سولانا:

سخن گفتن در باره ایران، قبل و بعد از توافق ژنو کاملاً متفاوت شده است

سولانا که سه شنبه شب در کنفرانس ˈحال و آینده گفت وگو با ایرانˈ با حضور وزیر امور خارجه و بیش از 40 تن از دیپلمات ها، کارشناسان و محققان سیاست خارجی اسپانیا در مادرید سخن می گفت، درباره توافق اخیر ژنو  گفت: ˈسخن گفتن در باره ایران، قبل و بعد از توافق بامداد یکشنبه در ژنو کاملاً متفاوت شده است.ˈ

به گزارش ایرنا، وی افزود: ˈمن با توجه به تجارب گذشته، فکر می کردم دیگر دوره چنین توافقی گذشته است چون من با وجود 10 سال تلاش در این زمینه شکست خوردم و نتوانستیم جلو برویم.ˈ

سولانا با بیان اینکه اگرچه نقش مستقیمی در این توافق نداشته، اما در ماه های اخیر تلاش بسیاری برای انتقال دیدگاه های خود به مقامات غربی طرف مذاکره و حتی روسیه داشته است، تصریح کرد: من با گامی که در ژنو برداشته شد، کاملاً موافقم و معتقدم همه ما باید اهمیت این توافق را بدانیم.

وی با اشاره به سوابق و تجارب خود در مذاکرات هسته ای با ایران گفت: در سال 2003 که ایران فقط کیک زرد داشت و در مراحل اولیه برنامه اتمی خود بود، روحانی و دولت خاتمی پذیرفت برنامه هسته ای خود را متوقف کند و ایران به پروتکل الحاقی منع گسترش جنگ افزارهای هسته ای بپیوندد، اما با آمدن احمدی نژاد همه چیز دگرگون شد.

سولانا افزود: اگر غرب و اروپا در آن زمان با ایران توافق می کردند، برنامه اتمی ایران تا این اندازه پیشرفت نکرده بود، تعداد سانتریفوژها و سطح غنی سازی آن اینقدر بالا نمی رفت و از نظر فناوری هسته ای ایران تا این اندازه زیاد پیشرفت نمی کرد.

وی، سرعت پیشرفت ایران در زمینه هسته ای را در فاصله دو توافق هسته ای، انقلابی و دگرگون کننده توصیف کرد و اظهار داشت: پس از روحانی، لاریجانی آمد که او هم مذاکره کننده ای بسیار باهوش و باذکاوت بود، اما ما به دلیل یک مسأله کوچک نتوانستیم با آنها به توافق برسیم و آن این بود که ما همواره اصرار داشتیم باید برنامه هسته ای خود را متوقف کنید، اما هرگز سخنی از به رسمیت شناختن غنی سازی مطرح نمی کردیم.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله