اکثریتِ نیمه‌خاموش٬ چه می‌خواهد بگوید؟

(متن اصلی یادداشتی که در سرمقاله روزنامه شرق امروز با جرح و تعدیلاتی منتشر شده است)

«جبهه‌ی اصلاحات» (و مجموعه‌ی نیروهای همسو با او)، از تجربه‌ی عقب‌نشینیِ هشت سال گذشته خود، که محصول اشتباهاتِ راهبردی در مسئولیتِ اجرایی هشت سال پیش از آن بوده، جمع‌بندی-و-خروجی روشنی ارائه دهد و در رفعِ ناتوانی‌های گذشته در حیاتی‌ترین امورِ سرنوشت‌سازِ زیر بکوشد…

پیروزی «جبهه‌ی اصلاحات» با کسبِ اکثریتِ آراء در انتخاباتِ ریاست جمهوری و ترکیبِ آراء بدنه‌ی انتخاباتی (با احتسابِ درصدِ حائزینِ شرایطً شرکت، حدود ۵۰ میلیون)، حاوی نکاتِ گویایی بود که دولتمردانِ آینده، اگر مجموعِ آنها را مد نظر-و-عمل خود قرار ندهند، به تکرارِ اشتباهاتِ پیشینیان دچار خواهند شد. مهمترین این ملاحظات، که ٫بیقرارانه٬ بیان می‌شوند، از این قرار اند:

1. اکثریتِ قاطعِ ملتِ ایران (با ارجاع به آرمان‌های صدرِ انقلاب یعنی استقلال، آزادی-و-عدالت در زمینه-و-بافتار فرهنگی ایران-و-اسلام)، خواستارِ تغییر-و-تحولی اساسی در وضعِ موجود و بینش-و-روشِ مسلطِ تاکنونی اند. نواندیشی دینی-و-ملی، همان گفتمان یا اندیشه‌ی راهنمای حرکتِ انقلابی گذشته و نهضتِ اصلاحی جاری است و تفکراتِ سنتی، بنیادگرا (و نیز نوگرایانه)‌ی افراط-و-تفریطی در ٫اقلیت٬ مطلق قرار دارند.

2. اکثریتِ حاضر اما، با درس‌آموزی از رفتارِ انحصارطلبانه‌ی اقلیت‌های افراطی در گذشته (که البته در پوش و به‌نام ٫اکثریت٬ انجام می‌شد)، می‌بایست ظرفیتِ بالایی از تحمل-و-تساهل نسبت به اقلیت‌-و-رقبای دگراندیش از خود نشان دهد تا بتواند نه فقط نماینده‌ی اکثریتِ نسبی انتخاباتی، بل‌ به نشانِ سیاست آشتی‌جویی ٫ملی٬ بدل شود.

3. با یک محاسبه‌ی سرانگشتی، سیمای دو اقلیتِ قوی در بدنه‌ی آراء کنونی قابل تشخیص است:

یکی، مجموعه‌ی آراء سایر نامزدها که روایاتِ گوناگونی از گرایشاتِ جبهه‌ی «اصول‌گرایان» است. در تجربه‌ی گذشته و در برنامه‌های مطرح‌شده‌ی‌ این نامزدها، به نقاطِ قوت-و-ضعفی برمی‌خوردیم که در آینده باید ملحوظ و به کار گرفته شوند.

دیگر، مجموعه‌ی شهروندانی که در انتخابات شرکت نکردند (و در این دوره شاهد افت محسوسی نسبت به دورِ پیش در امر مشارکت بودیم). جلبِ مجددِ اعتماد نیازمندِ در نظر گرفتنِ حساسیت‌ و خواست‌های شهروندانی است که از نتایجِ مشارکتِ خود در دوره‌های گذشته سرخورده و نومید شده بودند. با احتسابِ این منتقدان اکثریت فعلی گویاتر ار پیش خواهد شد.

4. «جبهه‌ی اصلاحات» (و مجموعه‌ی نیروهای همسو با او)، از تجربه‌ی عقب‌نشینیِ هشت سال گذشته خود، که محصول اشتباهاتِ راهبردی در مسئولیتِ اجرایی هشت سال پیش از آن بوده، جمع‌بندی-و-خروجی روشنی ارائه دهد و در رفعِ ناتوانی‌های گذشته در حیاتی‌ترین امورِ سرنوشت‌سازِ زیر بکوشد (در دفاع از دستاوردها-و-مکتسباتِ انقلاب‌های مردم ایران طی سده‌ی گذشته از صدرِ مشروطه تا ذیلِ ۵۷)،:

• از سویی، بهترین سرآغاز (در دفاع از اصلِ جمهوریت و حاکمیتِ ملیِ قانون-بنیاد، حقوق-و-آزادی‌های بشر-و-شهروند مصرح در قانون اساسی -برغم همه‌ی ابهامات و دوگانگی‌های آشکار در تبیین، تفسیر و اجرای آن-، و حقِ انتخابِ آزادِ سراسری؛ و در این راستا، اصلاحِ رفتار و تصمیماتِ دستگاه-و- نظامِ قضایی)، فراهم آوردن شرایطِ رهایی و بازگرداندنِ اسرای وجدان و عقیده، و خیلِ رانده‌شدگانِ اهلِ فرهنگ و هنر و رسانه و دانشگاه و ..، به کار و کاشانه و کشور و خویشانِ خویش.

• و از سوی دیگر، توجه به بحرانِ حادِ معیشتی مردم و دغدغه‌ی رونقِ اقتصادی، عدالت و تامین و پوششِ اجتماعی (فارغ از هرگونه تظاهر و جنجالِ عوام‌فریبانه و تمهیداتِ تسکینی).

اصلاحات داخلی، در این دو حوزه، نمی‌تواند در شرایطِ نامساعد خارجی توفیق یابد. لذا، در پیش گرفتن آن نوع از دیپلماسیِ بین‌المللیِ (مبتنی بر منافعِ ملی و مصالحِ منطقه‌ای)، باید هدفِ فی‌الفور خود را تفهیمِ جهانروایِ اغراض و برنامه‌ها‌ی عملی و واقعی ملتِ ایران، و اثباتِ صلح‌طلبی، تنش‌زدایی و پرهیز از هرگونه بهانه دادن به دخالت‌گری و جنگ‌آفرینی‌های قدرت‌های کلان-و-خُرد خارجی در منطقه و کشور دانسته و بویژه، در خنثی‌سازی کاملِ توطئه‌ی فجیع برانگیختنِ نزاع‌های کورِ مذهبی و قومی در منطقه و کشور، بکوشد. و اینهمه، با اتخاذِ نوعی فرهنگ-و-سیاستِ شایسته و انسانی زیست-محیطیِ در بلندمدت (در تمامی حوزه‌های مسکن وشهرسازی و عبور-ومرور و مقابله با ضایعات و آلوده‌سازی‌‌های آب-و-هوا و زمین و صوت و..)، که با توجه به وقوعِ پیاپی فجایع و بلایای طبیعی در کشور و منطقه‌ی ما اهمیت و فوریتِ روزافزون می‌یابد.

در یک کلام، در صورتِ فقدانِ بینش-ومنشِ اعتقادی-واخلاقی لازم، امکانِ اصلاحاتِ اساسی-و-ساختاری در شرایطِ پسا-انقلابی توهم و انتظاری غیرواقع‌بینانه خواهد بود. ار اینرو، مخاطبانِ اصلیِ را، در این راستا و در اینجا، باید خودِ مردم و فرزندانِ پاک‌نهاد ایشان دانست که با گذشتن از دورانِ انتخابات، به خوابِ انفعال نروند و در مقامِ تنها ضامنِ اجرای وعده‌های انتخاباتی، با تداوم حضورشان در صحنه، این اکثریتِ مطلقِ ٫نیمه خاموش٬ را همچنان و هرچه رساتر به سخن آرند!

نقل از فیس‌بوک نویسنده

سایت ملی – مذهبی محلی برای بیان دیدگاه های گوناگون است.

مطالب مرتبط

رضا خندان / زندان تهران بزرگ

به جرئت می توانم بگویم هیچ حکومتی در تاریخ چنین جفایی نسبت به فرزندان کشورش نکرده است. آن ها مرز وحشی گری، سرکوب و خشونت عریان را جابجا کردند. زندانیانی که ساعاتی قبل، آسیب دیدگان را نجات می دادند، حالا خود، هدف حمله ی نظامیان و مقامات شده بودند

ابوالفضل قدیانی و مهدی محمودیان

لحظاتی را از نزدیک دیدیم که نفس کشیدن در میان آتش و دود و انفجار، خود به یک رویا تبدیل شده بود. زمانی که صدای جنگنده‌ها و بمب‌ها همچون کابوسی بی‌پایان بر سر ما فرود می‌آمد، زنده ماندن تنها آرزویی دست‌نیافتنی بود. هر لحظه ممکن بود صدای انفجاری دیگر، جان هر یک از ما را بگیرد

آصف بیات

«فوراً تخلیه کنید؟ کجا؟» یکی از دوستانم در تهران پرسید؛ «اصلاً می‌دانند تهران کجاست؟ آیا تا به حال در خیابان‌ها یا بازار بزرگ آن پرسه زده‌اند تا زندگی پر جنب و جوشش را حس کنند؟» تهران شهری با حدود ۱۰ میلیون نفر جمعیت است

مطالب پربازدید

مقاله