کودکان کار تحت خشونت هستند

نرخ ابتلاي كودكان كار و خيابان به ايدز ۴۵ برابر جامعه است

بنا بر اظهارات يك فعال حقوق كودك، نزديك به ۴/۵ درصد كودكان كار و خيابان مبتلا به ايدز هستند و نرخ ابتلای كودكان كار و خيابان به ايدز ۴۵ برابر جامعه است.

به گزارش ایسنا، فرشيد يزداني اظهار كردفقر مستمري در زندگي كودكان كار وجود دارد كه در حوزه سلامت آموزش و تغذيه اين كودكان اثر سوء دارد

او در ادامه با اشاره به مقالات ارائه شده به سمينار مرتبط با كودكان كار در بهمن سال گذشته كه برگزار نشد، عنوان كردطبق بررسي‌هاي دكتر راهور ـ مسئول پژوهش مرتبط با فقر بين كودكان خياباني و عضو هيات علمي دانشگاه الزهرا ، رشد فقر در كودكان كار و خيابان از سال ۸۴ تا ۸۸ روند صعودي داشته است

اين فعال حقوق كودك در ادامه با اشاره به خشونتي كه عليه اين بچه‌ها اعمال مي‌شود، عنوان كردمساله كار كودكان به نوبه خود خشونتي است كه عليه كودكان كار و خيابان اعمال مي‌شود

يزداني ادامه دادبيش از ۳۲ درصد كودكان كار، مورد آزار جسمي، روحي و جنسي قرار مي‌گيرند

وي در ادامه با اشاره به پژوهشي كه در زمينه نرخ ابتلا به ايدز در كودكان كار توسط دكتر محرز استاد دانشگاه علوم بهزيستي و توان‌بخشي انجام شده است، گفت: «نرخ ابتلا كودكان كار و خيابان به ايدز ۴/۵ درصد است و اين نرخ نسبت به نرخ ابتلا به ايدز در جامعه كه ۰/۱ درصد است ۴۵ برابراست.

يزداني در ادامه خاطر نشان كرد: از اين ۴/۵ درصد يك سوم كودكان مبتلا ۱۰ تا ۱۴ ساله و دو سوم ۱۵ تا ۱۸ ساله هستند.

وي ادامه داد: آسيب جديد ديگر نرخ بي سوادي و كم سوادي در كودكان كار است.

اين فعال حقوق كودك در ادامه با اشاره به تحقيقي كه در اين زمينه توسط حسيني پژوهشگر اجتماعي در شهرهاي تهران، اهواز، شيراز و مشهد و رشت انجام شده است عنوان كرد: ۷۲ درصد اين كودكان بي سواد و كم سواد هستند يا در حد ابتدايي سواد دارند.

وي افزود: ۱۷ درصد كودكان كار و خيابان‌ در تهران اصلا مدرسه نرفته‌اند و اين بي سوادي و كم سوادي در فرايند زندگي اين افراد تاثير سوء دارد.

يزداني در پايان تاكيد كرد: لازم است مسئولان در وزارت كار، تعاون و رفاه اجتماعي به صورت جدي و با ملاحظات بهنگام و برنامه‌ها و با مشاركت نهادهاي مدني مقوله كودكان كار و خيابان را سامان دهند.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله