی نامید که به زبان قانون وشیوه مسالمت آمیز از حاکمیت انتقادمی کند تا حمایت اخیر دکتر یزدی دبیر کل نهضت آزادی ایران از حسن روحانی تداوم داشته است.نهضت آزادی از گروه های شاخصی بود که در انقلاب اسلمی صریحا با حاکمیت ولایت فقیه مخالفت کرد. این مخالفت در طول دهه ها زیست این حزب سیاسی به صراحت بیان شده. مشروطیت در نظر نهضت آزادی احترام به اراده ملت به عنوان عنصر تعیین کننده شیوه حکومتداری و زیست اجتماعی تفسیر شده است. نهضت آزادی به پاس مشروطیت نه تنها با دخالت شاهنشاه در قانون اساسی مخالفت کرد بلکه بعد از انقلاب نیز با اشکال متفاوت ولایت فقیه چه در شکل نخست ان و چه در شکل مطلقه اش مخالفت کرده است. مشروطه گرایی باعث شده که درتندترین شرایط تاریخ ایران در دهه شصت، نهضت از مدارا و میانه روی، احترام به قانون ، انتخابات آزاد، آزادی های سیاسی و اجتماعی دفاع کند. دفاع نهضت آزادی ایران از حقوق محکومین سال های نخست انقلاب اسلامی ، مخالفت با اعدام های بی رویه و خشونت و افرا ط گرایی٬ همه بر خواسته از یک عنصر نهادینه شده در تاریخ این حزب بوده که ریشه آن به احترام به قانون بر می گردد. نهضت آزادی ایران چه در زمان سلطنت محمدرضا شاه و چه در سال های تند دهه شصت و چه در فضای دهه هفتاد و هشتاد از اصل مشروطه خواهی خود تخطی نکرده است. مشروطه خواهی نهضت آزادی ایران به معنای محدود شدن هر چه بیشتر قدرت و تحقق هر چه بیشتر اراده ملت بوده است.
ملی گرایی مصدقی عاری از هر گونه پان پرستی
نهضت آزادی ایران، ایرانی بودن مصدقی را از همان ابتدا به عنوان مرام خود تعریف کرده است. مصدقی بودن گونه ای از ملی گرایی است که با احساس نوستالژیک خونی و خاکی فاصله دارد:” مصدقی هستیم زیرا خواستار استقلال ملی هستیم. ” ایرانی گرایی به سبک مصدق با هر گونه برداشتی از ناسیونالیسم که تنوع در جامعه ایران را نفی کند مرزبندی دارد. نگاه ملی گرایی مصدقی ، ملیت را به عنوان سرمایه اجتماعی در نظر می گیرد جایی که مردم یک واحد سرزمینی را سنت ها، آداب و رسوم و تعلقات عاطفی به یکدیگر وصل می کنند. بر همین اساس نهضت آزادی از دیرباز بر ایرانی متنوع اما یکپارچه تاکید کرده است. اما در دل ایران تکثر هم وجود دارد و نوع اداره آن باید به شیوه دموکراتیک باشد. بر همین اساس نهضت آزادی در سال های نخست انقلاب از تندروی در استان های مرزنشین انتقاد می کردو به حل مسائل از راه حل های سیاسی اعتقاد داشت. ملی گرایی مصدقی بر مبنای توسعه دموکراتیک ایران است که با توسعه آمرانه رضا شاه و فرزندش مرزبندی دارد. بر اساس توسعه دموکراتیک هر گونه تبعیض میان مذاهب ، جمعیت ها و اقوام ایرانی محکوم است. چتر ایران آن چنان گسترده است که تمام این تفاوت ها را در خود جای می دهد. ملی گرایی مصدقی نهضت آزادی، به نوعی دفاع از منافع ملی در طوفان جهانی شدن است و در عین حال تنظیم رابطه با فرهنگ های متفاوت و ملیت های دیگر است. به نوعی این ملی گرایی نه بر اساس نفی دیگری که بر اساس تعامل با دیگری با حفظ سنت ها و میراث ملی بنا شده است پس در نتیجه نه با جهان سر جنگ دارد و نه در داخل واحد سرزمینی اش تکثر را از بین می برد . ملی گرایی مصدقی مبتنی بر پذیرش تکثر است و با برداشت های پان گونه به همان میزان فاصله دارد که با در خدمت قرار دادن ایران در خدمت اسلام. به عبارتی ملی گرایی مصدقی به برداشتی انسان گرایانه از ملیت می رسد و راه را بر تفسیر های ضد بشری از ملی گرایی می بندد.
نهضت آزادی معلم احزاب ایرانی
” تردید ندارم که این جمعیت تحت رهبری شخص شخیص جنابعالی موفق به خدمات بزرگی نسبت به مملکت خواهد شد” این پاسخ محمد مصدق رهبر محصور نهضت ملی شدن ایران به مهندس بازرگان در مورد تاسیس نهضت آزادی بود. این پرسش مطرح می شود نهضت آزادی ایران در طول 53 سال مبارزه سوای فعالیت های آزادی خواهانه چهره های برجسته این جریان در نهضت مقاومت ملی چه خدمتی به ایران کرده است؟
نهضت آزادی نتوانسته بقای خود را در ساختار قدرت تضمین کند. زیست نهضت، اپوزیسیونی و همواره تحت فشار امنیتی بوده است. نهضت تنها نه ماه به نظام تبدیل شد اما این نه ماه برای ایجاد ساختارهای لازم در فضای پر التهاب اوایل انقلاب کافی نبود. نهضت در مواجهه با روحانیون بنا به دلایلی چه اشتباهات حزبی و چه دلایل ساختاری در اوایل انقلاب شکست خورد. شاید منتقدان نهضت نسبت به از دست رفتن فرصت اول انقلاب خرده بگیرند و برخی دیگر هم از پذیرش نخست وزیری از سوی بازرگان ایراد بگیرند. اما نهضت آزادی به رغم شکستش در بقا در ساختار جمهوری اسلامی یکی از خدمت های مهم خود را در تاریخ احزاب و جریان های سیاسی کشور نشان داده است. نهضت معلم اعتدال احزاب و جریان های سیاسی ایران بوده است. حرکت نهضت در طول 53 سال اخیر حتی در دوران انقلاب از قانون گرایی و مدارا ورزی خارج نبوده است. گواه پیروزی نهضت در تببین این مشی،همین شعاهاری جنبش سبز ایران و جنبش دموکراسی خواهی ایران هستند که از زبان منتقدان دیروز نهضت بیان می شود. نهضت در گفتمان سازی اعتدال همراه با پایفشاری بر خواسته های مدنی موفق بوده است. خط سیر مواضع نهضتی ها از اول انقلاب تا کنون چه در انذارهای مهندس بازرگان نسبت به تندروی و استبداد دینی، چه در انذارهای طالقانی در مورد استبداد روحانیون و باج گیری به نام اسلام، چه در نامه تاریخی یدالله سحابی در سال 79 به رهبر جمهوری اسلامی و چه در مواضع نهضتی ها و ملی مذهبی ها در دوران جنبش سبز نشان می دهد تا چه میزان این جریان سیاسی و اجتماعی از مسیر مشزوطه خواهی اش خارج نشده است. به خصوص اینکه نهضت آزادی از آزمون سخت سال های نخست انقلاب با مخالفتش با تداوم جنگ ، اعدام های بی ضابطه سربلند بیرون آمده است. آن هم در دوره ای که از نظر برخی از نیروهای سیاسی تندروی امری عادی و خواستی عمومی به حساب می آمده است.
نهضت آزادی در ایجاد این گفتمان تلاش کرده بر خط مصدقی بودن مشروطه خواهی باقی بماند و در عین حال بر اصولگرایی اش نیز تاکید کند. فراموش نشود مخالفت با اعدام ها ، تداوم جنگ ، محدود کردن آزادی ها، سیاست خارجی تهاجمی همه در زمانی صورت گرفته اند که بسیاری از احزاب و جریان های سیاسی با این سیاست ها همراه بوده اند یا بنا به دلایلی در مورد آنها سکوت کرده اند.
اما سئوالی ‘که اکنون نهضتی ها و علاقه مندانشان باید پاسخ دهنداین است سوای مشروطه خواهی نهضت به معنی محدود کردن قدرت مطلقه و تاکید بر قانون گرایی با حفظ اصول ملی و مذهبی، بروز و ظهور نهضت آزادی در فضای فشار سخت امنیتی آن هم در حکومتی نفتی، در عرصه عمومی ایران به چه صورت خواهد بود؟
نهضت آزادی تا چه میزان تونایی دارد به عنوان حزبی که تفسیری اجتماعی از اسلام ارئه می کند در میان فشارها از محفلی شدن پرهیز کند و بروز و ظهور اجتماعی داشته باشد؟
این پرسش شاید مسئله اصلی نهضتی ها بعد از 53 سال فراز و نشیب باشد.