لرستان سه بار لرزید

زلزله ای به شدت 3.5 ریشترامروز زاغه در استان لرستان را تکان داد.

مدیر کل مدیریت بحران استان لرستان در این رابطه به خبرنگار مهر گفت: این زمین لرزه با شدت 3.5 ریشتر در زاغه از توابع شهرستان خرم آباد در استان لرستان به وقوع پیوست.

رضا آریایی زمان وقوع این زلزله را ساعت 17 و 16 دقیقه و 5 ثانیه عصر امروز سه شنبه ذکر کرد و بیان داشت: تا کنون از این زمین لرزه خسارتی گزارش نشده است.

وی عمق وقوع این زمین لرزه را 10 کیلومتر اعلام کرد و بیان داشت: مرکز این زمین لرزه بر اساس گزارش مرکز زلزله نگاری کشوری به طول و عرض جغرافیایی 48.83 و 33.45 بوده است.

این زلزله سه ریشتری در حالی رخ می دهد که استان لرستان طی 24 ساعت گذشته شاهد وقوع سه زمین لرزه در مناطق مختلف استان بوده است.

در این مدت زاغه، فیروزآباد و چالانچولان با زلزله های 3.5، 3.3 و 1.7 ریشتری تکان خورده اند.

بنابر این گزارش استان لرستان به علت قرارگیری بر روی منطقه لرزه ای زمین ساخت زاگرس از نواحی زلزله خیز کشور است که وقوع زمین لرزه های مخرب در دره سیمره، سیلاخور و بروجرد در ادوار گذشته بهترین گواه لرزه خیزی استان لرستان است.

مطابق نظر کارشناسان بخشهای شمالی استان لرستان در مجاورت راندگی اصلی زاگرس قرار دارند و شهرستان های دورود، بروجرد، مناطق مسکونی واقع در دشت سیلاخور و بخش های جنوبی الیگودرز و شول آباد در خطر بالای زلزله قرار دارند.

مطالب مرتبط

فاجعه انسانی در زندان تهران بزرگ

سخنگوی قوه قضائیه اعلام کرده است که تاکنون «مطابق آمار رسمی ارائه شده» ۷۱ نفر از کادر اداری زندان، سربازان وظیفه، محکومین زندانی، خانواده محکومین و همسایه‌ها در حمله اسرائیل به زندان اوین کشته شده‌اند

موج‌های بی‌قاعده‌ی اخراج مهاجران افغان

امروز نیز در سایه موج‌های بی‌قاعده‌ی اخراج مهاجران افغان، همان الگوی آشنای تاریخ در حال تکرار است: حذفِ بی‌پناه‌ترین‌ها به نام امنیت یا نظم، با همراهی رسانه‌ای و سکوت جامعه. اما حذف هر «دیگری» به دست ساختار قدرت، فقط آغاز یک روند است؛ روندی که دیر یا زود، دایره‌اش گسترش می‌یابد و به بدنه‌ی جامعه بازمی‌گردد. اگر جامعه در برابر بی‌قانونی علیه مهاجران ساکت بماند، فردا ممکن است همان سازوکار خشونت، گریبان شهروندان‌اش را نیز بگیرد. سرنوشت خاموشان، همیشه شبیه‌ هم است.

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

مطالب پربازدید

مقاله