کمک های کلان وزارت ارشاد به نشریه های حمید رسایی و علیرضا زاکانی

سایت سحام خبر داده در دولت احمدی نژاد، حمید رسایی و علیرضا زاکانی مبالغ کلانی را در پوشش کمک های وزارت ارشاد به نشریات دریافت کرده اند.

به گزارش  این سایت خبری ، یکی از معاونین وزارت ارشاد با بیان این مطلب توضیح داد که حمید رسایی، نماینده اصولگرای مجلس و مدیرمسئول نشریه ۹ دی، مبلغ یک میلیارد و هشتصد میلیون تومان و نیز علیرضا زاکانی، که وی نیز از نمایندگان حال حاضر مجلس است، مبلغ ۹۰۰ میلیون تومان بابت هفته نامه پنجره دریافت کرده اند.

سه هفته پیش بود که کاظم جلالی، رئیس مرکز پژوهش های مجلس در روزهای رای گیری کابینه حسن روحانی در مصاحبه ای خطاب به رسایی گفته بود: “برادر عزیز اگر ما نجابت میکنیم و از روزنامه رنگی ۸ صفحه ای تو حرف نمیزنیم و از پولهایی که به روزنامه تو کمک می شود حرف نمی زنیم. اگر بخواهیم مانند تو صحبت کنیم ادبیاتش را بلدیم.”

در جریان رای اعتماد به وزاری دولت روحانی، رسایی در نطقی اظهاراتی را در خصوص برخی نمایندگان حامی روحانی ایراد کرده بود. این اظهارات رسایی با واکنش تند نماینده شاهرود روبرو شده بود.

کمک به نشریات این دو چهره تندرو و امنیتی مجلس در حالی است که بسیاری از نشریات اصلاح طلب و حتی میانه رو از دریافت مبالغی بسیار اندک محرومند. به گواه مدیران نشریات اصلاحطلب، کمک های این وزارتخانه، موردی و از ۳۰ میلیون تومان تجاوز نمی کرده است.

این عدم توازن در کمک دولت احمدی نژاد به این دو نشریه در مقایسه با نشریات اصلاح طلب و مستقل در حالی است که ۹ دی و هفته نامه پنجره، از تیراژ محدودی برخوردارند.

نکته قابل ذکر دیگر حضور فریدالدین حداد عادل، فرزند غلامعلی حداد عادل؛ به عنوان جانشین مدیرمسئول، در نشریه پنجره است.

 

شاید بی دلیل نیست که جریان تمامیت خواه، اینگونه از حضور تیم معتدلی همچون حسن روحانی در دستگاه های اجرایی برآشفته و نگران شده است.

 

طی دوران مدیریت احمدی نژاد در پست ریاست جمهوری، رقم های کلانی تحت پوشش کمک های مادی و معنوی به مراکز حقوقی تحت مدیریت چهره های خاص سیاسی اعطا شده بود.

پس از روی کار آمدن دولت روحانی، تیم وی تلاش گسترده ای را برای بازپس گیری مبالغ کلان داده شده به افراد و چهره های خاص سیاسی آغاز نموده است.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله