آقای اوباما سیاست جنگافروزی ندارد.سیستمی که اوباما تعیین کرده هم؛ ایران را زیر فشار گذاشته و به قول معروف نمدمالی میکند و بسیار بسیار بیشتر از شیوههای دیگر موثر بوده است. از این طریق مرتب فشارهای اقتصادی بر ایران زیاد شده و ایران تضعیف میشود تا زمانی که با آمریکا کنار بیاید.
در رابطه با مسائل دیپلماتیک و بین المللی دو نکته در سخنان نوروزی آقای خامنه ای وجود داشت:یکی مسئله تحریم ها و موضوع آمریکا بود و دیگری مسئله اسرائیل.
این موضوع دیگر انکار ناپذیر است که در حال حاضر فشارهای اقتصادی و تحریمها کارگر شده است. بنابراین از نظر سیاسی آقای خامنهای که تمام اعتبارش را روی این مسئله گذاشته، در واقع شکست خورده و چیزی برای ارائه ندارد و حاضر به مذاکره است.
اما آمریکا دو مسئله دارد که هر دو را باید به طور همز مان در نظر گرفت:
یکی سیاست آقای اوباماست که ایشان سیاست جنگافروزی ندارد برای اینکه میخواهد اقتصاد آمریکا را بسازد. این همان کاری است که در زمان کلینتون هم شد. البته این بدان معنا نیست که آمریکا دست از قدرت نظامی برمیدارد یا در خیال این نیست که قدرت برتر نظامی جهان باشد. در حال حاضر بودجه نظامی آمریکا به تنهایی بیش از تمام کشورهای دیگر است. بنابراین با سیاست آقای اوباما فقط شیوه عمل عوض میشود. وی بودجه نظامی را هم در حال حاضر کاهش داده است. نتیجه این که ایشان میخواهد تا حد ممکن درگیری جدیدی نداشته باشد.
مسئله دوم، مسئلهای است که در آسیای دور در حال اتفاق افتادن است. یعنی در آینده چین، هند و روسیه مسئله ای مهم برای آمریکا خواهند بود و خاورمیانه دیگرمسئله بنیانی نیست. بویژه که الان ذخایر نفتی که دربرخی نقاط آمریکا پیدا شده، از ضرورت وجود ذخایر نفتی اوپک برای آن کشور کاسته است. تمرکز آمریکا دیگر بیشتر بر خاورمیانه نیست. این نکته ای مثبت در مذاکره ایران با امریکاست.
بخش منفی در این مذاکرات این است که لابی اسراییل در آن کارگر است و مهمتر از آن این است که لابی اسراییل ابزار دست نیروهای راست امریکاست. نیروهایی که هم صنایع نظامی و هم کلیسای مسیحیان نودین را پشت سر دارند. این مجموعه راست به شدت با اوباما دشمن است و میگوید او کمونیست است و میخواهد مملکت را از بین ببرد.
سیدرصد هم معتقدند که او مسلمان است و خواستار فشار بیشتر بر ایران هستند. در یک نظرسنجی در امریکا مشخص شده که نامحبوبترین کشور دنیا از نظر امریکاییها، ایران است. فقط بیست درصد مردم آمریکا به نوعی علاقهمند به ایران و هشتاد درصد جامعه علیه ایران هستند. تعادل این دو را باید در نظر گرفت. آقای اوباما نمیخواهد با حمایت از ایران فشار راستها را بیشتر کرده و برای خودش دردسر درست کند. ایشان باید این بازی را همیشه در نظر بگیرد. ما ایرانیها همیشه اسراییل را میشناسیم. در حالی که اسراییل ابزاری در دست نیروهای راست آمریکاست که به شدت دنبال بر هم ریختن اوضاع است. آنها هم میخواهند روی ایران فشار بیشتری وارد شود.
سیستمی که اوباما تعیین کرده هم؛ ایران را زیر فشار گذاشته و به قول معروف نمدمالی میکند و بسیار بسیار بیشتر از شیوههای دیگر موثر بوده است. از این طریق مرتب فشارهای اقتصادی بر ایران زیاد شده و ایران تضعیف میشود تا زمانی که با آمریکا کنار بیاید.
جمعبندی این بحث این است که آمریکا عجلهای برای مذاکره ندارد. میخواهد نشان دهد که شاخ ایران شکسته شده و ایران هم الان دست قوی ندارد برای اینکه هم فشارهای اقتصادی را تحمل میکند و هم مردم را در پشت سر خود ندارد که مقاومت جانانه کند. نتیجه آن که ایران بیشتر به فکر مذاکره است و البته از طرفی نمیخواهد با تحقیر هم شکست را بپذیرد. اما آمریکا دست بالا را دارد و تمایل دارد مذاکره از موضع بالا صورت گیرد.
بخش دوم پیام آقای خامنهای در مورد اسراییل بود. هر چقدر هم ایشان علیه اسراییل موضع تند بگیرد حمایت مردم را به همراه دارد. حتی اپوزیسیون هم از آن خوشحال خواهند بود. علت این است که دولت اسراییل واقعا بیشرمترین دولتی است که در تاریخ حضور دارد و با وقاحت کامل به دنیا اعلام میکند که میخواهم آن کشور(ایران) را بزنم. وزیر امور خارجهاش به صراحت و رسما میگوید ما باید ترور کنیم! یعنی با افتخار از ترور دولتی صحبت میکند. به هر حال دولت اسراییل دولتی است که هیچ قانون و ضابطهای ندارد و هیچ گونه ارزشی برای قوانین بینالمللی قائل نیست و همه چیز را میخواهد با زور بگوید و پیش ببرد. اسرائیل دشمنی سنگینی با ایران دارد و کسانی که فکر میکنند اگر ایران علیه اسراییل بد نگوید قضیه آرامتر میشود در اشتباه هسستند. حتی پرز از صحبت آقای اوباما به این نتیجه رسید که ایشان خواستار حمله به ایران است. وجه اشتراک همهشان این است که در ایران قدرتی پا نگیرد و دشمن سرسخت ایران هستند . در نتیجه موضعگیری آقای خامنهای درست است.
انحراف را در همینجا نگاه کنید که آقای خامنهای گفت که اگر اسراییل کاری کند ما چنان میکنیم. ولی آقای اوباما کلمه «اگر» را جا انداخت و گفت بهتر است که ایران نگوید که من میخواهم اسرائیل را ویران کنم. این کاری غلط است. در حالی که آقای خامنهای گفته بود اگر اسرائیل به ما حمله کند ما حمله میکنیم. تقلبهای اسرائیل در دنیا بیسابقه نیست و موضع ایران در قبال آن فقط باید با قدرت باشد و اگر کمی ضعیف باشد اسرائیل به شدت ایران را خواهد کوبید.
سایت ملی- مذهبی محلی برای بیان دیدگاه های گوناگون است.