ورود به صحنه انتخابات در شرایط پس از تجربه خرداد ۸۸ اتفاقا چالشی است که جامعه مدنی ایران به مثابه تنها امکان موجود برای گذار مسالمت آمیز خود از بحران مبتلابه کنونی می تواند برای خود سراغ داشته باشد. شرکت نکردن در انتخابات در شرایط فعلی یعنی پذیرش انفعال سیاسی و قبول ضمنی راه حلهای قهرآمیز.
در ابتدا میخواستم به نویسنده محترم عرض کنم که بکارگیری فعل کمکی “باید” و یا شکل نفی آن “نباید” با مضمون دستوری و تحکمی شاید زیبنده مطلع یک مکابره سیاسی نباشد.
گزینه های سیاسی موجود در جوامع هر کدام چه از طرف مطرح کننده و چه از طرف دسته، گروه و طرفداران آن گزینه متضمن هزینه و هزینههایی است که لاجرم و حتما بایستی از طرف ارائه دهندگان آن مورد توجه قرار گیرند. در غیر این صورت ارائه گزینههای سیاسی بدون توجه به تبعات آن نمیتواند لااقل در محدوده سیاست عملی به صورت جدی مورد توجه قرار گیرد به ویژه اینکه از جانب شخص و گروهی مورد طرفداری قرار گیرد که خود فرسنگها دور از ایران در ساحل آرامش هیچگاه مشمول تبعات ناخوشایند آن نخواهند شد.
„سیاست عملی“ علی القاعده یعنی اراده معطوف به قدرت (نیچه) جهت عملی ساختن ناممکن از طریق گامهای کوچک تحت شرایط حداقلی در ساختار حقیقی و حقوقی واقعا موجود میباشد. این امور معمولاً در شرایط خلا انجام نمیگیرد، بلکه حاصل تعامل و یک پویایی گروهی بین هزاران هزار عوامل دخیل و درگیر میباشد .کنش سیاسی در جامعه بحران زده ما که قانون مندی و یا بهتر بگویم ناقانون مندیهای خودش را دارد، متاسفانه با شرایط متعارف و معمول دیگر جوامع به هیچ وجه قابل قیاس نمیباشد.
شناخت کافی از وجود دالانهای تنگ و تاریک و تو در توی سرای قدرت در ایران امروز و نحوه گذار از درون آن بسیار پیچیده و بعضاً غیرممکن به نظر می آید. اشراف به این واقعیتها و محدودیتها میبایستی علی الاصول از اولین دست مایههای هر کنشگر سیاسی جدی باشد.
درغیر این صورت سیاست ورزی در چارچوب شرایط ایدهآل برج عاج فارغ از محدودیتهای بر شمرده در بالا در بهترین شکل خود دل مشغولیی نظری – آکادمیک خواهد بود که صد البته در جای خود نه فقط امری نیکو و پسندیده است بلکه خود یقیناً از ضروریات حوزه سیاست عملی میباشد. مرحوم مصدق میگفت، آدم سالها به توپچی پول میدهد تا در وقت نیاز او توپ درکند. کنشگر سیاسی خودشیفته، که در بزنگاههای تاریخ نخواهد جهت شکل گیری یک خیر عمومی از مقبولیت و آبروی خود هزینه کند در حقیقت فلسفه وجودی خود را زیر سوال برده است. به باور من پذیرفتن این مسئولیت خطیر در این برهه زمانی خاص از حد و اندازههای توان روحی و جسمانی هر انسانی با هر درجه از حسن نیت و اخلاص خارج است از طرفی دیگر زیاد نیستند تعداد کسانی که با این تعریف مقبولیت و مشروعیت پذیرش مسئولیت در شرایط فعلی را دارا هستند.
آدم سالها به توپچی پول میدهد تا در وقت نیاز او توپ درکند. کنشگر سیاسی خودشیفته، که در بزنگاههای تاریخ نخواهد جهت شکل گیری یک خیر عمومی از مقبولیت و آبروی خود هزینه کند در حقیقت فلسفه وجودی خود را زیر سوال برده است. به باور من پذیرفتن این مسئولیت خطیر در این برهه زمانی خاص یقیناً از حد و اندازههای توان روحی و جسمانی هر انسانی با هر درجه از حسن نیت و اخلاص خارج است سید محمد خاتمی با کارنامه در خور توجه خود در سی و اندی سال گذشته در زمره نخستین نام هایی است که از طرف جامعه مورد خطاب قرار گرفته است.
مرحوم مهندس مهدی بازرگان با قبول مسئولیت دوران انتقال از جان و نام نیک خود برای حفظ ایران و „فرایند تغییر“ شروع شده با انقلاب ازهر آنچه داشت مایه گذاشت و امروز در پیشگاه تاریخ سربلند ایستاده و در ورای مرزهای سیاسی و عقیدتی, مورد احترام و تکریم ملت خویش میباشد. مثالها فراوانند و از حوصله این مختصر خارج .
به باور من آقای سید محمد خاتمی در حال حاضر عهده دار نقش همان توپچی ملت میباشد. اینکه کنشگر سیاسی مورد وثوق ملتش در بزنگاه تاریخ برای یک خیر عمومی مجبور باشد قبول مسئولیت کند افتخاری است که به ندرت نصیب فردی میگردد. خاتمی سرمایهای است گران بها از آن همه ملت ایران. او خود هم برنامه است وهم پلتفرم. ورود به صحنه انتخابات در شرایط پس از تجربه خرداد ۸۸ اتفاقا چالشی است که جامعه مدنی ایران به مثابه تنها امکان موجود برای گذار مسالمت آمیز خود از بحران مبتلابه کنونی می تواند برای خود سراغ داشته باشد. شرکت نکردن در انتخابات در شرایط فعلی یعنی پذیرش انفعال سیاسی و قبول ضمنی راه حلهای قهرآمیز.
امید است که سید خندان ما قدر و منزلت خود را بشناسد و از هزینه کردن آبروی خود در راه ملت و میهنش ابایی نداشته باشد. در این راه خطیر و پرخطر رضایت خدایش و دعای خیر میلیونها هموطنش مسلما بدرقه راهش خواهد بود.
سایت ملی – مذهبی محلی برای بیان دیدگاههای گوناگون است.