توضیح حسین مظفر در مورد انتصاب همزمان فرزندش به ریاست تاکسیرانی و حمایت از قالیباف

میثم ما توانایی هایش بالاتر از اداره تاکسیرانی تهران است!

حسین مظفر، سخنگوی ائتلاف 2+1 در انتخابات ریاست جمهوری در گفتگو با روزنامه جام جم در پاسخ به این سئوال که ” بعضی سایت‌ها از انتصاب فرزند شما میثم مظفر به سمت ریاست تاکسیرانی تهران ـ که وابسته به شهرداری است ـ همزمان با حضور شما در ائتلاف 2+1 خبر دادند. آیا این دو موضوع با یکدیگر مرتبط بود؟” گفت: این انتصاب همزمان نبود و این دروغ محض است. اینها همان بداخلاقی‌هایی است که صورت گرفته و بسیاری از روی بی‌اطلاعی در این رابطه به گناه می‌افتند. آنها باید در این رابطه تحقیق کنند و بعد مرا متهم سازند. این انتصاب قبل از ائتلاف صورت گرفت.

به گزارش عصر ایران  وی افزود:  میثم ما قبل از این معاون سازمان فرهنگی هنری شهرداری بـــود و قبل از آن هم قائم‌مقام شهردار بود و حتی قبل از آن نیز پست‌هایی داشته که وزرای ما آن را نداشتند. اتفاقا میثم ما به جرم مظفر بودن از مناصب بالا محروم مانده است ایشان از هجده سالگی در تشکیلات بوده و اداره جلسات 2000 نفری را به عهده داشته است.

مظفر تصریح کرد: وی مشاور منطقه آزاد کیش و مدیرکل اتحادیه دانش‌آموزان کشور بوده و به عنوان مشاوران جوان رئیس‌جمهور فعالیت می‌کرده است. همچنین ایشان عضو هیات مدیره موسسه آی‌تی و معاون سازمان فرهنگی شهرداری بوده و قرار بود شهردار یکی از مناطق شود، اما تاکسیرانی که جزو حساس‌ترین وظایف بود و افراد دیگر نمی‌توانستند در آن فعالیت کنند به ایشان پیشنهاد شد و گفته شد با توجه به توانمندی‌های ایشان این انتخاب صورت گرفته است. شما کارنامه سه ماهه ایشان را ملاحظه کنید و ببینید که چه فعالیت موثری داشته است.

وی ادامه داد: شایعات مطرح شده جفایی است که در حق ایشان صورت گرفته و هیچ ارتباطی میان فعالیت من و ایشان وجود ندارد. پرسش من این است که چرا ما توانمندی‌های افراد را به دلایل شایعات بی‌اساس زیرسوال می‌بریم. البته این موضوع به دلیل وجود برخی از طایفه گری‌ها که در بعضی جاها وجود دارد شایعه می‌شود، اما بچه من برعکس است و توانمندی‌هایش به حدی است که باید مناصبی بالاتر از این اختیار کند. شما بهتر است به تاکسیرانی سری بزنید و عملکرد او را در آنجا بررسی کنید و خودتان در این باره قضاوت کنید.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله