باقری لنکرانی:

همه شواهد دال بر تایید صلاحیتم بود اما نمی خواستم با جلیلی رقابت کنم

عضو شورای مرکزی جبهه پایداری با تاکید بر اینکه همه شواهد دال بر تایید صلاحیتم بود اما با حضور قطعی آقای جلیلی دیگر نیازی به حضور من نبود، گفت: برای انصراف برداشتم این بود که همدلی نیروهای گفتمان انقلاب بر آقای جلیلی بیشتر است.

به گزارش فارس کامران باقری لنکرانی عضو شورای مرکزی جبهه پایداری در پاسخ به سوالی مبنی بر دلایل انصراف از کاندیداتوری به نفع سعید جلیلی، ‌اظهار داشت: بنده قبلاً هم گفته بودم که گفتمان انقلاب اسلامی در این انتخابات با یک پرچمدار به میدان خواهد آمد چرا که ‌ما نباید برای انقلاب و نظام هزینه‌سازی کنیم.
لنکرانی ادامه داد: انکار نمی‌کنم عده‌ای به دنبال این بودند که بنده احراز صلاحیت نشوم؛ نگاهی به آنچه که در برخی سایت‌ها آمده است این عزم را نشان می‌داد اما حمایت فقیهی ارزشمند چون حضرت آیت‌الله مصباح یزدی از این حقیر و شهادت ایشان چیز کمی نبود.
وزیر سابق دولت افزود: برخی از اعضای دولت نهم مکاتبه‌ای را تهیه کرده بودند و همه شواهد دال بر تایید صلاحیت بنده بود اما با حضور قطعی جلیلی و به خصوص بعد از دیدار با ایشان که مطمئن شدم ایشان تا آخر بنای حضور در صحنه را دارند دیگر نیازی به حضورم نبود.
لنکرانی با تاکید بر اینکه با آقای جلیلی هیچ تفاوت گفتمانی را احساس نمی‌کردم و رقابت با این برادر ارزشمند را روا نمی‌دانستم، تصریح کرد: «در دیدارهایی که با آقای دکتر جلیلی داشتیم ، دیدیم که هیچ تفاوتی در گفتمان نداریم. من این نگاه ایشان را که برای حل معضلات امروز کشور باید بر صداقت،‌ راستی و شفافیت و توجه بیشتر بر ارزش‌ها تاکید داشت را نگاه درستی میدانم.»
واکنش لنکرانی به احتمال حمایت دولت از جلیلی
وی در پایان و در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه اگر جریان دولت از آقای جلیلی حمایت کند چه می‌کنید؟ تاکید کرد: حمایت از آقای دکتر جلیلی، حمایت از گفتمان انقلاب اسلامی است . در این گفتمان هر کسی که برای خود شأنی به جز نظام ولایی و مردم سالار ایران با محوریت ولایت فقیه قائل باشد، جایی ندارد و ما با هم در این خصوص متفق‌القول هستیم.

خاطرنشان می شود لنکرانی ساعاتی قبل از اعلام صلاحیت ها از سوی شورای نگهبان در دیداری مشترک با جلیلی انصراف  خود را اعلام کرد. گفته می شود این انصراف نمایشی با علم به رد صلاحیت بوده است.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله