حسین مرعشی با اشاره به ادامه رایزنی های هاشمی و خاتمی:

فرصتی برای تعارف نیست و باید هرچه‌زودتر به تصمیم برسند

حسین مرعشی  عضور کارگزاران ، نماینده سابق مجلس در مصاحبه با روزنامه شرق تاکید کرده است که همچنان رایزنی های هاشمی و خاتمی برای ورود به انتخابات ادامه دارد. وی در این مصاحبه شرایط فعلی را بسیار حساس توصیف کرده و ورود یکی از این دو رئیس جمهور سابق به عرصه انتخابات را یک وظیفه تاریخی دانسته است. وی در گفت‌وگو با «شرق» به سوالات و ابهامات ایجادشده پس از این دیدار نوروزی هاشمی و خاتمی ، پاسخ داده است:

  به‌طور معمول نظرات و جلسات چهره‌های محوری جریان اصلاحات، هم برای حامیان و هم رقبای آنها بسیار بااهمیت است آن‌هم در شرایطی که قرار است تصمیم مهمی درباره یک موضوع حساس گرفته شود. دراین‌میان، رقبا از این مزیت برخوردارند که زودتر از برگزاری این‌گونه جلسات رقیب، مطلع می‌شوند و بعد؛ مطالبی تحت عنوان «شنیده شد» یا به نقل از «یک منبع آگاه» منتشر می‌کنند و روایت مطلوب خود را در قالب «خبر» به مخاطبان و حتی هواداران رقیب القا می‌کنند. چگونه می‌توان مانع این سوءاستفاده‌ها و نسبت‌دادن مطالب خلاف واقع به این‌گونه جلسات شد؟ 
روش معمول دنیا این است که هر دو طرف پس از جلسه، بیانیه مشترک می‌دهند یا دفاتر هرکدام، محتوایی که طرفین صلاح می‌دانند، برای تنویر افکار عمومی و در جریان قرارگرفتن جامعه و هواداران، منتشر می‌کنند. این حق جامعه است که از دغدغه‌های این چهره‌های شاخص مطلع باشند. درباره دیدار و مذاکره هاشمی و خاتمی باید تاکید کرد شاید همه ناظران، فعالان سیاسی و بخش عمده جامعه ایران علاقه‌مند هستند از نقطه‌نظرات و دیدگاه آنان به‌ویژه پیرامون انتخابات مطلع شوند. درواقع، چه حامیان نامزدی هریک از ین دو چهره شاخص و چه کسانی که منتقدان نامزدی این دو چهره، همه منتظرند تا نتیجه رایزنی این دو شخصیت موثر در سیاست ایران، اعلام شود. به نظر من دفاتر آقایان کوتاهی کرده‌اند که مردم را در جریان آنچه در این دیدار گذشته، قرار نداده‌اند یا حداقل از اصل دیدار مطلع نساخته‌اند.

شما به هر دوی این چهره‌های محوری جریان منتقد، نزدیک هستید. از محتوای این جلسه چه می‌دانید؟ 
آقای خاتمی، به دلایلی اصرار دارند که آقای هاشمی پا به عرصه بگذارند و به مسوولیت تاریخی خود عمل کنند. آقای هاشمی هم به شرایط سنی و نامناسب‌بودن بعضی از شرایط استناد می‌کنند و تاکید دارند که اصلاح‌طلبان با محوریت آقای خاتمی و به‌ویژه، همگرایی روی شخص ایشان، اجماع کنند. هر دو شخصیت بر ضرورت شکل‌گیری حماسه تاکید دارند. به‌هرحال، فرصتی برای این تعارفات نیست و باید هرچه‌زودتر به تصمیم برسند.

یکی از رسانه‌های رقیب، مسایلی را از محتوای مذاکرات این نشست منتشر کرد که با واکنش نزدیکان آقایان خاتمی و هاشمی که با ادبیات و منش سیاسی ایشان آشنایی دارند، مواجه شد؛ زیرا معتقد بودند محور این جلسه، «یا هاشمی یا خاتمی» بود و بحثی از ائتلاف کپی‌برداری‌شده از مدل‌های رایج در اردوگاه اصولگرایان نبوده است… 

قبول دارم که رسانه نباید این‌طور عمل کند؛ اما در نبود اطلاع‌رسانی از جانب ما، هرکسی از «ظن» خود درباره محتوای این جلسات سخن می‌گوید. اصل اینکه این آقایان رایزنی‌های خود را همچنان ادامه می‌دهند مهم است؛ اما من به‌عنوان یک ایرانی و عضو ساده جامعه ایران به شخصیت‌ها و همه دست‌اندرکاران می‌گویم کوچک‌ترین عافیت‌طلبی و کوچک‌ترین اهمال در مسوولیت اجتماعی، همه را پاسخگوی تاریخ خواهد کرد.

ارزیابی خاتمی و هاشمی درباره وضعیت موجود، چه نقاط مشترکی دارد؟
آقایان هاشمی و خاتمی دغدغه‌های مشترک بسیاری دارند. آینده ایران، حل روابط ایران با جهان صنعتی، کاهش تحریم‌ها، ایجاد رونق و کاهش نرخ نگران‌کننده بیکاری و تورم، ایجاد فضای مناسب اطلاع‌رسانی و گردش آزاد اطلاعات،  ازجمله دغدغه‌های مشترک آنهاست. جامعه هم انتظار بالایی از این دو شخصیت دارد. به نظر من آنها باید در مقابل تاریخ هم پاسخگو باشند که چرا در این مقطع بسیار مهم و تاثیر‌گذار، تصمیم محوری و بزرگی نمی‌گیرند؟ این دو شخصیت؛ از معدود افراد تاثیرگذاری هستند که می‌توانند به تحقق شعار «حماسه سیاسی» کمک کنند و می‌توانند بر روی شرایط بین‌المللی ایران تاثیر بگذارند و فشار را از روی مردم کم کنند. می‌توانند شخصیت‌های کارامد، میانه‌رو و متخصص از دو جناح را برای تشکیل یک دولت کارامد، کنار هم جمع و کمک کنند تا شرایط کشور از وضعیت فعلی رها شود و یاری‌رسان مردم در ابعاد مختلف زندگی آنها باشند. آنان پیش از آنکه بخواهند توصیه‌ای به ائتلاف بکنند باید به این سوال جواب دهند که چند سال دیگر، چه پاسخی به امام، رهبری، شهدا و مردم خواهند داشت؟

با توجه به فضای انتخابات این دوره و تعدد عجیب نامزدهای جریان اصولگرا، حضور خاتمی یا هاشمی در رقابت‌ها، معادله انتخابات را به کدام سو می‌برند؟ 
اکنون، هر ساعت یک کاندیدا سبز می‌شود؛ اما هرکدام از این دو شخصیت محبوب وارد صحنه شوند، می‌توانند برنامه‌های کسانی را که به‌دلیل شرایط امروز فعال شده‌اند را نقش بر آب کند و آرایش سیاسی را به‌هم بزند. نامزدی خاتمی یا هاشمی، باعث خواهد شد تا اصولگرایان هم فقط از کاندیداهایی که شایسته حضور در این رقابت ملی هستند، پشتیبانی کنند. مهم آرایش موزون صحنه سیاسی ایران است که پیام‌های بین‌المللی مشخصی دارد و در حال حاضر، به‌دلیل کاندیداهای پرشمار، به طنز، تبدیل شده است.

در دیدار نوروزی، کدام‌یک از این دو شخصیت توانسته دیگری را برای حضور در انتخابات، بیشتر ترغیب و مجاب کند؟ 
هیچ‌کدام دیگری را قانع نکرده و رایزنی‌ها ادامه دارد.

 سخنانی که درباره احتمال حضور افراد دیگری در میان اصلاح‌طلبان شنیده می‌شود، چقدر صحت و وزانت دارد؟ 

اگر هر دوی این شخصیت‌ها روی فرد دیگری اجماع کنند؛ آن فرد، رای اول انتخابات خواهد شد؛ یعنی اگر بیانیه مشترک با مضمون حمایت از هر نامزدی بدهند، آن نامزد، موقعیت برتر انتخاباتی را کسب خواهد کرد. 

  این پیش‌بینی وجود دارد که مردم به میزانی که به امثال خاتمی و هاشمی، اقبال دارند، به افرادی که از سوی آنان معرفی می‌شوند، اقبال نخواهند داشت.

به‌هرحال امروز موقعیت آقایان هاشمی و خاتمی بعد از این هشت سال و حوادث رخ‌داده، موقعیت متفاوتی است و ازاین‌حیث، آنان بی‌رقیب هستند.

  خاتمی در دیدارهای اخیر خود، نگرانی‌هایی را درخصوص شرایط سیاسی حین انتخابات و پس از آن مطرح کرده‌اند. به نظر شما این دغدغه‌ها را چگونه باید ارزیابی کرد؟

 اگر آرایش صحنه انتخابات به‌گونه‌ای باشد که آشفتگی کنونی از لحاظ تعدد کاندیداهای ناکارآمد و ناشناخته ادامه یابد، هزینه‌های سنگین‌تری را به‌دنبال خواهد داشت. خاتمی و هاشمی در صورت پرهیز از آمدن به میدان رقابت‌ها، ناخواسته؛ به سنگین‌ترشدن این هزینه‌ها کمک می‌کنند؛ زیرا نامزدی آنان حتما فضای انتخاباتی را به سود کشور و مردم تغییر می‌دهد. هرچند در عالم سیاست، حتما هزینه‌هایی هم وجود دارد که البته جامعه ایران به نسبت سال‌های اصلاحات، با آگاهی و تعقل و صبر و درایت، با این هزینه‌ها مواجه می‌شوند تا کشور توسعه یابد. 

  به نظر شما سرانجام آقای خاتمی قانع می‌شود یا آقای هاشمی؟

چون به هر دوی این شخصیت‌ها نزدیک هستم؛ بهتر است اظهارنظر نکنم. مهم حضور یکی از آنان است.

مطالب مرتبط

فاجعه انسانی در زندان تهران بزرگ

سخنگوی قوه قضائیه اعلام کرده است که تاکنون «مطابق آمار رسمی ارائه شده» ۷۱ نفر از کادر اداری زندان، سربازان وظیفه، محکومین زندانی، خانواده محکومین و همسایه‌ها در حمله اسرائیل به زندان اوین کشته شده‌اند

موج‌های بی‌قاعده‌ی اخراج مهاجران افغان

امروز نیز در سایه موج‌های بی‌قاعده‌ی اخراج مهاجران افغان، همان الگوی آشنای تاریخ در حال تکرار است: حذفِ بی‌پناه‌ترین‌ها به نام امنیت یا نظم، با همراهی رسانه‌ای و سکوت جامعه. اما حذف هر «دیگری» به دست ساختار قدرت، فقط آغاز یک روند است؛ روندی که دیر یا زود، دایره‌اش گسترش می‌یابد و به بدنه‌ی جامعه بازمی‌گردد. اگر جامعه در برابر بی‌قانونی علیه مهاجران ساکت بماند، فردا ممکن است همان سازوکار خشونت، گریبان شهروندان‌اش را نیز بگیرد. سرنوشت خاموشان، همیشه شبیه‌ هم است.

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

مطالب پربازدید

مقاله