حسن اسدی زیدآبادی و بهاره هدایت به مرخصی آمدند

حسن اسدی زیدآبادی، عضو شورای مرکزی سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین،ا مروز به مرخصی ۴۸ ساعته آمد.

به گزارش کلمه، حسن اسدی زیدآبادی، مسئول کمیته حقوق بشر سازمان ادوار تحکیم وحدت برای اولین بار ۱۲ آبان ۱۳۸۸ بازداشت و بعد از حدود ۴۰ روز حبس در روز ۲۲ آذر همان سال با قید ضمانت آزاد شد.

این فعال دانشجویی مجددا روز ۳۱ مرداد ۱۳۸۹در مقابل منزلش بازداشت و از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه، در دادگاه به اتهام “اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام، توهین به رییس جمهوری، شرکت در تجمعات غیرقانونی و تشویش اذهان عمومی” به پنج سال حبس تعزیری و صد هزار تومان جریمه نقدی محکوم شد.

همچنین بهاره هدایت زندانی سیاسی و فعال دانشجویی برای سه روز از زندان اوین به مرخصی آمد.

وی که پیش از این چندین بار برای معالجات پزشکی به مرخصی آمده بود امروز نیز به یک مرخصی سه روزه آمد.

هدایت از جمله زندانیان سیاسی دستگیر شده پس از انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ است که به زندان طولانی‌ مدت محکوم شد. دادگاه تجدیدنظر حکم قطعی وی را نه سال و نیم حبس اعلام کرد که سنگین‌ترین حکم قضایی است که از ابتدای تاسیس انجمن‌های اسلامی دانشگاه‌ها برای یکی از اعضای این تشکل‌ها صادر شده است.

اما محکومیت او به همین مقدار هم محدود نشد و شش ماه حبس دیگر برای بهاره هدایت در حالی که در حال گذراندن دوران محکومیت خود در زندان بود، صادر شد و بدین ترتیب حکم حبس بهاره هدایت در مجموع ده سال شد.

بهاره هدایت متولد سال ۱۳۶۰ فعال دانشجویی دانشگاه علوم اقتصادی تهران و جنبش زنان، عضو شورای مرکزی و سخنگوی دفتر تحکیم وحدت است. وی همچنین از فعالان کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین زن‌ستیز است و تاکنون چندین‌بار بازداشت شده است. بهاره در ۲۲ خرداد سال ۱۳۸۵، ۱۸ تیر ماه ۱۳۸۶، ۲۳ تیر ماه ۱۳۸۷ و ۱ فروردین ماه ۱۳۸۸ به خاطر فعالیت‌هایش بازداشت و مدتی را در زندان سپری کرده است.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله