دکتر یدالله سحابی حدود یک قرن از اوایل دوران مشروطیت تا اواخر دوران اصلاحات در سرزمین ما زندگی کرد. زندگی 97 ساله دکترسحابی یک زندگی چند ساحتی یا به عبارتی رنگین کمانی بود. اما ساحت و رنگ های این رنگین کمان در هم ادغام بودند خلاف رویکردهای کنونی که حوزه تفکر و روشنفکری را در مقابل حوزه سیاست و عمل سیاسی قرار می دهند و یا حوزه مدنی را در برابر حوزه سیاسی می دانند یا حوزه تفکر و اندیشیدن را در برابر حوزه برنامه ای فکر کردن می نهند . حوزه های عمل سحابی در هم تنیده و در هم تلفیق شده بود.
دکتر یدالله سحابی حدود یک قرن از اوایل دوران مشروطیت تا اواخر دوران اصلاحات در سرزمین ما زندگی کرد. زندگی 97 ساله دکترسحابی یک زندگی چند ساحتی یا به عبارتی رنگین کمانی بود. اما ساحت و رنگ های این رنگین کمان در هم ادغام بودند خلاف رویکردهای کنونی که حوزه تفکر و روشنفکری را در مقابل حوزه سیاست و عمل سیاسی قرار می دهند و یا حوزه مدنی را در برابر حوزه سیاسی می دانند یا حوزه تفکر و اندیشیدن را در برابر حوزه برنامه ای فکر کردن می نهند .حوزه های عمل سحابی در هم تنیده و در هم تلفیق شده بود.
دکتر سحابی در حوزه های مختلفی فعال بوده است .او در برخی از حوزه ها در حد یک فرد برجسته و در برخی به عنوان یک فرد مطرح حضور داشته است. ایشان در حوزه تحصیلی و آکادمیک در مدرسه دارالفنون و مدرسه دارالعلمین که به مسئولیت ابوالحسن خان فروغی بود – و نقش بسیار موثر و فرهنگ سازی در دوران معاصر ایران داشته است – تحصیل کرده بود .
ایشان در دهه 30 در اروپا تحصیل می کند و بعد از بازگشت به ایران از اولین اساتید زمین شناسی ایران می باشد . برخی او را بنیانگذار رشته زمین شناسی عمومی در دانشگاه می دانند. دکترسحابی در همین زمینه تالیفاتی نیز هم چون زمین شناسی عمومی و سنگ شناسی (سنگ های رسوبی ) دارد.
ایشان یک جزوه تحلیلی در خصوص سدلار (زمین شناسی و بهره برداری ) در سال 63 منتشر کرده است. ایشان در آن جزوه یک تحلیل مستدل در خصوص نادرست بودن احداث سد لار ارائه می دهد و در سمیناری در همین خصوص در وزارت نیرو حضور می یابد و نظرات اصلاحی در خصوص سد لار بیان میکند. از دکتر سحابی در این حوزه به عنوان یک چهره ماندگار نیز تجلیل به عمل آمده است .
در حوزه مدنی دکترسحابی همکاری نزدیکی با آموزش وپرورش در دهه 20 داشته است .او در خصوص تربیت معلمان دینی برای مدارس طرح هایی را ارائه داده و بعد از تصویب عملیاتی می کند سحابی از موسسین شرکت انتشار و از موسسین موسسه فرهنگی اخلاق در سال 1335 است .او دبیرستان کمال را از سال 37 تا 39 راه اندازی می کند .
دکترسحابی همچنین دبیرستان پسرانه کوثر را در سال 1386 راه اندازی می کند . وی در همین حوزه موقوفه ای برای دانش آموزان بی بضاعت اختصاص می دهد و تلاش هایی برای تاسیس دبیرستان دخترانه هم صورت می دهد که عمر ایشان کفاف نمی دهد. آقای صاحب الزمانی در یادنامه دکتر سحابی که توسط بنیاد فرهنگی مهندس بازرگان منتشر شده است به تفصیل به شرح اقدامات سحابی در حوزه آموزش و پرورش پرداخته است
بعد از انقلاب سحابی در مجلس در زمانی که طرح حذف مدارس ملی مطرح بوده است در مخالفت سخن می گوید. در این حوزه ما می توانیم رویکرد سحابی و هم فکرانش را با نمونه « حزب عدالت و توسعه » در ترکیه قیاس کنیم که جدا از رویکرد سیاسی و دینی در حوزه مدنی هم حضور فعال دارند .این تشابه البته در حوزه فکری به طرز جدی تری وجود دارد .
در حوزه نظری هم چنین می توان تشابه فراوانی میان تفکر سحابی و بازرگان و اندیشه پروتستانیسم در اروپا مشاهده کرد.قبلا درمطالبی که در خصوص مهندس بازرگان نوشته ام به طور مفصل اجزا و استدلالا ت این تشابه را آورده ام . سحابی به کار زیاد و مصرف کم معتقد بوده است و از سویی از دین تلاش این دنیایی را نیز مستفاد می کرد .این تلاش البته نه در جهت رفاه شخصی بلکه در راستای رفاه عمومی بوده است. او در زندگی شخصی بسیار مقتصد بود . این نگاه گاه اغراق آمیز نیز بوده است. در حوزه دینی اثر اصلی و معروف دکترسحابی بحث در باره خلقت انسان و موضوع تکامل است که هم در دهه 30 و هم بعدها در زندانی که در دهه 40 داشته اند نطفه های اولیه ذهنی خودرا تکامل می دهند. دکتر سحابی در کتاب خود خلقت دفعی را از دیدگاه قرآن رد می کند و معتقد است در قرآن هم فرایند تکانل پذیرفته شده است .ایشان کتاب های قرآن و تکامل وخلقت انسان در بیان قرآن را در دهه های مختلف در این خصوص منتشر می کنند .
در حوزه سیاست در دوه جوانی و میانسالی با نهضت ملی همکاری می کنند . سحابی در همین حوزه جمعیت دفاع از انتخابات آزاد را در سال 1332 تاسیس می کند و بعد از کودتا به همکاری با نهضت مقاومت ملی می پردازد .
سحابی نامه معروف اعتراضی به انتخابات مجلس هشتم و اعتراض به کنسرسیوم نفتی را امضا می کند و جزو اساتید دانشگاهی است که به دلیل امضای این نامه از دانشگاه تهران اخراج می شود سحابی در دهه 40 به همراه مهندس بازرگان و آیت الله طالقانی نهضت آزادی ایران را تاسیس می کند و به همین دلیل به همراه این دوستان و سایر پایه گذاران نهضت آزادی محاکمه و به حبس و تبعید محکوم می شود و به مدت 4 سال زندان و تبعید را تحمل می کند.
یک هفته بعد از آزادی یدالله سحابی ، دکتر محمد مصدق فوت می کند و سحابی به همراه جمعی از یاران مصدق به احمدآباد می رود و مسئولیت غسل کفن و دفن دکتر مصدق را برعهده داشته است دکتر سحابی در دهه 50 در تاسیس جمعیت ایرانی در دفاع از آزادی و حقوق بشر مشارکت داشته است و در آستانه پیروزی انقلاب در کمیته تنظیم اعتصابات حضور داشته است.
سحابی در شورای انقلاب نیز عضو بوده و در دولت موقت مسئولیت طرح های انقلاب را برعهده داشته است . ایشان در مجلس اول نیز نماینده مردم تهران شده و نقطه چین عمل سیاسی او بعد از مجلس اول تا زمان فوت در سال 1381 ادامه داشته است .
او در سال های آخر عمر و عصا زنان و در حالت کهولت جسمی در اعتراض به بازداشت نیرهای ملی – مذهبی و نهضت آزادی به مجلس می رود.
با این تشریح از زندگی رنگین کمانی دکتر سحابی اگر بخواهیم تحلیلی بسیار فشرده از زندگی او در دوره های مختلف داشته باشیم باید به سخن ماکس وبر توجه کنیم . ماکس وبر در اجرای کنش انسانی 4 مورد را بر می شمرد که 2 مورد آن کنش معطوف به نتیجه و کنش معطوف به ارزش است . بررسی این کنش ها در نحوه کنش سیاسی دکتر سحابی بسیار مهم است .در حال حاضرما با فضای فکری مواجه هستیم که سیاست را صرفا در رابطه با قدرت تحلیل و تعریف می کند و اسلام سیاسی نیز بیشتر به عنوان اسلام معطوف به قدرت و اسلام بنیادگرا مطرح می شود . در ادبیات جهانی هم بعد از پیروزی انقلاب ایران و به خصوص بعد از رشد بنیادگرایی در جهان اسلام ، اسلام سیاسی با اسلام بنیادگرا همسان دانسته می شود .
این تحلیل یک تحلیل گذرا و توریستی از اسلام سیاسی است .برخی نویسندگان غربی و پژوهشگران وطنی نیز با تحلیل از راه دور و تلسکوپی و بدون اطلاع از انواع اسلام سیاسی آن را در اسلام بنیادگرا خلاصه کرده و اسلام سیاسی را به اسلامی معطوف به قدرت و برعلیه جهان مدرند تقلیل می دهند. اما ما با نوع دیگری از اسلام سیاسی روبه رو هستیم که نمونه جهانی آن در ترکیه و مالزی حضور دارد و نمونه ایرانی آن را می توان در نسل دکتر یدالله سحابی و مهندس بازرگان و در اندیشه های سیاسی متاثر از دکتر علی شریعتی و نوشریعتی ها مشاهده کرد . یدالله سحابی به همراه بازرگان و طالقانی سه سمبل از اندیشه ای است که سیاست را معطوف به دستیابی به قدرت به هر قیمت نمی داند ک قدرت به هر قیمتی که پس از انقلاب در تئوری مصلحت پررنگ شد .
در تفکر سحابی تئوری سیاسی معطوف به اخلاق و ارزش است .رفتار سیاسی او و مهندس بازرگان نشان می دهد که می توان معطوف به ارزش هایی مشخص سیاست ورزی کرد و هرگاه امکان تحقیق این ارزش ها در قدرت وجود داشت در آن ساختار باقی ماند و هرآن امکان تحقق ارزش ها از میان رفت می توان بدون جنگ سیاسی و بدون تقلیل ارزش ها از قدرت فاصله گرفت. در این حوزه رفتار سیاسی سحابی را می توان نوعی عقلانیت معطوف به ارزش ارزیابی کرد .
از زاویه دیگری نیز می توان به این رفتار سیاسی نگاه کرد. سحابی و یارانش برخلاف عده ای که کار روشنفکری را در تناقص با کار سیاسی می بینند خندقی میان این دو حوزه حفر نمی کنند. در واقع در رویکرد سحابی با توجه به سابقه تاریخی نقطه اتصال سیاست و روشنفکری همان عقلانیت معطوف به ارزش است .در اینجاست که می تواند روشنفکری و سیاست به هم پیوند بخورد .
در نگاه وسیع تر و در بررسی زندگی سحابی که در ابتدا آمد می توان تقابل هایی را دید که تبدیل به تعامل شده اند : سیاست و فرهنگ ، سیاست و آکادمی ، آکادمی و جامعه و سیاست و ارزش . همچنین در تفکر او می توان تعامل میان آرمان و برنامه قابل تحقق را دید .ما در نسل دهه 50 نوعی آرمان گرایی می بینیم که بیش از حرکت روی زمین در ابرها حرکت می کند . اما در دکتر سحابی بازرگان و طالقانی تلفیقی از ارزش و برنامه را می توانیم مشاهده کنیم .
در اندیشه و عمل سحابی می توان هم بر ارزش ها و آرمان ها باقی ماند و هم مدرسه ونهاد و حزب ساخت و نیز نماینده مجلس شد.
با عمیق تر شدن در رفتار سحابی از منظر دینی باید به این نکته نیز توجه کرد که یک نوع تقابل میان عبادت و فروتنی در حوزه دینی وجود دارد .سحابی میان عبادت و فروتنی هم تعامل ایجاد کرد پروس رسول در انجیل عهد جدید به آفت شناسی شریعت می پردازد .او مهم ترین آفت شریعت محوری را غرور و تکبر می داند یعنی کسانی که فکر می کنند با عبادت فراوان سوگلی خداوند می شوند .این دیدگاه به تدریج غرور و تکبر می آفریند .در حالی که حضرت علی در نهج البلاغه کار کرد عبادت را از میان بردن تکبر انسان می داند . مهندس عزت الله سحابی در یکی از سالگردهای پدرش نقل کرد که پدرم به عبادت های طولانی و نماز شب خواندن و روزه گرفتن دو ماهه معروف بود .او اضافه کرد این اما یک امر شخصی و موردی بود میان پدرم و خدایش ولی آنچه مهم بود انعکاس این عبادت در رفتار و سلوک او در برخورد با خلایق بود .چرا که عبادت گرایی و شریعت گرایی سحابی به غرور تکبر و خود را خواص و دیگران را عوام تصور کردن منجر نشد که هیچ ، به فروتنی و حتی خود کوچک بینی انجامید.
یکی دیگر از دیالکتیک های محقق در شخصیت دکتر سحابی این بود که اخلاق گرایی او به بی جهتی ، خود گرایی و بی مسئولیتی اجتماعی و خنثی شدن منجر نشد .ما مشاهده می کنیم که بسیاری از معلمان اخلاق معمولا در جهت گیری های سیاسی خود باری به هر جهت ، خنثی یا بی طرف هستند. اخلاق گرایی فروتنی و عبادت گرایی سحابی مورد تایید تمام طیف های فکری بود .
در مرگ ایشان رهبرجمهوری اسلامی در پیامی از شخصیت وی تجلیل کرد . همان طور که حداد عادل نیز در یادنامه سحابی با تاکید بر مرزبندی سیاسی اش با اواما از وی تجلیل کرد. محمد علی عمویی که از مارکسیست های معروف ایران هستند از زندگی فردی و سلوک اخلاقی دکتر سحابی او تجلیل بسیاری کرده است.
دیالکتیک دیگری که در سحابی بود و شاید به طنز بتوان آن را بیان کرد آن بود که سحابی هم ایرانی بود هم به نظم اعتقاد داشت !
او خلاف روحیه غیر منضبط ایرانی بر نظم تأکید عملی فراوان داشت .کسانی که با سحابی در مدارس کار کرده اند یا یار حزبی او بوده اند از انضباط سخت گیرانه وی یاد کرده اند و به واقع در فضای سیاسی و روشنفکری ایرانی که بی انضباطی معضلی است که بر طبق آن افراد حتی ساعت ها و روزهای جلسات خود را فراموش می کنند اخلاق سحابی درس آموز است.
تلاش برای تلفیق دین و علم یکی دیگر از رویکردهای اثرگذار سحابی است. نسل سحابی هم چنان در جامعه ما حضور دارد. یکی از پارادیم های حاضر در نواندیشی ایران بر همین مبنا تلاش برای تلفیق علم و دین است. کتاب های سحابی و بازرگان، سمبل این پارادیم در ایران هستند. در این رابطه بحث های فراوانی صورت گرفته است .از جمله در مورد تفسیر سحابی از خلقت انسان در قرآن بحثی میان او و علامه طباطبایی وجود داشته است. امروزه اما با عطف توجه مجدد به مناظره سحابی و طباطبایی باید بپذیریم که در مجموع نقدهای علامه طباطبایی به آرای سحابی تا حد بالایی وارد است. از یک نگاه بیرونی اگر بخواهیم در مواردی که قران برخورد اسطوره کرده است، برداشت علمی بکنیم دچار تکلف خواهیم شد . بنابراین از دیدگاه من دیالکتیک میان علم و متون مقدس خلاف دیالکتیک های قبلی امروزه راهگشا نیست. (اما ارتباط میان علم و متون مقدس اگر غنی سازی شود و به شکل ارتباط برقرار کردن میان دین و علم درآید قابل رشد است). به تصریح قرآن در سوره ابراهیم آیه 4 انبیا به لسان قوم سخن گفته اند و در واقع متون مقدس به زبان فرهنگ زمانه خود بیان شده اند.
می توان میان علم به معنای یک امر تجربی و دین به معنای یک امر وجودی ارتباط برقرار کرد. علم با روش شناسی خاص خود، به نوعی به دنبال تشریح و تبیین جهان است و دین، رویکردی است که جهان را معنادار می بیند. شناخت علمی یک انسان جستجوگر که به دنبال معنای جهان می گردد می تواند با دینداری همسایه شود و راه را به یک فلسفه دینی بگشاید. از این نگاه معتقدم یاران سحابی و بازرگان همچنان در حلقه برقراری نسبت میان متن مقدس و علم باقی مانده اند.
محمد ترکمان در یادنامه سحابی اشاره می کند که دکتر سحابی در قمس – شمال شرقی ایران – برنامه حفر5 چاه را داده بوده است. بعد از حفر یکی از این چاه ها به آب نمی رسد و دکتر سحابی می گوید که احتمالاً در جایی که دقیقاً گفته است چاه حفر نشده است. این مواجهه انجام می شود و مشخص می شود که چاه بی آب در محلی دورتر از نقطه مورد نظر سحابی حفر شده بوده است. در حفاری از محل دقیق مورد نظر سحابی چاه پنجم نیز به آب می رسد .اگر این مثال را سمبولیزه کنیم باید بگوییم چاه های حفر شده در فضای روشنفکری ایرانی که به آب نرسیده است به دلیل عدم دیالکتیک ها و تلفیق های مورد نظر سحابی بوده است .
اگر از آرمان های ذهنی تقابل ساز فاصله گیریم و بپذیریم که می توان میان «سیاست و تفکر» و «سیاست و ارزش» و آرمان براساس عقلانیت معطوف به ارزش، ارتباط ایجاد کرد ؛ اگر بپذیریم که می توان میان « آکادمی و سیاست »، « آکادمی و جامعه »، « عبادت و فروتنی »، « اخلاق فردی و مسئولیت اجتماعی »، « دین و علم » تلفیق ایجاد کرد؛ چاه های حفر شده توسط روشنفکران ایرانی در حوزه های مختلف سیاسی، دینی و فکری نیز به آب آبادساز خواهد رسید.
سایت ملی – مذهبی محلی برای بیان دیدگاههای گوناگون است