پیام چندجانبه حمله به زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ اوین

پیام مهم دیگر این حرکت به ناظران، پیام استیصال قدرت است. قدرتی که تمام ظرفیت خو را در طول سالیان گذشته برای سرکوب معترضان و جریان تحول خواه به کار گرفته است و این حرکت نشان می دهد که نتیجه مطلوب را به دست نیاورده، لذا کنترل سیستم عصبی خود را از دست داده است.

مسئولان جمهوری اسلامی همواره منکر نقض حقوق انسانی و قانون شکنی شده اند. حمله وحشیانه به زندانیان سیاسی که در واقع اسیر دست جمهوری اسلامی هستند، نه تنها از مصادیق بارز نقض حقوق بشر و قوانین بین المللی است ، بلکه نشان دهنده عدم پای بندی دستگاه حاکمه به قوانین داخلی، موازین دینی، اخلاقی و انسانی است. مصادیق فراوان رفتارهای مغایر با موازین انسانی و دینی، بیانگر آنست که قدرت حاکم حتی از مرز استفاده ابزاری از دین برای توجیه خود نیز عبور کرده است، لذا نویسنده دیگر ضرورتی برای تحلیل موضوع از منظر دینی و اخلاقی نمی بیند.
این حرکت دارای پیام چندجانبه است:
پیام اول آن به یک جریان مدنی است که معتقد است برای مبارزه با ظلم و استبداد کور، باید زندان ها را پر کنیم. پیام اینست که زندان برای معترضان جای امنی نیست.
پیام دوم به روحانی و دولتمردانی است که آزادی زندانیان سیاسی را وعده داده و نیز می خواهند بی اعتنا به جریان افراطی، برنامه های خارجی و داخلی خود را پیش ببرند.
پیام سوم به کسانی است که امیدوارند دولت روحانی بتواند کاری از پیش ببرد. این حرکت می خواهد بگوید که دولت روحانی حتی بر نیروهای امنیتی وابسته به دولت نیز سلطه ندارد.
پیام چهارم، پیام خشم و کینه است به حامیان جنبش سبز و دانشجویان شجاع و هوشیاری که نشان می دهند جنبش سبز همچنان زنده است.
پیام پنجم، دهن کجی به نهادهای حقوق بشری و به سخره گرفتن حامیان حقوق بشر است. این روش پاسخ گوئی همواره روش معمول نهادها وشخصیت های دور از خرد و تدبیر بوده است.
و اما پیام مهم دیگر این حرکت به ناظران، پیام استیصال قدرت است. قدرتی که تمام ظرفیت خو را در طول سالیان گذشته برای سرکوب معترضان و جریان تحول خواه به کار گرفته است و این حرکت نشان می دهد که نتیجه مطلوب را به دست نیاورده، لذا کنترل سیستم عصبی خود را از دست داده است.
حمله به فرزندان دلاور ایران زمین در زندان حاکی از آنست که چماق سرکوب، همچنان بلند است. این حرکت غیر انسانی، خشم و وجدان همگان را اعم از ایرانی و غیر ایرانی، در داخل و سطح بین المللی نسبت به مسئولان وعاملان آن بر می انگیزد. همگان باید با شجاعت و همبستگی بیاندیشیم که چگونه باید این چماق را از بالای سر ملت ایران برداشت.

مطالب مرتبط

ایرج سبحانی، استاد علوم پزشکی دانشگاه کرتی پاریس، فرانسه


در سال‌های اخیر، نظم بین‌الملل که روزگاری بر پایه احترام به قواعد و گونه‌ای اخلاق جمعی بنا شده بود، با بحران بی‌سابقه‌ای مواجه شده است. نه تنها ارزش‌های مشترک مانند حقوق بشر، دموکراسی و حاکمیت قانون تضعیف شده، بلکه نهادهای جهانی که وظیفه‌ی پاسداری از این ارزش‌ها را داشتند، به شدت مورد بی‌اعتمادی و تردید قرار گرفته‌اند.

جمال کنج*

وقتی آن حسابرسی فرا برسد، مورخان مسیر را ردیابی خواهند کرد که نشان می‌دهد چگونه قوی‌ترین ملت روی زمین اجازه داده است قدرت نظامی و سیاست خارجی‌اش برای خدمت به یک کشور خارجی برون‌سپاری شود

مطالب پربازدید

مقاله