در پی تجمع دراویش در مقابل زندان عادل آباد شیراز

نیروهای امنیتی صالح مرادی و کسری نوری را وادار به شکستن اعتصاب غذا کردند

ساعاتی پیش در پی تجمع دراویش در مقابل زندان عادل آباد شیراز، نیروهای امنیتی با فشار و تهدید به دو درویش اعتصاب کننده آنها را وادار به خوردن مقداری نان کرده و اقدام به فیلم برداری و تهیه گزارش خبری از آنان کردند!

به گزارش سایت  مجذوبان نور، در پی تجمع دراویش در مقابل زندان عادل آباد، نیروهای امنیتی و اطلاعاتی با فشار و تهدید، دو درویش اعتصاب کننده آقایان صالح مرادی و کسری نوری را وادار به خوردن مقداری نان کرده و اقدام به فیلم برداری از آنها کردند. این در حالی است که آقای احمدی، که ریاست کل زندان های استان فارس را بر عهده دارد، به میان جمعیت دراویش در مقابل زندان عادل آباد رفته و با خواهش برای ترک محل و متفرق شدن دراویش، قول مساعد برای رسیدگی‌های لازم  به وضعیت جسمی این دو درویش را داده است.

همچنین گزارش شده که دو درویش اعتصاب کننده طی تماس‌هایی از افراد تجمع کننده تشکر کرده‌ و خواسته‌اند که محل را هر چه سریعتر ترک کنند، به نظر می رسد با توجه به اقدام  مامورین وزارت اطلاعات مبنی وادار کردن ایشان به خوردن نان و فیلم برداری از آنها، احتمالا این تماس‌ها نیز با فشار مامورین اطلاعات انجام شده باشد.
این دو درویش هم اکنون شش روز است که در اعتصاب غذای خشک به سر می‌برند و در دو روز اخیر بارها به دلیل ضعف جسمانی و بی‌هوشی به بهداری زندان منتقل شدند. آقایان صالح مرادی و کسری نوری هر کدام بیش از  ۳۵ کیلو کاهش وزن داشته، زیرچشم و ناخن‌های آنها به شدت سیاه شده و توان ایستادن ندارند. اما همچنان بر خواسته خود پا فشاری می‌کنند و حاضر به شکستن اعتصاب خود نیستند.
خاطرنشان می شود  که برخورد نیروهای امنیتی و برنامه ریزی برای شانه خالی کردن مسئولین از انجام وظایف و مسئولیت‌هایشن موضوع جدیدی نبوده و در گذشته نیز در تاریخ ۱۵ بهمن ماه ۱۳۹۱، ماموران امنیتی و مسئولان زندان عادل آباد شیراز، کسری نوری و صالح مرادی را با وجود وضیعت جسمی وخیم مجبور به انگشت زدن نامه‌ای کردند که مضمون آن حاکی از سلامتی کامل جسمی آنها و عدم نیاز به مداوا و رسیدگی کامل درمانی-بهداشتی در زندان بود.

 

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله