عماد بهاور و علی کاظم‌زاده به بند 350 بازگردانده شدند

به دنبال خودداری نزدیک به پنجاه تن از زندانیان بند ۳۵۰ از ملاقات هفتگی با خانواده های خود، ساعاتی پیش عماد بهاور و علی کاظم زاده به بند بازگردانده شدند.

به گزارش جرس  پس از ایجاد درگیری و تنش دربند توسط ۴ نفر از متهمان جاسوسی ماموران زندان آنها را به همراه عماد بهاور، حسن اسدی زید آبادی، بهزاد عرب گل و علی کاظم‌زاده به سلول انفرادی منتقل شدند. علی رغم وعده مسئولین زندان مبنی بر بازگرداندن آنها به بند اما پس از ۶ روز تنها ۴چهار متهم به جاسوسی به بند ۳۵۰ برگردانده شدند.

سیدعلیرضا بهشتی، محسن میردامادی، علیرضا رجایی، عبدالفتاح سلطانی، قربان بهزادیان نژاد، عبدالله مومنی، سعید مدنی، محمدصادق ربانی املشی، محمدامین هادوی، سیدحسین رونقی ملکی، سیامک قادری، محمدرضایی، جعفر گنجی، مجید اسدی، هانی یازرلو، محمد متاجی، حسن صادقی، اسدالله هادی، سالار ستوده، مصطفی عبدی، حمیدرضا برهانی، مصطفی ریسمان باف، علی سلان‌پور، رضا اکبری منفرد، اصغر قطان، امیر اسلامی، رضا انتصاری، احمد هاشمی، محمد صائمی، پیمان کاسن‌نژاد، حمیدرضا کرواسی و… از جمله زندانیانی بودند که امروز از آمدن به سالن ملاقات خودداری کردند.

فرزانه میرزاوند، همسر سیامک قادری در خصوص فشارهای اخیر در پاسخ به خبرنگار “جرس” با ابراز ناراحتی از “افزایش” فشارها بر زندانیان سیاسی تصریح می کند که انتظار فرا رسیدن روزهای دوشنبه و دیدار برای ما خانواده های زندانیان سیاسی و همچنین زندانیان دربند صعب و گاها طاقت فرساست. چرا که این ملاقات ۲۰ الی ۳۰ دقیقه ای برای زندانیانی عمدتا محروم از مرخصی تنها راه ارتباطی محسوب می شود اما امروز صبح بعد از معطلی های رایج چند ساعته برای ملاقات متوجه شدم سیامک و چند تن دیگر از زندانیان سیاسی در ادامه اعتراضات خود از دیدار با خانواده های خود امتناع کرده و اعتصاب ملاقات کرده اند.

در مورد فشارهای جدیدی او او می پرسم، خانم میرزاوند می گوید: “از زمان برکناری رئیس پیشین زندان اوین ، آقای علائی و سوءمدیریت تیم جدید که از دیزل آباد کرمانشاه به اوین منتقل شده اند، هر روز شاهد اتفاقات ناگواری در بند ۳۵۰ اوین بوده و مدیریت این بند عمدتا با تنش بوده است. دخالت مستقیم آقایان مومنی(معاون) و رشیدی( رئیس زندان اوین) در امور داخلی این بند نشان دهنده این مساله است که این تیم هیچگونه درک درستی از بند سیاسی و اداره آن نداشته و همچنین نبود یک مدیر مسئول باعث دخالت عناصر غیر مسئول مانند عوامل اطلاعات در امور داخلی و ایجاد تنش در این بند شده است.”

همسر این روزنامه نگار دربند ادامه می دهد: “نمونه بارز این تنش ها آوردن روحانی رسمی از بیرون برای برگزاری نماز جماعت و عملا بر هم زدن این مراسم، تلاش برای تعطیل کردن کلاسهای آموزشی و…. که تماما به علت حذف سازو کارهای سنتی اداره بند که پیش از این توسط وکیل بند اداره می شد، است. اغتشاشات هفته پیش که بدنبال تلاش برای برگزاری مراسم ۹ دی توسط عواملی معلوم الحال نمونه ی بارز این دخالتهاست که منجر به توهین به زندانیان سیاسی بود و طبیعتا واکنش آنها را به همراه داشت. متاسفانه این مساله منجر به انتقال چهار زندانی با اخلاق سیاسی به انفرادی شد که بعد از هشت روز بی خبری از وضعیت آنها ساعاتی پیش عماد بهاور و علی کاظم زاده را به بند بازگرداندند.”

وی خاطرنشان می کند: “به دنبال این مساله و با وجودیکه ۱۴۰ نفر از زندانیان بند نامه ای به مقامات مسئول نوشته و خواستار عدم ورود این زندانیان اغتشاشگر به بند شدند که متاسفانه مورد توجه قرارنگرفت وآنها را به بند بازگرداندند. اما با وجودیکه قول و تعهد به برگرداندن چهار زندانی سبز منتقل شده به انفرادی رو هم دادند اما به تعهد خودشون عمل نکردند و این بد قولی را گردن دادستانی انداختند. به هر حال این اقدام اعتراضیدر پی ۸ روز عدم دریافت غذا بود که توسط ۱۴۰ نفر از اعضای بند انجام شد.و این مشارکت گسترده خود دلیل دیگری بر این مدعاست.”

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله